نمایش نتایج: از 1 به 6 از 6

موضوع: با شوهر محتاط و مطیعم چه کنم!!!

927
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32243
    نوشته ها
    76
    تشکـر
    22
    تشکر شده 30 بار در 24 پست
    میزان امتیاز
    8

    با شوهر محتاط و مطیعم چه کنم!!!

    من و همسرم حدود 3 سال هست ازدواج کردیم، همسرم یک مرد بسیار ارومه. تو مجردیش یک زندگی بدون تنش و مختصر و مفید و کافی داشته! از ارومیش همین بس که اهل بحث نیست، دنبال گرفتن حق و حقوقش نیست، به اونی که داره راضیه و هر چی پیش آید خوش آیده!

    چیزی که من رو به شدت تو این مدت اذیت کرده بویژه از وقتی عروسی کردیم و زیر یک سقف اومدیم اینه که به هیچ وجه به هیچ شرایطی اعتراض نمیکنه! با همه چیه هر کسی کنار میاد! هر اتفاقی بیفته ایشون در سکوت مطلقه.. بیش از حد با همه راه میاد اونقدر که رسما خودمون ضرر میکنیم!!

    همسایه اسباب کشی داشت به شدت راه پله ها رو کثیف کرد، رفت و امدشون و ترددشون تا 3 و 4 صبح ادامه داشت بعد یک هفته که این وضعیت ادامه داشت وقتی ازش خواستم بره بهشون تذکر بده میگه اسباب کشی دارند دیگه چکار کنند! تا که یه شب ساعت 2 نیمه شب خودم رفتم در خونه طرف بهش تذکر دادم!!!!

    اگر بره خرید کنه جنسی رو گرونتر بهش بدن یا تاریخ مصرفش گذشته باشه حاضر نیست بره عوض کنه! میندازه دور میره یکی دیگه میخره!
    سر خرید یه کالایی که 3 میلیون سرش پول دادیم فروشنده سرمون کلاه گذاشت و دیگه حاضر نشد جنس رو پس بگیره من رفتم شکایت کردم و با پلیس و تعزیرات رفتم در مغازه و جنس و پس دادم و پولمو گرفتم ولی همسرم تو تمام این مراحل غر میزد که چرا انقدر خودتو درگیر میکنی اعصابتو خورد میکنی ولش کن و تو چند بار مراجعه به پلیس و تعزیرات اصلا با من نیومد چون میخواست به کارای شخصیش برسه و این رفت و امدها رو بیهوده میدونست!!

    تو محل کارشون یک شرایط ویژه وام گذاشته بودند، حاضر نشد پگیری کنه گفت اسممون میره تو نوبت دیگه اگر شامل حالمون شد خودشون صدامون میکنند!!

    یکی از طبقات خونه پدرش رو وقتی مجرد بوده به اصرار پدرش خریده!! که بهش گفتم بدترین کار ممکن رو کردی رفتی جایی خونه خریدی که قرار نیست زندگی کنی، زمانی که عقد کردیم پشتوانه مالیش همون خونه هه بود گفت میفروشم برای خودمون، ولی پدرش اجازه نداد و گفت خونه رو خودم میخوام هر وقت پول دستم اومد میخرم، پول هم دستش اومد ولی به پسرش نداد و خرج زندگی خودش کرد ولی همسر من دریغ از یک کلمه اعتراض یا صحبت که منم زندگی دارم کم پولم یا هر چی!

    بارها بین من و خانوادش مسائلی پیش اومده که باعث ناراحتی یا بی احترامی خانوادش نسبت به من شده و من ازش خواستم علت رفتار من رو به اونا توضیح بده یا علت رفتارشون رو جویا بشه به من توضیح بده ولی حتی یک کلمه هم نه با اونا نه با من حرف زده .. جوری که این مسائل اونقدر زیاد شد و ناراحتی ها روی هم جمع شد که من دیگه باهاشون ارتباطم رو قطع کردم و اگر مراسمی جیزی باشه بهشون سر بزنم. و از اونجایی که احلاق خانوادش رو میدونم ترجیح دادم خودم رو وارد بحث نکنم مبادا ناخواسته بی احترامی پیش بیاد ولی از همسرم هم این وسط ابی گرم نمیشه! بارها متوجه شدم تلفنی داره با مادرش صحبت میکنه و مادرش داره پشت سر من حرف میزنه که چرا فلان جا اینو گفت چرا فلان کار رو کرد چرا نیومد چرا نرفت، ولی همسرم فقط گوش داد و نه دفاع کرد و نه تایید کرد و نه توضیح داد و نه هیچی! حتی بعدش هم نیومد از من بپرسه که این جریان پیش اومده و رفع ناراحتی کنه و همینطور سوئ تفاهمها روی هم جمع شد تا قطع ارتباط!!!!

    اگر مسافرت بریم تابع جمعه! نظری نمیده! یکی بگه بریم دریا میگه خب بریم! اون یکی بگه نه بریم جنگل میگه خب بریم! باز یکی بیاد بگه همینجا بشینیم میگه اره خوبه بشینیم!
    منم که بارها بهش گفتم وقتایی تو هفته بذار بریم بیرون بگردیم من حوصلم سر میره خودش هیییییییییییییییچ پیشنهادی نمیده منتظره من جاش رو ساعتش رو تعیین کنم عین راننده بیاد دنبال من بریم!
    بارها بابت این اخلاقش باهاش صحبت کردم و بهش گفتم تو یه مردی و نباید اینطوری باشه .. جالب اینجاست که هیییچ دفاعی از خودش نمیکنه و میگه اره درست میگی باشه سعی میکنم درستش کنم ولی باز روز از نو روزی از نو!

    واقعا خسته شدم از این همه انعطافی که نسبت به همه نشون میده. خیلی هم باهاش صحبت کردم. دعوا کردم قهر کردم ولی هیچ اثری تو اخلاقش ندیدم. بیش از حد مطیع حرف همه است.. بعضیا میگن خوبه که اینطوری کنترلشو بگیر دستت. ولی من اصلا دوست ندارم! دوست دارم مدیریت زندگی دست ایشون باشه!! متاسفانه نمیتونم بهش اعتماد کنم. یجاهایی صبوری کردم و اختیار رو دادم دستش رسما گند زده!!

    همسرم 18 سال تنها و مستقل بوده و الان 35 سالشه! من هم 30 سالمه و ده سال دوران دانشجویی و اشتغالم رو از خانواده دور و مستقل بودم به خاطر همین خیلی از تصمیم گیری ها رو به راحتی میتونم انجام بدم و از اینکه از همسرم زرنگتر باشم ناراحتم..
    گاهی فکر میکنم از بس تنها بوده و همش به فکر راحتی خودش بوده اینطوری بار اومده ..
    چکار کنم همسرم این اخلاقشو درست کنه؟؟ واقعا دارم خسته و افسرده میشم.
    ویرایش توسط diba95 : 12-25-2017 در ساعت 02:09 AM

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    31916
    نوشته ها
    1,553
    تشکـر
    2,376
    تشکر شده 1,676 بار در 966 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : با شوهر محتاط و مطیعم چه کنم!!!

    سلام
    در خانواده هایی که معمولا بیش از حد به بچه امر و نهی می کنند فرزند برای اینکه فرزند مطلوبی باشد به حرف اولیاء گوش می کند و شخص مطیع بار می آید چون همیشه دیگران برایش تصمیم گرفتند توان مستقل تصمیم گرفتن را ندارد اصلا شما را که فرد مستقلی هستید برای این انتخاب کرده بتواند ضعفهایش را بپوشانید خوب تغییر شخصیت در این سن و سال سخت هست اگر شما میخواهید به او کمک کنید بعضی تصمیم گیریها را به او بسپارید مسلما شخصی که تا حالا کمتر به صورت مستقل تصمیم گرفته در تصمیم گیری اشتباه می کند مثل کسی که تازه میخواهد رانندگی را یاد بگیرد ایشان باید اعتماد به نفس پیدا کند تا بتواند تصمیم درست بگیرد سرزنش شما که چرا این تصمیم اشتباه را گرفتی باعث می شود هرگز تصمیم گیری مستقل نکند

  3. کاربران زیر از سعید62 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : با شوهر محتاط و مطیعم چه کنم!!!

    برخورد با افراد محتاط و کم رو
    کمروها علی رغم آنکه در حضور دیگران مخصوصا غریبه ها بسیار پرتحمل و مهربان جلوه می کنند.
    در ارتباط با افراد خانواده خود ،کم تحمل و زود رنجند این یک واکنش طبیعی در مقابل فشاری است که از بیرون تحمل می کنند .
    بدیهی است که اگر پدر خانواده ،فردی کمرو باشد ،آن خانواده باید از بعضی از امتیازات عمومی و اجتماعی صرف نظر کند.
    زیرا سرپرست خانواده شهامت برخوردهای اجتماعی را ندارد .
    البته اگر مادر قوی باشد ،طبیعتا اختیار خانواده به دست مادر می افتد.
    و بعضی از مشکلات تا حدی حل خواهد شد.
    اما مشکلات دیگری جایگزین آن خواهد شد که در مقاله ای دیگر بدان خواهیم پرداخت .
    همسر یک مرد کمرو بهتر از هر کسی می تواند به او کمک کند.
    زیرا به خوبی او را می شناسد و با ارزشها و نقاط ضعف او آشناست.
    چنین زنی باید با هوشیاری ریزترین و جزئی ترین محاسن او را زیر ذره بین برده ،بزرگ کند.
    و از آن در تحسین و تفدیر همسرش استفاده کند
    بزرگترین کمک به فرد کمرو این است که اعتماد به نفس او را افزایش دهیم.
    باید به او ثابت کنیم که انسان محبوب و موفقی است .
    همه او را دوست دارند و به ارزشها و خوبی های او واقفند.

    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    دفتر قیطریه:
    ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32243
    نوشته ها
    76
    تشکـر
    22
    تشکر شده 30 بار در 24 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : با شوهر محتاط و مطیعم چه کنم!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط سعید62 نمایش پست ها
    سلام
    در خانواده هایی که معمولا بیش از حد به بچه امر و نهی می کنند فرزند برای اینکه فرزند مطلوبی باشد به حرف اولیاء گوش می کند و شخص مطیع بار می آید چون همیشه دیگران برایش تصمیم گرفتند توان مستقل تصمیم گرفتن را ندارد اصلا شما را که فرد مستقلی هستید برای این انتخاب کرده بتواند ضعفهایش را بپوشانید خوب تغییر شخصیت در این سن و سال سخت هست اگر شما میخواهید به او کمک کنید بعضی تصمیم گیریها را به او بسپارید مسلما شخصی که تا حالا کمتر به صورت مستقل تصمیم گرفته در تصمیم گیری اشتباه می کند مثل کسی که تازه میخواهد رانندگی را یاد بگیرد ایشان باید اعتماد به نفس پیدا کند تا بتواند تصمیم درست بگیرد سرزنش شما که چرا این تصمیم اشتباه را گرفتی باعث می شود هرگز تصمیم گیری مستقل نکند


    همسرم از 18 سالگی مستقل و جدا از خانواده بوده و تو مهمترین مسائل زندگیش کسی براش تصمیم نگرفته، به عنوان مثال از 25 سالگی خانوادش بارها براش خواستگاری رفتن و خواستند اون ازدواج کنه ولی تسلیم نشده و صبر کرده تا به قول خودش ادم مورد نظرش رو پیدا کنه. ولی تو یکسری زمینه ها واقعا ضعیف عمل میکنه. قبول دارم تو یکسری مسائل اعتماد به نفسش ضعیفه ولی در کل ادمی هست که شخصیت خودش رو داره وقتی بهش میگم چرا به فلان چیز اعتراض نکردی یا فلان چیز رو پیگیری نکردی میگه من اعصاب و ارامش خودم رو حروم این موارد پیش پا افتاده نمیکنم یا بحث نمیکنم که اعصابم خورد نشه. از محل کارش هم میپرسم که ایا اینطوری برخورد میکنه یا نه میگه اره من تو محل کارم با کسی بحث نمیکنم طرف تیکه میندازه دعوا میکنه بحث میکنه ولی من جوابشو نمیدم چون اعصاب بحث کردن ندارم!
    این رفتارش واقعا حرص ادم رو در میاره .. بقیه میگن خوش بحالت چقدر همسرت اروم و متینه ولی نمیدونند من از این ارامشش چه حرصی میخورم!!

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32243
    نوشته ها
    76
    تشکـر
    22
    تشکر شده 30 بار در 24 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : با شوهر محتاط و مطیعم چه کنم!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط farokh نمایش پست ها
    برخورد با افراد محتاط و کم رو
    کمروها علی رغم آنکه در حضور دیگران مخصوصا غریبه ها بسیار پرتحمل و مهربان جلوه می کنند.
    در ارتباط با افراد خانواده خود ،کم تحمل و زود رنجند این یک واکنش طبیعی در مقابل فشاری است که از بیرون تحمل می کنند .
    بدیهی است که اگر پدر خانواده ،فردی کمرو باشد ،آن خانواده باید از بعضی از امتیازات عمومی و اجتماعی صرف نظر کند.
    زیرا سرپرست خانواده شهامت برخوردهای اجتماعی را ندارد .
    البته اگر مادر قوی باشد ،طبیعتا اختیار خانواده به دست مادر می افتد.
    و بعضی از مشکلات تا حدی حل خواهد شد.
    اما مشکلات دیگری جایگزین آن خواهد شد که در مقاله ای دیگر بدان خواهیم پرداخت .
    همسر یک مرد کمرو بهتر از هر کسی می تواند به او کمک کند.
    زیرا به خوبی او را می شناسد و با ارزشها و نقاط ضعف او آشناست.
    چنین زنی باید با هوشیاری ریزترین و جزئی ترین محاسن او را زیر ذره بین برده ،بزرگ کند.
    و از آن در تحسین و تفدیر همسرش استفاده کند
    بزرگترین کمک به فرد کمرو این است که اعتماد به نفس او را افزایش دهیم.
    باید به او ثابت کنیم که انسان محبوب و موفقی است .
    همه او را دوست دارند و به ارزشها و خوبی های او واقفند.

    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    دفتر قیطریه:
    ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه

    به این موضوع فکر نکردم که ممکنه ایشون فرد کمرویی باشه چون دایره اجتماعی و روابطش گسترده س و خیلی هم راحت با همه ارتباط برقرار میکنه و گرم میگیره و بهش نمیاد از روی خجالت باشه که این مشکلات پیش بیاد.
    اعتماد به نفسش بالاست و تو هیچ موردی کم نمیاره و همونطور که به دوستمون توضیح دادم وقتی در مورد علت اینکه تو هیچ موردی نظری نمیده یا موقعی که حقی زایل میشه بحث نمیکنه یا اعتراض نمیکنه میگه من حوصله بحث کردن ندارم و نمیخوام اعصابمو خراب کنم. تا حالا همینطوری زندگی کردم مشکلی برام پیش نیومده و راحت بودم. نمونه مثل معروفی که یه نفر به هر کی میرسده میگفته حق با توئه! ایشونم همینه به نظرش حق با همه س الا خودش!!!

  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    31916
    نوشته ها
    1,553
    تشکـر
    2,376
    تشکر شده 1,676 بار در 966 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : با شوهر محتاط و مطیعم چه کنم!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط diba95 نمایش پست ها
    همسرم از 18 سالگی مستقل و جدا از خانواده بوده و تو مهمترین مسائل زندگیش کسی براش تصمیم نگرفته، به عنوان مثال از 25 سالگی خانوادش بارها براش خواستگاری رفتن و خواستند اون ازدواج کنه ولی تسلیم نشده و صبر کرده تا به قول خودش ادم مورد نظرش رو پیدا کنه. ولی تو یکسری زمینه ها واقعا ضعیف عمل میکنه. قبول دارم تو یکسری مسائل اعتماد به نفسش ضعیفه ولی در کل ادمی هست که شخصیت خودش رو داره وقتی بهش میگم چرا به فلان چیز اعتراض نکردی یا فلان چیز رو پیگیری نکردی میگه من اعصاب و ارامش خودم رو حروم این موارد پیش پا افتاده نمیکنم یا بحث نمیکنم که اعصابم خورد نشه. از محل کارش هم میپرسم که ایا اینطوری برخورد میکنه یا نه میگه اره من تو محل کارم با کسی بحث نمیکنم طرف تیکه میندازه دعوا میکنه بحث میکنه ولی من جوابشو نمیدم چون اعصاب بحث کردن ندارم!
    این رفتارش واقعا حرص ادم رو در میاره .. بقیه میگن خوش بحالت چقدر همسرت اروم و متینه ولی نمیدونند من از این ارامشش چه حرصی میخورم!!
    سلام
    سه نوع برخورد داریم یکی برخورد منفعلانه دیگری برخورد جرأتمندانه و رفتار پرخاشگرانه. رفتار شوهرتان بیشتر منفعلانه هست برای آشنایی بیشتر میتوانید تایپیک زیر رابخوانید روی عنوان کلیک کنید تا به تایپیک مورد نظر هدایت شوید:
    بیاید رفتار جراتمندانه را تمرین کنیم

    در زیر بخشی از گفته های دکتر کرمانی درباره رفتار جراتمندنه را آوردم
    * به عنوان نخستین پرسش، رفتار جرأتمندانه را تعریف کنید.
    ** رفتار جرأتمندانه یک رفتار بین فردی است که شامل ابراز صادقانه و رک افکار و احساسات می باشد، به گونه ای که از نظر اجتماعی مناسب بوده و احساسات و آسایش دیگران نیز در آن مد نظرباشد. جرات مندی را می توان توانایی ابراز صادقانه نظرات، احساسات و نگرش ها بدون احساس اضطراب دانست. جرأتمندی همچنین شامل دفاع فرد از حقوق خود می باشد، به شکلی که حقوق دیگران پایمال نشود.
    * جرأتمند نبودن چه مشکلاتی را در پی دارد؟
    ** افسردگی، رنجیدگی، ناکامی، انفجار خشم، اضطراب و به دنبال آن اجتناب، ضعف در روابط بین فردی، مشکلات جسمانی و مشکلات مربوط به فرزند پروری از مهم ترین پیامدهایی است که نداشتن جرأت برای فرد به همراه دارد.
    * این نوع رفتار چه توانایی هایی برای فرد دارد؟
    ** رفتار جرأتمندانه به انسان کمک می کند تا بتواند به خود اطمینان داشته باشد، اعتماد به نفس خود را افزایش دهد، احترام دیگران را نیز جلب کند، توانایی تصمیم گیری خود را بهبود بخشد، حقوق خود را حفظ کند، احساسات خود را ابراز کند، روابط خود را بهبود بخشد، اعتراض کند، نظر خود را بیان کند، درخواست کند و نه بگوید.
    در واقع هر کسی حق دارد:
    - به تقاضاهای دیگران نه بگوید.
    - در مورد احساسات و دلیل کارهای شخصی اش به دیگران توضیح ندهد.
    - در برابر تقاضاهای بیش از حد دیگران ایستادگی کند.
    - از دیگران بخواهد که هنگام صحبت به نظراتش گوش دهند.
    - تغییر عقیده دهد.
    - از دیگران بخواهد که کاری را برایش انجام دهند.
    - زمانی که نیاز داشت تنها بماند.
    - در روابط بین فردی مورد احترام قرار گیرد.
    - اشتباه کرده و مسؤولیت آن اشتباه را به عهده بگیرد.
    - برای زندگی خود تصمیم بگیرد.
    - احساس خاصی را داشته و آن را نشان دهد.
    - از دیگران سوال کرده یا کمک بخواهد.
    - خودش را دوست داشته باشد.
    * موانع شناختی جرأتمند بودن چیست؟
    - بیم از دست دادن روابط یا آسیب زدن به رابطه با فرد مقابل.
    - احساس گناه در مورد نه گفتن و رنجیدن یا ناراحت شدن دیگران.
    - باور به اینکه اگر از قبول درخواست دیگران سرباز زنید، آدم بد و خودخواهی هستید.
    - احساس مهم و باارزش بودن در مواقعی که درخواستی از شما می شود.
    - اعتقاد به اینکه همیشه باید دیگران را از خود راضی و خوشحال نگه داریم.
    - اعتقاد به اینکه خوب نیست خواسته های خود را بر خواسته های دیگران ترجیح دهیم.
    - اعتقاد به اینکه اگر کسی چیزی گفت یا کاری کرد که سبب ناراحتی ما شد، نباید چیزی بگوییم و اگر این کار ادامه پیدا کرد، بهتر است فقط تلاش کنیم از او فاصله بگیریم.
    * چطور می توانیم این نوع رفتار خود را تغییر دهیم؟
    ** نخست باید باورهای ناکارآمد را بشناسیم و آنها را ارزیابی کنیم. سپس پیامدهای رفتار غیرجرأتمندانه را بررسی کنیم و تصمیم بگیریم رفتار جرأتمندانه را به کار گیریم.
    در مورد انجام رفتار جرأتمندانه زمان و مکان مناسبی را انتخاب کنید. تلاش کنید احساس فرد مقابل را منعکس کرده و با او تا حدی همدلی کنید. رفتار موردنظر و احساس خود را در مورد آن به طور واضح بیان کنید. از پیام «من» استفاده کرده و از سرزنش فرد مقابل یا برچسب زدن به او خودداری کنید. تغییر مورد نظر و آنچه را که می خواهید بیان کنید. در مواردی که اعتراض کرده یا می خواهید "نه" بگویید، می توانید پیامد ادامه دادن به رفتار قبلی را بیان کنید.
    * یکی از مهارتهای ارتباط توانایی «نه» گفتن است که برخی افراد نمی توانند به راحتی مخالفت خود را ابراز کنند. چه توصیه هایی برای آنها دارید.
    ** مطمئن شوید که چه می خواهید، آیا می خواهید بگویید «بله» یا «نه». اگر مطمئن نیستید بگویید که باید درموردش فکر کنید و زمانی را برای دادن پاسخ خود مشخص کنید.
    اگر مطمئن نیستید که چه چیزی از شما خواسته شده، توضیح بیشتری بخواهید.
    تا جایی که می توانید پاسخ کوتاهی داده و از دادن توضیحات طولانی و آوردن دلایل زیاد خودداری کنید.
    از عباراتی با ضمیر «من» استفاده کنید و به جای سرزنش یا محکوم کردن دیگری به مطرح کردن موضوع بپردازید.
    به جای عباراتی مانند «فکر نمی کنم بتوانم ....» از کلمه «نه» استفاده کنید.
    به جای قضاوت کردن، مواردی را که وجود دارد مطرح کنید.درخواست خود را به صورت واضح و مستقیم بیان کنید.سعی کنید حرکات غیر کلامی تان با پیامی که می دهید همخوانی داشته باشد.
    به جای گفتن «نمی توانم»، بگویید «این کار را نخواهم کرد».گاه مجبورید امتناع خود از انجام آن کار را چند بار تکرار کنید. در این صورت به جای اینکه هر بار دلیل جدیدی بیاورید، «نه» گفته و همان دلیل قبلی را تکرار کنید.
    اگر علیرغم اینکه چند بار نه گفتید، فرد مقابل به اصرار خود ادامه داد، سکوت کرده یا موضوع صحبت را تغییر دهید. در موارد بحرانی حتی می توانید به گفتگوی خود پایان دهید.
    افراد منفعل، گاهی حتی وقتی با چیزی مخالف هستند، برای آرام نگه داشتن شرایط، تظاهر به موافقت می کنند، برای مثال لبخند می زنند، سرشان را تکان می دهند یا به دقت گوش می کنند. در حالی که لازم است به طور مستقیم یا غیرمستقیم مخالفت خود را نشان دهند.
    لزومی ندارد احساس گناه کنید. شما رسالت ندارید به هر قیمتی که شده تمام مشکلات دیگران را حل کرده یا همه را خوشحال کنید.اگر می خواهید به فرد مقابل کمک کنید، می توانید پیشنهاد خود را به او بگویید .

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. شادی یعنی چی ؟
    توسط حناء در انجمن بحث آزاد
    پاسخ: 48
    آخرين نوشته: 01-30-2018, 04:57 PM
  2. یعنی دارم افسرده می شم؟
    توسط سایه هستی در انجمن افسردگی
    پاسخ: 24
    آخرين نوشته: 07-06-2016, 08:58 AM
  3. شیعه در روایات اهل سنّت (۲)‌ شیعه از زبان پیامبر
    توسط @RY@ در انجمن دینی، مذهبی و پند آموز
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 06-12-2015, 04:41 PM
  4. شیعه در روایات اهل سنت (۱) معنای لغوی شیعه
    توسط @RY@ در انجمن دینی، مذهبی و پند آموز
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 06-12-2015, 04:39 PM
  5. عشق یعنی چی ؟ عاشق یعنی کی؟
    توسط farimah در انجمن اس ام اس و نوشته های زیبا
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 04-16-2014, 01:03 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد