نمایش نتایج: از 1 به 4 از 4

موضوع: مشکل من با خانواده همسرم

1044
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2018
    شماره عضویت
    37600
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    1
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    مشکل من با خانواده همسرم

    سلام من مدت 3 سال هست ک ازدواج کردم از روز اول تنها مشکل من و همه دعواها و جروبحث های من با همسرم سره خانواده ایشون بوده.همسر من فوق العاده روی خانوادش حساسه و بنظرم مامانی هست اما خودش زیر بار نمیره.اما هر حرفی مادرش بزنه میگه چشم.خانواده ش از روز اول ازدواج هیچ حمایتی از ما نکردن و تا تونستن تو زندگیه ما دخالت کردن و باعث دعوای ماشدن واینم بگم که من هیچوقت در مقابل کاراشون عکس العملی نشون ندادم و جواب ندادم و سکوت کردم و خودخوری کردم چون از عکس العمل شوهرم میترسیدم و نگران بودم ک نکنه از من حمایت نکنه . دوسال پیش همسرم بدون رضایت من و با وجود اینکه خودمون وضعیت مالی بدی داشتیم بخاطر تماسای مکرر مادرش برا اینکه به باباش پول بده بادعوای بدی ک با هم کردیم ب پدرش 5 میلیون قرض داد با اینکه خودمون تو وضعیت خوبی نبودیم وام و قسط داریم بعد دوسال که موقع پس دادن شد فهمیدم ک پدرهمسرم اصلا نمیخاد پولمونو پس بده و از اول قصد برگردوندن پول رو نداشته.من چون میدونستم پدرشوهرم خیلی آدم بدحسابیه بارها با شوهرم دعوا کردم ک این پولو نده اما چون مادرش خواسته بود داد و شوهرم مدام با مادرش صحبت میکنه که پدرش پولشو بده اما مادرش اهمیتی نمیده و تو همین وضعیت مادر همسرم به بهانه های مختلف از همسرم پول میگیره و اینم با اینکه دستش خالیه اما چون مادرشه و دلش نمیاد میره قرض میکنه اما پول میده بهش با اینکه من از همه خواسته هام میگذرم که بهش فشار نیاد و وقتی میبینم همسرم انقد هوای خانوادشو داره از گذشت هایی ک تو زندگیم کردم پشیمون میشم و با اینکه خیلی همو دوس داریم اماحس بدی نسبت به همسرم پیدا کردم. حالا همسرم میگه من روم نمیشه به بابام بگم پولمو بده اصلا بیخیاله پولم میشم. اما میدونم که نه خودش راضیه نه من .حالا من میخام بهم کمک کنید و بگید که آیا درسته من مداخله کنم و خواسته شوهرمو بهشون بگم با اینکه میدونم اگه اینکارو بکنم شوهرم از دستم عصبانی میشه چون رو خانوادش خیلی حساسه. اما هرچی میخام فکرشو نکنم اصلا نمیشه چون خودمون خیلی درگیری مالی داریم و اینروزا به سختی داریم میگذرونیم.دوس دارم بهم کمک کنید که چطور میتونیم بگیم پولمونو بدن و اینکه یجوری به مادر همسرم بفهمونم ک درست نیست از شوهر من پول بگیره با اینکه میدونم شرایط مالی خودشون خیلی بهتر از ماست میخام یجوری خواسته هامو بگم که احترام هم از بین نره.اینم بگم ک من فوق العاده خجالتی ام و تا به حال روم نشده مقابل کارایی ک کردن جوابی بهشون بدم شایدم از ترس شوهرم بوده چیزی نگفتم.لطفا کمکم کنید

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : مشکل من با خانواده همسرم

    دوست عزیز تا الان متوجه شدید همسر شما وابستگی زیادی به خانواده‌اش داره.
    و البته وظیفه فرزندان هم حمایت از خانواده خودشون هست و در این شکی نیست.
    بهترین روش صحبت نزدیک شدن شما به مادرشوهرتون هست .
    چون نفوذ زیادی داره و اگر بتوانید اعتمادشو جلب کنید .
    بطور غیر مستقیم روی رفتارهای شوهرتون تاثیرگذار خواهید بود.
    وگرنه با این روش که همسر شما داره و برخورد خانواده اش نباید انتظار معجزه داشته باشید.
    نزدیک شدن شما به ایشون و محبت کردن شما باید غیرمستقیم و آرام باشه .
    از این طریق می تونید خواسته و انتظارات خودتونو به ایشون منتقل کنید.
    روش سختی به نظر میاد ولی نتیجه بخش خواهد بود .
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  3. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2018
    شماره عضویت
    37600
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    1
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکل من با خانواده همسرم

    خیلی ممنون از همفکری که دادید.اما من اونکارم کردم اما فیدبک خوبی دریافت نکردم.من کلا آدمی نیستم که بخام با مادرشوهرم صمیمی بشم چون با اینکار میبینم که بیشتر رو شوهرم تسلط پیدا میکنه و دخالتهاش هم بیشتر میشه توی زندگیمون.وقتی حس خوبی بهشون ندارم چطور میتونم فیلم بازی کنم و بهشون نزدیک بشم. من ترجیح دادم کمتر ببینمشون تا حداقل اعصابم آروم باشه اما مادرهمسرم هروز بهش زنگ میزنه و ناراحتی میکنه که چرا نمیایید خونه ما و میبینم شوهرم ناراحته و من و مجبور میکنه که بریم و دوباره باعث دعوامون میشه.

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30434
    نوشته ها
    521
    تشکـر
    199
    تشکر شده 452 بار در 246 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : مشکل من با خانواده همسرم

    نقل قول نوشته اصلی توسط ely1990 نمایش پست ها
    خیلی ممنون از همفکری که دادید.اما من اونکارم کردم اما فیدبک خوبی دریافت نکردم.من کلا آدمی نیستم که بخام با مادرشوهرم صمیمی بشم چون با اینکار میبینم که بیشتر رو شوهرم تسلط پیدا میکنه و دخالتهاش هم بیشتر میشه توی زندگیمون.وقتی حس خوبی بهشون ندارم چطور میتونم فیلم بازی کنم و بهشون نزدیک بشم. من ترجیح دادم کمتر ببینمشون تا حداقل اعصابم آروم باشه اما مادرهمسرم هروز بهش زنگ میزنه و ناراحتی میکنه که چرا نمیایید خونه ما و میبینم شوهرم ناراحته و من و مجبور میکنه که بریم و دوباره باعث دعوامون میشه.
    سلام.خصوصیتونو چک کنین
    امضای ایشان
    جوری عاشقتم که

    انگار دنیا فقط همین یه مرد رو داره

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد