سلام ممنون که وقت میگذارید برای من
خانواده ی من و شوهرم از دوستان قدیمی هستیم،پیرو یکسری اتفاقات خواهر من و خواهر شوهرم باهم دعواشون میشه وچه اتفاقاتی بین اونها میوفته و چه حرف هایی ردوبدل میشه من نمیدونم اما پدر ومادر من در حین بحث هااونجا بودندچون این اتفاق خارج از کشور میوفته ،حالا مطلب به من و شوهرم منتقل شده وچون یکسری تهمت هایی زده شده و هر طرف داستان رو مدل خودش تعریف کرده فهمیدن اصل داستان سخت شده در حالی که ما در واقع کاری به نوع دعوا نداریم ولی چون حرف هایی مثل کلاهبرداری و دزدی مطرح شده خیلی همه چیز بهم ریخته و این اتفاق داره رو زندگی من تاثیر میزاره جوری که ما هر شب بحث داریم سر این موضوع و شوهر من همه ی تقصیر هارو به گردن خواهر من و خانواده ی من میدونه و میگه اونها برای تو ارزشی قائل نیستن که این طور حرف هارو تایید میکنن وبرای اینکه خواهر من رو مبرا کنن همه چیز رو طور دیگری تعریف کردن و همین موضوع باعث آشفتگی بیشتر شوهر من شده تا قبل از این داستان، مارابطه ی بسیار خوبی با خانواده ی من داشتیم ولی الان حتی شوهر من میگه نمی خوام ببینمشون والان موضوع کشف حقیقت حرف ها، در اولویت زندگی ما شده ،من نه میتونم بگم پدر ومادر من دروغ میگن نه میتونم بگم نمیگم چطوری بفهمم واقعیت چیه؟وکی داره درست تعریف میکنه ؟چطوری کشتی زندگیم رو از این آشوب به سلامت به در ببرم؟