نمایش نتایج: از 1 به 9 از 9

موضوع: مشکل با مادر

1401
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2018
    شماره عضویت
    37626
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    مشکل با مادر

    سلام دوستان من 26 سالمه .خانواده من تشکیل شده از مادر و دوتا خواهر و یه برادر پدر من فوت شدن و ما هیچ منبع درامدی جز اینکه خودم شاغل هستم و همه حقوقمو صرف خرج خونه میکنم میدم به مامان و برادرم که اونم شاغله و بازم کمک میکنه من دختر کوچیکم و برادرم هم همینطور .خواهر وسطیم از معلیولیت جسمانی که دارن نمیتونن برن سرکار اما میتونه توخونه تمام کارای خونه و خودش رو انجام بده .خواهر بزرگم نزدیک یساله که ازدواج کرده و خودش و شوهرش بیکار هستن و نکته مهم اینه که تو خونه ما پیش مامان و ما زندگی میکنن علاوه بر اینکه اخیر صاحب دو فرزند دوقلو شده اند و خرج خونه بیشتر شده اما متاسفانه ن شوهرش و ن خودش سرکار نیستن من اینکه اینا سرکار نیستن ب پای بی مسیولیتی شون میذارم چون مادرم اونا رو لوس کرده دارن میخورن و میخوابن چند روز متوالی گشتم دنبال کار برا شوهرش تا موفق شدم که چند روزی هست داره سرکار میره با حقوق یک میلیون .حالا از خودم بگم من ماهه بعدی عروسی میکنم و میرم خونه شوهرم .مادرم یه قرعه کشی ثبت نام کرده که دوساله من ماهی سیصد اون قسط رو میدم و یه ساله دیگه مونه که تموم بشه بهش میگم مادر من حالا اینا کار پیدا کردن من تا ماه بعدی میدم دیگه این یسال رو شوهر خواهر بده .باهام قهر کرد و ودعوا .که ما همین یه تومن این درامد مونه سیصد هم بدین چی برامون میمونه میگم خوب پس از اون ده میلیون دو تومن بدین بهم بازم چنان دعوایی سر من کرد که نگو و نپرس .تو بده ما خودمون خرج داریم تو سرکار داری میری .ناراحتی من از اینه که من خودم خرج دارم خونه جدا داریم میرم کمک خرج شوهرم بشم که دارم سرکار میرم ن که پولم صرف قسط خانوادم بشه که از اون پول یه قرون هم به من نمیدن . چند شبه خواب به چشمم نیومده از بس گریه کردم چطور مامان شوهر وخواهرم رو با بچه هاش بدون هیچ پولی از اونا داره تر وخشک میکنه ودر خدمتشونه .اینا به کنار کمک من که نمیکنه هیچ پولمو هم .................. دیگه شوهرم دید این شیون و دعوا خونمون بهم گفت نیلوفر بده خدا بزرگه خدا داره می بینه که چجور داره فرق میذاره بین بچه هاش حالا میخوام بدم ولی بخدا به قدی دلم شکسته ک دلم راضی نیست شما بگین من فکرام و حرفام اشتباهه

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    شماره عضویت
    36965
    نوشته ها
    484
    تشکـر
    150
    تشکر شده 435 بار در 240 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : مشکل با مادر

    نقل قول نوشته اصلی توسط نیلوفر70 نمایش پست ها
    سلام دوستان من 26 سالمه .خانواده من تشکیل شده از مادر و دوتا خواهر و یه برادر پدر من فوت شدن و ما هیچ منبع درامدی جز اینکه خودم شاغل هستم و همه حقوقمو صرف خرج خونه میکنم میدم به مامان و برادرم که اونم شاغله و بازم کمک میکنه من دختر کوچیکم و برادرم هم همینطور .خواهر وسطیم از معلیولیت جسمانی که دارن نمیتونن برن سرکار اما میتونه توخونه تمام کارای خونه و خودش رو انجام بده .خواهر بزرگم نزدیک یساله که ازدواج کرده و خودش و شوهرش بیکار هستن و نکته مهم اینه که تو خونه ما پیش مامان و ما زندگی میکنن علاوه بر اینکه اخیر صاحب دو فرزند دوقلو شده اند و خرج خونه بیشتر شده اما متاسفانه ن شوهرش و ن خودش سرکار نیستن من اینکه اینا سرکار نیستن ب پای بی مسیولیتی شون میذارم چون مادرم اونا رو لوس کرده دارن میخورن و میخوابن چند روز متوالی گشتم دنبال کار برا شوهرش تا موفق شدم که چند روزی هست داره سرکار میره با حقوق یک میلیون .حالا از خودم بگم من ماهه بعدی عروسی میکنم و میرم خونه شوهرم .مادرم یه قرعه کشی ثبت نام کرده که دوساله من ماهی سیصد اون قسط رو میدم و یه ساله دیگه مونه که تموم بشه بهش میگم مادر من حالا اینا کار پیدا کردن من تا ماه بعدی میدم دیگه این یسال رو شوهر خواهر بده .باهام قهر کرد و ودعوا .که ما همین یه تومن این درامد مونه سیصد هم بدین چی برامون میمونه میگم خوب پس از اون ده میلیون دو تومن بدین بهم بازم چنان دعوایی سر من کرد که نگو و نپرس .تو بده ما خودمون خرج داریم تو سرکار داری میری .ناراحتی من از اینه که من خودم خرج دارم خونه جدا داریم میرم کمک خرج شوهرم بشم که دارم سرکار میرم ن که پولم صرف قسط خانوادم بشه که از اون پول یه قرون هم به من نمیدن . چند شبه خواب به چشمم نیومده از بس گریه کردم چطور مامان شوهر وخواهرم رو با بچه هاش بدون هیچ پولی از اونا داره تر وخشک میکنه ودر خدمتشونه .اینا به کنار کمک من که نمیکنه هیچ پولمو هم .................. دیگه شوهرم دید این شیون و دعوا خونمون بهم گفت نیلوفر بده خدا بزرگه خدا داره می بینه که چجور داره فرق میذاره بین بچه هاش حالا میخوام بدم ولی بخدا به قدی دلم شکسته ک دلم راضی نیست شما بگین من فکرام و حرفام اشتباهه
    سلام دوست عزیز
    هم حق با شماست هم با مادرتون
    خوب اینکه شما به خانواده کمک کردین این بزرگی دل شمارو میرسونه. مادرتون خیلی سختی کشیده و الان هم دلش نمیخواد توی این سن و سال محتاج شوهر دخترش بشه و اینکه خوب اونام دوتا بچه دارند.
    آیای خواهرتون و شوهرش خونه ندارند یا شوهرشون از طرف خانوادش حمایت نمیشه؟

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    شماره عضویت
    36965
    نوشته ها
    484
    تشکـر
    150
    تشکر شده 435 بار در 240 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : مشکل با مادرم

    نقل قول نوشته اصلی توسط نیلای 70 نمایش پست ها
    سلام دوستان من 26 سالمه .خانواده من تشکیل شده از مادر و دوتا خواهر و یه برادر پدر من فوت شدن و ما هیچ منبع درامدی جز اینکه خودم شاغل هستم و همه حقوقمو صرف خرج خونه میکنم میدم به مامان و برادرم که اونم شاغله و بازم کمک میکنه من دختر کوچیکم و برادرم هم همینطور .خواهر وسطیم از معلیولیت جسمانی که دارن نمیتونن برن سرکار اما میتونه توخونه تمام کارای خونه و خودش رو انجام بده .خواهر بزرگم نزدیک یساله که ازدواج کرده و خودش و شوهرش بیکار هستن و نکته مهم اینه که تو خونه ما پیش مامان و ما زندگی میکنن علاوه بر اینکه اخیر صاحب دو فرزند دوقلو شده اند و خرج خونه بیشتر شده اما متاسفانه ن شوهرش و ن خودش سرکار نیستن من اینکه اینا سرکار نیستن ب پای بی مسیولیتی شون میذارم چون مادرم اونا رو لوس کرده دارن میخورن و میخوابن چند روز متوالی گشتم دنبال کار برا شوهرش تا موفق شدم که چند روزی هست داره سرکار میره با حقوق یک میلیون .حالا از خودم بگم من ماهه بعدی عروسی میکنم و میرم خونه شوهرم .مادرم یه قرعه کشی ثبت نام کرده که دوساله من ماهی سیصد اون قسط رو میدم و یه ساله دیگه مونه که تموم بشه بهش میگم مادر من حالا اینا کار پیدا کردن من تا ماه بعدی میدم دیگه این یسال رو شوهر خواهر بده .باهام قهر کرد و ودعوا .که ما همین یه تومن این درامد مونه سیصد هم بدین چی برامون میمونه میگم خوب پس از اون ده میلیون دو تومن بدین بهم بازم چنان دعوایی سر من کرد که نگو و نپرس .تو بده ما خودمون خرج داریم تو سرکار داری میری .ناراحتی من از اینه که من خودم خرج دارم خونه جدا داریم میرم کمک خرج شوهرم بشم که دارم سرکار میرم ن که پولم صرف قسط خانوادم بشه که از اون پول یه قرون هم به من نمیدن . چند شبه خواب به چشمم نیومده از بس گریه کردم چطور مامان شوهر وخواهرم رو با بچه هاش بدون هیچ پولی از اونا داره تر وخشک میکنه ودر خدمتشونه .اینا به کنار کمک من که نمیکنه هیچ پولمو هم .................. دیگه شوهرم دید این شیون و دعوا خونمون بهم گفت نیلوفر بده خدا بزرگه خدا داره می بینه که چجور داره فرق میذاره بین بچه هاش حالا میخوام بدم ولی بخدا به قدی دلم شکسته ک دلم راضی نیست شما بگین من فکرام و حرفام اشتباهه. درضمن شوهر خواهرم خونه ندارن و پیش ما هستن



    برای کسب اطلاعات بیشتر و راهنمایی می توانید با متخصصان ما تماس بگیرید.
    سلام دوست عزیز
    هم حق با شماست هم با مادرتون
    خوب اینکه شما به خانواده کمک کردین این بزرگی دل شمارو میرسونه. مادرتون خیلی سختی کشیده و الان هم دلش نمیخواد توی این سن و سال محتاج شوهر دخترش بشه و اینکه خوب اونام دوتا بچه دارند.
    آیا خواهرتون و شوهرش خونه ندارند یا شوهرشون از طرف خانوادش حمایت نمیشه؟سن خواهر و شوهر خواهرتون چیه؟ آیا برادرتون حقوقشو به مادرتون میده یا خیر؟

  4. کاربران زیر از ghm بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2018
    شماره عضویت
    37631
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکل با مادرم

    شوهر خواهرم خونه نداره .پدر و مادر خانواده شوهر خواهر هم فوت و شدن و خودش ب عنوان مثال مستقله ولی ن پول داره و ن کار که ب تازگیا من کار براش پیدا کردم .سن هرو 29 و 30 .برادرم کامل نمیده ولی هر موقعه مادر چیزی نیاز داشته باشه میگیره و وقتی هم که حقوق من تا وسطای ماه بیشتر نمیزنه چون جمعیت و خرج زیاده برادرم شده بارها پانصد چهارصد داده ب مامان

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    شماره عضویت
    36965
    نوشته ها
    484
    تشکـر
    150
    تشکر شده 435 بار در 240 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : مشکل با مادرم

    نقل قول نوشته اصلی توسط نیلای 70 نمایش پست ها
    شوهر خواهرم خونه نداره .پدر و مادر خانواده شوهر خواهر هم فوت و شدن و خودش ب عنوان مثال مستقله ولی ن پول داره و ن کار که ب تازگیا من کار براش پیدا کردم .سن هرو 29 و 30 .برادرم کامل نمیده ولی هر موقعه مادر چیزی نیاز داشته باشه میگیره و وقتی هم که حقوق من تا وسطای ماه بیشتر نمیزنه چون جمعیت و خرج زیاده برادرم شده بارها پانصد چهارصد داده ب مامان
    شما باید با شوهر خواهر و خواهر وبرادرتون حرف بزنید میتونید یک کاری کنید برای اینکه به کسی فشار نیاد. صدتومنشو شما بدید. صدتومنو خواهرتون و صدتومنو برادرتون. یا اینکه نوبتی کنید. ماهیانه یک بار شما یک بار برادر و یک بار شوهر خواهرتون بدند.
    بعد از ازدواجم یک مدت زیاد رفت و آمد نکنید تا میزان وابستگیشون به شما کم تر بشه. و چند وقتی فقط تلفنی از احوالشون با خبر بشید.

  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2018
    شماره عضویت
    37631
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکل با مادرم

    صحبت کردم اما هیچ کدوم حق رو به من ندادن . نداری واینکه تنگ دست هستن شوهر خواهرمو مامانم درک میکنه اما اینکه شاید به من وشوهرم فشار بیاد رو ن .باید همشو من بدم جالب اینکه از اون پول ده میلیون هیچ چیز رو ب من نمیده و من از مامانم مطمئنم که خرج خونه میکنه ولی به شوهر وخواهر هم کمک میکنه .نمیخوام پیش بینی کنم ولی میدونم

  8. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    شماره عضویت
    36965
    نوشته ها
    484
    تشکـر
    150
    تشکر شده 435 بار در 240 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : مشکل با مادرم

    نقل قول نوشته اصلی توسط نیلای 70 نمایش پست ها
    صحبت کردم اما هیچ کدوم حق رو به من ندادن . نداری واینکه تنگ دست هستن شوهر خواهرمو مامانم درک میکنه اما اینکه شاید به من وشوهرم فشار بیاد رو ن .باید همشو من بدم جالب اینکه از اون پول ده میلیون هیچ چیز رو ب من نمیده و من از مامانم مطمئنم که خرج خونه میکنه ولی به شوهر وخواهر هم کمک میکنه .نمیخوام پیش بینی کنم ولی میدونم
    یک اینکه شما دارید نیکی میکنید و در دجله می اندازید. خب شرایط سختیه. شوهرخواهرتون تازه رفتن سرکار و قطعا داشتن یک دوقلو توی این شرایط خیلی سخت هست و اینکه تقریبا 5 نفر هستند(به استثنای برادرتون) و یک میلیون تومن.حتی سود اون پول هام دویست تومن نمیشه. مادرتون بالاخره همون ده میلیون پس انداز رو دارند و می خوان که اونو به عنوان پس انداز نگه دارند. من اینو نمی گم که شما فکر کنید از اون ها طرفداری میکنم. میگم که سعی کنید درکشون کنید. بعدم انقدر امنیت شغلی کم هست که همسرخواهرتون ممکنه چند ماه بره سرکار و حقوقشو ندن.
    حالا خداروشکر شما و همسرتون هردو شاغلید و درامدتون برای دو نفر بد نیست. همه ی اینارو گفتم که بدونید فعلا به خاطر شرایط جامعه متاسفانه همه توی مضیقه هستند.
    بعدم در صورت امکان، حرمتو مادرو جلوی همسر نشکنید و بحثای خانوادتون رو به همسرتون منتقل نکنید.
    انشالا که خوشبخت باشید

  9. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2018
    شماره عضویت
    37631
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکل با مادرم

    یعنی اینکه فکرای الکی ومنفی نزنم و بدم به مامانم و و وو وو .از بعد از این قضیه خیلی عصبی شدم دلم شکسته از مامانم که اینهمه فرق میذاره نمیدونم بخدا حالا من که گفتم میدم ولی واقعا دلم شکسته

  10. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    شماره عضویت
    36965
    نوشته ها
    484
    تشکـر
    150
    تشکر شده 435 بار در 240 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : مشکل با مادرم

    نقل قول نوشته اصلی توسط نیلای 70 نمایش پست ها
    یعنی اینکه فکرای الکی ومنفی نزنم و بدم به مامانم و و وو وو .از بعد از این قضیه خیلی عصبی شدم دلم شکسته از مامانم که اینهمه فرق میذاره نمیدونم بخدا حالا من که گفتم میدم ولی واقعا دلم شکسته
    یکی از راه هایی که ما به مراجعانمون میگیم بکنن اینه که سعی کنن خودشون رو بذارن جای اون طرف مقابل. آیا اگر خدایی نکرده جای مادرتون بودید ترجیحتون بود از دخترتون بگیرید یا شوهر دختر؟ مادرتون فرق نمیذاره. ببینید خواهرتون ازدواج کرده و یک دوقلو داره که خیلیی سخته. و درامدی هم نداره پس مجبوره به شوهرش بگه و خوب فکر کن یک زن توی این سن آیا غرورش اجازه میده؟ قطعا ترجیحش به اینه که دستشو جلوی دخترش دراز کنه (گرچه اینم براش سخت خواهد بود) تا جلوی شوهر دخترش. مادر شما یک عمر خرجتون کردند بدون منت. بدون چقدر دلش از حرفای تو شکسته. اگر مادرتون درامد خاصی داشتند و شاغل بودند و دلشون نمیخواست به شما بدند حرفتون صحیح بود. اما الان اوضاع متفاوته. پس سعی کن دلتو صاف کنی و درکش کنی.
    صبور باش و دل مادرتو نشکن. پدر بنده با اینکه چند خواهرو برادر بزرگ داشتند اما خرج کل خواهرا و مادرو میدادند. الان خداروشکر اوضاعشون انقدر خوبه که میگن همشو قدردان دعاهای مادرند.
    موفق باشید عزیزم
    ویرایش توسط ghm : 01-10-2018 در ساعت 02:20 PM

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد