نمایش نتایج: از 1 به 7 از 7

موضوع: فحاشی و بی اعصابی شوهرم

4266
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2018
    شماره عضویت
    37867
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    Post فحاشی و بی اعصابی شوهرم

    سلام . ممنونم که به سوال من جواب میدید .
    ما حدود 4 سال عقد کرده کردیم و دو ساله ازدواج کردیم ..الان یه پسر 11 ماهه دارم . اول از همه بگم شوهرم از نظر خوراک و پوشاک برامون کم نمیزاره . ولی از نظر احساسی و روحی در آرامش نیستیم . شوهر نظامیه . میدونم برای کارشه که اخلاقش بدتر از گذشته شده . تو دوران عقد هر موقع دعوامون میشد . داد میزد و به هر چیزی که نزدیکش بود مشت میزد . منو نزده تا حالا . گاهی دعوا پیش میاد اونو هم میدونم . ولی از زمانی که بچه اومده خیلی بی اعصاب تر و بد دهن تر دست بزن پیدا کرده . سر هر چیز کوچیکی داد میزنه . فحش های رکیک میده . و من موقعی که حرف نمیزنم و سکوت میکنم بیشتر فحش میده هم به من همه خانوادم . شاید به نظر چیز پیش پا افتاده ای بیاد . ولی از نظر روحی خیلی آسیب میبینم . همش گریه میکنم و میترسم وقتی داد میزنه . همش میترسم سر بچم از نظر روانی بلایی بیاد . مثلا همین امروز . بچه خب کوچیکه حالیش نمیشه . شوهرم یادش رفت سر آب معدنی رو ببنده . و بچه دستشو زد و اب ریخت . سری اعصاب نی شد و گفت کره خر . با دعوا و اخم . بهش گفت الهی دلت میاد فحش بدی آخه بچه حالیش نمیشه که خودت باید درو ببندی . شروع کرد به دادو بیداد و فحش به من که دخالت نکن به تو ربطی نداره . کلی فحش داد و حرفای بد زد بهم . بعد من ساکت شدم .باز ول نمیکنه . میگه تو همش برام کلاس اخلاق میزاری . تو روانی هستی . نمیفهمی . کلی حرف و حرف حرف . من حرف نمیزنم شاکی میشع میگه الان حرف نمیزنی بعد بری بشینی آب غوره بگیری . اومدم حرف بزنم میگه خفه شو . اصلا با من حرف نزن . منم گفتم باشه تو هم دیگه با من حرف نزن . بعد فک کردم آروم میشه . ولی بلند شو جیغ زد مثل زنا . مشت زد به تابلو . پسرم از ترس گریه کرد رفتم بچه رو بگیرم بهم نداد . کلی گریه کردم . تروخدا بهم یه راه کار بدید . من تو خانوادم اصلا فحش نبود . تو این چند سال خیلی غرورم خورد شد از فحاشی شوهرم . من دلم میخواد شوهرم بهمون محبت کنه مهربون باشه . ولی همش میگه من حوصله ندارم . منو ول کن . گاهی فک میکنم شاید کسی تو زندگیشه . میدونم نیست . ولی اخلاقش و بی تفاوتیش اینو تو ذهنم پرورش میده . هر دو ما فوق دیپلم داریم . شوهرم 27 سال و من 23 سال دارم . با هم دوست بودیم و ازدواج کردیم ولی برای ازدواج پافشاری نکردیم خانواده ها راضی بودن . ولی من واقعا گاها فک میکنم طلاق بهترین راه حله .چون اصلا کنار اومدن با یه آدم بی اعصاب .بد دهنه .بی محبت . آسون نیست . حداقل برای من . ولی من حاضرم خودم بمیرم بچم چیزیش نشه . دلم نمیخواد بچم مثل پدرش بی ادب بشه .

  2. بالا | پست 2


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    31215
    نوشته ها
    1,462
    تشکـر
    1,960
    تشکر شده 1,912 بار در 980 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : فحاشی و بی اعصابی شوهرم

    سلام.

    شما گفتین از ابتدای عقد همینطور بودن٬ یعنی ایشون این مشکلو از قبل داشتن فقط بعد از اومدن بچه تشدید شده
    که با توجه به شرایط همسر شما میشه گفت طبیعیه چون ایشون هم از قبل آستانه صبر پایینی داشتن هم اومدن بچه و ایجاد مسئولیت و شرایط جدید این آستانه رو پایینتر آورده!

    اما به هر حال این اندازه بی حوصلگی٬عصبانیت و پرخاشگری طبیعی نیست!

    تا حالا سعی کردی دقیق بشی ببینی ریشه این رفتار از کجاست؟

    ایشون توی جمع خونوادگی خودشونم همینطوره رفتارشون؟بقیه اعضای خونوادشون چطور؟ اونا هم همینطورن؟

    بعضی رفتارا توی بعضی خانواده ها طبیعیه و طی سالهای طولانی قبل از ازدواج تبدیل میشه به عادت که به همون شکل وارد زندگی مشترک میشه!

    که اصلاح این رفتارا واقعا نیاز به درمان طولانی مدت داره زیر نظر یک متخصص؛

    اما بعضی وقتا هم ممکنه تحت تأثیر شرایط این ویژگیها شکل بگیره یا اگر از قبل بوده تشدید بشه٬

    در مورد آقایون دو تا مسئله ای که خیلی روی رفتارشون تأثیر مشهود و مشخصی داره یکی کیفیت رابطه جنسیه و یکی وضعیت مالی و درآمده!

    از این نظر آیا مشکلی ندارین؟

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2018
    شماره عضویت
    37867
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : فحاشی و بی اعصابی شوهرم

    تا حالا ریز نشدم . ولی سر هر چیز کوچکی این طوره . درست پدرش و مادرش هم همینطورن . پدرش مثل شوهر من فحش میده گاهی به همسرش و طاقت کوچکترین چیزی رو نداره . و مادر شوهرم هم مثل من صبوره . سکوت میکنه .برادرش اینطور نیست .درسته رابطه جنسی بخاطر بچه شده ماهی یبار یا دوبار . و درآمد هم کافیه و خودش مدام میگه کمه . و همش پول زیادی میخواد تا راحت باشه زندگیش ... من باید چیکار کنم . راهکار چیه ؟ واقعا خسته شدم خیلی ... ممنونم

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2018
    شماره عضویت
    37867
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : فحاشی و بی اعصابی شوهرم

    نقل قول نوشته اصلی توسط رامونا نمایش پست ها
    سلام.

    شما گفتین از ابتدای عقد همینطور بودن٬ یعنی ایشون این مشکلو از قبل داشتن فقط بعد از اومدن بچه تشدید شده
    که با توجه به شرایط همسر شما میشه گفت طبیعیه چون ایشون هم از قبل آستانه صبر پایینی داشتن هم اومدن بچه و ایجاد مسئولیت و شرایط جدید این آستانه رو پایینتر آورده!

    اما به هر حال این اندازه بی حوصلگی٬عصبانیت و پرخاشگری طبیعی نیست!

    تا حالا سعی کردی دقیق بشی ببینی ریشه این رفتار از کجاست؟

    ایشون توی جمع خونوادگی خودشونم همینطوره رفتارشون؟بقیه اعضای خونوادشون چطور؟ اونا هم همینطورن؟

    بعضی رفتارا توی بعضی خانواده ها طبیعیه و طی سالهای طولانی قبل از ازدواج تبدیل میشه به عادت که به همون شکل وارد زندگی مشترک میشه!

    که اصلاح این رفتارا واقعا نیاز به درمان طولانی مدت داره زیر نظر یک متخصص؛

    اما بعضی وقتا هم ممکنه تحت تأثیر شرایط این ویژگیها شکل بگیره یا اگر از قبل بوده تشدید بشه٬

    در مورد آقایون دو تا مسئله ای که خیلی روی رفتارشون تأثیر مشهود و مشخصی داره یکی کیفیت رابطه جنسیه و یکی وضعیت مالی و درآمده!

    از این نظر آیا مشکلی ندارین؟
    عزیزم پاسخ دادم سوال تون رو

  5. بالا | پست 5


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    31215
    نوشته ها
    1,462
    تشکـر
    1,960
    تشکر شده 1,912 بار در 980 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : فحاشی و بی اعصابی شوهرم

    نقل قول نوشته اصلی توسط elena73 نمایش پست ها
    تا حالا ریز نشدم . ولی سر هر چیز کوچکی این طوره . درست پدرش و مادرش هم همینطورن . پدرش مثل شوهر من فحش میده گاهی به همسرش و طاقت کوچکترین چیزی رو نداره . و مادر شوهرم هم مثل من صبوره . سکوت میکنه .برادرش اینطور نیست .درسته رابطه جنسی بخاطر بچه شده ماهی یبار یا دوبار . و درآمد هم کافیه و خودش مدام میگه کمه . و همش پول زیادی میخواد تا راحت باشه زندگیش ... من باید چیکار کنم . راهکار چیه ؟ واقعا خسته شدم خیلی ... ممنونم
    پس شرایط رشد و تربیتی ایشون توی محیطی بوده که این رفتارها به راحتی انجام میشده و طبیعتا ایشونم با همین فرهنگ رفتاری رشد کردن٬

    عزیزم من مشاور نیستم فقط یک کاربر عادیم اما به نظر من این مشکلی نیست که اینجا با ارائه چنتا راهکار حل بشه٬

    همسر شما باید تحت نظر یک مشاور به مرور رفتارشون اصلاح بشه.

    از طرفی کیفیت رابطه جنسیتونم خیلی تأثیرگذاره.

    به هر حال من چند نفر از مشاورین رو به تاپیک شما دعوت میکنم تا نظرات بهتر و تخصصی تری براتون داشته باشن.

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2018
    شماره عضویت
    37867
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : فحاشی و بی اعصابی شوهرم

    نقل قول نوشته اصلی توسط رامونا نمایش پست ها
    پس شرایط رشد و تربیتی ایشون توی محیطی بوده که این رفتارها به راحتی انجام میشده و طبیعتا ایشونم با همین فرهنگ رفتاری رشد کردن٬

    عزیزم من مشاور نیستم فقط یک کاربر عادیم اما به نظر من این مشکلی نیست که اینجا با ارائه چنتا راهکار حل بشه٬

    همسر شما باید تحت نظر یک مشاور به مرور رفتارشون اصلاح بشه.

    از طرفی کیفیت رابطه جنسیتونم خیلی تأثیرگذاره.

    به هر حال من چند نفر از مشاورین رو به تاپیک شما دعوت میکنم تا نظرات بهتر و تخصصی تری براتون داشته باشن.
    ممنونم عزیزم . لطف میکنی . اصلا نمیره دکتر و مشاور

  7. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : فحاشی و بی اعصابی شوهرم

    نقل قول نوشته اصلی توسط elena73 نمایش پست ها
    ممنونم عزیزم . لطف میکنی . اصلا نمیره دکتر و مشاور ������

    سلام دوست عزیز
    به سایت مشاور خوش اومدید!
    ببینید مسئله ای که مطرح کردید به گونه‌ایی نیستش که ما به شما یه فرمول بدیم و شما هم طبق اون فرمول رفتار شوهرتون رو تغییر بدید!
    چون در همچین مواردی دو شرط باید باشه که تغییر ایجاد بشه
    اول اینکه فرد بدونه رفتارش اشتباه و آزاردهنده هستش
    و دو اینکه خودش بخاد تغییر کنه! و دنبال راهکار باشه!
    که ظاهرا همسر شما نه قبول داره اشتباه میکنه و نه میخاد که تغییر کنه! و متاسفانه اینکه در خانواده ای متولد شدن که این الگوی اشتباه رو همیشا مشاهده کردن و حالا دارن تکرارش میکنن!
    اینکه ایشون نظامی هستن شاید باعث بشه تو رفتارشون تاثیر بذاره اما تا این حد که باعث آزار بشه قابل توجیه نیست!
    اما اینجا تنها چیزی که در دست ما هست نوع برخورد و رفتار شما هست!
    آیا تا بحال با گریه کردن به نتیجه رسیدید؟؟؟
    با منزوی شدن و ترسیدن رفتار ایشون تغییری کرده؟
    آیا شما هم میخاید مانند مادرشوهرتون با سکوت و صبوری به همین وضع ادامه بدید؟
    اگر پاسخ شما منفی هست پس باید ابتدا یه تغییری در رفتار خودتون ایجاد کنین تا شاید در رفتار همسرتون هم تغییر ایجاد بشه یا بتونین ایشون رو ترغیب به مشاوره کنید!
    اولین تغییر در رفتار شما بهتر هست که این باشه که دست از گریه و ترس و تضرع بردارید!! اینکه خودتون رو بیچاره نشون بدید و مدام گریه کنید حتی بدتر باعث اعصاب خوردی همسرتون میشه...هیچکس تمایل نداره به آدم ضعیف نزدیک بشه در مقابل چه رفتاری مناسب هست؟ من پیشنهاد میکنم در مقابل توهین‌ها و داد و فریادهای ایشون بی تفاوت باشید! نه گریه کنید نه داد بزنید نه جواب بدید...خیلی نزدیک نباشید که بخاد خدایی نکرده چیزی پرت کنه و شما آسیب ببینید...خیلی معمولی یا به حرفای ایشون گوش بدید یا برید مشغول کار دیگری بشید،و حتما هنگام دعوا بچتون رو تو اتاقش بذارید چون توی روحیش تاثیر شدیدی خواهد گذاشت...
    یه نکته دیگه اینکه وقتی همسرتون برای شما کاری انجام میده ، هرچقدر کوچیک ازشون تعریف کنید‌.‌..بهش حس اقتدار بدید که مجبور نشه با داد و فریاد قدرتشو نشون بده...ولی حتما این تعریف در مقابل انجام یه کار باشه نه بدون دلیل...چون تعریف بدون دلیل کاملا مشخصه که شما دارید برای تغییر شرایط این حرفا رو میزنید
    حتی یه کار کوچیک...مثلا اگه همسرتون قبض برق و آب رو پرداخت میکنه ازشون تشکر کنین و بگیر چقدر خوب که تو هستی و نیاز نیست من این کارا رو انجام بدم
    یه چیز خیلی مهم...سعی کنین بفهمید این همه خشونت همسرتون علاوه بر تربیت نادرست ناشی از چی هست...آیا خلاءهای عاطفی از کودکی داشتن؟؟ مواردی بوده که در کودکی به ایشون توجهی نشده؟؟
    سعی کنید اینا رو بفهمید و تا حدودی برطرفشون کنید
    امیدوارم تا حدودی به شما کمک کرده باشم
    اگر این راهکارها جواب نداد سعی کنین خودتون به مشاور مراجعه حضوری داشته باشید و از مشاور بخاید همسرتون رو دعوت کنه به جلسات مشاوره
    ان شاءالله که حل بشه مشکلتون!
    ویرایش توسط رزمریم : 02-11-2018 در ساعت 05:55 PM

  8. کاربران زیر از رزمریم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. عصبانیت،علت عصبانیت وراههای کنترل آن
    توسط saeed021 در انجمن روانشناسی فردی
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 06-21-2015, 02:19 PM
  2. فشار عصبی و بداخلاقی
    توسط zohre62 در انجمن عصبانیت و پرخاشگری
    پاسخ: 8
    آخرين نوشته: 06-28-2014, 05:05 PM
  3. خیلی عصبی شدم
    توسط saba78 در انجمن عوامل استرس زای شدید
    پاسخ: 11
    آخرين نوشته: 06-27-2014, 10:51 PM
  4. همسر ناراضی و عصبانی خود را نرم کنیم
    توسط farokh در انجمن اخلاق و رفتار همسر
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 06-26-2014, 03:07 PM
  5. سالادی برای آرامش اعصابتان
    توسط Artin در انجمن نکات تغذیه ای
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 02-10-2014, 08:32 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد