دختری هستم 36 ساله، فرزند آخر خانواده،که پدر و مادرم رو از دست دادم یک خواهر و برادرم ازدواج کرده اند الان من با سه خواهرم که بزرگتر از من هستند در تهران زندگی می کنم خودم کارمند یک اداره دولتی و دانشجوی فوق لیسانس هستم .. با پسری 48 ساله از طرف همسر یکی از دوستانم برای ازدواج آشنا شدم که موقعیت خوبی داشت در جلسه اول این آقا از من خوشش اومد و به من گفت که من باید قبل از ازدواج با طرف مقابلم رابطه ************ی داشته باشم چون این مسئله توی ازدواج مهمه و باعث میشه که اگه از این رابطه حس خوبی نداشته باشیم بعدا به مشکل بخوریم و باعث طلاق بشه در واقع من این حرفش رو جدی نگرفتم و فکر کردم شاید من ازش خوشم نیومد و این رابطه ادامه ای نداشته باشه تا این که دو جلسه دیگه همو دیدیم و در نهایت این رابطه ************ی رو جدی عنوان کرد و منم گفتم اگه واقعا قصدت ازدواجه با وجود اینکه من تو رو نمیشناسم بیا با هم نامزد کنیم هم مشکل تو حل بشه هم مشکل من و اینکه من نمی تونم با کسی که محرمم نیست رابطه ای داشته باشم اگه نخواستی یا من نخواستم همه چی تموم میشه اما میگفت چرا به خانواده هامون برسه دردسر داره و اینکه شاید من از ************ تو خوشم نیاد یا تو خوشت نیاد پس چرا به خانواده هامون برسه میخوام بدونم کار من درست بود و اینکه توی این زمونه که همه قبل از ازدواج رابطه ************ی دارند تکلیف من و امثال من چیه با این آدم ها همراه باشیم یا تنها بمونیم ؟؟ ممنون میشم راهنمایی بفرمایید با تشکر
آدرس ایمیل : soraya_060@yahoo.com