نمایش نتایج: از 1 به 1 از 1

موضوع: مغز دختران و پسران

1053
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    مغز دختران و پسران

    مغز دختران و پسران:
    مغز یک نوزاد در رحم، بسیار سریع رشد می کند و طی یک یا دو ماه از چند سلول به پیچیده ترین ساختار طبیعت تبدیل می شود.
    جنین در ششمین ماه بارداری توانایی های مهمی دارد که همگی تحت کنترل مغز او هستند.
    مانند تشخیص صدای شما، واکنش به حرکات، حتی لگد زدن در صورتی که تحریک شود!
    با امواج فراصوت می توان دید که او به صورتی دهانش را حرکت می دهد، گویی در حال آواز خواندن است.
    در هنگام تولد، مغز نوزاد هنوز شکل نگرفته است و تنها به اندازه یک سوم اندازه واقعی رشد کرده است.
    مدت زیادی طول می کشد تا مغز کامل شود. به عنوان مثال قسمت زبانی مغز تا حدود سیزده سالگی شکل نمی گیرد.
    از همان اوایل تفاوت های جنسی در مغز نوزادی که هنوز متولد نشده است مشهود است.
    یکی از این تفاوت ها آن است که قسمت های راست و چپ مغز در پسرها ارتباطات کمی پیدا می کند.





    مغز همه حیوانات دو نیمه دارد.
    در حیوانات ساده (مانند مارمولک یا پرنده) این مسئله به معنی آن است که همه چیز دوتایی می شود.
    ضربه ای که به سر این حیوانات می خورد، ممکن است قسمتی از یک نیمه مغز را از بین ببرد .
    و نیمه دیگر می تواند مراقب همه چیز باشد. اما در انسان ها (که باید در مورد چیزهای بسیار زیادی فکر کنند!).
    دو نیمه مغز تا حدی تخصصی شده اند. یک نیمه مغز زبان و منطق را کنترل می کند.
    و نیمه دیگر، حرکات، احساسات و حواس مربوط به فضا و موقعیت را اداره می نماید.
    هر دو نیمه از طریق یک دسته مرکزی بزرگ از فیبرهایی به نام کورپوس کالوسام (جسم پنبه ای) با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند.
    اندازه کوپوس کالوسام در پسرها نسبتا کوچکتر است ( اتصالات کمتری در آن از یک نیمه به نیمه دیگر وجود دارد).
    مطالعات اخیر نشان می دهد که پسرها در برخورد با انواع خاصی از مسائل (مانند امتحان هجایی یا جدول کلمات) تنها از یک طرف مغزشان استفاده می کنند.
    درحالیکه دخترها از هر دو طرف استفاده می کنند.
    با استفاده از تکنولوژی انعکاس (طنین) مغناطیسی این حالت به وضوح دیده می شود.
    اما این امواج فقط در قسمتی از یک نیمه مغز یک پسر جمع می شوند. این امر پیامدهای عظیمی دارد.


    دلیل این تفاوت ها چیست؟
    مغز یک نوزاد قبل و بعد از تولد تقریبا مانند ظرف پر از تخم یونجه ای است که در آفتاب قرار گیرد.
    (سلول های مغزی به طور مستمر بلند می شوند و تمام مدت اتصالات جدیدی ایجاد می کنند.
    نیمه چپ قشر مخ در انسان کندتر از نیمه راست رشد می کند.
    اما در پسرها رشد آن در دخترها نیز کندتر صورت می گیرد.
    تستوسترون در جریان خون پسر همه چیز را کندتر می کند).
    استروژن (هورمون غالب در جریان خون نوزاد دختر) در واقع باعث رشد سریع تر سلول های مغزی می شود.
    نیمه راست مغز همچنان که رشد می کند سعی می کند ارتباطاتی با نیمه چپ مغز برقرار سازد.
    در پسران نیمه چپ آمادگی ایجاد ارتباطات را ندارد.
    در نتیجه سلول هایی که از سمت راست می آیند نمی توانند جایی برای «اتصال» بیابند.
    بنابراین این سلول ها به نیمه چپ یعنی جایی که از آن آمده اند باز می گردند و در عوض به همان قسمت متصل می شوند.
    در نتیجه نیمه راست مغز پسر از نظر ارتباطات درونی غنی تر اما از نظر ارتباط با نیمه دیگر ضعیف تر است.
    این وضعیت یک احتمال برای موفقیت پسران در ریاضی( که بیشتر فعالیتی مربوط به سمت راست مغز است).
    و علاقه بیشتر آن ها به جدا کردن قطعات یک ماشین و رها ساختن آن ها به همان صورت است.
    اما باید مراقب باشیم که در این مورد اغراق نکنیم.

    توقعات والدین
    زیرا گاهی توقعات والدین، تمرین و فشار اجتماعی نیز بر مهارت ها و توانایی ها موثر است.
    واضح است که تمرین به ازدیاد ارتباطات مغزی دائمی کمک می کند.
    پس تشویق و آموزش در واقع بر شکل و نیروی مغز در سال های آتی زندگی تاثیر می گذارد.
    بدون تردید تفاوت هایی بین مغز زنان و مردان امروز وجود دارد، خواه علت این امر هورمونی باشد یا محیطی.
    زنانی که دچار سکته مغزی می شوند به علت پیوستگی بیشتر دو نیمه مغزشان سریعتر و کامل تر از مردان بهبود می یابند.
    آن ها می توانند مسیرهای اضافی به نیمه دیگر مغز را فعال کنند تا کار قسمت های آسیب دیده را انجام دهند.
    به همین دلیل دخترانی که مشکلاتی در خواندن دارند، سریعتر بر آن فائق می آیند.
    پسران بیشتر مستعد مشکلات ناشی از آسیب مغزی در هنگام تولد و مشکلاتی از این قبیل هستند.
    این وضعیت می تواند از جمله دلایلی باشد که چرا تعداد بیشتری از پسران دچار مشکلات خواندن هستند.
    اتیسم (مشکل روانی که در آن فرد مبتلا مشکلاتی در ایجاد ارتباط با دیگران از طریق استفاده از زبان و مفاهیم انتزاعی دارد.
    و بسیاری از نارسایی های دیگر می شوند.


    آموختن برقراری ارتباط
    برقراری ارتباط برای زندگی ضروری است.
    با این حال متاسفانه در هر کلاس، حدود چهار یا پنج کودک هستند که نمی توانند به خوبی بخوانند.
    بنویسند یا صحبت کنند و در بین این کودکان، تعداد پسران چهار برابر دختران است.
    امروزه نظر بر این است که این امر نتیجه سازماندهی ناقص مغز پسران برای زبان است.
    اما نباید بگذاریم این حالت به همین صورت پیش برود.
    اگر می خواهید مانع از آن شوید که فرزندتان مشکلات یادگیری و زبانی داشته باشد.
    براساس تحقیقات دکتر جنی هرستی (عصب شناس) و همکارانش، باید کارهای زیادی برای کمک به او انجام دهید.
    این گروه تحقیقاتی پایه ای در مورد درک نارسایی های ارتباطی انجام داده اند.
    دکتر هرستی متوجه شد که دو ناحیه از مغز که به کنترل زبان اختصاص دارد.
    در زنان حدود 20 تا 30 درصد بزرگتر از مردان است.
    اما هیچ کس نمی داند آیا این نواحی در هنگام تولد بزرگتر هستند یا آنکه به علت تمرین بیشتر دختران به این صورت درمی آیند.
    دلیل آن هرچه باشد، می دانیم که اگر تجربیات یادگیری در سن مناسب صورت گیرند.
    مغز بسیار نسبت به آن ها حساس است؛ و این سن برای زبان از هنگام تولد تا هشت سالگی است.
    اگر از دوره نوزادی ارتباط با کودک را آغاز کنید، پسرتان چگونگی ارتباط برقرار کردن را می آموزد.
    یعنی او هنگامی که به مدرسه می رود بهتر می تواند بخواند، بنویسد یا صحبت کند.
    نحوه انجام این کار به این صورت است:



    1- با آن ها صحبت کنید- هر بار یک گام بردارید.
    بچه ها هر بار یک گام در زبان گفتاری پیش می روند.
    بچه های زیر یک سال بسیار پرشور و هیجان مرحله زبان گشایی را شروع می کنند.
    و به این ترتیب به ما می گویند که برای یادگیری ارتباط کلامی آماده اند.
    در این زمان باید آموزش کلمات را به آن ها شروع کرد.


    • وقتی کودک زبان باز می کند کلمه ای را تکرار کنید که تصور می کنید مورد نظر اوست.
    او می گوید «اوگک» و به اردک اشاره می کند.
    شما بگویید «اردک! اردکِ جان!» به زودی جان نیز می توان بگوید «اردک»


    • وقتی کودک نوپایی یک کلمه به کار می برد مثلا «شیر!» شما دو کلمه بگویید «شیشهِ شیر».
    این کار به او کمک می کند تا کم کم از آن دو کلمه با هم استفاده کند.


    • کودکی که از دو یا سه کلمه استفاده می کند، می تواند با تقلید از شما جملات کاملی بگوید.


    مثلا او می گوید «گاوین ماشین!» شما پاسخ دهید «گاوین ماشین می خواهد؟ این ماشین گاوین است!»
    به طور خلاصه اگر هر بار حرف بچه ها را برایشان تکرار کنید.
    و یک گام فراتر از مرحله ای که در آن قرار دارند، بروید بچه ها به بهترین نحو یاد می گیرند.
    2- از هر فرصتی که می توانید برای توضیح به کودکتان استفاده کنید
    وقتی کارهای یکنواختی انجام می دهید .
    (مانند سفر کردن، کارهای خانه، قدم زدن) از این امکان استفاده کنید و به آن ها توضیحاتی بدهید.
    حرف بزنید، توضیح دهید. به سوالات پاسخ دهید.
    جای تعجب است که بسیاری از والدین با محبت که به بچه هایشان بسیار اهمیت می دهند.
    ظاهرا متوجه نیستند که مغز بچه ها بر اثر گفتگوها رشد می کند.
    خجالتی نباشید. در مورد همه چیز توضیح دهید، داستان بگویید و برای آن ها پرحرفی کنید!
    به عنوان مثال «این اهرم را می بینی؟ این می تواند آن برف پاکن ها را به حرکت درآورد.
    آن ها باران را از روی شیشه اتوموبیل کنار می زنند» «این جاروبرقی، بادی قوی ایجاد می کند.
    هوا را می مکد و گرد و غبار را به داخل یک کیسه می کشد. می خواهی آن را امتحان کنی؟»
    اینگونه صحبت کردن (به شرط آن که در آن اغراق نکنید و کودک خسته نشود).
    بیش از هرگونه آموزش پرهزینه ای در سال های بعد، برای مغز کودک مفید است.


    3- از سنین پایین برای کودکانتان کتاب بخوانید
    حتی وقتی فرزندتان یکساله است، می توانید با هم از کتاب خواندن لذت ببرید.
    به ویژه کتاب هایی که دارای ریتم و تکرار هستند.
    کودک درحالیکه روی زانوهای شما نشسته و از کتاب لذت می برد، یاد می گیرد که کتاب را دوست داشته باشد.
    به تصاویر آن نگاه کند و از صدای شما لذت ببرد.
    می توانید با درآوردن صداهای خنده دار یا کمی احساساتی بودن در مورد داستان اغراق کنید.
    کودک را روی زانوی خود بنشانید یا با هم در هنگام خواب در رختخواب دراز بکشید و داستان بخوانید.
    وقتی داستان مورد علاقه کودکتان را می خوانید می توانید بازی «پیشگویی» را انجام دهید.
    «و گربه گوچولو شروع کرد به ...؟» صبر کنید تا کودک کلمه «میو» را بگوید!
    پیشگویی بخش مهمی از داستان است. خوانندگان خوب می توانند پیش بینی کنند که کلمه بعدی چیست.
    به یاد داشته باشید که هرگاه با کودکان بازی های آموزشی انجام می دهید.
    نکته مهم آن است که شوخ طبع باشید و بگذارید بچه ها کمی به مغزشان فشار بیاورند. آن ها از این کار لذت می برند.
    اگر در طول این بازی ها به پسربچه ها کمک نکنید.
    نتیجه معکوس می گیرید زیرا آن ها از نظر مهارت زبانی ضعیف تر هستند.
    دکتر جنی هرستی توصیه می کند که اگر در مورد زبان و صحبت کردن پسرتان نگرانید به حس درونی خود اعتماد کنید.
    و (اگر او آنطور که تصور می کنید باید صحبت کند نمی تواند سخن بگوید) موضوع را با یک پاتولوژیست در میان بگذارید.
    جلسات گفتاردرمانی برای بچه ها جالب است و می تواند شروع خوبی برای آن ها باشد.
    تفاوت های مغزی دیگری نیز وجود دارند که چندان شناخته شده نیستند.
    براساس کالبدشناسی یا از طریق تصاویر کامپیوتری مغز دختران و پسران در هفت زمینه با هم متفاوتند.


    چرا آگاهی در مورد مغز اهمیت دارد؟
    آگاهی از تفاوت های مغز پسران کمک می کند.
    تا برای برخی از مشکلات عینی آن ها توضیحی داشته باشیم و نحوه برخورد با آن ها را بیابیم.
    اگر دو نیمه راست و چپ مغز شما ارتباطات زیادی با هم ندارند.
    در انجام کارهایی که به هر دو نیمه مغز نیاز دارند، مشکل خواهید داشت.
    مهارت هایی چون خواندن، صحبت کردن در مورد احساسات و حل مشکلات است .
    از طریق درونگرای آرام (نه دعوای فیزیکی با مردم) از جمله این کارها هستند!
    آیا با این مشکلات آشنا هستید؟ پس متوجه اهمیت تمام این تحقیقات در مورد مغز می باشید؟


    خطر: هشدار در مورد تبعیض جنسی!
    در اینجا باید به نکته مهمی اشاره کنیم.
    گفتن این جمله که «پسران متفاوت هستند» به راحتی ممکن است به این بهانه یا ادعا تبدیل شود «آن ها ناقص هستند».
    یا بدتر از آن، اینکه «نمی توان به آن ها کمک کرد».
    زمانی در مورد دختران نیز چنین عبارت هایی به کار می رفت؛ مثل «آن ها هرگز نمی توانند در رشته های علوم یا مهندسی موفق شوند».
    آن ها آنقدر احساساتی هستند که نمی توانند شغل های پرمسئولیت را بپذیرند و غیره.
    پس لطفا نکات زیر را به صورتی مورد توجه قرار دهید.
    • این تفاوت ها در بین بیشتر مردم، تفاوت هایی جزیی است؛
    • این تفاوت ها تنها به صورت گرایشاتی وجود دارد؛
    • در مورد همه افراد صدق نمی کنند؛
    • از همه مهمتر آنکه ما نباید آن ها را محدودیت در نظر بگیریم؛

    کمک به رشد مغز
    ما می توانیم به پسرها کمک کنیم بهتر بخوانند، احساسات خود را بهتر بیان کنند، مشکلات را بهتر حل کنند .
    و بهتر همدلی کنند و به این ترتیب به آن ها کمک کنیم تا انسان های بزرگی شوند.
    مدارس برای کمک به دختران در دروس ریاضی و علوم برنامه های خاصی دارند تا آن ها بتوانند در این رشته ها موفق شوند.
    حال ما می خواهیم در مورد زبان، نمایشنامه و غیره به آن ها کمک کنیم تا آن ها را برای زندگی در دنیای امروز تجهیز نماییم.

    مغز ما وسیله ای عالی و انعطاف پذیر است تا همواره قادر به یادگیری است.
    پدر یا مادر می توانند با یافتن روش های بهتری برای سرگرم شدن پسر به بازی یا حل یک اختلاف به صورتی مسالمت آمیز به او کمک کنند تا نزاع نکند.
    آن ها می توانند به پسرشان کمک کنند چنین مهارت هایی را بیاموزد:
    - چگونه از حالات چهره افراد به احساساتمان پی ببرد
    - چگونه دوست پیدا کند و در بازی یا مکالمه ای شرکت کند
    - چگونه به علائم بدن خود پی ببرد –
    - مثلا متوجه شود که چه زمانی عصبانی است و باید از موقعیتی دور شود.


    والدین با آموختن این مهارت ها به پسرانشان، ارتباطاتی را از یک طرف مغز آن ها به طرف دیگر ایجاد می کنند.
    آن ها در مدرسه نیز به چنین کمکی نیاز دارند.
    یکی از معلمان ریاضی، هیچگاه درسی را به پایان نمی برد.
    مگر آنکه چندین نمونه کاربردی از آنچه را آموزش داده بود به صورت علنی به بچه ها نشان می داد.
    به این صورت که با آن ها بیرون می رفت تا آن درس را به صورت عملی ببینند.
    او متوجه شد که شاگردان ضعیف ترش هنگامی که مفاهیم ریاضی را به صورت عملی می دیدند .
    و با اشیای مادی و با استفاده از بدن خود برای درک مطالب آموخته شده، آن ها را انجام می دادند، درک بهتری می یافتند.
    آن ها مفاهیم نیمه راست مغز را با درک نیمه چپ مغز مرتبط می کردند یعنی با استفاده از توانایی هایشان بر نقاط ضعف خود غلبه می نمودند.


    شروع مدرسه
    در شش یا هفت سالگی، هنگامی که کودکان آموزش جدی را شروع می کنند.
    پسرها از نظر ذهنی بین شش تا دوازده ماه عقب تر از دخترها هستند.
    هماهنگی حرکتی ظریف (که توانایی استفاده دقیق از انگشتان و نگه داشتن مداد یا قیچی است).
    در آن ها دیرتر شکل می گیرد و از آنجا که آن ها هنوز در مرحله رشد حرکتی آشکار هستند.
    گرایش زیادی دارند که عضلات بزرگشان را به حرکت درآورند و بنابراین نمی توانند آرام بنشینند.
    در صحبت با مسئولان چند دبستان (از مدارس روستایی در استرالیا تا مدارس بین المللی در اروپا و آسیا) با این حقیقت روبرو شدیم.
    که پسران باید یک سال دیرتر از دختران تحصیل را شروع کنند.
    اینکه دختران و پسران از چهار یا پنج سالگی به کودکستان بروند عالی است .
    زیرا آن ها باید انگیزش اجتماعی را بیاموزند و تجربیات وسیع تری کسب کنند. اما پسران باید بیشتر در آنجا بمانند.
    گاهی برای بیشتر پسرها این امر به این معنی است .
    که دانش آموزان پسر، از دختران همکلاس خود یک سال بزرگتر باشند یعنی با آن ها در یک سطح باشند.
    در این صورت پسران از نظر فکری با دختران در یک سطح قرار می گیرند.
    اما با روش کنونی مدارس، پسرها لطمه می بینند.
    پسرها حس می کنند که شکست خورده اند آن ها مهارت های اصلی را از دست می دهند .
    زیرا آمادگی کافی ندارند و بنابراین از یادگیری باز می مانند
    پسرها در سال های اول دبستان (که همچنان عصب های حرکتی شان در حال رشد است.
    پیام هایی از بدن خود دریافت می کنند که می گوید: «حرکت کن، از من استفاده کن.»
    از نظر آموزگاری که تحت فشار عصبی قرار دارد، این امر به عنوان نوعی بدرفتاری است.
    پسری که می بیند کاردستی، طراحی یا نوشتن او به خوبی دخترها نیست، به خود می گوید:
    «من برای این کار ساخته نشده ام.» او به سرعت از آموختن فاصله می گیرد.
    به ویژه اگر معلمش مرد نباشد. او با خود می گوید:«مدرسه متعلق به دخترهاست»
    براساس تحقیقات اخیر روش های دیگری وجود دارد تا مدارس را به گونه ای طراحی کنیم که مکان بهتری برای پسران باشد.


    پسران متفاوت
    کسانی که نیمه راست مغزشان پیشرفته تر است (مانند پسران) از مزایایی برخوردارند.
    مردان علاوه بر آنکه توانایی های ریاضی و ماشینی بهتری دارند، اهل عمل نیز هستند .
    و اگر با مشکلی برخورد کنند می خواهند آن را برطرف سازند.
    نیمه راست مغز هم احساسات و هم فعالیت ها را کنترل می کند.
    بنابراین مردان به احتمال زیاد، وارد عمل می شوند. درحالیکه زنان آنقدر درباره آن فکر می کنند تا کاملا از پا بیفتند!
    یک مرد نیاز به تلاش بیشتری دارد تا به نیمکره چپ مغزش رجوع کند.
    و کلماتی برای توضیح احساسی که در نیمه راست مغزش ثبت می کند، بیابد.
    گرمین گریر(نویسنده زن استرالیایی) می گوید: در بسیاری از زمینه ها نوابغ مرد بیشتر هستند.
    گرچه بسیاری از آن ها ممکن است در مجموع شخصیت های نامتعادلی باشند و به کسی نیاز داشته باشند که از آن ها نگهداری کند.
    بسیار اهمیت دارد که به پسرها نشان دهیم.
    که مردان کارهای مهمی از جمله ساختن هواپیما، جنگیدن، اختراع اتوموبیل، ساختن بیمارستان و غیره را انجام می دهند.
    یک ضرب المثل آفریقایی می گوید: «زنان نیمی از آسمان را برافراشته اند» اما واضح است که نیمه دیگر را مردان استوار نگه داشته اند.


    مغز مردان
    دنیا دیگر به مردانی که بتوانند با بوفالوها زورآزمایی کنند، نیاز ندارد.
    در دنیای امروز که نیروی کار بدنی و ماشینی اهمیت کمتری دارد.
    باید توانایی و انرژی مردانه را به سوی تلاش های قهرمانانه جدیدی سوق دهیم.
    یعنی زبان و احساس را به مهارت های فکری و عملی پسرها اضافه کنیم .
    و نوعی «پسر برتر» به وجود آوریم که با وجود داشتن مهارت های مختلف، انعطاف پذیر هم باشد.
    اگر به این موضوع فکر کنید، مردان بزرگ تاریخ مانند گاندی، مارتین لوتر کینگ، بودا و مسیح در واقع چنین بوده اند.
    آن ها شهامت و اراده همراه با حساسیت و عشق به دیگران را در وجود خود داشته اند.
    چنین ترکیبی از صفات مختلف شکست ناپذیر است و قطعا امروزه چنین افرادی مورد نیاز هستند.
    آیا هیچگاه با ناامیدی از پسرتان پرسیده اید: کر شده ای؟
    در واقع مشکلات شنوایی در پسران رایج تر است و ما باید مراقب باشیم که آیا آن ها واقعا «می شنوند و درک می کنند».
    امروزه وسیله ای برای سنجش مشکلات جزیی و زودهنگام شنوایی به کار می رود .
    و نتایج نشان می دهند که شنوایی 70 درصد از پسران در سنین مدرسه ضعیف تر از سطح متوسط دختران است.
    این امر بر شنیدن صداها و بخش های مختلف کلمات و جداکردن آن ها به طور مناسب، تاثیر می گذارد.
    و این مسئله به نوبه خود در یادگیری، خواندن، هجی کردن و پیروی از دستورات موثر است.
    قدرت شنوایی پسرانی که برای گوش دادن به موسیقی از هدفون استفاده می کنند کمتر
    می گردد، به ویژه اگر این صدا آنقدر زیاد باشد که آن ها صداهای دیگر را نشوند.
    امروزه آموزگاران مدارس انگلیسی با نوارهای ویدئویی یک ساعته «انجمن تحقیقات آموزشی استرالیا» یاد می گیرند .
    که جملات کوتاهتری را به کار گیرند؛ قبل از صحبت کردن با بچه ها توجه آن ها را به خود جلب کنند .
    و قبل از ادامه درس بررسی نمایند که آیا آن ها متوجه مطلب شده اند یا نه.
    (برخی بچه های شش ساله نمی توانند جملاتی با بیش از هشت کلمه را درک کنند) آموزگاری می گفت :
    «من به این ترتیب به موفقیت زیادی دست پیدا کرده ام».
    وقتی به این صورت تدریس کنید مانند آن است که روزنه امیدی باز می شود.
    بچه ها می فهمند که شما درباره چه چیزی صحبت می کنید!».
    در مدارس استرالیا کودکانی را که مدرسه را شروع می کنند.
    مورد آزمایش قرار می دهند تا مشخص شود که ناشنوایی برایشان مشکلی ایجاد نمی کند.

    تفاوت جنسیتی
    تفاوت های جنسی را که تحت تاثیر هورمون های مردانه پدید می آیند، باید با روش های عملی تحت کنترل درآورد.
    در زیر خلاصه ای از آنچه باید انجام دهید تا به پسرتان کمک کنید «مرد جدیدی» شود، ارائه شده است.
    از آنجا که پسران اغلب نگران جداشدن هستند ما باید به اندازه دختران به آن ها محبت نشان دهیم .
    و از جداشدن از آن ها مثلا از گذاشتن آن ها در مهد قبل از سه سالگی خودداری کنیم.
    موجی از تستوسترون در بدن خود دارند که گاهی آن ها را به ویژه در حدود سن چهارده سالگی جدال برانگیز و ناآرام می کند.
    به آرامی آن ها را در درگیری ها هدایت کنیم.
    آن ها را با منطق نه با فریاد کشیدن یا برخورد تند، آرام کنیم. به وضوح به آن ها بگوییم که همیشه رفتاری مناسب داشته باشند.
    و هیچگاه نباید از خشونت استفاده کنند یا به وسیله آم کسی را تهدید کنند.
    پدران باید الگوی پسران باشند و بر احترام بر مادر پافشاری کنند.
    از آنجا که پسران اغلب دارای جهش رشدی هستند که آن ها را به ویژه در سن سیزده سالگی گیج و سردرگم می کند.
    (این امر در مورد دختران نیز صادق است)، ما باید در سازماندهی به امور آن ها وارد عمل شویم .
    و به آن ها روش های تمیز کردن اتاق ها، انجام کارهای خانه، تقسیم پروژه های مدرسه به بخش های کوچکتر و داشتن یک برنامه روزمره منظم را بیاموزیم.
    دارای موجی از انرژی های جسمانی می شوند که باید آن ها را بروز دهند.
    حتما وقت و فضای زیادی برای ورزش و تحرک آن ها در نظر بگیریم.
    دارای رشد مغزی کندتری هستند که بر مهارت های ظریف حرکتی در سال های اول دبستان تاثیر می گذارد.
    شروع رفتن به دبستان را به تاخیر بیندازیم تا زمانی که آن ها مهارت های زیادی در استفاده از کاغذ و مداد بیابند و بتوانند قیچی و ... را در دست نگه دارند.
    ارتباطات کمتری از نیمه زبانی مغز به نیمه حسی مغز دارند.
    برایشان کتاب بخوانیم، قصه بگوییم، با آن ها بسیار صحبت کنیم. در مورد چیزهای مختلف برایشان توضیح دهیم، به ویژه از یک تا هشت سالگی.
    به قوانین مشخصی نیاز دارند و باید بدانند چه کسی رئیس است.
    محیطی مناسب، آرام و منظم در خانه و مدرسه ایجاد کنیم.
    او را به مدارسی نفرستیم که قلدربازی در آن ریشه دوانده است.
    از آنجا که پسران اغلب:
    بدن عضلانی تری دارند ما باید به طور خاص به آن ها بیاموزیم که دیگران را نزنند و به کسی آسیبی وارد نکنند.
    همچنین به آن ها بیاموزیم که برای ارتباط برقرار کردن از زبانشان استفاده کنند.
    گرایش دارند که بدون فکر کردن وارد عمل شوند.
    اغلب به صورتی دوستانه درباره انتخاب ها، راه ها و روش های حل مشکلات .
    و اینکه در موقعیت های مختلف در زندگی شان چه کاری انجام دهند، با آن ها صحبت کنیم.
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  2. 2 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. مغز زنان کوچکتر از مغز مردان است؟
    توسط love در انجمن سایر
    پاسخ: 12
    آخرين نوشته: 04-30-2016, 02:18 AM
  2. چگونه مغز را ورزش دهیم
    توسط سمیراه در انجمن سایر
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 08-22-2015, 03:22 PM
  3. مغز دخترانه جسم پسرانه
    توسط پریماه. در انجمن روابط دختر و پسر
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 07-11-2015, 11:52 AM
  4. آیا واقعا مغز زنان کوچکتر از مغز مردان است؟
    توسط CÆSAR در انجمن گپ خودمانی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 07-03-2015, 08:13 PM
  5. رفتار والدین و رابطه تأثیر گذارش بر مغز کودک
    توسط R e z a در انجمن روانشناسی کودک و نوجوان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 11-28-2013, 01:35 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد