نوشته اصلی توسط
giva
سلام، دختری هستم بیست و سه ساله در خانواده ای بزرگ شدم که از نظر مالی هیچ مشکلی نداره و هر چیز مادی که خواستم بدست آوردم، ولی پدر و مادرم هیچوقت باهم نمی ساختن و همیشه دعوا داشتن و از این نظر در یه محیط پر از تنش و اضطراب بزرگ شدم و به شدت آدم حساس ترسویی هستم پدر و مادر درحال حاضر طلاق نگرفتن ولی جدا زندگی میکنند ، و من با مادر و خواهرم زندگی میکنم، خواهر من بیست و هشت ساله ست تقریبا ده سال میشه که به بیماری روماتیسم مبتلا شده و از روزی که مادرم فهمید خواهرم بیماره رفتارش به کل تغییر کرد! همه ی توجه و محبتش به سمت اون رفت و من کلا فراموش شدم و متاسفانه خواهرم از این توجه بیش از حد سواستفاده میکنه و منو آزار روحی میده و وقتی بخاطر رفتارش به مادر شکایت میکنم در کمال ناباوری حق رو به اون میده ! مادر و خواهرم به من ظلم میکنند و صدای من به هیچ جا نمیرسه و چون بلد نیستم خوب حرف بزنم نمیتونم اینارو به پدرم بگم اذیت و آزار و تبعیض مادرم روز به روز شدیدتر میشه ولی خودش معتقده هیچ فرقی بین ما نمیذاره ! همه جا باهم میرن توی مهمونی ها باهم حرف میزنن و من با احساس حقارت وحشتناک یه گوشه میشینم و نمیدونم شخصیت خرد شده ام رو چجوری برگردونم،حتی شام و ناهار هم فقط برای خودشون آماده میکنن و منو رسما ندید میگیرن، بخاطر بی محلی های خواهر و مادرم حتی از چشم اطرافیان هم یه آدم حقیر و کم ارزش هستم این احساس حقارت داره نابودم میکنه نمیدونم چجوری خودمو به بقیه نشون بدم خواهش میکنم یه راهی بهم نشون بدین...