نوشته اصلی توسط
piro
با سلام
حدود ده سال پیش ازدواج کردم . یک ماه بعد متوجه شدم همسرم دارو مصرف میکرده و بخاطر ازدواج قطع کرده بود که مجدد شروع به مصرف داروهاش کرد . ( ریسپریدون بی پریدون لیتیم و ... ) تا اینکه حدود چهار سال پیش گفت دیگه دکتر نمیرم به من یه جوری نگاه می کنه ... داروهاش رو قطع کردن اما با شروع علایم اضطراب به دکتر دیگری مراجعه کرد که با تجویز دو قلم دارو حالش بهتر شد ( سرترالین و یکی دیگه یادم نمیاد ) تا اینکه اوایل امسال همان دارو را قطع کرد و می گفت خوب شدم اما علایم بیماری یکی یکی ظاهر می شدن تا جایی که آبان ماه با شوهر خواهرم و مادرم دعوا کرد و اونا رو متهم به رابطه نا مشروع کرد. با واسطه مادرش به دکتر مراجعه کرد و داروهای ریسپریدون و بی پریدون مصرف می کنه رابطه اش با من و پسرم بهتر شده قبلا وقتی تصادفا دستمان با بدنش برخورد میکرد دعوا راه می انداخت دو بار هم به من سیلی زده بود اما الان همه اون رفتارها درست شده فقط اجازه نمیده اسم خانواده هامون بیاد و من هفته ای دوساعت میرم خونه مادرم و همسرم دم در کشیک میده ... میگه همه جا باید خودم ببرم مادرم اجازه نداره زنگ بزنه و .... خانواده ام میگن تحمل کن و من سه ماهه صبوری کردم می خواستم بپرسم پیکار باید بکنم به حرفش گوش بدم یا اگر مطیع باشم بدتر خواهد شد . تا کی باید اسم خانواده ام را جلوش نیارم لطفا کمکم کنید .