نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3

موضوع: همسر زبان باز

972
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2018
    شماره عضویت
    38055
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    همسر زبان باز

    با سلام،
    من با همسرم حدود 8 سال است که ازدواج کرده ایم . حالا 2 فرزند دختر هم داریم. من الان دانشجوی دکتری هستم و خانمم لیسانس روانشناسی دارد. در برخورد اول که فردی با خانمم باشد خیلی ادم خوش برخورد و کم حرف به نظر می رسد (بسیار تودار است)، ولی در خانه زخم زبان می زند. من الان هم کار می کنم (کار سنگین که حتی لازم است چند روزی در منزل نباشم) و هم درس می خوانم اولش وضع مالیم خوب نبود ولی خانواده همسرم کمکی به ما نکردند با این وجود توانستم دریک جای متوسط شهر یک منزل 250 متری بخرم و تعمیر کنم حتی چند مورد است که خانواده همسرم با کمک همسرم که به شدت از آنها می ترسد و از آنان حساب می برد چیزی که حق ما بوده را به طرف خانواده خودش داده (مثلا ربع سکه ای که من برای با جناق داده بودم از طرف برادر همسرم خوانده شد و یا قرار بود دو سکه به ما بدهند برای نخریدن انگشتری، که یکی دادند ) من هم به شدت ناراحت شدم مثل اب خوردن خودش و مادرش و خانواده اش دروغ می گویند و من هم سعی کرده ام به خاطر دو فرزندم سکوت کنم(شاید مقداری ادم خجالتی باشم). و بعضی مواقع دیگر تحمل خودم را از دست می دهم. همسرم یک برادر و یک خواهر بزرگتر از خود دارد و یک برادر و خواهر کوچکتر، از طرفی خانواده من هم مثل مادر و پدرم بسیار آدمهای خنثی و بیطرف هستند و اصلا به این چیزها کاری ندارند من فرزند اول هستم و یک خواهر ودو برادر کوچکتر از خود دارم. مثلا وقتی به خانه پدر همسرم می رویم (ان هم بایستی یک مناسبتی آنجا باشد و گرنه اگر برای من و همسرم باشد حتی در هم باز نمی کنند...) مثل کسی که می ترسد آنجا چیزی بخورد و من باید غذا دهنش کنم، یا مقداری از جهیزیه خودش را به خانواده اش برگرداند. یا برادر زن بزرگم که با اینکه چند بار به خانه ما آمده حتی نگذاشته کسی به خانه اش برود و یا هر چیز دیگر، بعد خانواده همسرم و خود همسرم یک طوری برخورد می کنند که انگار آنها چند سطح از ما بالاتر هستند و در بین فامیل و یا هر جایی می خواهند بروند اصلا با ما در میان نمی گذارند و یا به همسرم می گویند که با من کار نداشته باشد که شاید باعث نشود تعداد افراد بیشتری به خانه اشان برود. بسیار پرتوقع هستند و متاسفانه همسرم هم اولویت اولش خانواده خودش است. من اصلا ادم سخت گیر و بهانه گیری نیستم ولی مانده ام چه کاری بکنم (چند باری دعوا کرده ایم). از طرفی خانواده همسرم برای همسرم یک ذره ارزش قائل نیست چه برسد به من؟ از طرفی دو فرزند 5 و 2 ساله دارم که دختر بزرگترم می خواهد به خانه آنها برود (با کارهایی که مادر زنم می کند).
    اصل موضوع اینجاست که با توجه به خساست خانواده اش و این که من سعی می کنم همه چیز برای خانواده خود و فرزندانم تهیه کنم باز همسرم بد زبانی می کند و به من می گوید خسیس هستم و یا مواردی این چنین ...که حتی دختر بزرگترم هم یاد گرفته است.

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : همسر زبان باز

    نقل قول نوشته اصلی توسط farrokh نمایش پست ها
    با سلام،
    من با همسرم حدود 8 سال است که ازدواج کرده ایم . حالا 2 فرزند دختر هم داریم. من الان دانشجوی دکتری هستم و خانمم لیسانس روانشناسی دارد. در برخورد اول که فردی با خانمم باشد خیلی ادم خوش برخورد و کم حرف به نظر می رسد (بسیار تودار است)، ولی در خانه زخم زبان می زند. من الان هم کار می کنم (کار سنگین که حتی لازم است چند روزی در منزل نباشم) و هم درس می خوانم اولش وضع مالیم خوب نبود ولی خانواده همسرم کمکی به ما نکردند با این وجود توانستم دریک جای متوسط شهر یک منزل 250 متری بخرم و تعمیر کنم حتی چند مورد است که خانواده همسرم با کمک همسرم که به شدت از آنها می ترسد و از آنان حساب می برد چیزی که حق ما بوده را به طرف خانواده خودش داده (مثلا ربع سکه ای که من برای با جناق داده بودم از طرف برادر همسرم خوانده شد و یا قرار بود دو سکه به ما بدهند برای نخریدن انگشتری، که یکی دادند ) من هم به شدت ناراحت شدم مثل اب خوردن خودش و مادرش و خانواده اش دروغ می گویند و من هم سعی کرده ام به خاطر دو فرزندم سکوت کنم(شاید مقداری ادم خجالتی باشم). و بعضی مواقع دیگر تحمل خودم را از دست می دهم. همسرم یک برادر و یک خواهر بزرگتر از خود دارد و یک برادر و خواهر کوچکتر، از طرفی خانواده من هم مثل مادر و پدرم بسیار آدمهای خنثی و بیطرف هستند و اصلا به این چیزها کاری ندارند من فرزند اول هستم و یک خواهر ودو برادر کوچکتر از خود دارم. مثلا وقتی به خانه پدر همسرم می رویم (ان هم بایستی یک مناسبتی آنجا باشد و گرنه اگر برای من و همسرم باشد حتی در هم باز نمی کنند...) مثل کسی که می ترسد آنجا چیزی بخورد و من باید غذا دهنش کنم، یا مقداری از جهیزیه خودش را به خانواده اش برگرداند. یا برادر زن بزرگم که با اینکه چند بار به خانه ما آمده حتی نگذاشته کسی به خانه اش برود و یا هر چیز دیگر، بعد خانواده همسرم و خود همسرم یک طوری برخورد می کنند که انگار آنها چند سطح از ما بالاتر هستند و در بین فامیل و یا هر جایی می خواهند بروند اصلا با ما در میان نمی گذارند و یا به همسرم می گویند که با من کار نداشته باشد که شاید باعث نشود تعداد افراد بیشتری به خانه اشان برود. بسیار پرتوقع هستند و متاسفانه همسرم هم اولویت اولش خانواده خودش است. من اصلا ادم سخت گیر و بهانه گیری نیستم ولی مانده ام چه کاری بکنم (چند باری دعوا کرده ایم). از طرفی خانواده همسرم برای همسرم یک ذره ارزش قائل نیست چه برسد به من؟ از طرفی دو فرزند 5 و 2 ساله دارم که دختر بزرگترم می خواهد به خانه آنها برود (با کارهایی که مادر زنم می کند).
    اصل موضوع اینجاست که با توجه به خساست خانواده اش و این که من سعی می کنم همه چیز برای خانواده خود و فرزندانم تهیه کنم باز همسرم بد زبانی می کند و به من می گوید خسیس هستم و یا مواردی این چنین ...که حتی دختر بزرگترم هم یاد گرفته است.
    دوست عزیز شاید رفتارها و کوتاه اومدنهای شما باعث این نوع رفتار همسرتون شده باشه.
    به هر حال شما در این خانواده قرار گرفتید .
    و نمیتونید تغییری به وجود بیارید مگر همسر شما تمایل به این تغییرو داشته باشه .
    به همین خاطر سعی کنید با ایشون صحبت کنید .
    در ضمن نسبت به حرفهای ایشون حساس نباشید.
    اینکه به شما خسیس گفته بشه رو میتونید به مسیر شوخی بکشونید .
    از این طریق همسر شما متوجه خواهد شد نمیتونه با حرف شمارو تحت فشار قرار بده.
    ولی سعی در شکست دادن ایشون نداشته باشید .
    چون هیچ کس دوست نداره با یک همسر شکست خورده زندگی کنه .
    فقط شما با این روش اعتماد به نفس و احساس خجالت رو در خودتون از بین میبرید .
    شاید نتونید طرف مقابل رو تغییر بدید .
    ولی میتونید با تغییر رفتار و استراتژی خودتون شرایط رو به نفع مطلوبی تغییر بدید .
    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    021-22354282
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2018
    شماره عضویت
    38055
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : همسر زبان باز

    ممنون از پاسخ شما ....
    نقل قول نوشته اصلی توسط farokh نمایش پست ها
    دوست عزیز شاید رفتارها و کوتاه اومدنهای شما باعث این نوع رفتار همسرتون شده باشه.
    به هر حال شما در این خانواده قرار گرفتید .
    و نمیتونید تغییری به وجود بیارید مگر همسر شما تمایل به این تغییرو داشته باشه .
    به همین خاطر سعی کنید با ایشون صحبت کنید .
    در ضمن نسبت به حرفهای ایشون حساس نباشید.
    اینکه به شما خسیس گفته بشه رو میتونید به مسیر شوخی بکشونید .
    از این طریق همسر شما متوجه خواهد شد نمیتونه با حرف شمارو تحت فشار قرار بده.
    ولی سعی در شکست دادن ایشون نداشته باشید .
    چون هیچ کس دوست نداره با یک همسر شکست خورده زندگی کنه .
    فقط شما با این روش اعتماد به نفس و احساس خجالت رو در خودتون از بین میبرید .
    شاید نتونید طرف مقابل رو تغییر بدید .
    ولی میتونید با تغییر رفتار و استراتژی خودتون شرایط رو به نفع مطلوبی تغییر بدید .
    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    021-22354282

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد