صفحه 2 از 2 12
نمایش نتایج: از 51 به 52 از 52

موضوع: چه جوری عشقمو برگردونم؟

8315
  1. بالا | پست 51

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4190
    نوشته ها
    224
    تشکـر
    207
    تشکر شده 163 بار در 110 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : چه جوری عشقمو برگردونم؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط حدیثه71 نمایش پست ها
    چت ها و عکسو حذف کنم خودشو چیکار کنم که هرروز جلو چشممه؟ حتی همین چن لحظه پیش که داشتم اینجا جواب پیام میدادم چشمم از پنجره بیرون افتاد و دیدمش که همراه پدرش سوار ماشین شد و رفت....با این حساب هیچ جوره نمیتونم فراموش کنم و راستش زیادم دلم نمیخواد فراموش کنم

    درک میکنم،روانشناس نیستم حرفای قلمبه سلمبه بزنم ولی زندگی و تجربه زندگیم روانشناسمون کرده..

    از کلمه باید استفاده نمیکنم ولی میگم توانستن سخته ولی توانستن بعد از یکم تلاش میاد...

    ما فکر میکنیم با محبت و کمک و فداکاری ادم بد ذات درست میشه ولی نمیشه فقط ذهنیت ماهاست ک میگه خوب میشه ولی ی جا هم هست بعضی ادما ذاتشون بد نیست از بس بهشون بدی کردن ،بد شدن ولی همون ادم اگر بهش خوبی کنیم برات میشه ی همدم ولی طرف شما از دسته اول بوده هرچی محبت و مهربونی کنی موقتی نگه میداریش نه دایمی

    هرچی بهش فکر کنی بیشتر افسرده و منزوی و بی علاقه و بی هدف میشی...بخودت فکر کن.

    یاد گرفتیم قرار نیست همیشه شرایط بر نظر و علاقه ما پیش بره
    امضای ایشان
    فهمیدم رویاهام خوابن،آرزوها بَر آبَن

    تنها راه
    آرامش این قرص های عصابن
    عشق‌‌ بدون عمل معنایی نداره
    اعتماد بدون اثبات هیچه
    و عذرخواهی بدون اینکه تغییر کنی بی معناست...



    این قافله عمر عجب می گذرد
    دریاب دمی که با طرب می گذرد
    ساقی غم فردای حریفان چه خوری
    پیش آر پیاله را که شب می گذرد
    خیام

  2. کاربران زیر از amir1370 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 52

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30168
    نوشته ها
    30
    تشکـر
    0
    تشکر شده 13 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : چه جوری عشقمو برگردونم؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط حدیثه71 نمایش پست ها
    یعنی اون میخواسته فریبم بده و سواستفاده کنه؟ آخه چرا اومد سراغ منی که همسایه هستیم و خانواده هامون دوست هستن؟ نترسید از عواقب کارش؟ ممکن بود من گول بخورم و باهاش برم اونوقت نترسید خانوادم بفهمن و برن جلو پدرشو بگیرن؟ اینم بگم پدرش یه پست مهمی تو شهرمون داره و این به شدت از آبروی پدرش می ترسید. با این اوصاف نترسید و اومد سراغ من؟ یعنی من اشتباه نکردم که اون حرفای آخرو بهش گفتم؟
    همونطور ک گفتی اون میدونسته تو دختر معصوم و ابروخواهی هستی و هیچ وقت براش شر نمیشی. کار خیلی عاقلانه ای انجام دادی و حرفتو رک و مستقیم گفتی. مطمئن باش خدا برات بهترین هارو رقم میزنه و این پسر تو زندگی شما جایگاهی نداره.

صفحه 2 از 2 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد