نمایش نتایج: از 1 به 10 از 10

موضوع: احساس اضافی بودن

10891
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2018
    شماره عضویت
    38124
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    احساس اضافی بودن

    سلام دختری ۱۸ ساله هستم.راستش جدیدا حس میکنم تو خونه اضافیم با کارام مامانمو ناراحت میکنم و خودمم ناراحت میشم دوست دارم تنها باشم حس میکنم نباشم همه حالشون بهتره مهمونی نمیرم...با بابام زیاد حرف نمیزنم...شبا اکثرا با گریه میخوابم..نمیدونم رفتارای من غلطه یا بهم کم محبت میشه...تو مدرسه خیلی با بچه ها گرم و راحتم و اصلا احساس بدی ندارم ولی تو خونه خیلی اوضاع خرابه...
    به خودکشی هم فکر کردم ولی جرئتشو ندارم.کمکم کنید لطفا..انگیزمو برای درس خوندنم از دست دادم دیگه..!
    یهو اینطوری شد وضع...یکی دوسال پیش همه چی فرق میکرد ولی الان مامان و بابام منو درک نمیکنن..البته بیشتر بابام...بهشون گفتم 《ببخشید ک دخترتون شدم》
    چ کنم من...؟؟

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    31916
    نوشته ها
    1,553
    تشکـر
    2,376
    تشکر شده 1,676 بار در 966 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : احساس اضافی بودن

    نقل قول نوشته اصلی توسط Fatemee نمایش پست ها
    سلام دختری ۱۸ ساله هستم.راستش جدیدا حس میکنم تو خونه اضافیم با کارام مامانمو ناراحت میکنم و خودمم ناراحت میشم دوست دارم تنها باشم حس میکنم نباشم همه حالشون بهتره مهمونی نمیرم...با بابام زیاد حرف نمیزنم...شبا اکثرا با گریه میخوابم..نمیدونم رفتارای من غلطه یا بهم کم محبت میشه...تو مدرسه خیلی با بچه ها گرم و راحتم و اصلا احساس بدی ندارم ولی تو خونه خیلی اوضاع خرابه...
    به خودکشی هم فکر کردم ولی جرئتشو ندارم.کمکم کنید لطفا..انگیزمو برای درس خوندنم از دست دادم دیگه..!
    یهو اینطوری شد وضع...یکی دوسال پیش همه چی فرق میکرد ولی الان مامان و بابام منو درک نمیکنن..البته بیشتر بابام...بهشون گفتم 《ببخشید ک دخترتون شدم》
    چ کنم من...؟؟
    سلام

    به سایت مشاور خوش آمدید.

    خدا هر کسی را می آفریند یعنی شابستگی آدم بودن را به او داده است پس نه تنها شما اضافه نیستید شما قابلیت اینکه یکی از بهترین انسانها باشی را دارید خوب شاید اختلاف نظر با پدرتان دارید این هم نشان دهنده شخصیت مستقل شماست پس هیچ وفت ناامید نباشید شخص ناامید هرگز برای خودش ارزش قائل نیست.ناامیدی از جنود شیطان هست که شما را از فعالیت سازنده باز میدارد رحمت الهی بر سر همه انسانها می بارد حالا اگر شما ظرف وجودت را واژگون کنید حتی قطره ای از این رحمت نصیبت نمی شود(نا امیدی=واژگونی ظرف وجودی انسان)

  3. کاربران زیر از سعید62 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    38716
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : احساس اضافی بودن

    تو برو کسب درامد از اینترنت بزن
    یکم پول دستت اومد برو

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    38715
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : احساس اضافی بودن

    سلام فاطمه جان
    شما دچار افسردگی شدی
    گفتی با دوستانت خوشی اما خونه ت تو خودتی؟
    مشکلی در خانواده ت داری؟

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2018
    شماره عضویت
    38130
    نوشته ها
    283
    تشکـر
    162
    تشکر شده 99 بار در 79 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : احساس اضافی بودن

    نقل قول نوشته اصلی توسط Fatemee نمایش پست ها
    سلام دختری ۱۸ ساله هستم.راستش جدیدا حس میکنم تو خونه اضافیم با کارام مامانمو ناراحت میکنم و خودمم ناراحت میشم دوست دارم تنها باشم حس میکنم نباشم همه حالشون بهتره مهمونی نمیرم...با بابام زیاد حرف نمیزنم...شبا اکثرا با گریه میخوابم..نمیدونم رفتارای من غلطه یا بهم کم محبت میشه...تو مدرسه خیلی با بچه ها گرم و راحتم و اصلا احساس بدی ندارم ولی تو خونه خیلی اوضاع خرابه...
    به خودکشی هم فکر کردم ولی جرئتشو ندارم.کمکم کنید لطفا..انگیزمو برای درس خوندنم از دست دادم دیگه..!
    یهو اینطوری شد وضع...یکی دوسال پیش همه چی فرق میکرد ولی الان مامان و بابام منو درک نمیکنن..البته بیشتر بابام...بهشون گفتم 《ببخشید ک دخترتون شدم》
    چ کنم من...؟؟
    سلام
    خواهر گرامی
    اینکه رفته رفته از خوانوادت دور میشی خیلی بده سعی کن ارتباطتوو باخانواده حفظ کنی(خواهر.برادر)و به مادر وپدرت نزدیکتر شو چون اونا بیشتر از همه بفکر تو هستن.مطمئن باش تو رو خیلی از هرکس دیگه ای بیشتر دوس دارن.نزار فضای مجازی وقتتو بگیره بجای خانوادت. شادی کن اهنگ گوش بده (شاد)تفریح کن با همون دوستات البته نه با هرکسی .

  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2018
    شماره عضویت
    38130
    نوشته ها
    283
    تشکـر
    162
    تشکر شده 99 بار در 79 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : احساس اضافی بودن

    نقل قول نوشته اصلی توسط Fatemee نمایش پست ها
    سلام دختری ۱۸ ساله هستم.راستش جدیدا حس میکنم تو خونه اضافیم با کارام مامانمو ناراحت میکنم و خودمم ناراحت میشم دوست دارم تنها باشم حس میکنم نباشم همه حالشون بهتره مهمونی نمیرم...با بابام زیاد حرف نمیزنم...شبا اکثرا با گریه میخوابم..نمیدونم رفتارای من غلطه یا بهم کم محبت میشه...تو مدرسه خیلی با بچه ها گرم و راحتم و اصلا احساس بدی ندارم ولی تو خونه خیلی اوضاع خرابه...
    به خودکشی هم فکر کردم ولی جرئتشو ندارم.کمکم کنید لطفا..انگیزمو برای درس خوندنم از دست دادم دیگه..!
    یهو اینطوری شد وضع...یکی دوسال پیش همه چی فرق میکرد ولی الان مامان و بابام منو درک نمیکنن..البته بیشتر بابام...بهشون گفتم 《ببخشید ک دخترتون شدم》
    چ کنم من...؟؟
    سلاام
    اینکه گفتی به خودکشی فکر کردی خیلی حالم بد شد. ینی انقد ضعیف هستی. اینکه مادر پدرت درکت نمیکنن میخوایی خد کشی کنی.مگه قرار نیس دراینده مدیر یه خونه باشی.ویا مادر خونه اینطوری میخوایی انسان به جامعه تحویل بدی. ایا قراره مادرای اینده اینطور باشن.واقعا ک افسوس داره

  8. کاربران زیر از maam76 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15415
    نوشته ها
    50
    تشکـر
    0
    تشکر شده 9 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : احساس اضافی بودن

    عزیزم منم دقیقا احساس شمارو دارم . خصوصا از موقعی که خواهرم که ۸ سال از من بزرگتره ازدواج کرد . هرموقع که با مامان و بابام و خواهرم و شوهرش میریم بیرون خواهرم و شوهرش باهمن و صحبت میکنن . مامان و بابامم باهم . من تنهایی میام . حرف هم که میزنم اصلا حواسشون نیست . شبا به محض اینکه میرم بخوابم گریه میکنم . انقد که تمام بالشم خیس میشه . گاهی وقتا تا ۵ صبح بیدارم و هیچکس متوجه نمیشه و وقتی دیر بیدار میشم هی میگن تنبلی و اینا. از اینکه بقیه بهم میگن تو چی میگی خیلی ناراحت میشم . ولی دارم سعی میکنم خودمو نجات بدم . بهترین راه اینه که به خدا نزدیکتر بشید چون وجود اونو که حس کنید براتون کفایت میکنه . فقط خدا مهمه بیخیال بنده هاش بشید . البته منظورم این نیس که از خانوادتون دور بشید ولی سعی کنید باهاشون حرف بزنید تا به تفاهم برسین . نمازتونو بخونید بخدا خیلی موثره تو روحیه. روزی یک صفحه قرآن با معنی... بهتون یادآوری میکنه خدایی هم هس...یه دفتر داشته باشید و توش بنویسید تا سبک بشید. کتاب بخونید و خودتونو مشغول کنید. منتظر محبت از طرف هیچکس نباشید چون فقط و فقط خودتون میتونید به خودتون کمک کنین.

  10. کاربران زیر از ملیحه رضایی بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2021
    شماره عضویت
    46324
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : احساس اضافی بودن

    نقل قول نوشته اصلی توسط Fatemee نمایش پست ها
    سلام دختری ۱۸ ساله هستم.راستش جدیدا حس میکنم تو خونه اضافیم با کارام مامانمو ناراحت میکنم و خودمم ناراحت میشم دوست دارم تنها باشم حس میکنم نباشم همه حالشون بهتره مهمونی نمیرم...با بابام زیاد حرف نمیزنم...شبا اکثرا با گریه میخوابم..نمیدونم رفتارای من غلطه یا بهم کم محبت میشه...تو مدرسه خیلی با بچه ها گرم و راحتم و اصلا احساس بدی ندارم ولی تو خونه خیلی اوضاع خرابه...
    به خودکشی هم فکر کردم ولی جرئتشو ندارم.کمکم کنید لطفا..انگیزمو برای درس خوندنم از دست دادم دیگه..!
    یهو اینطوری شد وضع...یکی دوسال پیش همه چی فرق میکرد ولی الان مامان و بابام منو درک نمیکنن..البته بیشتر بابام...بهشون گفتم 《ببخشید ک دخترتون شدم》
    چ کنم من...؟؟
    منم همین احساس و دارم با استثنای اینکه حتی دوستم ندارم و کلا انگار از همه بدم میاد

  12. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2021
    شماره عضویت
    46261
    نوشته ها
    63
    تشکـر
    30
    تشکر شده 32 بار در 24 پست
    میزان امتیاز
    4

    پاسخ : احساس اضافی بودن

    نقل قول نوشته اصلی توسط alirezaaa88aa نمایش پست ها
    تو برو کسب درامد از اینترنت بزن
    یکم پول دستت اومد برو
    ی دختر هجده ساله کجا بزاره برع؟
    کجارو داره ک بره؟
    با احترام اما حرفتون اصن درست نیس.

  13. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2021
    شماره عضویت
    46872
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : احساس اضافی بودن

    نقل قول نوشته اصلی توسط Fatemee نمایش پست ها
    سلام دختری ۱۸ ساله هستم.راستش جدیدا حس میکنم تو خونه اضافیم با کارام مامانمو ناراحت میکنم و خودمم ناراحت میشم دوست دارم تنها باشم حس میکنم نباشم همه حالشون بهتره مهمونی نمیرم...با بابام زیاد حرف نمیزنم...شبا اکثرا با گریه میخوابم..نمیدونم رفتارای من غلطه یا بهم کم محبت میشه...تو مدرسه خیلی با بچه ها گرم و راحتم و اصلا احساس بدی ندارم ولی تو خونه خیلی اوضاع خرابه...
    به خودکشی هم فکر کردم ولی جرئتشو ندارم.کمکم کنید لطفا..انگیزمو برای درس خوندنم از دست دادم دیگه..!
    یهو اینطوری شد وضع...یکی دوسال پیش همه چی فرق میکرد ولی الان مامان و بابام منو درک نمیکنن..البته بیشتر بابام...بهشون گفتم 《ببخشید ک دخترتون شدم》
    چ کنم من...؟؟
    خوش حال باش که همچین حسی داری و مثل آدمهای احمق همیشه خوش حال و پر انگیزه نیستی ، معمولا آدمهای نادان از زندگی خیلی راضی هستن ، سعی کن از این حس منفی در جهت پیشرفت استفاده کنی و فشار فقدان تورو به پله ی بالاتر هدایت کنه البته اگر قبلش نشکنی و تاب بیاری

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد