نوشته اصلی توسط
کولانی
خانومی هستم ۲۷ ساله در ۱۸ سالگی با نوه ی عمه ی خودم ازدواج کردم صاحب یک فرزند پسر هستم با شوهرم در بیش‌تر موارد تفاهم نداریم و مادر شوهرم که دختر عمه ی خودم هم هستن از روز اول نامزدی شروع کردن به اختلاف انداختن در زندگی ما و همینطور روابط شوهرم با خانواده ی من مخصوصا مادرم.بعد از چند وقت متوجه این شدم که مادر شوهرم به علت حسادت و کینه های قدیمی نسبت به مادر من اینچنین رفتار میکنن از همان اول کاری کردن که شوهر من همیشه با مادرم سرد رفتار میکنه و احترام نمیگذاره به خانواده ی من ،من خیلی سعی کردم که به همسرم توضیح بدم که مادرش اشتباه میکنه ولی متاسفانه اون خیلی هم از لحاظ عاطفی و هم مالی به مادرش وابستگی داره و توی این هشت سال مادرش همیشه اختلاف انداخته و من همیشه مدارا کردم چندین بار دعوا شده بین ما و حرف های خیلی زشتی به من و خانواده ی من زدن ایشون که من همیشه سکوت کردم و متاسفانه شوهرم هم سکوت کرده و هیچ وقت پشتیبانی از من نمیکنه و در آخر هم همیشه من و مادرم رو‌مقصر میدونه در صورتی که اینطور نیست.ممنون میشم راهنمایی کنید واقعا شرایط سختی دارم حتی به طلاق هم فکر کردم ولی به خاطر پسرم خیلی درگیری ذهنی دارم.
نظرت چیه؟
