سلام شاید موضوع بی اهمیتی باشه ولی دارم روانی میشم درودها هرچی زودتر راهکاری به ذهنتون میرسه بگین...
من تازه زایمان کردم منو شوهرم تهران زندگی میکنم خانواده هامون هر دو شهرستان
تو این هفته اول زایمانم اجازه ندادم کسی بیاد تهران دیدنم...
فقط مامانامون اینجان...
حالا امروز قراره بریم شهرستان تا من بیست روز اینا عین همه خونه مامانم بمونم
مشکل کجاست...
اینجاست که من یه خواهر هشت ساله دارم که ثانیه ثانیه داره انتظار میکشه نی نی منو ببینه....
و
شوهرم یه خواهر 9ساله داره که ظاهرا اونم خیلی منتظره و هی زنگ میزنه میگه اول کجا میرین..
و مادر شوهرمم اینو میگه که حالا میخوای چیکار کنی اینا منتظر اونا منتظر...و میگه من نمیدونم باید یه تصمیم خوب بگیری دا هردوشونو به دست بیاری....
میشه بگین دقیقا چجوری ؟
تو این وضع دردو خستگی کلافه شدم...من نمیتونم چنین تصمیم خیالی ای پیدا کنم!!!
مسلما باید یکیشو انتخاب کنم ..و من مسلما خونه خودمونو انتخاب می کنم و این طبیعیه....حالا پدر شوهرم و خانواده و خواهرشوهرم منتظرن من چه گناهی کردم؟
اصلا همشونو دوست دارم و میدونم چقد همشون مشتاق و دوستدار دیدن بچه ی منن...
اما واقعا دلم میخواس مادر شوهرم خودش بگه تو امروز برو خونتون استراحت کن بابات اینا بچتو ببینن...بعد هر موقع توام داشتی بیا اینجا...
اما به جاش هی جلوی من گوشیش زنگ میخوره و در جواب هرکی که میگه دلمون میخواد زودتر ببینیمش میگه
ایشالا امروز میایم
و مشخصه استرسم داره که هی از من می پرسه میخوای چیکار کنی و من طفره میرم و اون هی میگه یه ملت منتظر دیدنشن....
و من هی خودخوری میکنم...
تروخدا بگین من چجوری برم خونه خودمون که هیچ حرفو حدیثی نباشه
و چه خاکی تو سرم بریزم
در ضمن خونه هامون تو شهرستان تو یه خیابون و با فاصله چند کوچست...