نمایش نتایج: از 1 به 25 از 25

موضوع: سرد بودن همسر

4692
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2018
    شماره عضویت
    38259
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    سرد بودن همسر

    سلام من26 سالمه ۴ ساله ازدواج کرديم و همسرم 34 سالشونه و ما یه پسر ۱۰ ماهه هم داریم من و همسرم به طور سنتی باهم ازدواج کردیم و خانواده ها به هم میان این رو هم اضافه کنم که همسرم، همسر سابقشون رو طلاق دادن و یک سال بعد با من ازدواج کردند
    البته بگم همسرم منو دوستم داره از هدیه خريدناش و برخی رفتاراش میشه فهمید اما خیلی زود عصبانی میشه و هیچ وقت زبانی ابرازه علاقه نمی کنه قبلا این قدر حساس نبودم اما نمیدونم چرا بعد زایمان خیلی واسم سخت شده تحمل این رفتارش ندارم و یک مشکل اصلی دیگه که باهم داریم مساله کار کردنه منه ایشون از اول ازدواجمون اسرار داشت که من سر کار برم ولی من خیلی مایل نبودم البته تا حدودی سعی کردم کار مناسبی پیدا کنم اما نشد تا این که بچه دار شدیم البته تو این چهار سال کم وبیش کار کردم اما نه به طور ثابت یا اون طوری که مورد پسند آقا باشه خیلی بهم سرکوفت بی کار بودنم رو می زنه حتی مساله روبه پدرم هم گفته با ميونجي گری پدرم قرار شده تا پسرم 2 سالش بشه صبر کنیم اما بازم تا یه زنه کارمند می بینه شروع میکنه به سرکوفت زدن و بیشتر وقتا میگه تو انتخاب من نبودی من زن کارمند میخواستم ترو مادرم انتخاب کرد و از این جور حرفا بعدشم که ناراحت میشم به خاطر حرفش عذرخواهی نمی کنه ۶ تا هم خواهر داره يک نفرشم کار نمی کنه نمیدونم چرا از من این توقع رو داره چیکار کنم
    قبول کردم برم سرکار اما ولکنم نیست نمیتونم پسرم رو ول کنم به امان خدا که
    ميدونيد چیه همش فکر میکنم چون مهریه اون زنه و قرض بدهياش رو شونش سنگینی میکنه میخواد من کمکش باشم اما من فکر میکنم به من ربطی نداره هر وقت میگم محبت نمیکنی میگه هروقت سر کاررفتي رفتارام درست میشه هر اعتراضی نسبت به رافتاراش داشته باشم جوابش همينه چیکار کنم شما بگید
    خیلی از نظر مالی باهاش کنار اومدم واسه عروسيم لباس مجلسی پوشیدم خرج عروسی رو با هدیه خانوادم دادم تا حالا هم چیزهایی خاصی ازش نخاستم 1۴ سکه هم بیشتر مهر نزدم اما نمیدونم چرا همیشه به خودشو خونوادش بدهکارم ببخشید خیلی شود
    به خدا اگه فقط هفته ای یه بار بهم میگفت عزیزم با همه چیز حل بود

  2. کاربران زیر از مرضیه1396 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : سرد بودن همسر

    سلام

    خب اگه شما معیارای دلخواهشو نداشتین میتونست همون اول قبول نکنه، مادرم انتخابت کرده یعنی چی؟

    شما هیچ اجباری برا کار کردن ندارید و هیچکس نمیتونه مجبورتون کنه، خرجتونم به عهده شوهرتونه.

    کوتاه اومدن در برابر خواسته های غیرمعقول زندگی رو بهتر نمیکنه.

  4. 2 کاربران زیر از Experience بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : سرد بودن همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط مرضیه1396 نمایش پست ها
    سلام من26 سالمه ۴ ساله ازدواج کرديم و همسرم 34 سالشونه و ما یه پسر ۱۰ ماهه هم داریم من و همسرم به طور سنتی باهم ازدواج کردیم و خانواده ها به هم میان این رو هم اضافه کنم که همسرم، همسر سابقشون رو طلاق دادن و یک سال بعد با من ازدواج کردند
    البته بگم همسرم منو دوستم داره از هدیه خريدناش و برخی رفتاراش میشه فهمید اما خیلی زود عصبانی میشه و هیچ وقت زبانی ابرازه علاقه نمی کنه قبلا این قدر حساس نبودم اما نمیدونم چرا بعد زایمان خیلی واسم سخت شده تحمل این رفتارش ندارم و یک مشکل اصلی دیگه که باهم داریم مساله کار کردنه منه ایشون از اول ازدواجمون اسرار داشت که من سر کار برم ولی من خیلی مایل نبودم البته تا حدودی سعی کردم کار مناسبی پیدا کنم اما نشد تا این که بچه دار شدیم البته تو این چهار سال کم وبیش کار کردم اما نه به طور ثابت یا اون طوری که مورد پسند آقا باشه خیلی بهم سرکوفت بی کار بودنم رو می زنه حتی مساله روبه پدرم هم گفته با ميونجي گری پدرم قرار شده تا پسرم 2 سالش بشه صبر کنیم اما بازم تا یه زنه کارمند می بینه شروع میکنه به سرکوفت زدن و بیشتر وقتا میگه تو انتخاب من نبودی من زن کارمند میخواستم ترو مادرم انتخاب کرد و از این جور حرفا بعدشم که ناراحت میشم به خاطر حرفش عذرخواهی نمی کنه ۶ تا هم خواهر داره يک نفرشم کار نمی کنه نمیدونم چرا از من این توقع رو داره چیکار کنم
    قبول کردم برم سرکار اما ولکنم نیست نمیتونم پسرم رو ول کنم به امان خدا که
    ميدونيد چیه همش فکر میکنم چون مهریه اون زنه و قرض بدهياش رو شونش سنگینی میکنه میخواد من کمکش باشم اما من فکر میکنم به من ربطی نداره هر وقت میگم محبت نمیکنی میگه هروقت سر کاررفتي رفتارام درست میشه هر اعتراضی نسبت به رافتاراش داشته باشم جوابش همينه چیکار کنم شما بگید
    خیلی از نظر مالی باهاش کنار اومدم واسه عروسيم لباس مجلسی پوشیدم خرج عروسی رو با هدیه خانوادم دادم تا حالا هم چیزهایی خاصی ازش نخاستم 1۴ سکه هم بیشتر مهر نزدم اما نمیدونم چرا همیشه به خودشو خونوادش بدهکارم ببخشید خیلی شود
    به خدا اگه فقط هفته ای یه بار بهم میگفت عزیزم با همه چیز حل بود

    دوست عزیز شما علت این رفتار همسرتون رو میدونید .
    پس اگر امکان کمک کردن به ایشون هست دریغ نکنید .
    این که بگید به شما ربطی نداره حرف درستی نیست .
    چون شما در رابطه مستقیم با ایشون هستید .
    پس برای قدم اول با گفتگو برای حل این موضوع پیش قدم بشید .
    در این گفتگو از انتظارات همسرتون باخبر خواهید شد.
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  6. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2018
    شماره عضویت
    38259
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سرد بودن همسر

    باور کنید چندین بار با هم حرف زدیم منم قبول کردم برم سرکار منتها تا پسرم ۲ سالش بشه اما هیچی درست نشده کلا بی محلی میکنه منم انگیزم رو از دست دادم دست و دلم به کاره خونه نمی ره تا تقي به توقی میخوره کار نکردنم رو تو سرم میزنه اصلا کوچکترین محبتی ازش نمی بینم من میدونم اگه سر کارم برم بدتر میشه قبلا بودم دیگه صبح تا شب هم رو نمی دیدیم شبم کلا خوابش میومد زودي ميخوابيديم من ازدواج کردم که یه مقدار خلع عاطفيم پر شه نشد که هیچ بزرگترم شده آخه مگه من آدم نیستم اگه دستش یه خراش کوچیک بر داره به خدا اشکم در میاد اما اون چی من درد زایمان گرفته بودم داشت قهقهه میخندید تا بهش نگفتم خدا لعنتت کنه ول نکرد فرداشم تا لنگ ظهر تک و تنها تو بیمارستان ولم کرد و رفت پی کارش
    الانم که بهش میگم چرا می خندیدی میگه صدای مسخره درمياوردي کلا وقتی بلائی سرم میاد همینه کارش اصلا محبت کردن بلد نیست خیلی هم باهاش حرف زدم اما دیگه از گدایی کردن محبت خسته شدم الان هم دیگه به حرف هام هم گوش نمیده خیلی وقته دارم فکر میکنم که صدام رو نميشنوه از سر کار که میاد اصلا غیر از سلام چیز دیگه ای نمیگه اونم من پیش قدم میشم وگرنه همونم نميگه

  8. کاربران زیر از مرضیه1396 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 5


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : سرد بودن همسر

    برای من عجیبه که میگن باید سر کار برید

  10. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    31916
    نوشته ها
    1,553
    تشکـر
    2,376
    تشکر شده 1,676 بار در 966 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : سرد بودن همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط مرضیه1396 نمایش پست ها
    باور کنید چندین بار با هم حرف زدیم منم قبول کردم برم سرکار منتها تا پسرم ۲ سالش بشه اما هیچی درست نشده کلا بی محلی میکنه منم انگیزم رو از دست دادم دست و دلم به کاره خونه نمی ره تا تقي به توقی میخوره کار نکردنم رو تو سرم میزنه اصلا کوچکترین محبتی ازش نمی بینم من میدونم اگه سر کارم برم بدتر میشه قبلا بودم دیگه صبح تا شب هم رو نمی دیدیم شبم کلا خوابش میومد زودي ميخوابيديم من ازدواج کردم که یه مقدار خلع عاطفيم پر شه نشد که هیچ بزرگترم شده آخه مگه من آدم نیستم اگه دستش یه خراش کوچیک بر داره به خدا اشکم در میاد اما اون چی من درد زایمان گرفته بودم داشت قهقهه میخندید تا بهش نگفتم خدا لعنتت کنه ول نکرد فرداشم تا لنگ ظهر تک و تنها تو بیمارستان ولم کرد و رفت پی کارش
    الانم که بهش میگم چرا می خندیدی میگه صدای مسخره درمياوردي کلا وقتی بلائی سرم میاد همینه کارش اصلا محبت کردن بلد نیست خیلی هم باهاش حرف زدم اما دیگه از گدایی کردن محبت خسته شدم الان هم دیگه به حرف هام هم گوش نمیده خیلی وقته دارم فکر میکنم که صدام رو نميشنوه از سر کار که میاد اصلا غیر از سلام چیز دیگه ای نمیگه اونم من پیش قدم میشم وگرنه همونم نميگه
    سلام
    همسرتان شما را حتما دوست دارد به خاطر ازدواج قبلیش دید غلطی پیدا کرده است. و فکر می کند طوری باید رفتار کند که شما پر رو نشوید به اصطلاح دست پیش را بگیرد که پس نیافتد. الان طوری رفتار می کند که شما همیشه منت کش او باشید. شما اعتماد به نفستان را حفظ کنید.

  11. کاربران زیر از سعید62 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  12. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    شماره عضویت
    36965
    نوشته ها
    484
    تشکـر
    150
    تشکر شده 435 بار در 240 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : سرد بودن همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط مرضیه1396 نمایش پست ها
    باور کنید چندین بار با هم حرف زدیم منم قبول کردم برم سرکار منتها تا پسرم ۲ سالش بشه اما هیچی درست نشده کلا بی محلی میکنه منم انگیزم رو از دست دادم دست و دلم به کاره خونه نمی ره تا تقي به توقی میخوره کار نکردنم رو تو سرم میزنه اصلا کوچکترین محبتی ازش نمی بینم من میدونم اگه سر کارم برم بدتر میشه قبلا بودم دیگه صبح تا شب هم رو نمی دیدیم شبم کلا خوابش میومد زودي ميخوابيديم من ازدواج کردم که یه مقدار خلع عاطفيم پر شه نشد که هیچ بزرگترم شده آخه مگه من آدم نیستم اگه دستش یه خراش کوچیک بر داره به خدا اشکم در میاد اما اون چی من درد زایمان گرفته بودم داشت قهقهه میخندید تا بهش نگفتم خدا لعنتت کنه ول نکرد فرداشم تا لنگ ظهر تک و تنها تو بیمارستان ولم کرد و رفت پی کارش
    الانم که بهش میگم چرا می خندیدی میگه صدای مسخره درمياوردي کلا وقتی بلائی سرم میاد همینه کارش اصلا محبت کردن بلد نیست خیلی هم باهاش حرف زدم اما دیگه از گدایی کردن محبت خسته شدم الان هم دیگه به حرف هام هم گوش نمیده خیلی وقته دارم فکر میکنم که صدام رو نميشنوه از سر کار که میاد اصلا غیر از سلام چیز دیگه ای نمیگه اونم من پیش قدم میشم وگرنه همونم نميگه
    ممنون از اقا سعید بابت دعوتشون
    سلام دوست عزیز
    میشه بگید علت اینکه با فردی که قبلا ازدواج کرده، ازدواج کردید چی بوده؟آیا خودتونم ازدواج ناموفقی داشتید؟ در ضمن اینکه علت طلاقشون چی بوده؟

  13. کاربران زیر از ghm بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  14. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2018
    شماره عضویت
    38259
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سرد بودن همسر

    برام خیلی توضیح داد که اون یکی خیلی بد بوده که بعدا هم فهمیدم درست میگه خودم هم قبلا ازدواج نکردم باور کنید مشکلم کار نیست سرد بودنشه چی کار کنم از شخصیت بستش بیرون بیاد و محبتی بشه؟

  15. کاربران زیر از مرضیه1396 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  16. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2018
    شماره عضویت
    38259
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سرد بودن همسر

    علت طلاقشونم کج خلقی و بدبینی و دوست پسر داشتن همسر سابقش بوده البته من باسند و مدرک هایی که واسم آورد حرفش رو قبول کردم

  17. کاربران زیر از مرضیه1396 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  18. بالا | پست 10


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : سرد بودن همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط مرضیه1396 نمایش پست ها
    علت طلاقشونم کج خلقی و بدبینی و دوست پسر داشتن همسر سابقش بوده البته من باسند و مدرک هایی که واسم آورد حرفش رو قبول کردم
    اونجا هم مقصر ایشون بودن چون معلومه که برا خانم اولشم بی محبت بوده پس خانمه رفته با یکی دیگه دوست شده.

    نمیگم کار خانمه درست بوده اما میشه حدس زد همین سختیهایی که شما الآن دارید تحمل میکنید، اونم یه زمانی باهاش کلنجار رفته.
    ویرایش توسط Experience : 04-28-2018 در ساعت 01:33 AM

  19. 2 کاربران زیر از Experience بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  20. بالا | پست 11


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : سرد بودن همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط مرضیه1396 نمایش پست ها
    برام خیلی توضیح داد که اون یکی خیلی بد بوده که بعدا هم فهمیدم درست میگه خودم هم قبلا ازدواج نکردم باور کنید مشکلم کار نیست سرد بودنشه چی کار کنم از شخصیت بستش بیرون بیاد و محبتی بشه؟
    نظرشونو در مورد پیش مشاور رفتن پرسیدین؟

  21. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2018
    شماره عضویت
    38259
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سرد بودن همسر

    نه تجربه عزیز تا حالا بطور جدی حرفش نشده چطوری بگم که بهش بر نخوره گارد نگیره ؟

  22. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2018
    شماره عضویت
    38259
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سرد بودن همسر

    راستی اینم بگم همسر من خوبی های زیادی داره در حدی که خونوادم رو اسمش قسم می خورن اما این بديرم داره که خیلی سرده اینم همه میگن

  23. بالا | پست 14


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : سرد بودن همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط مرضیه1396 نمایش پست ها
    نه تجربه عزیز تا حالا بطور جدی حرفش نشده چطوری بگم که بهش بر نخوره گارد نگیره ؟
    بنظرم اول بصورت معمول در مورد مشکلاتتون باهاشون صحبت کنید بعد اگه دیدید صحبت نتیجه نمیده بهشون بگید انگار دوتایی با حرف زدن به نتیجه نمیرسیم پیشنهاد میکنم پیش مشاور بریم و مشورت بگیریم.

    منظورم اینه اگه یهو بگید بریم پیش مشاور به احتمال زیاد قبول نمیکنن اما وقتی در مورد مشکلات صحبت میکنید و برای هر دو نفرتون روشنه صحبت نتیجه ای نداشت اونوقت ممکنه پیش مشاور رفتن رو قبول کنن.

  24. بالا | پست 15


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : سرد بودن همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط مرضیه1396 نمایش پست ها
    راستی اینم بگم همسر من خوبی های زیادی داره در حدی که خونوادم رو اسمش قسم می خورن اما این بديرم داره که خیلی سرده اینم همه میگن
    آره معلومه خوبیهای دیگه ای دارن اما این یه مورد که باعث ناراحتی شماست به نحوی باید حل بشه.

    ممکنه ایشون بلد نیستن خواسته همسر چی میتونه باشه( بعضی از آقایون بلد نیستن )، شما میتونید درباره این از اینترنت مطالب پیدا کنید و خلاصه شده براشون بخونید، میگم خلاصه شده چون مطلب طولانی تاثیر نمیکنه اما مطلب مختصر باعث میشه طرف مقابل در مورد مطلب فکر کنه.

    این کار رو هر روز نه، اما هر از گاهی مثلا هفته ای دو بار انجام بدید تا کم کم رو ذهن و رفتارشون تاثیر بذاره.

    برای مثال یه همچین مطالب مختصر رو براشون بخونید: « یکی از اشتباهات جبران ناپذیر برخی زوج ها بعد از آغاز زندگی مشترک، فراموش کردن ابراز علاقه و گذاشتن وقت برای یکدیگر است، غافل از اینکه این مسئله باعث دور شدن و دلخوری زن و شوهر از یکدیگر و ایجاد فاصله بین آن دو می شود ».


    روش های به ظاهر کوچک ولی تاثیرگذار ابراز علاقه( هر بار یکی دو تا از این دست مطالب رو بخونید ):

    _ برای او پیام های محبت آمیز بفرستید
    به تلفن همراه او پیامکی صمیمانه بفرستید. مطمئن باشید که این کار هم شیرین و هم جالب است.

    _ حس قدردانی خود را ابراز کنید
    وقتی همسرتان سخت کار می کند یا برایتان کاری انجام می دهد، بگذارید بداند که شما قدردان زحمات او هستید.

    _ برای او دعا کنید
    از خداوند بخواهید که در درست انجام دادن همه کارها، او را یاری کند. همچنین گاهی اجازه دهید همسرتان این دعا را بشنود.

    _ با هم به پیاده روی یا گردش بروید
    بگذارید طبیعت خلق و خوی شما را برای دوست داشتن تنظیم کند.

    _ انتظار نداشته باشید آنچه را در ذهنتان می گذرد بخواند
    اگر موضوعی هست که می خواهید همسرتان بداند، به او بگویید، از او انتظار نداشته باشید که از افکار و احتیاجاتتان باخبر باشد.

    _ از جاسوسی کردن بپرهیزید
    از مخفیانه زیر نظر گرفتن و بررسی همسرتان دوری کنید. اگر می خواهید چیزی را بدانید، بدون رودربایستی از او سؤال کنید.

    _ با هم بخندید
    اگر کار اشتباهی انجام شد، سعی کنید با شوخی و خنده از آن بگذرید. این کار سبب کاهش استرس در آن شرایط خواهد شد.

    _ کارت پستال های عاشقانه به او بدهید
    پیام عاشقانه خود را هم در آن بنویسید.
    ویرایش توسط Experience : 04-29-2018 در ساعت 08:17 AM

  25. کاربران زیر از Experience بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  26. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2017
    شماره عضویت
    37339
    نوشته ها
    21
    تشکـر
    24
    تشکر شده 40 بار در 18 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سرد بودن همسر

    سلام عزیزم. مادر شدنتون رو تبریک میگم.

    نقل قول نوشته اصلی توسط مرضیه1396 نمایش پست ها
    خیلی از نظر مالی باهاش کنار اومدم واسه عروسيم لباس مجلسی پوشیدم خرج عروسی رو با هدیه خانوادم دادم تا حالا هم چیزهایی خاصی ازش نخاستم 1۴ سکه هم بیشتر مهر نزدم اما نمیدونم چرا همیشه به خودشو خونوادش بدهکارم ببخشید خیلی شود
    به خدا اگه فقط هفته ای یه بار بهم میگفت عزیزم با همه چیز حل بود
    میشه دلیلشو بگی که چرا با وجودی که ازدواجت سنتی بوده و طبیعتا نباید احساسی و عاشق شده باشی ابتدای امر انقدر در مورد همه چیز کوتاه می اومدی؟ سنت هم که کم بوده مسلما از نگرانی بی شوهری همچین کارایی نکردی!! فکر نمیکنی دلیلش اینه که کلا خودت رو دست کم میگیری و توقعت تو زندگی کم هست و این پالس رو به طرف مقابلت داری میدی که اونقدر ارزشمند نیستی و اونم برات کم هم بذاره یا اصلا نذاره بازم یک طرفه خیلی میخوایش اونقدر که از زخم کوچیکشم گریه ت میگیره؟

    آیا اگر هفته ای یکبار از کلمه عزیزم برای شما استفاده میکرد شما "راضی" میشدین یا فقط براتون مسائل و مشکلات دیگه و رفتارهای ناراحت کننده همسرتون "قابل تحمل تر" میشد؟ ایده آل شما برای دریافت نیازهای عاطفیتون از طرف همسرتون چی هست؟ برای دریافت نیازها تاحالا چه اقداماتی کردین و به قول معروف از چه مکرهای زنانه ای استفاده کردین؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط مرضیه1396 نمایش پست ها
    اصلا کوچکترین محبتی ازش نمی بینم من میدونم اگه سر کارم برم بدتر میشه قبلا بودم دیگه صبح تا شب هم رو نمی دیدیم شبم کلا خوابش میومد زودي ميخوابيديم من ازدواج کردم که یه مقدار خلع عاطفيم پر شه نشد که هیچ بزرگترم شده آخه مگه من آدم نیستم اگه دستش یه خراش کوچیک بر داره به خدا اشکم در میاد اما اون چی من درد زایمان گرفته بودم داشت قهقهه میخندید
    داشتم نوشتت رو میخوندم میخواستم بهت بگم که اگه با این شرایط بری سر کار اوضاع بدتر میشه که دیدم خودت اشراف داری و این مطلب رو هم میدونی. پس کار کردن رو فعلا و حتی دو سال دیگه اگه مشکل اصلی پابرجا بود از ذهنت بیرون بیار. شما خانم هستی و وظیفه تامین زندگی با مرد هست. بهرحال الان مسئله کلی تر از کار کردن هست. دغدغه مهریه دادن ایشونم فعلا از ذهنت بیار بیرون کارهای مهمتری داری باید روی خودت کار کنی.

    مجموع رفتارهای شما مثل کم توقعی در مسائل مالی و احساسی جنبه شخصیت هیترای شمارو برای همسرتون کم کرده. (شخصیتی که لوندی میکنه جذابه مرد رو طرف خودش میکشه خودش رو عاشقانه دوست داره و شخصیت وابسته ای در مقابل همسرش نداره). پیشنهاد میکنم کتاب زن بودن تونی گرنت رو تهیه کنی بخونی. یا اگر نمیتونی کتاب بگیری حتما روی شخصیت های هیترا و مدونای سیاهت کار کنی تو نت مطالبش پیدا میشه. هیترا جنبه های معشوقه بودن زن رو یادآوری میکنه و میگه چطور زنی میتونه اون هارو تقویت کنه و مدونای سیاه هم در برابر رفتارهای نادرست مرد واکنش صحیح زنانه رو یاد میده. اینکه اگر مردی مارو ناراحت کرد لازم نیست بازم با خنده و سرحال در برابرش ظاهرش بشیم ولی لازمه یاد بگیریم بدون دعوا و حتی غرغر با جنبه ی سرد زنانه مون مرد رو به راه درست برگردونیم.

    نقل قول نوشته اصلی توسط مرضیه1396 نمایش پست ها
    خودم هم قبلا ازدواج نکردم باور کنید مشکلم کار نیست سرد بودنشه چی کار کنم
    نه مشکل اصلی شما کار کردنتون نیست و مسئله کلی تر و مهم تر هست. قدم اول فعلا در برابر درخواست و غرغرهای همسرتون برای شاغل شدنتون سکوت کنید (نگید در آینده میرم سر کار و برای جلوگیری از بحث فعلا اعلام نکنید که کلا هم نمیخواید برید سر کار) تا زمانی که بتونید روی شخصیت خودتون کار کنید جنبه های لازم رو تقویت کنید نیازهای اساسیتون رو مطالبه کنید این مسئله کار رو کنار بگذارید. اگر همسرتون هم راجع بهش صحبت کرد بحث رو عوض کنید و به حرفاش اعتنایی نکنید مسئله مهمتری پیش رو هست.

    برای اینکه همسرتون رو از سردی دربیارید طبیعتا ما که اینجا به همسرتون دسترسی نداریم که بهشون یادآوری کنیم زن نیاز به محبت و توجه داره و البته هرکسی خودش تا حدود زیادی اینو تعیین میکنه که دیگران باهاش چطوری رفتار کنن پس هدف اصلی رو بذارید روی تغییر رفتار و منش و طرز فکر خودتون و یادگیری مهارت هایی که جنبه های زنانه و جذاب شمارو به شکل صحیح با اعمال قدرت زنانه و نه ضعف و تسلیم پذیری تقویت کنه.
    ویرایش توسط خورشید خاموش : 04-29-2018 در ساعت 10:24 AM

  27. کاربران زیر از خورشید خاموش بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  28. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : سرد بودن همسر

    سلام سپاس از دعوتتون

    ببینید بابت سرکار رفتن شما 2 تا گزینه هستش که باید ببینید همسرتون منظوروش کدومه

    1.زنم بره سرکار درآمد لا اقل خرج لباس و لوازم آرایش و آرایشگاه و خرجای خودشو در بیاره

    2. زنم بره سرکار حقوقشو بده من برم مهریه همسر قبلیمو بدم

  29. کاربران زیر از sam127 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  30. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27925
    نوشته ها
    2,306
    تشکـر
    3,118
    تشکر شده 3,059 بار در 1,592 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سرد بودن همسر

    سلام
    ممنون از دعوتتون جناب تجربه
    به نظرم شما میتونید کمک مالی بکنید اما زمانی که بتونید کار پیدا کنید . تو این مملکت که برای مردا ش سخت کار پیدا میشه چه برسه به زنها.
    اگر میتونید کاری که در تخصص رشته تون هست پیدا کنید اگرم نمیتونید کارهایی هست که بیگاری کشیدنه.
    کار هایی با ساعت بالا ولی هزینه نه چندان زیاد اونوقت دوباره غر زدن همسرتون از اون ور شروع میشه که تو همش سرکاری و چرا برای من وقت نمیزاری چرا غذا درست نمیکنی چرا برای بچمون وقت نمیزاری و...
    همسرتون توقعش یکم از شما زیاده چون اولا میتونست تو انتخابش دقت کنه با یه زن که از اول شاغل بود ازدواج کنه
    هم داره با شما تجارت میکنه میگه شما برو سرکار به من پول بده من در ازاش بهت محبت میکنم!!
    ایشون توقع داره شما هم از بچه کوچیکتون مراقبت کنید هم غذا بپزین هم سرکار برین.شما در حال حاضر باید از فرزندتون مراقبت کنید بچه رو کجا میزارین اگر سرکار برین؟اگر بچه بی قراری کرد چکار میکنید؟
    نظر من اینه اگر همسرتون خیلی زیر فشار مالیه یه کار پاره وقت از توی دیوار یا روزنامه ها پیدا کنید جوری که نه بچه اذیت بشه هم تا حدی کمک خرج همسرتون باشید.

  31. کاربران زیر از saba95 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  32. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27925
    نوشته ها
    2,306
    تشکـر
    3,118
    تشکر شده 3,059 بار در 1,592 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سرد بودن همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط تجربه نمایش پست ها
    اونجا هم مقصر ایشون بودن چون معلومه که برا خانم اولشم بی محبت بوده پس خانمه رفته با یکی دیگه دوست شده.

    نمیگم کار خانمه درست بوده اما میشه حدس زد همین سختیهایی که شما الآن دارید تحمل میکنید، اونم یه زمانی باهاش کلنجار رفته.
    با حرف اقای تجربه موافقم
    منم کار اون خانوم رو به هیچ وجه توجیح نمیکنم اما همون طور که میاد واسه زنها سخنرانی میکنن که به شوهراتون توجه کنید تا فکرشون سمت زنهای دیگه نره متقابلا باید به مردا هم یاد بدن این چیزا رو ولی دریغ میکنن .انگشت اتهام توی همه موارد سمت زن هست اگر یه زن از نظر جنسی و عاطفی کم شوهرش بزاره بعد شوهرش بره سرش هوو بیاره میگن خب زنه زن گری نکرده ولی اگر یه مرد کم زنش بزاره زنه بره با یه مرد دیگه نیاز عاطفی حالا یا جنسیشو برطرف کنه میگن زنه خرابه سرش به زندگیش نیس زندگی نیس.
    متاسفانه به مردا هیچ اموزشی در این باره داده نمیشه برا همین نه بلدن چجور محبت زبونی کنن نه مهارتای دیگه دارن.

  33. کاربران زیر از saba95 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  34. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    28420
    نوشته ها
    156
    تشکـر
    412
    تشکر شده 104 بار در 78 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : سرد بودن همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط مرضیه1396 نمایش پست ها
    سلام من26 سالمه ۴ ساله ازدواج کرديم و همسرم 34 سالشونه و ما یه پسر ۱۰ ماهه هم داریم من و همسرم به طور سنتی باهم ازدواج کردیم و خانواده ها به هم میان این رو هم اضافه کنم که همسرم، همسر سابقشون رو طلاق دادن و یک سال بعد با من ازدواج کردند
    البته بگم همسرم منو دوستم داره از هدیه خريدناش و برخی رفتاراش میشه فهمید اما خیلی زود عصبانی میشه و هیچ وقت زبانی ابرازه علاقه نمی کنه قبلا این قدر حساس نبودم اما نمیدونم چرا بعد زایمان خیلی واسم سخت شده تحمل این رفتارش ندارم و یک مشکل اصلی دیگه که باهم داریم مساله کار کردنه منه ایشون از اول ازدواجمون اسرار داشت که من سر کار برم ولی من خیلی مایل نبودم البته تا حدودی سعی کردم کار مناسبی پیدا کنم اما نشد تا این که بچه دار شدیم البته تو این چهار سال کم وبیش کار کردم اما نه به طور ثابت یا اون طوری که مورد پسند آقا باشه خیلی بهم سرکوفت بی کار بودنم رو می زنه حتی مساله روبه پدرم هم گفته با ميونجي گری پدرم قرار شده تا پسرم 2 سالش بشه صبر کنیم اما بازم تا یه زنه کارمند می بینه شروع میکنه به سرکوفت زدن و بیشتر وقتا میگه تو انتخاب من نبودی من زن کارمند میخواستم ترو مادرم انتخاب کرد و از این جور حرفا بعدشم که ناراحت میشم به خاطر حرفش عذرخواهی نمی کنه ۶ تا هم خواهر داره يک نفرشم کار نمی کنه نمیدونم چرا از من این توقع رو داره چیکار کنم
    قبول کردم برم سرکار اما ولکنم نیست نمیتونم پسرم رو ول کنم به امان خدا که
    ميدونيد چیه همش فکر میکنم چون مهریه اون زنه و قرض بدهياش رو شونش سنگینی میکنه میخواد من کمکش باشم اما من فکر میکنم به من ربطی نداره هر وقت میگم محبت نمیکنی میگه هروقت سر کاررفتي رفتارام درست میشه هر اعتراضی نسبت به رافتاراش داشته باشم جوابش همينه چیکار کنم شما بگید
    خیلی از نظر مالی باهاش کنار اومدم واسه عروسيم لباس مجلسی پوشیدم خرج عروسی رو با هدیه خانوادم دادم تا حالا هم چیزهایی خاصی ازش نخاستم 1۴ سکه هم بیشتر مهر نزدم اما نمیدونم چرا همیشه به خودشو خونوادش بدهکارم ببخشید خیلی شود
    به خدا اگه فقط هفته ای یه بار بهم میگفت عزیزم با همه چیز حل بود
    با سلام
    خانوم عزیز شما 4ساله ازدواج کردید و الان روی رفتارهای شوهرتون حساس شدید؟
    این دست مسائل زناشویی که گاها تو زندگیه زوجین رخ میده بهتر و درستر این هس که همون ابتدای کار و اوایل زندگی حل بشه...حالا به هر دلیلی شما تحمل کردید الان همسرتون توقع دارن بازم تحمل کنید... شما بهتره خیلی شفاف و روشن یا خودتون یا از طریق خانوادتون با همسرتون صحبت کنید در مورد کار کردنتون
    در مورد سرد بودنشون هم بنده حس کردم خود شما هم سردید چون هفته ی یک بار عزیزم شنیدن براتون کافیه!!!!!!!!!!! ریشه اش تا حدودی از خود شما هم هست... زنانه تر و دلربا باشید مرضیه جان اصلا هم به نتیجه فکر نکنید فکر کنید برا خوشی دل خودتونه واسه اینکه شاداب و سرزنده باشید هس... مطمئن باشید جواب میگیرید فقط کافیه صبور و آروم باشید
    امضای ایشان


  35. کاربران زیر از zeinab7 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  36. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2013
    شماره عضویت
    116
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    2
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سرد بودن همسر

    سلام
    باید چند جلسه مشاوره بره چون تو هرکاری کنی اون نمیفهمه که کارش ونظرش اشتباهه
    زندگی ادما یه قراداد دو گرفست
    تو یه طرف جریانی
    اگه بهت گفته تو رونمی خواسته
    تو باید بهش ثابت کنی اون قدر خوبی که از حرفش پشیمون شه
    البته خوب بودن با ساده بودن فرق داره
    نباید بزاری اون تصمیم گیرنده باشه
    بهترین راه دو جلسه مشاوره
    چون باید به همسرتون وظایفش یاد اوری بشه
    امضای ایشان
    sara mousavi

  37. بالا | پست 22

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2013
    شماره عضویت
    116
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    2
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سرد بودن همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط مرضیه1396 نمایش پست ها
    نه تجربه عزیز تا حالا بطور جدی حرفش نشده چطوری بگم که بهش بر نخوره گارد نگیره ؟
    شما قراره باهم برید
    سعی کنیدپای خانواده هاتون نیاد وسط چون کار پیچیده تر میشه
    امضای ایشان
    sara mousavi

  38. بالا | پست 23

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31648
    نوشته ها
    436
    تشکـر
    92
    تشکر شده 186 بار در 148 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : سرد بودن همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط مرضیه1396 نمایش پست ها
    سلام من26 سالمه ۴ ساله ازدواج کرديم و همسرم 34 سالشونه و ما یه پسر ۱۰ ماهه هم داریم من و همسرم به طور سنتی باهم ازدواج کردیم و خانواده ها به هم میان این رو هم اضافه کنم که همسرم، همسر سابقشون رو طلاق دادن و یک سال بعد با من ازدواج کردند
    البته بگم همسرم منو دوستم داره از هدیه خريدناش و برخی رفتاراش میشه فهمید اما خیلی زود عصبانی میشه و هیچ وقت زبانی ابرازه علاقه نمی کنه قبلا این قدر حساس نبودم اما نمیدونم چرا بعد زایمان خیلی واسم سخت شده تحمل این رفتارش ندارم و یک مشکل اصلی دیگه که باهم داریم مساله کار کردنه منه ایشون از اول ازدواجمون اسرار داشت که من سر کار برم ولی من خیلی مایل نبودم البته تا حدودی سعی کردم کار مناسبی پیدا کنم اما نشد تا این که بچه دار شدیم البته تو این چهار سال کم وبیش کار کردم اما نه به طور ثابت یا اون طوری که مورد پسند آقا باشه خیلی بهم سرکوفت بی کار بودنم رو می زنه حتی مساله روبه پدرم هم گفته با ميونجي گری پدرم قرار شده تا پسرم 2 سالش بشه صبر کنیم اما بازم تا یه زنه کارمند می بینه شروع میکنه به سرکوفت زدن و بیشتر وقتا میگه تو انتخاب من نبودی من زن کارمند میخواستم ترو مادرم انتخاب کرد و از این جور حرفا بعدشم که ناراحت میشم به خاطر حرفش عذرخواهی نمی کنه ۶ تا هم خواهر داره يک نفرشم کار نمی کنه نمیدونم چرا از من این توقع رو داره چیکار کنم
    قبول کردم برم سرکار اما ولکنم نیست نمیتونم پسرم رو ول کنم به امان خدا که
    ميدونيد چیه همش فکر میکنم چون مهریه اون زنه و قرض بدهياش رو شونش سنگینی میکنه میخواد من کمکش باشم اما من فکر میکنم به من ربطی نداره هر وقت میگم محبت نمیکنی میگه هروقت سر کاررفتي رفتارام درست میشه هر اعتراضی نسبت به رافتاراش داشته باشم جوابش همينه چیکار کنم شما بگید
    خیلی از نظر مالی باهاش کنار اومدم واسه عروسيم لباس مجلسی پوشیدم خرج عروسی رو با هدیه خانوادم دادم تا حالا هم چیزهایی خاصی ازش نخاستم 1۴ سکه هم بیشتر مهر نزدم اما نمیدونم چرا همیشه به خودشو خونوادش بدهکارم ببخشید خیلی شود
    به خدا اگه فقط هفته ای یه بار بهم میگفت عزیزم با همه چیز حل بود
    سلام. مرسی از آقای تجربه برای دعوتشون، به نظر من مشکل شما کم بودن اعتماد به نفس و عزت نفستونه، دلیلی نداره که خودتونو تشنه محبت نشون بدین تا مجبورتون کنه کاری رو انجام بدین که نمیخواهید و اینکه لطف مکرر میشه حق مسلم، اینو برای این جملتون میگم نمیدونم چرا همیشه به خودشو خونوادش بدهکارم ببخشید، در ارتباط با خانواده شوهرتون و خودش اعتدال رو رعایت کنین

  39. کاربران زیر از توسکا2016 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  40. بالا | پست 24

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2018
    شماره عضویت
    38259
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سرد بودن همسر

    سلام به همگی واقعا از همتون ممنونم که اینقدر وقت گزاشتيد و به من جواب دادید اما بايد چند نکته رو یاد آور بشم اول این که کلا توی خونواده ما رسمه کم مهریه بزنن البته مهریه من یک دانگ خانه هم بوده که همسرم بجای یه دانگ ۳ دانگ به نامم کرده دوم اینکه من هفته ای یه عزیزم رو بر فرض مثال گفتم که مطلب روشن بشه البته که این مقدار کنه سوم هم اینکه همسر من تا قبل از بار دار شد نه من سرد بود اما نه این قدر به خاطر همین الان تهملش سخت شده بازم از دوستان ممنونم

  41. بالا | پست 25

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2018
    شماره عضویت
    38259
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سرد بودن همسر

    دوستان من امشب خیلی مطالعه کردم و نتیجه این شد که فکر میکنم همسر من یه انسان درون گراست که نمیتونه احساساتش رو بروز بده دست خودشم نیست اما من کاملا برون گرام خیلی حرف میزنم دوست و رفیق زیاد دارم و هر وقت دلم میگیره دوست دارم با دوستام یا فامیل باشم و خلیی هم زود تصمیم میگیرم درست بر عکس شوهرم خیلی کم حرفه تنهایی رو دوست داره دوست صمیمی هم نداره البته دوست داره اما صمیمی نیستن مثل منو دوستام خوب این طبیعه ما به مشکل بر بخوریم الانم تصمیم خودم رو گرفتم سعی میکنم درکش کنم و با رفتارم محبتش رو جلب کنم اما چه رفتاری؟ چطوری شروع کنم؟ از کجا شروع کنم؟

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد