سلام.وقتتون بخیر
امیدوارم پیام من رو ببینید و بتونید هرچه سریع جواب بدید چون واقعا درمانده شدم.
من خواهری ۱۳ ساله دارم که از ابتدای ورودش به مدرسه مشکلاتی داشته . به این صورت که در هر سال تحصیلی یا با معلمش مشکل پیدا میکنه یا مدیر و ناظم یا همکلاسیهاش و دلش نمیخواد بره مدرسه.از کلاس اول تا الان که هفتم هست تقریبا هرسال رو به همین شکل گذرونده.کلاس اول ضربه ی خیلی بدی خورد. روز جشن شکوفه ها که بخاطر جدا شدن از مامانم گریه میکرده معلمش باهاش برخورد خیلی بدی میکنه و سیلی بهش میزنه. کلاس چهارم مدیر و ناظم جلوی همه بچه ها کیفش رو از مدرسه پرت میکنن بیرون.و مشکلاتی از این قبیل.امسال دیگه از آذرماه مدرسه نرفت و امتحانات ترم اولش رو توی خونه خوند و رفت توی یه کلاس مجزا امتحان داد.چون امسال با همکلاسیهاش مشکل داره و میگه نمیخوام ببینمشون.میگه ازشون بدم میاد.متلک میگن بهم.تیکه میپرونن.ترم اول رو با ارفاق قبول شد.اما الان متوجه شدیم که علاوه بر ترس و استرسش ، درس خوندن رو هم دوست نداره.یعنی کلا نمیخواد مدرسه بهره و از درس خوندن و کلاس فوق العاده و هرچیزی که در رابطه با درس باشه فراری هست.توی خونه هم خیلی بداخلاقی میکنه.مدام میگه ما بدبختیم.من عقده ای شدم.دق کردم.کوچکترین خواسته ایش که برآورده نمیشه بنای بداخلاقی و داد و بیداد میزاره .یه برادرم دارم که دوقلو هستش با این خواهرم.این دوقلوها از ازدواج دوم مادرم هستن.توی سن بالا هم باردار شدن،یعنی فاصله سنیشون زیاد هست.چندین ساله که درگیر مشاوره بردن و از این روانشناس به اون روانشناس….روانکاوی…رفتار رمانی…دارودرمانی و هر ترفندی که فکرش رو بکنید هستیم و هیچکدوم نتیجه نداده.نهایتا به فکر هیپنوتراپی افتادیم. چون حتی مطمئن نیستیم که استرسهای این بچه واقعی هست یا برای مدرسه نرفتن اینکار رو انجام میده.چون واقعا یه مقدار راحت طلب هست. به کمکتون خیلی نیاز داریم.
ممنون میشم راهنمایی بفرمایید.