نمایش نتایج: از 1 به 30 از 30

موضوع: اصلا دیده نمیشم!

7661
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30309
    نوشته ها
    320
    تشکـر
    60
    تشکر شده 103 بار در 87 پست
    میزان امتیاز
    8

    اصلا دیده نمیشم!

    سلام همگی، من یه مشکلی دارم، اونم اینه که انگار اصلا دیده نمیشم! منظورم از دیده نشدن خودنمایی نیس، منظورم اینه که انگار وجودم حس نمیشه، مثلا مامانم یه خاطره ای تعریف میکنه که منم کامل بودم توی اون خاطره ولی میگه تورو یادم نیس بودی یا نه! یا توی جمع دوستام هم همینطور، بیشتر وقتایی که کارم دارن میان پیشم و برا تفریح و خوشگذرونی منو فراموش میکنن، کلا از هرکی که بیشتر باهاش راحتم بیشتر آسیب میبینم و زخم زبون میشنوم، هرکسی کاری رو ازم بخواد تا جایی که بتونم براش انجام میدم ولی بازم همه وقتی که کار دارن میان پیشم. خیلی حس تنهایی و سادگی میکنم...
    چیکار کنم؟

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30309
    نوشته ها
    320
    تشکـر
    60
    تشکر شده 103 بار در 87 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : مشکل ساده ولی پیچیده

    نقل قول نوشته اصلی توسط heh_heh نمایش پست ها
    شما چیزهایی رو درک میکنی که دیگرون نمی تونن... دغدغه هایی داری که دیگرون اصلا نمیدونن چی هست... این باعث میشه شمارو بذارن کنار و وقتایی که ناچارن بیان سراغتون... سعی کنید با دیگرون از چیزهایی صحبت کنید که دوس دارن یا براشون اهمیت داره... بقیه ی چیزها رو برای خلوت خودتون نگه دارید...
    شما خیلی هم ارزشمند هستید... سعی کنید جایگاه اجتماعیتون رو ببرید بالا و مثلا مدیر بشید... اونوقت دیگرون نتیجه ی فکرهاتون رو لمس میکنن و شما رو می پذیرن
    بحث پذیرفته شدن یا نشدن نیس، حس میکنم وجودم حس نمیشه، با هر کسی که صمیمی ترم بیشتر ازش آسیب میبینم یا همه خیلی راحت فراموشم میکنن، مثلا من یه دوستی داشتم چند سال پیش تو دوران مدرسه بهش زنگ میزدم روزی یکساعت بعد مدرسه حرف میزدیم باهم، ولی اونم خیلی راحت وقتی وارد دبیرستان شدیم فراموشم کرد، نمیدونم چرا اینجوریه که زود فراموش میشم یا مثلا تو دبستان یه دوست خیلی صمیمی داشتم که بعد چند سال که اتفاقی دیدمش سریع شناختمش ولی اون منو یادش نبود اصلا

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30309
    نوشته ها
    320
    تشکـر
    60
    تشکر شده 103 بار در 87 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : مشکل ساده ولی پیچیده

    نقل قول نوشته اصلی توسط heh_heh نمایش پست ها
    خب... هرکسی از هر رابطه ای انتظار سود دو طرفه داره... فرض می گیریم من دارم با خودم کلنجار میرم که پاشو درس بخون... یهو شما زنگ میزنی و میدونم که یکی دو ساعت قراره راجع به همه چی حرف بزنیم و آخرشم هیچی... خب مسلمه که بعد از مدتی... از اینکه با شما رابطه ی دوستانه دارم احساس رضایت نداشته باشم... چند وقت پیش به چندتا از بچه های سربازی توی تلگرام پیام دادم... اکثرشون سر سری جواب دادن... چون کار دارن... دیگه وقت برای گپ های بی نتیجه و بی سر و ته ندارن...
    البته این قضیه ی دیده نشدن در خاطرات برای همه اتفاق میوفته... همین الان مادرم راجع به خانه ای که رفتیم دیدیم صحبت کرد... فرد اصلی که با اون شخص حرف میزد من بودم و بیشتر حرفامون هم راجع به کار بود ولی مادرم میگه هادی با ما نیومد... چون توی اون لحظه حواسش به خونه بود و توجهی به حرفای ما نداشت و توی ذهنش جا ننداخته بود.
    اگر اهل صحبت و فکر کردن به همه چیز هستید... شما می تونید یک نویسنده ی فوق العاده بشید... با یک وبلاگ شروع کنید.... سعی کنید چیزایی که میخواید راجع بهشون صحبت کنید در قالب داستان بنویسید و کتابش کنید... بعد از چند سال شاید توسط یک سینماگر دیده بشید... ولی در کل اینجوری می تونید انسان هایی مثل خودتون رو پیدا کنید و از حرف زدن با همدیگه سود هم ببرید و ایده برای داستان هاتون پیدا کنید.
    نه اتفاقا به نویسندگی علاقه ای ندارم و از نظر اطرافیانم کم حرف هستم، منم دنبال چت های بی سر و ته نیستم ولی دلم میخواد همونقدری که برای کسی وقت میذارم طرف مقابلمم همینطور باشه باهام، من با هر کسی راحت نیستم و خیلی رودروایسی دارم و چیزی که نگرانم میکنه تنهاییه، این موضوعی که گفتم قبلا خیلی برام مهم نبود ولی من روز به روز دارم تنهاتر میشم مخصوصا از وقتی که بیشتر دوستام ازدواج کردن، نویسندگی آدمو تنهاتر میکنه، دوس دارم لااقل کسیو داشته باشم که همیشه بتونم روش حساب کنم، میخوام روابط اجتماعیم قوی باشه و هدف از طرح این موضوع این بود که بفهمم کجای کارم مشکل داره که این موضوعات برام پیش میاد
    ویرایش توسط mina22 : 04-30-2018 در ساعت 10:29 PM

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30309
    نوشته ها
    320
    تشکـر
    60
    تشکر شده 103 بار در 87 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : مشکل ساده ولی پیچیده

    نقل قول نوشته اصلی توسط heh_heh نمایش پست ها
    دانشجو هستی؟ شاغلی؟
    آدما هرچقدر هم که روابط اجتماعی شون قوی باشه به بهانه نیاز دارن تا بشه ارتباط برقرار کرد...
    این بهانه ها میتونه همکار بودن، همکلاسی بودن، فامیل بودن، عضو یک انجمن بودن، فعالیت هایی مثل حفاظت از محیط زیست یا امور خیریه و غیره باشه...
    این بهانه ها رو در زندگی تون بیشتر کنید...

    این مشکل برای من هم در زمانی به اوج رسید... البته من یه جور دیگه حلش کردم... همه ی دوستام رو به روش های مختلف امتحان کردم... مثلا میدونستم پول دستش هست... بدون اینکه نیاز داشته باشم ازش پول دستی یک ماهه خواستم، خییییلی راحت بهونه آورد و پیچوند... البته یکی دو نفر آخرش برام موند ولی اکثرشون دروغی بودن... یه جمله هست که میگه: بعد از چند سال فهمیدم که دوستان زیادی ندارم، فقط آدم های زیادی رو میشناسم... من اینجوری برای خودم حلش کردم که: پذیرفتم که به آدم ها نمیشه اعتماد کرد، و اینکه؛ با فراموش شدن مشکلی ندارم
    دانشجویم. من خودم این حرفتونو قبول ندارم که میگید نیاز به بهانه هست برای برقراری ارتباط، من خودم وقتی میبینم یه مدته از مثلا دوستم خبر ندارم بهش پیام میدم، فقط برای خودش، ن برای اینکه کاری باهاش داشته باشم یا بخوام کاری برام انجام بده، دلم میخواد بقیه هم همینطوری باشن باهام، ولی متاسفانه اکثرا وقتی کار دارن یادم می افتن، درمورد کاری هم که کردین، من میدونم اگه انجامش بدم از اینم تنهاتر میشم، سر فوت برادرم خیلی از آدما رو شناختم و فهمیدم خیلی تنهام
    شما چندتا خواهر برادر دارین و چرا با فراموش شدن مشکلی ندارین؟

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30309
    نوشته ها
    320
    تشکـر
    60
    تشکر شده 103 بار در 87 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : مشکل ساده ولی پیچیده

    نقل قول نوشته اصلی توسط heh_heh نمایش پست ها
    روح برادرتون شاد...
    منظورم از بهانه... برای شروع رابطه ست... برای اینکه دوست جدید پیدا کنید نیاز به بهانه ست... مثلا دوستاتون یا همکلاسیتون بودن یا همکارتون... بعد از اینکه دوست میشید بهانه نیاز نیست...
    من یه خواهر، یه برادر که پنج نفری باهم زندگی میکنیم (هیچکدوم ازدواج نکردیم) که همه شون وقتی نیاز داشتم یه حمایت کلامی هم بکنن نکردن...
    می فهمم تنهایی سخته... ولی وقتی با کسایی پر بشه که واقعی نیستن و در مواقعی که باید باشن نیستن... سرخودتون کلاه گذاشتین و فرصت پیدا کردن دوست واقعی رو از خودتون گرفتید... همه رو باید امتحان کرد...
    اطراف ما پر شده از مشغولی جات... فکر میکنیم حقیقت همینه... ولی اشتباس... آدم های خوب هم پیدا میشن... کم هستن ولی هستن... ولی وقتی روی آدمای اشتباهی سرمایه گزاری میکنی، یهو زیر پای آدم رو خالی میکنن.. پشیمون میشی از وقت هایی که میتونستی با انسان های بهتر بگذرونی ولی با اینا گذشته...
    اگر بهتون پیشنهاد نویسندگی رو دادم برای این بود که با آدمایی آشنا بشید که حداقل با شما همفکر باشن
    الان لازم نیست دوستاتون رو ترک کنید... ولی دنبال آدم های بهتر باشید... بهتر که بیاد، معمولیا کم کم میرن کنار...
    شاید چون هنوز درگیر مسایل کاری نشدید حس می کنید همین سلام علیک های معمولی کافیه... ولی وقتی وارد محیط کار میشید، استانداردهای بیشتری برای دوستی انتخاب می کنید و از تنها بودن دلخور نمیشید...
    ممنونم...
    خواهر برادر حتی اگه کمکی هم نکنن وجودشون دلگرمیه... دقیقا با حرفاتون موافقم ولی نمیدونم شاید تعدادی ازون آدما دوستای واقعی باشن ولی من نمیدونم چطوری برخورد کنم، مثلا تو دانشگاه یه اکیپ بودیم که باهم دوست بودیم و بقیه اون اکیپ فقط وقتی کاری داشتن بهم میگفتن ولی با خودشون اینجوری نبودن، از طرفی حس میکنم زندگیم روح نداره و فقط دارم مراحل مختلف زندگیمو بدون اینکه ازون لحظه لذت ببرم به پیش میبرم

  6. بالا | پست 6


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : مشکل ساده ولی پیچیده

    نقل قول نوشته اصلی توسط mina22 نمایش پست ها
    ممنونم...
    خواهر برادر حتی اگه کمکی هم نکنن وجودشون دلگرمیه... دقیقا با حرفاتون موافقم ولی نمیدونم شاید تعدادی ازون آدما دوستای واقعی باشن ولی من نمیدونم چطوری برخورد کنم، مثلا تو دانشگاه یه اکیپ بودیم که باهم دوست بودیم و بقیه اون اکیپ فقط وقتی کاری داشتن بهم میگفتن ولی با خودشون اینجوری نبودن، از طرفی حس میکنم زندگیم روح نداره و فقط دارم مراحل مختلف زندگیمو بدون اینکه ازون لحظه لذت ببرم به پیش میبرم
    سلام

    شاید شما به چیزایی دقت و فکر میکنید که بقیه دقت نمیکنن، لازم نیست نگران باشید این نشانه باهوش بودنه.

    الان زندگی خیلیا بی روح هست چون آدمها فقط اونجایی حاضر میشن که براشون منفعت داره، کمک کردن به همدیگه معنی و مفهومشو از دست داده.
    ویرایش توسط Experience : 05-02-2018 در ساعت 01:21 PM

  7. 2 کاربران زیر از Experience بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30309
    نوشته ها
    320
    تشکـر
    60
    تشکر شده 103 بار در 87 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : مشکل ساده ولی پیچیده

    نقل قول نوشته اصلی توسط تجربه نمایش پست ها
    سلام

    شاید شما به چیزایی دقت و فکر میکنید که بقیه دقت نمیکنن، لازم نیست نگران باشید این نشانه باهوش بودنه.

    الان زندگی خیلیا بی روح هست چون آدمها فقط اونجایی حاضر میشن که براشون منفعت داره، کمک کردن به همدیگه معنی و مفهومشو از دست داده.
    سلام، بله، کلا حس میکنم خیلی به همه چیز اهمیت میدم، حتی موضوعاتی که شاید از نظر دیگران اصلا مهم نیس، گاهی وقتا دوستام میگن ذهنم فضاییه.
    خب حس میکنم فقط زندگی منه که بی روحه و این روزا که باید بهترین روزای زندگیم باشه داره توی تنهایی و ناراحتی میگذره... دوس دارم زندگیم روح داشته باشه و از لحظه به لحظه زندگیم لذت ببرم. دلم نمیخواد بعدا حسرت این روزا رو بخورم

  9. کاربران زیر از mina22 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 8


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : مشکل ساده ولی پیچیده

    نقل قول نوشته اصلی توسط mina22 نمایش پست ها
    سلام، بله، کلا حس میکنم خیلی به همه چیز اهمیت میدم، حتی موضوعاتی که شاید از نظر دیگران اصلا مهم نیس، گاهی وقتا دوستام میگن ذهنم فضاییه.
    خب حس میکنم فقط زندگی منه که بی روحه و این روزا که باید بهترین روزای زندگیم باشه داره توی تنهایی و ناراحتی میگذره... دوس دارم زندگیم روح داشته باشه و از لحظه به لحظه زندگیم لذت ببرم. دلم نمیخواد بعدا حسرت این روزا رو بخورم
    خب من یه راهکار براش میدونم و اون پرداختن به یک کار مهم هست.

    این باعث میشه هم فعال باشید و هم در بقیه ساعات روز با نشاط باشید.

    حالا باید ببینید به چه کاری علاقه دارید و هر روز براش وقت بذارید.

    شاید روش کاملی نباشه اما آدمو از فکر کردن به چیزای بی اهمیت تا حد زیادی حفظ میکنه.

  11. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30309
    نوشته ها
    320
    تشکـر
    60
    تشکر شده 103 بار در 87 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : مشکل ساده ولی پیچیده

    نقل قول نوشته اصلی توسط تجربه نمایش پست ها
    خب من یه راهکار براش میدونم و اون پرداختن به یک کار مهم هست.

    این باعث میشه هم فعال باشید و هم در بقیه ساعات روز با نشاط باشید.

    حالا باید ببینید به چه کاری علاقه دارید و هر روز براش وقت بذارید.

    شاید روش کاملی نباشه اما آدمو از فکر کردن به چیزای بی اهمیت تا حد زیادی حفظ میکنه.
    یکی از مشکلاتمم همینه که نمیدونم چی میخوام، یکی از دلایلی که دارم ارشد میخونم همینه، که این بشه یک هدف برام، ولی حس بیهودگی پیداکردم، چون حس میکنم رشتمو دوس ندارم یا آینده روشنی از نظر شغلی پیش روم نیس، دقیقا برای اینکه فکر نکنم همه کلاسی رفتم، ولی بدون روح، انگار یه رباتم که باید از این مرحله به اون مرحله برم بدون هیچ لذتی

  12. بالا | پست 10


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : مشکل ساده ولی پیچیده

    نقل قول نوشته اصلی توسط mina22 نمایش پست ها
    یکی از مشکلاتمم همینه که نمیدونم چی میخوام، یکی از دلایلی که دارم ارشد میخونم همینه، که این بشه یک هدف برام، ولی حس بیهودگی پیداکردم، چون حس میکنم رشتمو دوس ندارم یا آینده روشنی از نظر شغلی پیش روم نیس، دقیقا برای اینکه فکر نکنم همه کلاسی رفتم، ولی بدون روح، انگار یه رباتم که باید از این مرحله به اون مرحله برم بدون هیچ لذتی
    نمیدونم ولی باید یه چیزی باشه که ترجیحش بدین، در موردش فکر کنید.

  13. 2 کاربران زیر از Experience بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  14. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30309
    نوشته ها
    320
    تشکـر
    60
    تشکر شده 103 بار در 87 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : مشکل ساده ولی پیچیده

    نقل قول نوشته اصلی توسط تجربه نمایش پست ها
    نمیدونم ولی باید یه چیزی باشه که ترجیحش بدین، در موردش فکر کنید.
    باشه. ممنونم

  15. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30309
    نوشته ها
    320
    تشکـر
    60
    تشکر شده 103 بار در 87 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : مشکل ساده ولی پیچیده

    نقل قول نوشته اصلی توسط heh_heh نمایش پست ها
    خانم مینا یه سوال آزمایشی می پرسم فقط بعدش انتظار جواب خاصی از من نداشته باشید
    نظرتون راجع به این جمله چیه؟
    بعضی شبا از دلتنگی... وقتی بارون قطع میشه... به آسمون نگاه می کنم... شاید رنگین کمون زد
    باشه، خب نظر من اینه که از نظر مفهومی اشتباهه، چون تو شب رنگین کمون نمیزنه، شاید اگه میگفت ستاره ای چشمک زد قشنگ تر میشد، ولی در کل جمله قشنگیه

  16. 2 کاربران زیر از mina22 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  17. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30309
    نوشته ها
    320
    تشکـر
    60
    تشکر شده 103 بار در 87 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : مشکل ساده ولی پیچیده

    نقل قول نوشته اصلی توسط heh_heh نمایش پست ها
    خب... اگر به این سوالا هم تشریحی و کامل پاسخ بدید ممنون میشم، بعدش احتمالا بتونم بگم چه چیزی در شما بیشتر از بقیه فعال شده و داره بهتون فشار میاره:

    - خسته از کار بر میگشتی... روی صندلی اتوبوس وا رفته بودی... پیر مرد یا پیر زنی کنارت ایستاده... جاتو بهش میدی یا خودتو به خواب میزنی؟

    - در مدرسه شاگرد اول شدی... اولین روز بعد از امتحانات که به مدرسه میری می بینی عکس بزرگت رو بالای مدرسه زدن و همه ی رهگذرای خیابون اون رو می بینن... چه حسی داری؟

    - اگر فردا 10 مانتو دوخته باشی و تحویل صاحبکار بدی، مزد زیادی بهت میده و در غیر اینصورت به تعداد مانتوهایی که دوختی مبلغ همیشگی رو میده... شب شده و 5 مانتو دوختی... برق قطع میشه... تا چه حد پیگیری میکنی تا برق وصل بشه؟
    - خب بستگی داره چه میزان خسته باشم و اون پیرزن یا پیرمرد تا چه حد پیر یا کم توان باشن ، اگه خیلی کم توان باشن با اینکه خیلی خستم جامو بهشون میدم ولی اگه نه نمیدم
    -خب خیلی خوشحال میشم و از یه طرفم هم حس خجالت بهم دست میده چون خیلی نمیخوام تو چشم باشم
    - خب هر کاری که از دستم برمیاد رو انجام میدم تا برق وصل شه، اگه در خودم میبینم تا صبح 5 تا دیگه هم بدوزم بیشتر پیگیری میکنم ولی اگه دیدم نمیرسم و برقم وصل نمیشه ولش میکنم

  18. کاربران زیر از mina22 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  19. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30309
    نوشته ها
    320
    تشکـر
    60
    تشکر شده 103 بار در 87 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : مشکل ساده ولی پیچیده

    نقل قول نوشته اصلی توسط heh_heh نمایش پست ها
    خب... تنها مشکلی که داری اینه که هنوز آدمارو خوب نشناختی و این باعث میشه در معرض سو استفاده قرار بگیری...
    شما فکر می کنی همه ی آدما میتونن دوست باشن اگر ما خوب رفتار کنیم ولی اینطور نیست... بعضیا فقط با ضربه زدن به دیگران احساس زنده بودن می کنن... بعضیا هیچ خط قرمزی ندارن و ممکنه خیلی راحت شما رو به دیگرون بفروشن...
    بدی های آدمارو بهتر ببین و یاد بگیر آزمایششون کنی، همه از تو بهتر نیستن، احترام بی جا به دیگرون نذار...
    تنهاییاتو بیار اینجا و با ما صحبت کن
    آره. خودمم این حس رو دارم که ازم سوء استفاده میشه و شده ، خب نمیتونم طرز فکرمو عوض کنم، اگه هم به این فکر کنم که بعضیا فقط قصدشون ضربه زدنه دیگه نمیتونم به کسی اعتماد کنم و ازینم تنهاتر میشم، بدی ها رو دیدم ولی واقعا نشده که ی سریاشونو بتونم بذارم کنار با اینکه میدونم فقط خودخواهن و تو جایی هستن که منفعت داره براشون، و اینکه عادت کردم به رودروایسی و احترام زیاد، دلم میخواد میشد بدون اینکه نگران چیزی باشم حقمو بگیرم و برای خودم زندگی کنم، تنهایی هم فقط با حرف درست نمیشه، ب هر حال هر آدمی یه کسایی رو توی زندگیش میخواد که پشتوانه ش باشن، که وقتی هستن نگران چیزی نباشه ، بدونی که تو سختیا هستن کسایی که همه جوره پات وایسادن ...

  20. کاربران زیر از mina22 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  21. بالا | پست 15


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : مشکل ساده ولی پیچیده

    نقل قول نوشته اصلی توسط mina22 نمایش پست ها
    آره. خودمم این حس رو دارم که ازم سوء استفاده میشه و شده ، خب نمیتونم طرز فکرمو عوض کنم، اگه هم به این فکر کنم که بعضیا فقط قصدشون ضربه زدنه دیگه نمیتونم به کسی اعتماد کنم و ازینم تنهاتر میشم، بدی ها رو دیدم ولی واقعا نشده که ی سریاشونو بتونم بذارم کنار با اینکه میدونم فقط خودخواهن و تو جایی هستن که منفعت داره براشون، و اینکه عادت کردم به رودروایسی و احترام زیاد، دلم میخواد میشد بدون اینکه نگران چیزی باشم حقمو بگیرم و برای خودم زندگی کنم، تنهایی هم فقط با حرف درست نمیشه، ب هر حال هر آدمی یه کسایی رو توی زندگیش میخواد که پشتوانه ش باشن، که وقتی هستن نگران چیزی نباشه ، بدونی که تو سختیا هستن کسایی که همه جوره پات وایسادن ...
    شما بهتر از دیگران درک میکنید و دققتون به جزئیات زیاده، باید مشکلات زندگی رو تنهایی حل کنیم، بقیه همین که بهمون حسودی نکنن لطف کردن.
    ویرایش توسط Experience : 05-06-2018 در ساعت 05:25 PM

  22. 2 کاربران زیر از Experience بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  23. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30309
    نوشته ها
    320
    تشکـر
    60
    تشکر شده 103 بار در 87 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : مشکل ساده ولی پیچیده

    نقل قول نوشته اصلی توسط تجربه نمایش پست ها
    شما بهتر از دیگران درک میکنید و دققتون به جزئیات زیاده، باید مشکلات زندگی رو تنهایی حل کنیم، بقیه همین که بهمون حسودی نکنن لطف کردن.
    متاسفانه بله و زندگی رو خیلی سخت میگیرم

  24. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30309
    نوشته ها
    320
    تشکـر
    60
    تشکر شده 103 بار در 87 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : مشکل ساده ولی پیچیده

    نقل قول نوشته اصلی توسط heh_heh نمایش پست ها
    شما هرگز چنین حمایتی رو از کسی دریافت نخواهید کرد... هیچ کجای دنیا چنین حمایتی از کسی نمیشه...
    اساس دنیا برپای معامله ساخته شده... بده بستون... وقتی کسی چیزی به شما میده در مقابلش چیزی از شما میخواد... بعضیا حتی سلام علیکشون هم برای اینه که چیزی میخوان و وقتی شما میگی نه، احترامشون رو طلبکارانه با بی احترامی ازتون پس می گیرن.
    فقط شاید در ابتدای زندگی و اون هم از طرف پدر و مادر حمایت دریافت بشه... اون حمایت هم طول عمر داره و بعد از مدتی از شدتش کاسته میشه...

    برادرانه بهتون هشدار میدم از فکرش بیایید بیرون... میتونه براتون خیلی بد تموم بشه... بیش از حد به آدم ها امید دارید و خوش بین هستید... این یعنی خطر
    چرا این حمایت وجود نداره؟ من خودم اگه کاری برای بقیه میکنم بدون چشمداشته بیشتر وقتا، بیشتر بخاطر اون حس خوبی که بعد اون کمک پیدا میکنم بدون اینکه انتظار جبران داشته باشم کمک میکنم، یه دوستی داشتم یه خواهر دوسال کوچیکتر داشت،هر موقع دوستم ناراحت بود یا گریه میکرد خواهرش پا ب پا همراهش بود، من اینجور حمایتی میخوام
    از فکر چی بیام بیرون و میتونه برام خیلی بد تموم شه؟
    نمیدونم شاید دارم اشتباه میکنم و این رفتارا باعث شده که نادیده بگیرنم
    ویرایش توسط mina22 : 05-06-2018 در ساعت 10:28 PM

  25. بالا | پست 18


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : مشکل ساده ولی پیچیده

    نقل قول نوشته اصلی توسط mina22 نمایش پست ها
    چرا این حمایت وجود نداره؟ من خودم اگه کاری برای بقیه میکنم بدون چشمداشته بیشتر وقتا، بیشتر بخاطر اون حس خوبی که بعد اون کمک پیدا میکنم بدون اینکه انتظار جبران داشته باشم کمک میکنم، یه دوستی داشتم یه خواهر دوسال کوچیکتر داشت،هر موقع دوستم ناراحت بود یا گریه میکرد خواهرش پا ب پا همراهش بود، من اینجور حمایتی میخوام
    از فکر چی بیام بیرون و میتونه برام خیلی بد تموم شه؟
    از فکر اینکه یکی حمایت و کمک کنه.

  26. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30309
    نوشته ها
    320
    تشکـر
    60
    تشکر شده 103 بار در 87 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : مشکل ساده ولی پیچیده

    نقل قول نوشته اصلی توسط تجربه نمایش پست ها
    از فکر اینکه یکی حمایت و کمک کنه.
    یعنی کسی وجود نداره حتی مثل خودم باشه؟

  27. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30309
    نوشته ها
    320
    تشکـر
    60
    تشکر شده 103 بار در 87 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : مشکل ساده ولی پیچیده

    نقل قول نوشته اصلی توسط heh_heh نمایش پست ها
    نه وجود نداره... همه اداشو در میارن... تا منفعت قابل لمسی برای کسی نداشته باشه خودش رو قاطی نمی کنه... این که من دل بسوزونم تا اون هم دل بسوزونه شدنی نیست... خوب دقت کنی فقط باخت دادی... باید حوادث اجتماعی رو بیشتر بخونی و با مردم به ظاهر خوب بیشتر آشنا بشی...
    آخه این حوادث اجتماعی که شامل همه نمیشه، خب من اطرافم دیدم که گفتم، یه نمونش همون دوستم که گفتم

  28. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    38659
    نوشته ها
    28
    تشکـر
    1
    تشکر شده 12 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکل ساده ولی پیچیده

    سلام میناجون منم دردم همینه نمیدونم چرا همیشه تنهام نمیدونم چرا همه حداقل ی دوست صمیمی دارن ولی من دور و برم هیشکی نیست اگه دوست داشتی بیا یکم باهم صحبت کنیم شاید تنها کسی ک بتونه مارو بفهمه خودمون باشیم اخه بقیه میگن تنها راهش اینه ک دل بکنی و از دیگران انتظار نداشته باشی و در نهایتم به همین تنهاییت ادامه بدی...

  29. بالا | پست 22

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30309
    نوشته ها
    320
    تشکـر
    60
    تشکر شده 103 بار در 87 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : مشکل ساده ولی پیچیده

    نقل قول نوشته اصلی توسط Shahshatranj* نمایش پست ها
    سلام میناجون منم دردم همینه نمیدونم چرا همیشه تنهام نمیدونم چرا همه حداقل ی دوست صمیمی دارن ولی من دور و برم هیشکی نیست اگه دوست داشتی بیا یکم باهم صحبت کنیم شاید تنها کسی ک بتونه مارو بفهمه خودمون باشیم اخه بقیه میگن تنها راهش اینه ک دل بکنی و از دیگران انتظار نداشته باشی و در نهایتم به همین تنهاییت ادامه بدی...
    سلام . خب نمیشه به تنهایی عادت کرد، حس میکنم اینجور روابط نیاز به شناخت آدم ها داره و اینکه بدونی با هر کسی چجوری رفتار کنی که متاسفانه من بلد نیستم

  30. بالا | پست 23

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2020
    شماره عضویت
    43959
    نوشته ها
    72
    تشکـر
    133
    تشکر شده 18 بار در 15 پست
    میزان امتیاز
    0

    Unhappy پاسخ : مشکل ساده ولی پیچیده

    منم همینجوریم دوست زیادی ندارم چندتا تو کلاس نقاشی پیدا کردم ولی فقط با یکیشون صمیمی هستم گاهی حس میکنم آدم نحسیم ک کسی باهام رابطه برقرار نمیکنه دانشگاهم رفتم کسی زیاد بهم توجه نمیکرد مخصوصا پسرا دوس داشتم حداقل نگام کنن نمیدونم مشکل کجاست اتفاقا زشت هم نیستم بعضیا میگن زیبام ولی خودم باور ندارم میگم اگه بودم نگاهم میکردن

  31. بالا | پست 24


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : مشکل ساده ولی پیچیده

    نقل قول نوشته اصلی توسط Fatimaho نمایش پست ها
    منم همینجوریم دوست زیادی ندارم چندتا تو کلاس نقاشی پیدا کردم ولی فقط با یکیشون صمیمی هستم گاهی حس میکنم آدم نحسیم ک کسی باهام رابطه برقرار نمیکنه دانشگاهم رفتم کسی زیاد بهم توجه نمیکرد مخصوصا پسرا دوس داشتم حداقل نگام کنن نمیدونم مشکل کجاست اتفاقا زشت هم نیستم بعضیا میگن زیبام ولی خودم باور ندارم میگم اگه بودم نگاهم میکردن
    اگه میخوای در توجه باشی باید خودت بری قاطی جمع بشی، اگه منتظر باشی دیگران بیان سراغت این اتفاق نمیفته.

  32. بالا | پست 25

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2020
    شماره عضویت
    43959
    نوشته ها
    72
    تشکـر
    133
    تشکر شده 18 بار در 15 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکل ساده ولی پیچیده

    بله اما چرا دیگران اون توجه رو ندارن

  33. بالا | پست 26


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : مشکل ساده ولی پیچیده

    نقل قول نوشته اصلی توسط Fatimaho نمایش پست ها
    بله اما چرا دیگران اون توجه رو ندارن
    دیگران خودشون قاطی جمع میشن، هیچکس نمیره تنها در گوشه ای بشینه و دیگران برن پیداش کنن.

  34. بالا | پست 27


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : مشکل ساده ولی پیچیده

    نقل قول نوشته اصلی توسط Fatimaho نمایش پست ها
    بله اما چرا دیگران اون توجه رو ندارن
    برای مثال توی همین انجمن این شما بودین که با نوشتن پست توجه ما رو به حرفای خودتون جلب کردین.
    اگه پست نمیدادین و حرفاتونو نمیگفتین مسلماً جوابی هم دریافت نمیکردین.

  35. بالا | پست 28

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2020
    شماره عضویت
    44026
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    Unhappy پاسخ : مشکل ساده ولی پیچیده

    نقل قول نوشته اصلی توسط mina22 نمایش پست ها
    یعنی کسی وجود نداره حتی مثل خودم باشه؟
    سلام خانم مینا. من دردی مشابه شما و حتی بدتر از شما دارم. تو گوگل جایی برا درد دل، مشاوره، حرف زدن سرچ کردم و سر از اینجا درآوردم. نمیدونم هم پیام شما و این نظرات دوستان برا چه موق هست، نمیدونم مثل زمانی که این حرفارو زدین هستین یا نه، نمیدونم اصلا هستین یا نه‌. فقط با دیدن موضوعی که مطرح کرده بودین شرو کردم به خوندن پیاما و انگار ی تصویری از زندگی خودم رو میخوندم. من شاید جوابم رو گرفتم. این جامعه بشری ی پازله شاید. تیکه های پازل هیچوقت شبیه هم نیستن. اما اگه یکیشون نباشه این پازل ناقصه. رو بقیه تیکه ها تصاویر زیبایی چاپ شده که بعد تکمیل شدن پازل همه نگاه ها به سمت اون قسمته. اما امثال من شاید حاشیه سازیم وجود داریم که این قاب رو تکمیل کنیم تا بقیه تیکه ها بهتر دیده بشن وقتی نباشیم همه دنبالمونن که پیدامون کنن تا قاب خودشون قشنگ دربیاد ولی وقتی هستیم بی ارزشیم. گلگی نباید باشه. چون روزی که چاپمون کردن داستان زندگیمون شکل گرفت...

  36. بالا | پست 29

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2020
    شماره عضویت
    44544
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکل ساده ولی پیچیده

    سلام عزیزم منم یه دخترم دقیقا مشکل تورو دارم فک نکن که تنها هستی فک کنم مرامه ادما دیگ اینجوری شده که به طور سطحی تو زندگی هم هستن و وار خاصی باهام ندارن ولی خب من میبینم اونایی رو که باهم صمیمیان و هوای همو دارن فک کنم همه چی به این بر میگره که دوستای هم فاز خودمون پیدا کنزمو این مسیله رو بزرگن نکنیم

  37. بالا | پست 30

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2021
    شماره عضویت
    46303
    نوشته ها
    12
    تشکـر
    4
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اصلا دیده نمیشم!

    من دو سه تا دوست دارم که باهم سر مسائل چرت و اینا هم حرف میزنیم(xd) همینجوری که شما مد نظرتونه ولی وقتی چت و اینا تموم میشه من دوباره حس تنهایی میکنم و خیلی بده:|
    فک کن مشکل تنهایی من با دوست هم حل نمیشه، کلن بنظرم تنهایی نه با دوست حل میشه نه با ازدواج. ادم باید خودش عوض بشه، من هم یک ساله دنباله همینم

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد