نمایش نتایج: از 1 به 6 از 6

موضوع: همسر بی توجه

2384
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2018
    شماره عضویت
    37850
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    همسر بی توجه

    سلام من ۲ ساله ازدواج کردم تواین دوسال همه سعیمو کردم که با شوهرم صمیمی بشم ولی نشد شهر من وقتایی که خوبه خیلی خوبه ولی وقتی افتاد رو اون دنده دیگه هیچی براش مهم نیس حتی اگه من جلوش بیوفتم بمیرمم هیچ عکس العملی نشون نمیده نسبت به ناراحتی های من فوق العاده بی تفاوته درصورتیکه دیدم وقتی خواهرش ناراحته میره بغلش میکنه نازش میکنه ولی بمن که میرسه فقط میگه در گوش من ابغوره نگیر یا زر زر نکن بارها لزش خواستم‌وقتی میبینه ناراحتم‌بیاد یکم‌بهم‌محبت کنخ ولی اون برعکس اینجور وقتا لام‌تا کام بااام‌حرف نمیزنه انگار اصلا من وجود ندارم این مساله خیلی ناراحتم‌میکنه بخصوص اینکه محبتش به خواهرشو میبینم لطفا راهنمییم کنید چیکار کنم که شوهرم با منم مثل خواهرش با محبت رفتار کنه

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26674
    نوشته ها
    692
    تشکـر
    170
    تشکر شده 283 بار در 205 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : همسر بی توجه

    سلام

    شما و همسرتون چند سال دارید و از چه طریقی آشنا شدید؟؟

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2018
    شماره عضویت
    37850
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : همسر بی توجه

    من ۳۰ سالمه و همسرم ۳۷ سال هر دومون ازدواج دوممونه از طریق یکی از دوستام به مامانش معرفی شدم اومدن خواستگاری بعد یکی دوماه دیدیم شرایطمون به هم‌میخوره ازدواج کردیم ولی متاسفانه بعد عقد کلا از این رو به اون رو شد قبلش شاید شب تا صبح باهم‌تلفنی حرف میزدیم تو دوران اشنایی ولی بعد عقد یه دفعه همه چی عوض شد مشکلات ریادی تو این دو سال باهم داشتیم حتی دوبار تا پای طلاقم رفتیم ولی بعدش شوهرم پشیمون شد الان چندماهه که داریم تو یه ارامش نسبی زندگی میکنیم ولی بازم تا پای خواهر و داداشش میاد وسط فوری جبهه میگیره شوهر من خودش فرزند طلاقه من میدونم خواهرش براش مثل یه منجی میمونه ولی بازم این دلیل نمیشه که خواهرش حتی برای بیرون رفتن مام تصمیم بگیره بارها به خواهرش گفتم‌ جلوی شوهرم مراقب حرف زدنت باش اون هرچی تو میگی براش حجته ولی انگار بیشتر لج میکنه و وقتایی که پیش من نیست باهم حرف میزنن که من متوجه حرفاشون نشم انقدر شوهرم درمورد من با خواهرش حرف زده که تواهرش خیلی راحت بخودش اجازه میده مدام از من ایراد بگیره غر غر کنه من سعی کردم‌بهش نزدیک و صمیمی بشم ولی رفیق دزدو شریک قافلس

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26674
    نوشته ها
    692
    تشکـر
    170
    تشکر شده 283 بار در 205 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : همسر بی توجه

    نقل قول نوشته اصلی توسط مریم۲۹ نمایش پست ها
    من ۳۰ سالمه و همسرم ۳۷ سال هر دومون ازدواج دوممونه از طریق یکی از دوستام به مامانش معرفی شدم اومدن خواستگاری بعد یکی دوماه دیدیم شرایطمون به هم‌میخوره ازدواج کردیم ولی متاسفانه بعد عقد کلا از این رو به اون رو شد قبلش شاید شب تا صبح باهم‌تلفنی حرف میزدیم تو دوران اشنایی ولی بعد عقد یه دفعه همه چی عوض شد مشکلات ریادی تو این دو سال باهم داشتیم حتی دوبار تا پای طلاقم رفتیم ولی بعدش شوهرم پشیمون شد الان چندماهه که داریم تو یه ارامش نسبی زندگی میکنیم ولی بازم تا پای خواهر و داداشش میاد وسط فوری جبهه میگیره شوهر من خودش فرزند طلاقه من میدونم خواهرش براش مثل یه منجی میمونه ولی بازم این دلیل نمیشه که خواهرش حتی برای بیرون رفتن مام تصمیم بگیره بارها به خواهرش گفتم‌ جلوی شوهرم مراقب حرف زدنت باش اون هرچی تو میگی براش حجته ولی انگار بیشتر لج میکنه و وقتایی که پیش من نیست باهم حرف میزنن که من متوجه حرفاشون نشم انقدر شوهرم درمورد من با خواهرش حرف زده که تواهرش خیلی راحت بخودش اجازه میده مدام از من ایراد بگیره غر غر کنه من سعی کردم‌بهش نزدیک و صمیمی بشم ولی رفیق دزدو شریک قافلس
    خب الان که میفرمایید چند ماهی هست که آرامش نسبی داریم علت این آرامش چی هست؟؟ میتونید رو علل این حالت تمرکز کنید و بیشتر به رضایت و آرامش برسید

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : همسر بی توجه

    نقل قول نوشته اصلی توسط مریم۲۹ نمایش پست ها
    سلام من ۲ ساله ازدواج کردم تواین دوسال همه سعیمو کردم که با شوهرم صمیمی بشم ولی نشد شهر من وقتایی که خوبه خیلی خوبه ولی وقتی افتاد رو اون دنده دیگه هیچی براش مهم نیس حتی اگه من جلوش بیوفتم بمیرمم هیچ عکس العملی نشون نمیده نسبت به ناراحتی های من فوق العاده بی تفاوته درصورتیکه دیدم وقتی خواهرش ناراحته میره بغلش میکنه نازش میکنه ولی بمن که میرسه فقط میگه در گوش من ابغوره نگیر یا زر زر نکن بارها لزش خواستم‌وقتی میبینه ناراحتم‌بیاد یکم‌بهم‌محبت کنخ ولی اون برعکس اینجور وقتا لام‌تا کام بااام‌حرف نمیزنه انگار اصلا من وجود ندارم این مساله خیلی ناراحتم‌میکنه بخصوص اینکه محبتش به خواهرشو میبینم لطفا راهنمییم کنید چیکار کنم که شوهرم با منم مثل خواهرش با محبت رفتار کنه

    دوست عزیز این رفتارش نشون دهنده نیست که به شما توجه نداره.
    ایشون از این طرز بیان احساسات فراری هست .
    شما هم باید وقتی ایشون نسبت به این رفتارها حساس هست تکرارش نکنید .
    اگر به این موضوع بی توجه باشید و به نوعی گداییش نکنید .
    رفتار ایشون هم تغییر خواهد کرد .
    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    دفتر قیطریه:
    ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  6. 2 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    28420
    نوشته ها
    156
    تشکـر
    412
    تشکر شده 104 بار در 78 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : همسر بی توجه

    نقل قول نوشته اصلی توسط مریم۲۹ نمایش پست ها
    سلام من ۲ ساله ازدواج کردم تواین دوسال همه سعیمو کردم که با شوهرم صمیمی بشم ولی نشد شهر من وقتایی که خوبه خیلی خوبه ولی وقتی افتاد رو اون دنده دیگه هیچی براش مهم نیس حتی اگه من جلوش بیوفتم بمیرمم هیچ عکس العملی نشون نمیده نسبت به ناراحتی های من فوق العاده بی تفاوته درصورتیکه دیدم وقتی خواهرش ناراحته میره بغلش میکنه نازش میکنه ولی بمن که میرسه فقط میگه در گوش من ابغوره نگیر یا زر زر نکن بارها لزش خواستم‌وقتی میبینه ناراحتم‌بیاد یکم‌بهم‌محبت کنخ ولی اون برعکس اینجور وقتا لام‌تا کام بااام‌حرف نمیزنه انگار اصلا من وجود ندارم این مساله خیلی ناراحتم‌میکنه بخصوص اینکه محبتش به خواهرشو میبینم لطفا راهنمییم کنید چیکار کنم که شوهرم با منم مثل خواهرش با محبت رفتار کنه
    باسلام
    دوران نامزدی هرجور بودید الان هم همونطور رفتار کنید که رابطتون خوب باشه
    در مورد خواهر و داداشش بی تفاوت باشین حساسیت به خرج ندید اونا جایگاه خوددشونو دارن شما جایگاه خودتونو
    زیاد حساس نباشین زیاد گریه نکنین غر نزنید
    در مورد خواهر و برادرش مستقیم نظر ندید
    شاید شما سرموضوعاتی ابراز ناراحتی میکنید که ایشون خودشو بی تقصیر میدونه برا همین نمیاد طرفتون
    آقایون کلا با زن شاد بامحبت ترن چون شادی همسرشونو برایند رفتار خودشون میدونن
    امضای ایشان


  8. کاربران زیر از zeinab7 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. آشنایی اینترنتی
    توسط omid_pj75 در انجمن روابط دختر و پسر
    پاسخ: 25
    آخرين نوشته: 10-01-2020, 11:52 AM
  2. علل متداول تورم پا
    توسط فرشته مهربان در انجمن بیماریهای جسمی
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 11-19-2016, 12:45 AM
  3. علت بی توجهی کودکان چیست؟
    توسط سوگل1 در انجمن مشکلات فرزندان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 07-04-2015, 11:27 AM
  4. مشغولیت ذهنی به رفتارهای دیگران
    توسط تنها نیستم در انجمن وسواس فکری - عملی
    پاسخ: 10
    آخرين نوشته: 01-13-2015, 05:32 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد