با سلام من احساس میکنم اصلا نمیتونم با شرایط همسرم و خانوادش زندگی کنم مدت 2 سال نامزد بودم چون درس میخوندم و سنم پایین بود نزدیک 2 سال هم هست عروسی کردم به خاطر مشکلات جنسی شوهرم ازش خواستم باهام به کلینیک مشاوره بیاد ولی حتی اجازه رفتن خودمم نداد و با اسرار من اون بیشتر اذیتم میکرد و منو توی خونه زندانی کرده بود.وقتی خونه پدرم اومدم اون در یک جمله گفت که مشاوره نمیاد و سرار به برگشتن من نداره و به اسرار خانوادم مجبور شد بیاد ولی مدام پیش مشاور دروغ میگفت و مشکلش انکار میکرد من واقعا نمیدونم برای این زندگی باید چیکار کنم چون حس میکنم شوهرم واقعا احتیاج به درمان داره ممنون میشم راهنماییم کنید.