نمایش نتایج: از 1 به 4 از 4

موضوع: رابطه جنجالی۲

695
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38489
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    رابطه جنجالی۲

    سلام خسته نباشید
    راهنمایی ها و ابراز همدردی هاتونو خوندم
    شاید درست نباشه اینجوری بگم ولی من سزاوار سرزنش هستم چون این آدم بارها ولم کرد رفت خودم رفتم سمتش چون دردم اینه مگه من خطایی کردم ؟ چرا اون باید بزاره بره که من سرم پایین باشه؟
    اگه همون شب تو تولد رابطمو باهاش تموم میکردم اوضام این نبود
    یجورایی مقصر بودم چون با حرفاش تحریک میشدم زیاد بهش زنگ میزدم اگه جواب نمیداد ۲۰بار ۳۰ بار زنگ میزدم اگه جواب پی ام نمیداد براش فحش مینوشتم همش حس میکردم داره بهم خیانت میکنه
    گاهی بهم میگفت سرکار نمیری بیکاری بند کردی به من
    اما دیدین وقتی دل میشکنه دیگه آدم کاراش دست خودش نیست تا حدی که به قدری نا امیدم روزی هزار بار آرزوی مرگ‌میکنم و به خودم میگم میبینی حرف قشنگ فقط واسه زدنه کسی عمل نمیکنه منم باید شیطنت میکردم این آدم کلا کشته اینه درگیر کسایی باشه که معدرت میخوام در شان من نیست ولی اگه بخوام توصیفش کنم این ادم عاشق کسایی میشه که از زیر اینو اون بکشتشون بیرون
    به برادرش پیام دادم اصلا نخوند چون به اونا میگفت مهسا دوستمه حتی بهم گفته بود مامانم داداشم دوستت دارن ولی از ترس اینکه سرزنش نشه میگفت من دوستشم چندباری مادرشو بیرون دیدم خواستم سوارش کنم همه چیو بهش بگم(به نظرتون این کار حماقته؟)
    ولی...
    خیلی خستم خیلی
    راستش باشگاه میرفتم ولی خونمونو عوض کردیم و درگیر رفتارای این آقا بودم....
    اشاره کردین که پسرا اکثرا درگیر ازدواج نمیشن چیزی که برام گنگه اینه که مشکل من تو این رابطه فقط انتخاب این آدم بود؟؟

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2018
    شماره عضویت
    38218
    نوشته ها
    93
    تشکـر
    101
    تشکر شده 43 بار در 26 پست
    میزان امتیاز
    6

    پاسخ : رابطه جنجالی۲

    سلامتودوست عزیز حال شما نیازبه سرزنش نداره بلکه ارامش!!!
    شماهمینکه اقدام کردی واین رابطه روتموم کردی این بهترین تصمیمه ک گرفتی
    دیریازودش دیگه مهم نیست ولی بالاخره به اشتباهت پی بردی وتمومش کردی....
    دیگه اصلا بهش فکرنکن واین حال شماگذراهستش وخوب میشین کافی خودتون ارده
    وتصمیم فراموش کردنش روبخوای ....واینکه درموردسوال اخرتون گفتین انتخابتون
    درست بوده یااشتباه ...درکل یه چیزی بهتون بگم باتوجه به تجربی شخصی خودم متاسفانه
    وقتی د میبندیم به هرقیمیتی شده میخوی این رابط ادامه داشت باش ولی درک فراموش میکنیم
    چ چیزای داریم ازدس میدیم مهم ترین چیزی همون غروردخترهستش ولی وقتی دل دادین
    شایدعشقتون روبه غرورتون ترجیح دادین من حتی دوس ندارم به رابطه های مجازی اسم عش ک اینقد
    مقدسه روروشون بذارم اجی عزیزم خودتو پیداکن باشکست عشقی دنیابه اخرنمیرسه ازسرزنش
    خودت دس بردار وخودتومشول کن همون طورک توپستهای قبل گفتیم مطمن باش بعدیه مدت افسوس
    ااینومیخوری ک چرا ناراحت شدی بخاطراین موضوع شمالایق بهترین ا هستین خودتون رو نبازین ....موفق باشی

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2018
    شماره عضویت
    37988
    نوشته ها
    249
    تشکـر
    0
    تشکر شده 102 بار در 87 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : رابطه جنجالی۲

    سلام
    ظاهرا شما بزرگترین مشکل یا بهتر بگم بزرگترین سوالتون اینه ک چرا ایشون شما رو رها کرد؟و چ خطایی کردید ک گذاشت رفت؟
    با توجه ب شرح حالی ک از ایشون گفتید باید عرض کنم بعضی افراد هستن ک بشدت دنبال تنوع در رابطه و تجربه جدید هستن (البته بنده این عمل رو تأیید نمیکنم ولی واقعیت است ک وجود داره) و هر چند وقت دوست دخترشون رو عوض میکنن.
    دلیلشم اینه ک تعهدی ندارن ک بهش پایبند باشن.و برای ترک شما هم نیازی ب بدرفتاری یا حرکت ناشایستی از جانب شما وجود نداشت.
    با مادر ایشونم ب هیچ عنوان صحبت نکنید.اصلا با هیچ کس صحبت نکنید چون با این کار فقط خودتون رو کوچیک میکنید.
    بهترین کار اینه ک ب این مسائل فکر نکنید.
    میتونم درک کنم شما ب دلیل اینکه دختر صادقی هستید و تو این رابطه هم صادقانه رفتار کردید از اینکه جواب صداقت و محبت های شما اینگونه داده شده بشدت ناراحت هستید ولی خدا رو شکر کنید ک همینجا ب پایان رسید.
    خیلیا بودن مثل شما تو رابطه ضربات جبران ناپذیری رو متحمل شدن.
    بنظرم فراموش کنید و ب آینده فکر کنید.

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : رابطه جنجالی۲

    سلام مجدد
    طبیعیه این مواقع این سوالات براتون پیش بیاد
    ولی من از شما یه سوال میپرسم
    اول که ا این آقا آشنا شدید هدف رابطه چی بود؟
    دوستی؟ یا آشنایی به قصد ازدواج؟

    بعضی پسرها صرفا برای اینکه تنها نباشن وارد یه رابطه میشن و بعد که یه جایی زیرش میزنن که تعهد رسمی هم ندادن
    و حرفا و ابراز علاقه هاشون به کل از یادشون میره!
    یکی از دلایلی که بنده به شخصه دوستی های امروز رو قبول ندارم همین مورد هست
    هرچند باز هم کلیت نداره و برعکسش هم هست
    اما خب ریسک هستش
    چون خیلی پسرا هستن میرن با تعهد و ازدواجوارد رابطه میشن و دو روز دیگه میزنن زیر مسئولیتشون
    پس چرا باید یه دختر همینجوریو بدون بستر تعهدی و اعتماد درست بره به پسری اعتماد کنه و باهاش ایجاد رابطه کنه؟

    الان شما چون خیلی این رابطه براتون عمیق شده و حق خودتون دونستید که ایشون همیشه کنارتون باشن و حداقل بدون دلیل تنهاتون نذارن
    شاید ایشون به قول دوستمون تنوع طلب شدن و شما دیگه دلشون رو زدید!
    برای تسکین این جدایی هم میتونن برن همون اینستایی که با شما آشنا شدن و کسی دیکه رو برای یه رابطه ی جدید انتخاب کنن!

    با تمام این مسائل بنده مجددا دوستانه بهتون میگم هر چی زودتر این افکار و این حال و احوالات رو برای خودتون کنار بذارید
    زودتر هم حالتون خوب میشه
    از طرفی هم خوشحال باشید که آسیب های جدی تری ندید
    در مورد حرف و قضاوت بقیه هم چرا باید احساس تحقیر داشته باشید؟
    خب بگید سازگار نبودید جدا شدید
    دلیلی نداره جزئیات رو برای بقیه بگید و خب به بقیه هم ارتباطی نداره و این مسئله کاملا شخصیه


    من حرفای شما رو که میخونم یاد داستان یه دختر ایرانی میفتم که با همین روابط مجازی ازدواج کرد و کارش به جدای جدایی به مرگ کشید!
    داستانش رو براتون تایپ میکنم بلکه مفید باشه براتون

    یه دختر ایرانی دانشجوی ارشد و ساکن تهران که زندکی خوبی هم داره
    اتفاقی توی فیس بوک یه پسر بهش چند بار پیام میده و اول جواب نمیده ولی
    وقتی اصرار پسره رو میبینه از روی کنجکاوی جواب میده

    حرفاشون خیلی معمولی شروع میشه و بعد یه مدت پسره ابراز علاقه و ازدواج میکنه و بهش میگه که میتونه براش بورسیه ی تحصیلی بگیره
    پسره ایرانی بوده که اون موقع تو امریکا زندگی میکنه و تموم چیزایی که به دختره میگه رو دختره باور میکنه
    خلاصه با مخالفت های خونواده ی دختره ، دختر و پسر تو ترکیه هم رو میبینن و همونجا عروسی میگیرن و میرن امریکا

    بعد ازدواجشون و وقتی دختره میبینه اوضاع و زندگی پسره رو میبینه خیلی از حرفاش دروغ بوده
    و بدتر از این ها روز به روز باهاش بد اخلاق تر میشه و چند بار کتکش میزنه
    ولی دختره به خاطر اینکه سرخورده نشه به خونواده اش پشت تلفن هیچی نمیگه و وقتایی هم که ناراحته الکی میگه سرما خوردم

    بعد چند ماه زندگی که اوضاع به هیمن منوال پیش میره و دختره میبینه پسره بهش دروغ گفته و نمیتونه براش بورسیه هم بگیره!
    درمورد شرایط خودش وتحصیلاتش هم بهش دروغ گفته!
    یه شب که دعواشون میشه پسره دختره رو کتک میزنه و هولش میده
    دختره سرش به سرامیک کف میخوره و بیهوش میشه
    بعد که همسایه ها به پلیس گزارش میدن که صدای دعوا از خونه میاد
    دختره رو میبرن بیمارستان و در عین ناباوری و مظلومیت دختره از دنیا میره و پلیس جنازه اش رو برای خونواده اش میفرسته!

    میبینید به همین آسونی یه دختر که میخواسته زندگیش رو بهتر کنه و خوشبخت بشه
    نه تنها زندگی شاد خودش رو از دست میده
    بلکه خیلی گرون تر براش تموم میشه و جونش رو هم پای این اعتماد میذاره

    پس خداروشکر کنید که آسیب های بیشتری ندیدید.

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد