سلام من حدودا یکساله که باعشق ازدواج کردم والانم عاشق ودیوونه همسرمم اما گاهی میل شدیدی برای صحبت کردن با آدمی که قبلا توگذشتم بسیار بهش وابسته بودم رو پیدا میکنم وگاهی کنترلم از دستم خارج میشه وباایشون درمورد مساعل عادی وگذشته حرف میزنم. خواهش میکنم بهم کمک کنین اصلا حس خوبی ندارم احساس میکنم دارم به عشقم خیانت میکنم اما هربار که اینکارو کنار میذارم دوباره به سراغش میرم. حالم خیلی بده خیلی حس خیلی بدی دارم
سلام
چه وقت هایی دلتون میخواد با ایشون حرف بزنید؟
ایشون مجردن؟
و ارتباط شما نامزدی بوده یا دوستی با اون خانوم؟
و چرا با اون خانوم ازدواج نکردید با اینکه میگید خیلی وابسته شون بودید؟
من خودم خانمم ووقتایی که فشار روحی روم زیاده ونیاز به حرف زدن با کسی رو دارم وتنهام ومدت زیادی باشه که همسرم کنارم نباشه دوسدارم باایشون حرف بزنم
بله ایشون مجردن هنوز
ارتباط ما قبلا نامزدی وبسیار عمیق بوده. نامزدی که عقدی درکار نبوده فقط خانواده هامون می‌دونستن ومن هراخرهفته خونشون میرفتم
بعد ازمدت زیادی که باهم بودیم متوجه شدم که خانواده هامون بهم نمیخورن وخیلی فرق دارن وخودم ولش کردم بعداز اینکارم اون خیلی آسیب دید وخیلی سرد شد چون نمیتونست باورکنه که تنهاش گذاشتم اما من بعد از تنها گذاشتنش تازه متوجه شدم چقد دوسش داشتم ودوباره برگشتم اما توتموم دوسالی که پیشش برگشته بودم هیچوقت دیگه منو قبول نکرد وهمیشه میگفت نمیتونم ببخشمت وسعی می‌کرد منو ازخودش واکنه
تااینکه شرایط ازدواجم مهیا شد ومن خودمو ازاون رابطه کشیدم بیرون وازدواج کردم اما بعداز 6ماه بعداز عقدم وقتی یشب تنها بودم وسوسه شدم وبهش پیام دادم اونم چون بعدمدتها بازم باهام حرف می‌زد خیلی خوشحال شد الانم چون میدونه همیشه نمیتونم بهش پیام بدم وماهی یبار یا دوماه یبار میشه ازاینکه شرایط حرف زدن جور میشه خوشحال میشه واز هردری حرف میزنه
من نمیدونم چمه چرااین کارو میکنم باور کنین با شوهرم هیچ هیچ مشکلی ندارم اگه میگم مشکل روحی بخاطر اتفاقاییه که شرایط زندگیمه
همسرمو عاشقانه دوستدارم وواسش هرکاری میکنم اما نمیدونم چرا چرا چرا اسم وخاطرات این پسر از ذهنم پاک نمیشه واینقدر برام مهمه
نوشته اصلی توسط میرزا
من از روی اسم کاربریتون فکر می کردم آقا باشید
خب ببینید حس می کنم خودتون رو از اون رابطه کاملا بیرون نکشیدید!
و ته مونده هایی از اون دوست داشتن هنوز توی وجود شما هست
که عمیق بودن رابطه تون با ایشون تاثیر زیادی روی این قضیه داشته و
چون شما خانوم هستید و احساستون بیشتره باعث شده بیشتر تاثیر بگیرید
یا اینکه ممکنه با وجودی که قبلا ایشون رو دوست داشتید
الان مواقع تنهایی که حس نیاز به همزبان دارید ، یاد ایشون میفتید و احساستون دوباره میره به سمت اون آقا
یا اگه هم دلیلی دیگه وجود داشته باشه
باز هم شما بهتره احساستون رو کنترل کنید و سعی کنید مهر ایشون رو برای همیشه از دلتون بیرون کنید
یعنی بهتره بود قبل ازدواجتون اینکارو میکردید و پرونده ی اون رابطه رو برای همیشه میبستید
چون این یادآوری ها و هوس حرف زدن ها با ایشون برای شما اصلا درست نیست
ویادتون باشه شما دیگه اون دختر مجرد قبل نیستید که اگه دلتون تنگ شد دوباره بهشون پیام بدید
شما الان یه خانوم متعهد و متاهل هستید که یه آقا به شما تکیه کرده و روی دوست داشتن شما حساب میکنه
و مطمئنن این افکار و این اوصاف میتونه نوعی خیانت باشه و اگه زودتر کنترل نشه میتونه گرون تر براتون تموم بشه
سعی کنید وقت هایی که نیاز به هم صحبت دارید با همسرتون حرف بزنید
یا حداقل با یه دوست
ولی به هیچ قیمتی دیگه سراغ اون آقا نرید
و احتمال بدید اگر همسرتون متوجه موضوع بشن چه خواهد شد
چون اگر واقعا میخواستید با ایشون ازدواج کنید خب چرا اینکارو نکردید
الان که رهاشون کردید و رفتید با یه نفر دیگه ازدواج کردید دیگه چرا گذشته رو دوباره زنده میکنید؟
پس اگه زندگی و همسرتون رو دوست دارید ،بهتره هر چی زودتر هم این رابطه رو تموم کنید
و به این احساسات هم دامن نزنید و توجه نکنید اصلا.
چون این کارها صرفا از روی احساس هست و نه عقل.
پس با طناب احساستون توی این چاه نرید.
درسته فک میکنم باید باخودم روراست باشم وبه عواقبش فکر کنم. به هیچ قیمتی حاضر نیستم همسرمو ازدست بدم یا رابطمون حتی کمی سرد بشه خیلی منو میترسونه
خیلی ممنون
خواهش می کنم
خب بهترین کار هم همینه دیگه
حتی اگه خدایی نکرده تو زندگیتون با همسرتون هم مسئله ای داشته باشید
باز هم عاقلانه نیست سراغ اون آقا برید
به ایشون هم بگید که دیگه برای همیشه این رابطه تموم شده است
هرچند اگه ایشون هم عاقلانه برخورد میکردن
نباید الان که شما متاهلید حاضر میشدن باهاتون حرف بزنن.
خیانت اصلاااا قشنگ نیست.
درسته موافقم
یعنی من الان به عشقم خیانت کردم؟؟
خب کارتون اصلا درست نبوده از نظر من و مهم این هست
خودتون چی فکر میکنید؟
و یه سوال دیگه
اگه واقعا با همسرتون خوشبخت هستید و سرتون به زندگیتون گرمه
چرا رفتید تو گذشته ها و آپدیت میکنید رابطه ی قدیمی که تموم شده است؟
من به شخصه معتقدم وقتی دو نفر با کلی عشق و احترام در حضور خداوند قرآن میخونن و پیمان وفاداری میبیندن
بااااااید همه ی تلاششون رو بکنن و همیشه به عهدشون وفادار بمونن
حالا بعضی ها هستن که قبلا تو رابطه ای با کسی بودن و بعدن رفتن ازدواج کردن
و تو زندگیشون با همسرشون به مشکل برخوردن و بعد برای تسکین خودشون رفتن سراغ اون رابطه ی قدیمی
این هم کاملا نادرست هست
چون حداقل وقتی میدونن مشکل دارن میتونن برن جدا بشن
و بعد که تعهدشون تموم شد اون موقع برن با اون شخص یا شخص دیگه
منظورم این هست که پیمان ازدواج یه پیمان مقدس و آسمانی هست
و خداوند هم تو قرآن میگن که به عهد و پیمان هاتون وفادار بمونید.
سلام
شما یه تصمیم جدی بگیری ودیگه اصلا تحت هیچ شرایطی به اون اقا پیام ندین
شایداین هردوماه یک بارزنگ زدن بیشتربشه وشماوسوسه بشین وشیطونه خدای نکرده
گولتون بزنه شماکه زندگیتون خوبه وشوهرتون رو اینقد دوس دارین چرا میخواین بااین کارخرابش
کنی بچسب به زندگیت خواهرمن
بله من کاملا موافقم چقد بد ونفرت انگیزه که با حماقتم به کسی که دیوونه وار دوستش داشتم ودارم اینجوری خیانت کردم هرچند بااون طرف هم هروقت حرف میزدم فقط در حول مساعل همسرم بود که چیکارکنم تا زندگی عشقی بهتری داشته باشم وچون اون آدم توگذشتم بود ومنو خیلی خوب می‌شناخت وبعنوان دوست همیشه ازش توهرکاری مشورت میگرفتم اینبارهم اینکارو کردم
اما کارم توجیه نداره وعشق من ارزشش خیلی بیشتر از ایناست که من باهاش همچین کاری کنم اما برای خودم متاسفم
خوبه که مسئله رو منطقی میبینید
برای شناخت و مشورت تو زندگی هم بهتره آدم دوستان خوبی داشته باشه
که این مواقع ازشون کمک بگیره
یاد یه داستانی افتادم فکر می کنم بیانش اینجا خالی از لطف نباشه
یه خانوم متاهل گاهی با همسرش دعوا میکنه
و بعد از دعوا هر بار میخواد بره بیرون که حال و هواش عوض بشه
از قضا هر بار مسافر یه راننده ی آژانس میشه
وقتی سوار میشه بعد دوسه بار
کم کم حرف پیش میاد و آقاهه میدونه که با شوهرش دعواش شده
بعد کم کم خانومه باهاش درددل میکنه
و بعد مدتی دو نفر بهم علاقه مند میشن
آخر سر هم از شوهرش طلاق میگیره و با اون راننده ی آژانس ازدواج میکنه.
میبینید به همین راحتی
پس باید خیلی مراقب باشیم که با چه کسی درددل میکنیم.
امیدوارم دیگه براتون تکرار نشه
عاشقانه همسرتو دوس داشته باشید و به هیچ قیمتی به کسی دیگه فکر هم نکنید.
خوشبخت باشید همیشه.
ممنونم از تموم لطف ومحبتتون
خواهش می کنم
قدر همسر و زندگی و خوشبختیتون رو بدونید
این روزا داشتن همچین همسر و زندگی هایی آرزوی خیلی از جوون هاست
ایام به کام.
سلام
فک میکنم از پست‌هاتون نتیجه گرفته باشید
اگه دوباره اومدید ممنون میشم این سوالو جواب بدید
شما وقتی استفراغ میکنی دوباره میخوری اون غذا رو؟
سلام
خانوم دکتر ممنون از مثال معنا دارت
ولی میگما تو روانشناسی مثال های بهتر بزنید خیلی بهتره هاااا
نزدیک بود سحری رو بالا بیارم!
بعدا رازش رو بهت میگمسلام
خانوم دکتر ممنون از مثال معنا دارت
ولی میگما تو روانشناسی مثال های بهتر بزنید خیلی بهتره هاااا
نزدیک بود سحری رو بالا بیارم!
باشه عزیزمبعدا رازش رو بهت میگم
مرسی خانوم دکتر.
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
نظرت چیه؟
