نمایش نتایج: از 1 به 33 از 33

موضوع: خیانت زن درنبود شوهر

8541
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38521
    نوشته ها
    16
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    Lightbulb خیانت زن درنبود شوهر

    سلام خدمت همه ی دوستان ارجمند خیلی خوشحالم که می تونم دردودل کنم و راه حل بگیرم داستان زندگی من طولانیه به بزرگی خودتون ببخشید.
    من 30 سال دارم همسرم28سالشه 5ساله که ازدواج کردیم و یک پسر 3 ساله داریم من لیشانس مهندسی دریا دارم و ایشون فوق دیپلم حساب داری ایشون دوست خواهرم بودن و برای درس خوندن به خونه ما میومدن من هم چون 2سال از خواهرم بزرگتر بودم بهشون کمک می کردم برای درسا و این جلسات بهد از یه مدت شکله دیگه ایی به خودش گرفت و من از ایشون خوشم امد اما چون هنوز دانشجو بودم و کار نداشتم و همچنین خونه منصرف شدم.من تحصیلاتمو تموم کردم و یه کار در جنوب پیدا کردم ولی بعد از یه مدت یه شانس در خونمو زد و من یه کار در خارج از کشور گیرآوردم که حقوق و مزایای عالی داشت من به خارج از کشور رفتم و مشغول به کار شدم بعد از یک سال من برای عروسی خواهرم به ایرن اومدم و ایشون رو در همون جا دیدم ایشون به من ابراز علاقه شدید کردن ومن هم خوشم اومد ولی به ایشون نگقتم و رفتم در دانشگاه و محلشون تحقیق کردم که ببینم با کسی هستن یا نه و فهمیدم که فقط بایک پسر بوده و اون هم ایشون رو پیچونده و دیگه هیچ حس و حتی فکری بینشون نیست من با ایشون نامزد کردم کردم و من همچنان در خارج از کشور بودم و به ایران رفت و آمد داشتم تا اینکه من به ایشون پیشنهاد رفتن از ایرانو دادم اول ایشون مخالفت کرد ولی من چون ایشون رو دوست داشتم و هم کارمو اصرار کردم و ایشون شروع کرد به بهانه گیری که زبون کشور سخته و تنهام من ایشون رو به طور آزمایشی بردم در فرانسه و ایشون خوشش اومد و ما موندگار شدیم.من یکی از دوستانم برای ایشون در یک فروشگاه زنجیره ای کار پیدا کردن و ایشون وظیفه رسیدگی به حساب های اوجا رو داشتن تا اینکه ما بچه دار شدیم انگار رنگ تازه ای به بوم نقاشی زندگیمون خورد فوق العاده خوشحال بودیم بعد از یه مدت بهانه گیری ایشون شروع شد و شکاک به من شدن و من چون می دونستم به دلیل افسردگی بهد از زایمان هستش سعی کردم درکشون کنم و به شکشون دامن نزنم و حتی همه ی دوستانمو کات کردم به خاطر ایشون. من به دلیل کارم در سال به طور میانگین 3ماه روی آب هستم البته نه به صورت یک جا بلکه به این طور که مثلا در ماه یک هفته سفر دریایی دارم تا اینکه عید سال پیش به دلیل حجم کار بسیار بالا نتونستم به ایران بیام و ایشون تنها رفتن.وقتی برگشتن خلق و خوی ایشون فوق العاده عوض شده بود و سر هرموضوع الکی دعوا راه می انداختن و حتی کارشونو ول کردن به بچمون کم رسدگی می کردن و همش می گفتن تو زندگی منو خراب کردی تا اینکه یک روز ایشون به اصطلاح خودشون یادش رفته بود بچمونو از مهد کودک ورداره و به من زنگ زدن که برم دنبال بچه من هم چون بی تفاوتی روز افزون ایشون رو نسبت به زندگی و بچمون می دیدم و همچنین یک روز فوق العاده بد در سرکار داشتم به ایشون یک سیلی محکم زدم و ایشون رو از خونه انداختم بیرون و ایشون به مدت 5روز در خونه دوستشون بودن و من عذرخواهی کردم و ایشون پذیرفتن تا اینکه یک شب من در نیمه های شب بیدار شدم و ایشون رو سر لپتاپشون دیدم ایشون از دادن لپتاپ ممانعت کردن و من هم به زور از ایشون گرفتم و دیدم چت های طولانی با همون دوست پسر قبلیش داره من هم به طور معجزه آسایی خودم رو کنترل کردم و با ایشون صحبت کردم و ایشون گفت که فقط به طور اینترنتی بودهو ایشون به شدت ناراحت شد و اظهار پشیمانی کرد و قول داد تکرار نشه من هم یه مدت با ایشون سرد شدم ولی وقتی تقلا ایشون برای نزدیکی به من رو دیدم بخشیدمش ولی دیروز پیامی از همون آقا رو دیدم که آتیشم زد مثل اینکه ایشون با اون آقا در عیدی که من همراهشون نبودم ************ داشتن و عکس دوتایشونو که روی تخت با هم انداختو بودنو فرستاد من به همسرم نشون دادم و دوباره شروع به گری زاری من هم دیگه زدم سیم آخر و کلا وسایلشو جمع کردم انداختم بیرون و برا پدر مادرش و داداشاش تمام چتا و عکس رو فرستادم و خلاصه ایشون آبروش رفت و همین طور خودم. الان دارم به طلاق فکر می کنم ولی از یه طرف دوسش دارم و بخاطر بچمون ولی دیگه همش قیافه اون مرتیکه بی پدرمادر میاد جلو چشمم حتی دیگه وقتی سرشو رو شونم میزاره همش فک می کنم تو بغل یه نفر دیگه ای هم بوده ترو خدا کمکم کنید دارم دیوانه میشم

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : خیانت زن درنبود شوهر

    نقل قول نوشته اصلی توسط saman afshar نمایش پست ها
    سلام خدمت همه ی دوستان ارجمند خیلی خوشحالم که می تونم دردودل کنم و راه حل بگیرم داستان زندگی من طولانیه به بزرگی خودتون ببخشید.
    من 30 سال دارم همسرم28سالشه 5ساله که ازدواج کردیم و یک پسر 3 ساله داریم من لیشانس مهندسی دریا دارم و ایشون فوق دیپلم حساب داری ایشون دوست خواهرم بودن و برای درس خوندن به خونه ما میومدن من هم چون 2سال از خواهرم بزرگتر بودم بهشون کمک می کردم برای درسا و این جلسات بهد از یه مدت شکله دیگه ایی به خودش گرفت و من از ایشون خوشم امد اما چون هنوز دانشجو بودم و کار نداشتم و همچنین خونه منصرف شدم.من تحصیلاتمو تموم کردم و یه کار در جنوب پیدا کردم ولی بعد از یه مدت یه شانس در خونمو زد و من یه کار در خارج از کشور گیرآوردم که حقوق و مزایای عالی داشت من به خارج از کشور رفتم و مشغول به کار شدم بعد از یک سال من برای عروسی خواهرم به ایرن اومدم و ایشون رو در همون جا دیدم ایشون به من ابراز علاقه شدید کردن ومن هم خوشم اومد ولی به ایشون نگقتم و رفتم در دانشگاه و محلشون تحقیق کردم که ببینم با کسی هستن یا نه و فهمیدم که فقط بایک پسر بوده و اون هم ایشون رو پیچونده و دیگه هیچ حس و حتی فکری بینشون نیست من با ایشون نامزد کردم کردم و من همچنان در خارج از کشور بودم و به ایران رفت و آمد داشتم تا اینکه من به ایشون پیشنهاد رفتن از ایرانو دادم اول ایشون مخالفت کرد ولی من چون ایشون رو دوست داشتم و هم کارمو اصرار کردم و ایشون شروع کرد به بهانه گیری که زبون کشور سخته و تنهام من ایشون رو به طور آزمایشی بردم در فرانسه و ایشون خوشش اومد و ما موندگار شدیم.من یکی از دوستانم برای ایشون در یک فروشگاه زنجیره ای کار پیدا کردن و ایشون وظیفه رسیدگی به حساب های اوجا رو داشتن تا اینکه ما بچه دار شدیم انگار رنگ تازه ای به بوم نقاشی زندگیمون خورد فوق العاده خوشحال بودیم بعد از یه مدت بهانه گیری ایشون شروع شد و شکاک به من شدن و من چون می دونستم به دلیل افسردگی بهد از زایمان هستش سعی کردم درکشون کنم و به شکشون دامن نزنم و حتی همه ی دوستانمو کات کردم به خاطر ایشون. من به دلیل کارم در سال به طور میانگین 3ماه روی آب هستم البته نه به صورت یک جا بلکه به این طور که مثلا در ماه یک هفته سفر دریایی دارم تا اینکه عید سال پیش به دلیل حجم کار بسیار بالا نتونستم به ایران بیام و ایشون تنها رفتن.وقتی برگشتن خلق و خوی ایشون فوق العاده عوض شده بود و سر هرموضوع الکی دعوا راه می انداختن و حتی کارشونو ول کردن به بچمون کم رسدگی می کردن و همش می گفتن تو زندگی منو خراب کردی تا اینکه یک روز ایشون به اصطلاح خودشون یادش رفته بود بچمونو از مهد کودک ورداره و به من زنگ زدن که برم دنبال بچه من هم چون بی تفاوتی روز افزون ایشون رو نسبت به زندگی و بچمون می دیدم و همچنین یک روز فوق العاده بد در سرکار داشتم به ایشون یک سیلی محکم زدم و ایشون رو از خونه انداختم بیرون و ایشون به مدت 5روز در خونه دوستشون بودن و من عذرخواهی کردم و ایشون پذیرفتن تا اینکه یک شب من در نیمه های شب بیدار شدم و ایشون رو سر لپتاپشون دیدم ایشون از دادن لپتاپ ممانعت کردن و من هم به زور از ایشون گرفتم و دیدم چت های طولانی با همون دوست پسر قبلیش داره من هم به طور معجزه آسایی خودم رو کنترل کردم و با ایشون صحبت کردم و ایشون گفت که فقط به طور اینترنتی بودهو ایشون به شدت ناراحت شد و اظهار پشیمانی کرد و قول داد تکرار نشه من هم یه مدت با ایشون سرد شدم ولی وقتی تقلا ایشون برای نزدیکی به من رو دیدم بخشیدمش ولی دیروز پیامی از همون آقا رو دیدم که آتیشم زد مثل اینکه ایشون با اون آقا در عیدی که من همراهشون نبودم ************ داشتن و عکس دوتایشونو که روی تخت با هم انداختو بودنو فرستاد من به همسرم نشون دادم و دوباره شروع به گری زاری من هم دیگه زدم سیم آخر و کلا وسایلشو جمع کردم انداختم بیرون و برا پدر مادرش و داداشاش تمام چتا و عکس رو فرستادم و خلاصه ایشون آبروش رفت و همین طور خودم. الان دارم به طلاق فکر می کنم ولی از یه طرف دوسش دارم و بخاطر بچمون ولی دیگه همش قیافه اون مرتیکه بی پدرمادر میاد جلو چشمم حتی دیگه وقتی سرشو رو شونم میزاره همش فک می کنم تو بغل یه نفر دیگه ای هم بوده ترو خدا کمکم کنید دارم دیوانه میشم
    سلام

    مطلب شما را خواندم عزیز و مناثر شدم از آنچه که خواندم ولی حتما شما و ایشون هر دو مقصر هستید!!!! ندیده و بدون شناخت کافی ازدواج کردید( آن دوستی با خواهر شما و..... هیچ رابطه ای و اصلی برای شناخت در مورد ازدواج نیست عزیز!)

    حالا هم با یک فرزند 3 ساله , زدن ایشون توسط شما , خیانت ایشون,برخورد غلط مجدد شما, رسوایی و علنی کردن ماجرا توسط شما!!!!!!!

    عزیز این ازدواج و رابطه شما در حقیقت تمام شده است و متاسفم .ولی این حقیقته و بهتر اینه که این موضوع را بپذیرید. و از درگیری و.... بیشتر بپرهیزید.

    از یک همکار مشاور حاذق ما کمک بگیرید جهت مشورت در مورد این که کمتر به فرزند خود و خود و دیگری آسیب بزنید.

    به امید به روزی برای شما

    سپاس
    دکتر
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  3. 2 کاربران زیر از شهرام2014 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2018
    شماره عضویت
    37988
    نوشته ها
    249
    تشکـر
    0
    تشکر شده 102 بار در 87 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : خیانت زن درنبود شوهر

    سلام دوست عزیز
    من بابت شرایط پیش اومده متأسفم.
    اصلا کاری ندارم ک چگونه آشنا شدید و اشتباه کردید و....
    من نظرمو میگم و نظر بنده الزاما ب معنی درست بودنش نیست.
    اگه من جای شما بودم بدون اینکه اذیتش کنم ی بلیط ایران واسش میگرفتمو بدون هیچ قید و شرطی طلاقش میدادم.با مدارکی (عکس و چت) ک شما در دست دارید براحتی میتونید طلاقش بدید.
    من بودم بدون شششششششششششککککککک طلاقش میدادم.

    تکلیف بچه رو هم دادگاه مشخص میکرد.
    ببخشید نظرمو خیلی تند بیان کردم.
    نمیگم ب اندازه شما ولی باور کنید منم بشدت از این اتفاق در زندگی شما عصبانی شدم.ی لحظه خودمو گذاشتم جای شما دیوونه شدم.

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38521
    نوشته ها
    16
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت زن درنبود شوهر

    نقل قول نوشته اصلی توسط شهرام2014 نمایش پست ها
    سلام

    مطلب شما را خواندم عزیز و مناثر شدم از آنچه که خواندم ولی حتما شما و ایشون هر دو مقصر هستید!!!! ندیده و بدون شناخت کافی ازدواج کردید( آن دوستی با خواهر شما و..... هیچ رابطه ای و اصلی برای شناخت در مورد ازدواج نیست عزیز!)

    حالا هم با یک فرزند 3 ساله , زدن ایشون توسط شما , خیانت ایشون,برخورد غلط مجدد شما, رسوایی و علنی کردن ماجرا توسط شما!!!!!!!

    عزیز این ازدواج و رابطه شما در حقیقت تمام شده است و متاسفم .ولی این حقیقته و بهتر اینه که این موضوع را بپذیرید. و از درگیری و.... بیشتر بپرهیزید.

    از یک همکار مشاور حاذق ما کمک بگیرید جهت مشورت در مورد این که کمتر به فرزند خود و خود و دیگری آسیب بزنید.

    به امید به روزی برای شما

    سپاس
    دکتر
    بسیار ممنون که وقتتون رو گذاشتید و مشکلمو خوندید راستش من بخدا مثل یک روانی شدم من تمام پل های پشت سرمو خراب کردم من توی فامیل و آشنایان نزدیک خانوادمون فرزند طلاق داشتیم و من روند نزولی اون ها رو در تمام زمینه ها با بزرگ شدنشون دیدم و به هیچ وجه دوست ندارم بچم مثل اونا شه از یه طرف حالم از همسرم به هم میخوره و بهش گفتم تو اون دنیا اولین نفری که یقتو میگره منم بخدا تو دوراهی موندم دلم می خواد همه اینا همش خواب بوده باشه.خواهرم زنگ زده می گه همش تو فامیل درباره شما پچ پچ میکنن از یه طرف بابام می گه انقدر بی عرضه ایی که نتونستی زنتو نگه داری همش میگم با خودم می گم اگه اون سال عید رفته بوده بودم الان وضعیت این نبود

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38521
    نوشته ها
    16
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت زن درنبود شوهر

    نقل قول نوشته اصلی توسط Sorena. نمایش پست ها
    سلام دوست عزیز
    من بابت شرایط پیش اومده متأسفم.
    اصلا کاری ندارم ک چگونه آشنا شدید و اشتباه کردید و....
    من نظرمو میگم و نظر بنده الزاما ب معنی درست بودنش نیست.
    اگه من جای شما بودم بدون اینکه اذیتش کنم ی بلیط ایران واسش میگرفتمو بدون هیچ قید و شرطی طلاقش میدادم.با مدارکی (عکس و چت) ک شما در دست دارید براحتی میتونید طلاقش بدید.
    من بودم بدون شششششششششششککککککک طلاقش میدادم.

    تکلیف بچه رو هم دادگاه مشخص میکرد.
    ببخشید نظرمو خیلی تند بیان کردم.
    نمیگم ب اندازه شما ولی باور کنید منم بشدت از این اتفاق در زندگی شما عصبانی شدم.ی لحظه خودمو گذاشتم جای شما دیوونه شدم.
    سلام بخدا نظر شما برام دلگرمیه چون میبینم واقعا بعضیا بدون تعصب حرف می زنن.من واقعا عصبانیم دلم می خواد تک تک استخونای جفتشون رو بشکنم ولی در عین حال با وجود نفرت و خشم من نسبت به همسرم از ایشون رفتارهایی رو مبینم که دلگرمم می کنه مثلا من حلقه ازدواجمو توی دریا بر اثر یه حادثه گم کردم امشب رفته بود حلقه جدید برام گرفته بود روش هم نوشته بود شروعی دوباره البته من بی تفاوت برخورد کردم ایشون هم سرخورده شد ولی ته دلم وسوسه می شم ببخشم اخه چون من قبلا به ایشون سیلی زدمو چند درصد شنوایی ایشون کم شد و باتوجه به شرایط این کشور که از خانوم ها یه شدت حمایت می شه ایشون می تونستن از من شکایت کنن ولی نکردن خب وقتی اینارو مبینم خوشحال میشم ولی کار ایشون به نظرم بدترین کاریه که یک زن میتونه در حقه مردش بکنه

  7. بالا | پست 6


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : خیانت زن درنبود شوهر

    نقل قول نوشته اصلی توسط saman afshar نمایش پست ها
    سلام بخدا نظر شما برام دلگرمیه چون میبینم واقعا بعضیا بدون تعصب حرف می زنن.من واقعا عصبانیم دلم می خواد تک تک استخونای جفتشون رو بشکنم ولی در عین حال با وجود نفرت و خشم من نسبت به همسرم از ایشون رفتارهایی رو مبینم که دلگرمم می کنه مثلا من حلقه ازدواجمو توی دریا بر اثر یه حادثه گم کردم امشب رفته بود حلقه جدید برام گرفته بود روش هم نوشته بود شروعی دوباره البته من بی تفاوت برخورد کردم ایشون هم سرخورده شد ولی ته دلم وسوسه می شم ببخشم اخه چون من قبلا به ایشون سیلی زدمو چند درصد شنوایی ایشون کم شد و باتوجه به شرایط این کشور که از خانوم ها یه شدت حمایت می شه ایشون می تونستن از من شکایت کنن ولی نکردن خب وقتی اینارو مبینم خوشحال میشم ولی کار ایشون به نظرم بدترین کاریه که یک زن میتونه در حقه مردش بکنه
    سلام

    بنظر میاد شما و همسرتون هیچ کنترلی روی احساساتتون ندارید، شما روی خشمتون کنترل ندارید و میزنید ایشون شنواییش ناقص میشه، همسرتونم نتونسته سایر امیالشو کنترل کنه.

    یه بار همسرتون شما رو بخشیده بنظرم بهتره شما هم یک بار ایشونو ببخشید و هردوتون به فکر بچتون باشید.

    بهتر بود عکس و چتها رو به کسی نشون نمیدادید چون با این کار وضعیتو بدتر کردید و این باز نشون میده به خشمتون کنترل ندارید.
    باید به کسی نشونشون نمیدادید و نگه میداشتید اگه کار به طلاق میکشید اونوقت به دادگاه میدادینش.

    برا طلاق دادن که هیچوقت دیر نمیشه، شما یه بار همسرتو ببخشید و امیدوار باشید دیگه همچین مشکلی پیش نیاد و البته اگه تونستین ببخشین دیگه حرفشو پیش نکشید و سرکوفت نزنید تا فراموش بشه.

  8. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29853
    نوشته ها
    160
    تشکـر
    50
    تشکر شده 64 بار در 53 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت زن درنبود شوهر

    نقل قول نوشته اصلی توسط saman afshar نمایش پست ها
    سلام خدمت همه ی دوستان ارجمند خیلی خوشحالم که می تونم دردودل کنم و راه حل بگیرم داستان زندگی من طولانیه به بزرگی خودتون ببخشید.
    من 30 سال دارم همسرم28سالشه 5ساله که ازدواج کردیم و یک پسر 3 ساله داریم من لیشانس مهندسی دریا دارم و ایشون فوق دیپلم حساب داری ایشون دوست خواهرم بودن و برای درس خوندن به خونه ما میومدن من هم چون 2سال از خواهرم بزرگتر بودم بهشون کمک می کردم برای درسا و این جلسات بهد از یه مدت شکله دیگه ایی به خودش گرفت و من از ایشون خوشم امد اما چون هنوز دانشجو بودم و کار نداشتم و همچنین خونه منصرف شدم.من تحصیلاتمو تموم کردم و یه کار در جنوب پیدا کردم ولی بعد از یه مدت یه شانس در خونمو زد و من یه کار در خارج از کشور گیرآوردم که حقوق و مزایای عالی داشت من به خارج از کشور رفتم و مشغول به کار شدم بعد از یک سال من برای عروسی خواهرم به ایرن اومدم و ایشون رو در همون جا دیدم ایشون به من ابراز علاقه شدید کردن ومن هم خوشم اومد ولی به ایشون نگقتم و رفتم در دانشگاه و محلشون تحقیق کردم که ببینم با کسی هستن یا نه و فهمیدم که فقط بایک پسر بوده و اون هم ایشون رو پیچونده و دیگه هیچ حس و حتی فکری بینشون نیست من با ایشون نامزد کردم کردم و من همچنان در خارج از کشور بودم و به ایران رفت و آمد داشتم تا اینکه من به ایشون پیشنهاد رفتن از ایرانو دادم اول ایشون مخالفت کرد ولی من چون ایشون رو دوست داشتم و هم کارمو اصرار کردم و ایشون شروع کرد به بهانه گیری که زبون کشور سخته و تنهام من ایشون رو به طور آزمایشی بردم در فرانسه و ایشون خوشش اومد و ما موندگار شدیم.من یکی از دوستانم برای ایشون در یک فروشگاه زنجیره ای کار پیدا کردن و ایشون وظیفه رسیدگی به حساب های اوجا رو داشتن تا اینکه ما بچه دار شدیم انگار رنگ تازه ای به بوم نقاشی زندگیمون خورد فوق العاده خوشحال بودیم بعد از یه مدت بهانه گیری ایشون شروع شد و شکاک به من شدن و من چون می دونستم به دلیل افسردگی بهد از زایمان هستش سعی کردم درکشون کنم و به شکشون دامن نزنم و حتی همه ی دوستانمو کات کردم به خاطر ایشون. من به دلیل کارم در سال به طور میانگین 3ماه روی آب هستم البته نه به صورت یک جا بلکه به این طور که مثلا در ماه یک هفته سفر دریایی دارم تا اینکه عید سال پیش به دلیل حجم کار بسیار بالا نتونستم به ایران بیام و ایشون تنها رفتن.وقتی برگشتن خلق و خوی ایشون فوق العاده عوض شده بود و سر هرموضوع الکی دعوا راه می انداختن و حتی کارشونو ول کردن به بچمون کم رسدگی می کردن و همش می گفتن تو زندگی منو خراب کردی تا اینکه یک روز ایشون به اصطلاح خودشون یادش رفته بود بچمونو از مهد کودک ورداره و به من زنگ زدن که برم دنبال بچه من هم چون بی تفاوتی روز افزون ایشون رو نسبت به زندگی و بچمون می دیدم و همچنین یک روز فوق العاده بد در سرکار داشتم به ایشون یک سیلی محکم زدم و ایشون رو از خونه انداختم بیرون و ایشون به مدت 5روز در خونه دوستشون بودن و من عذرخواهی کردم و ایشون پذیرفتن تا اینکه یک شب من در نیمه های شب بیدار شدم و ایشون رو سر لپتاپشون دیدم ایشون از دادن لپتاپ ممانعت کردن و من هم به زور از ایشون گرفتم و دیدم چت های طولانی با همون دوست پسر قبلیش داره من هم به طور معجزه آسایی خودم رو کنترل کردم و با ایشون صحبت کردم و ایشون گفت که فقط به طور اینترنتی بودهو ایشون به شدت ناراحت شد و اظهار پشیمانی کرد و قول داد تکرار نشه من هم یه مدت با ایشون سرد شدم ولی وقتی تقلا ایشون برای نزدیکی به من رو دیدم بخشیدمش ولی دیروز پیامی از همون آقا رو دیدم که آتیشم زد مثل اینکه ایشون با اون آقا در عیدی که من همراهشون نبودم ************ داشتن و عکس دوتایشونو که روی تخت با هم انداختو بودنو فرستاد من به همسرم نشون دادم و دوباره شروع به گری زاری من هم دیگه زدم سیم آخر و کلا وسایلشو جمع کردم انداختم بیرون و برا پدر مادرش و داداشاش تمام چتا و عکس رو فرستادم و خلاصه ایشون آبروش رفت و همین طور خودم. الان دارم به طلاق فکر می کنم ولی از یه طرف دوسش دارم و بخاطر بچمون ولی دیگه همش قیافه اون مرتیکه بی پدرمادر میاد جلو چشمم حتی دیگه وقتی سرشو رو شونم میزاره همش فک می کنم تو بغل یه نفر دیگه ای هم بوده ترو خدا کمکم کنید دارم دیوانه میشم
    با درود

    متاسفانه شما پس از انجام دادن همه کارها و آبروریزی و ...
    تازه راهنمایی می خواهید
    اول اینکه برای نیاوردن بچه از مهدکودک کسی را کتک نمی زنند
    دوم اینکه به نظر می رسد که این خانم علاقه آنچنانی به شما نداشته و ندارد. با این کارهایی هم که شما و ایشان انجام دادید احتمالا از شما متنفر هست و شما هم از او

    چون مادرم شهروند فرانسه است و فرانسه بودم تا حدودی آشنایی دارم با این کشور
    اینکه همسرتان شکایت نکرده نشانه خوبی است گرچه در اروپا مانند آمریکا نیست که شما را خیلی به دردسر بیندازد. ولی باز هم آدم خوبی بوده
    حالا یا به شما علاقه ندارد یا نیاز جنسی بالا دارد و شاید تنوع طلب باشد به هر حال این کارش در آینده هم می تواند تکرار شود

    ولی در مورد بچه ، اگر آنجا به دنیا آمده و می تواند در فرانسه بماند نگران طلاق نباشید. چون فرانسه بهشتی است برای کودکان و نوجوانان و تا چند سال دیگر اصلا نیازی به پدر و مادر احساس نخواهد کرد
    اگر خیلی نگران هستید می توانید دو آپارتمان جدا بگیرید نزدیک هم یا در یک مجتمع که کمبود محبت هم نداشته باشد
    البته نمی دانم چه شهری هستید چون شهرهای توریستی مانند پاریس و لیون که اجاره بالاست مگر حومه شهر یا شهرهای کوچک
    ویرایش توسط خرد : 05-29-2018 در ساعت 03:18 AM

  9. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38521
    نوشته ها
    16
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت زن درنبود شوهر

    نقل قول نوشته اصلی توسط خرد نمایش پست ها
    با درود

    متاسفانه شما پس از انجام دادن همه کارها و آبروریزی و ...
    تازه راهنمایی می خواهید
    اول اینکه برای نیاوردن بچه از مهدکودک کسی را کتک نمی زنند
    دوم اینکه به نظر می رسد که این خانم علاقه آنچنانی به شما نداشته و ندارد. با این کارهایی هم که شما و ایشان انجام دادید احتمالا از شما متنفر هست و شما هم از او

    چون مادرم شهروند فرانسه است و فرانسه بودم تا حدودی آشنایی دارم با این کشور
    اینکه همسرتان شکایت نکرده نشانه خوبی است گرچه در اروپا مانند آمریکا نیست که شما را خیلی به دردسر بیندازد. ولی باز هم آدم خوبی بوده
    حالا یا به شما علاقه ندارد یا نیاز جنسی بالا دارد و شاید تنوع طلب باشد به هر حال این کارش در آینده هم می تواند تکرار شود

    ولی در مورد بچه ، اگر آنجا به دنیا آمده و می تواند در فرانسه بماند نگران طلاق نباشید. چون فرانسه بهشتی است برای کودکان و نوجوانان و تا چند سال دیگر اصلا نیازی به پدر و مادر احساس نخواهد کرد
    اگر خیلی نگران هستید می توانید دو آپارتمان جدا بگیرید نزدیک هم یا در یک مجتمع که کمبود محبت هم نداشته باشد
    البته نمی دانم چه شهری هستید چون شهرهای توریستی مانند پاریس و لیون که اجاره بالاست مگر حومه شهر یا شهرهای کوچک

    سلام متشکرم که رهنمایی کردین.متاسفانه در موضوع کتک زدن خودم هم مقصرم و درواقع اون روز به دلیل مشغله کاری زیاد و بی توجهی به پسرم من از کوره در رفتم چون از روزهای قبل ایشون فوق العاده بی مسعولیت بودن و شاید بیشتر کارهای خونه رو من انجام می دادم ولی ایشون منو بخشیدن چون در اون زمان واقعا شکایتشون می تونست واقعا دردسر باشه درمورد طبع جنسی هردو گرم هستیم و تاقبل از این ماجراها ایشون و من فوق العاده راضی بودیم دلیل کار ایشون به گفته خودش بازگشت به گذشته ها و حس های قدیمیش نسبت به اون بوده و واقعا پشیمونه.بچم هم در اینجا بدنیا آمده درسته تا اواسط نوجوانی مشکلی نداره ولی بعد از اون تازه مشکلاتش شروع می شه و باتوجه به کار دور از عقل و منطق من که موضوع علنی کردم می ترسم درآینده بفهمه و نظرش درباره من و به خصوص مادرش عوض بشه. ما به دلیل شغل من در شهر marseille هستیم

  10. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2018
    شماره عضویت
    37988
    نوشته ها
    249
    تشکـر
    0
    تشکر شده 102 بار در 87 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : خیانت زن درنبود شوهر

    ببین سامان جان
    از قدیم گفتن در دروازه رو میشه بست ولی در دهن مردم رو نمیشه بست.ب حرف پدرتونم (ک گفته نتونستی زنتو نگه داری) خیلی توجه نکنید.یک زن وقتی بخواد خیانت کنه اگه همه مردان دنیا جمع بشن نمیتونن جلوشو بگیرن.زن باید ذاتش پاک باشه.مطمئن باش اگه تو هم عید میومدی ایران بازم اون خیانتشو میکرد.
    در مورد بخشش هم باید بگم اگه آدم بتونه ببخشه ک خیلی خوبه،هر کسی ممکنه خطا کنه.
    خیانت حتی در همون کشورای غربی ک ب خیلی مسائل پایبند نیستن ی امر زشت تلقی میشه و تا جایی ک من میدونم بسیار مورد نکوهش قرار میگیره.
    منم فقط نظر خودم رو گفتم...اگه من جای شما بودم با توجه ب فرهنگ و مذهب خودم بدون اینکه ذره ای دست رو همسرم بلند کنم قطعا همون کاری رو میکردم ک قبلا گفتم.

  11. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38521
    نوشته ها
    16
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت زن درنبود شوهر

    نقل قول نوشته اصلی توسط تجربه نمایش پست ها
    سلام

    بنظر میاد شما و همسرتون هیچ کنترلی روی احساساتتون ندارید، شما روی خشمتون کنترل ندارید و میزنید ایشون شنواییش ناقص میشه، همسرتونم نتونسته سایر امیالشو کنترل کنه.

    یه بار همسرتون شما رو بخشیده بنظرم بهتره شما هم یک بار ایشونو ببخشید و هردوتون به فکر بچتون باشید.

    بهتر بود عکس و چتها رو به کسی نشون نمیدادید چون با این کار وضعیتو بدتر کردید و این باز نشون میده به خشمتون کنترل ندارید.
    باید به کسی نشونشون نمیدادید و نگه میداشتید اگه کار به طلاق میکشید اونوقت به دادگاه میدادینش.

    برا طلاق دادن که هیچوقت دیر نمیشه، شما یه بار همسرتو ببخشید و امیدوار باشید دیگه همچین مشکلی پیش نیاد و البته اگه تونستین ببخشین دیگه حرفشو پیش نکشید و سرکوفت نزنید تا فراموش بشه.

    سلام سپاسگزارم که راهنمایی کردین.من ذاتا آدم آرومی هستیم ولی در موقوع عصبانیت درسته کنترلم کمه و ایشون هم از نظر جنسی روی خودش کنترل داره قفط میگه احساس کردم به گذشته مجردی برگشتم و خب التماس بخششو می کنه چه کلامی چه رفتاری البته ایشون واقعا در این جا کمک کردن برای ساختن زندگیمون ولی می دونین که این مشکلی نیست که همه بتونن راحت ندید بگیرنش خداشاهده صبح تا شب خودمو با اون بی پدر که مقایسه می کنم هیچی چه از لحاظ ظاهری چه رفتاری چه اقتصادی هیچجوره کم ندارم واقعا نمی دونم دیگه چی کار کنم

  12. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38382
    نوشته ها
    207
    تشکـر
    79
    تشکر شده 62 بار در 50 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت زن درنبود شوهر

    من میگم حالا که خانمتو دوست دالی اونم پشیمونه زندگیتون رو دوباره شروع کنین
    به جاش برا اینکه خالی بشی از اون مرتیکه بی پدر مادر جاکش حرومزاده شکایت کن ، وکیل بگیری از داخل ایران به راحتی میتونی پیگیری کنی عکس و مدرک هم که داری به راحتی میتونی بکشونیش و پدرشو در بیاری
    وقتی این کارا رو کردی تک تکش رو با خانومت در میون بزار ببین عکس العملش چیه
    اگه چیزی نگفت که هیچی
    اما اگه برا اون ناراحت شد که براش شکایت شده و این حرفا هلکوپتری طلاقش بده

  13. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38521
    نوشته ها
    16
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت زن درنبود شوهر

    نقل قول نوشته اصلی توسط Sorena. نمایش پست ها
    ببین سامان جان
    از قدیم گفتن در دروازه رو میشه بست ولی در دهن مردم رو نمیشه بست.ب حرف پدرتونم (ک گفته نتونستی زنتو نگه داری) خیلی توجه نکنید.یک زن وقتی بخواد خیانت کنه اگه همه مردان دنیا جمع بشن نمیتونن جلوشو بگیرن.زن باید ذاتش پاک باشه.مطمئن باش اگه تو هم عید میومدی ایران بازم اون خیانتشو میکرد.
    در مورد بخشش هم باید بگم اگه آدم بتونه ببخشه ک خیلی خوبه،هر کسی ممکنه خطا کنه.
    خیانت حتی در همون کشورای غربی ک ب خیلی مسائل پایبند نیستن ی امر زشت تلقی میشه و تا جایی ک من میدونم بسیار مورد نکوهش قرار میگیره.
    منم فقط نظر خودم رو گفتم...اگه من جای شما بودم با توجه ب فرهنگ و مذهب خودم بدون اینکه ذره ای دست رو همسرم بلند کنم قطعا همون کاری رو میکردم ک قبلا گفتم.

    سلام ممنونم که کمک و راهنمایی میکنید.خداشاهده اینجا خیلی مورد نکوهش و سرزنشه حتی من در محل کارم یکی از همکارانم خانمش قبلا توی استریپ کلاب کار میکرده ولی می گه از وقتی ازدواج کردیم یه بار خطا نکرده از یه طرف همسر من که موقوع تحقیق برای ازدواج همه سرش قسم می خوردن این جوری والا دیگه مغزم نمی کشه

  14. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38521
    نوشته ها
    16
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت زن درنبود شوهر

    نقل قول نوشته اصلی توسط Tarah4 نمایش پست ها
    من میگم حالا که خانمتو دوست دالی اونم پشیمونه زندگیتون رو دوباره شروع کنین
    به جاش برا اینکه خالی بشی از اون مرتیکه بی پدر مادر جاکش حرومزاده شکایت کن ، وکیل بگیری از داخل ایران به راحتی میتونی پیگیری کنی عکس و مدرک هم که داری به راحتی میتونی بکشونیش و پدرشو در بیاری
    وقتی این کارا رو کردی تک تکش رو با خانومت در میون بزار ببین عکس العملش چیه
    اگه چیزی نگفت که هیچی
    اما اگه برا اون ناراحت شد که براش شکایت شده و این حرفا هلکوپتری طلاقش بده

    سلام منمونم بابت راهنمایتون.یک سوال داشتم اگه پیگیری کنم ممکنه همسرم هم مجرم باشه؟

  15. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2018
    شماره عضویت
    37988
    نوشته ها
    249
    تشکـر
    0
    تشکر شده 102 بار در 87 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : خیانت زن درنبود شوهر

    نقل قول نوشته اصلی توسط saman afshar نمایش پست ها
    سلام منمونم بابت راهنمایتون.یک سوال داشتم اگه پیگیری کنم ممکنه همسرم هم مجرم باشه؟
    من فکر میکنم مجرم شناخته بشه مگه اینکه اثبات کنه ک اون پسر ب زور وادارش کرده ب برقراری رابطه ک ب نظر میرسه غیرممکنه.
    من در این رابطه از ی وکیل میپرسم و بهت خبر میدم.

  16. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38521
    نوشته ها
    16
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت زن درنبود شوهر

    نقل قول نوشته اصلی توسط Sorena. نمایش پست ها
    من فکر میکنم مجرم شناخته بشه مگه اینکه اثبات کنه ک اون پسر ب زور وادارش کرده ب برقراری رابطه ک ب نظر میرسه غیرممکنه.
    من در این رابطه از ی وکیل میپرسم و بهت خبر میدم.

    خدا خیرت بده واقعا متشکرم اگه ممکنه شماره وکیل رو بدی من باهشون صحبت کنم خیلی ممنون میشم

  17. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2018
    شماره عضویت
    37988
    نوشته ها
    249
    تشکـر
    0
    تشکر شده 102 بار در 87 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : خیانت زن درنبود شوهر

    نقل قول نوشته اصلی توسط saman afshar نمایش پست ها
    خدا خیرت بده واقعا متشکرم اگه ممکنه شماره وکیل رو بدی من باهشون صحبت کنم خیلی ممنون میشم
    خواهش میکنم.
    ی ایمیل ب من بزن.
    sorenasorena2014@gmail.com

  18. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    شماره عضویت
    36965
    نوشته ها
    484
    تشکـر
    150
    تشکر شده 435 بار در 240 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : خیانت زن درنبود شوهر

    نقل قول نوشته اصلی توسط saman afshar نمایش پست ها
    خدا خیرت بده واقعا متشکرم اگه ممکنه شماره وکیل رو بدی من باهشون صحبت کنم خیلی ممنون میشم
    سلام دوست عزیز
    باید بگم اشتباهاتتون متاسفانه توی این رابطه زیاد بوده.
    بنده قصد سرزنش ندارم. ولی چند مورد میمونه که شما باید با خودتون حلش کنید:
    1. یا می تونید ببخشیدشون که کاملا گذشته رو فراموش میکنید و از اول شروع میکنید.
    در این صورت حق بدبین شدن ندارید و نمیتونید مدام ایشون رو متهم کنید و یا کار اشتباهشونو به رخشون بکشید. یا خودتون رو مقایسه کنید. چون در این صورت فرزندتون اسیب خیلی خیلی زیادی خواهند دید.
    باید بگم علی رغم تصورات عمومی، ولی فرزندان طلاق خیلی بهتر از فرزندان خانواده متشنج بزرگ میشن و اینده بهتری خواهند داشت. بالاخص که شما اونجایید و اصلا نگران فرزندتون لازم نیست باشید.
    و اینکه باید اعلام کنم که با این حجم از تحصیلات واقعا حرکاتتون بد بوده و ابروی خانم رو توی کل فامیلشون بردید و ایشون بعد از شما هم واقعا زندگی سختی خواهند داشت بخصوص که فکر میکنم خانواده ایشون هم از این حرکت بسیار دلخور و دل شکسته هستند. پس برای شروع دوباره باید یک مدتی با فامیل قطع رابطه کنید. چون حرف های فامیل احتمالا شمارو بدتر اذیت خواهد کرد و حتی اگر بخوایید فراموشش کنید هم اون ها نخواهند گذاشت. و با حرف هاشونو به بدتر شدن ماجرا کمک میکنند.
    2. یا نمیتونید قبول کنید و همین جا همه ماجرا رو تموم میکنید. طلاق توی اروپا امر نمیگم معمولی هست ولی عجیب هم نیست و بچه ها اون جا خیلی راحت تر هضمش خواهند کرد.
    و این رابطه رو کامل چال کنید و در صورت طلاق هم به کل خانواده هشدار محکم بدید که هیچکس حق نخواهد داشت در این مورد حرفی بزنه که واقعا به روحیه فرزندتون لطمه خواهد خورد.
    در اخر اینکه در صورت تصمیم به هرگونه عملی لطفا و لطفا و لطفا دیگه بدون فکر کاری نکنید و حتما با یک مشاور خوب شروع به مشورت کنید.
    در ضمن شکایت از طرف هم با توجه به قوانین ایران خیلی روش حسابی باز نکنید و اینجوری ابروتون خیلی بیش از پیش خواهد رفت. چون بازی که شروع شده دو طرفه بوده و ممکنه که طرف مقابل هم سند و مدرک های زیادی داشته باشند که این وسط فقط پسرتون لطمه بیشتری خواهد دید.
    موفق باشید.

  19. کاربران زیر از ghm بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  20. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : خیانت زن درنبود شوهر

    نقل قول نوشته اصلی توسط saman afshar نمایش پست ها
    بسیار ممنون که وقتتون رو گذاشتید و مشکلمو خوندید راستش من بخدا مثل یک روانی شدم من تمام پل های پشت سرمو خراب کردم من توی فامیل و آشنایان نزدیک خانوادمون فرزند طلاق داشتیم و من روند نزولی اون ها رو در تمام زمینه ها با بزرگ شدنشون دیدم و به هیچ وجه دوست ندارم بچم مثل اونا شه از یه طرف حالم از همسرم به هم میخوره و بهش گفتم تو اون دنیا اولین نفری که یقتو میگره منم بخدا تو دوراهی موندم دلم می خواد همه اینا همش خواب بوده باشه.خواهرم زنگ زده می گه همش تو فامیل درباره شما پچ پچ میکنن از یه طرف بابام می گه انقدر بی عرضه ایی که نتونستی زنتو نگه داری همش میگم با خودم می گم اگه اون سال عید رفته بوده بودم الان وضعیت این نبود
    ببینید عزیز,گذشته در گذشته و حتما غلطه که توش گیر کنیم,چون برایش نمیشه کاری کرد. پس بهتره متوجه حال و آینده باشیم با توجه به تجربیات گذشته.

    در ضمن درسته طلاق خوب نیست و برای همه مضره ولی حتما فرزند یا فرزندان در خانواده های پرتنش و دعوا و.... بیشتر از بچه های طلاق آسیب میبینند!؟!

    موفق باشید

    سپاس
    دکتر
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  21. کاربران زیر از شهرام2014 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  22. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38521
    نوشته ها
    16
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت زن درنبود شوهر

    نقل قول نوشته اصلی توسط ghm نمایش پست ها
    سلام دوست عزیز
    باید بگم اشتباهاتتون متاسفانه توی این رابطه زیاد بوده.
    بنده قصد سرزنش ندارم. ولی چند مورد میمونه که شما باید با خودتون حلش کنید:
    1. یا می تونید ببخشیدشون که کاملا گذشته رو فراموش میکنید و از اول شروع میکنید.
    در این صورت حق بدبین شدن ندارید و نمیتونید مدام ایشون رو متهم کنید و یا کار اشتباهشونو به رخشون بکشید. یا خودتون رو مقایسه کنید. چون در این صورت فرزندتون اسیب خیلی خیلی زیادی خواهند دید.
    باید بگم علی رغم تصورات عمومی، ولی فرزندان طلاق خیلی بهتر از فرزندان خانواده متشنج بزرگ میشن و اینده بهتری خواهند داشت. بالاخص که شما اونجایید و اصلا نگران فرزندتون لازم نیست باشید.
    و اینکه باید اعلام کنم که با این حجم از تحصیلات واقعا حرکاتتون بد بوده و ابروی خانم رو توی کل فامیلشون بردید و ایشون بعد از شما هم واقعا زندگی سختی خواهند داشت بخصوص که فکر میکنم خانواده ایشون هم از این حرکت بسیار دلخور و دل شکسته هستند. پس برای شروع دوباره باید یک مدتی با فامیل قطع رابطه کنید. چون حرف های فامیل احتمالا شمارو بدتر اذیت خواهد کرد و حتی اگر بخوایید فراموشش کنید هم اون ها نخواهند گذاشت. و با حرف هاشونو به بدتر شدن ماجرا کمک میکنند.
    2. یا نمیتونید قبول کنید و همین جا همه ماجرا رو تموم میکنید. طلاق توی اروپا امر نمیگم معمولی هست ولی عجیب هم نیست و بچه ها اون جا خیلی راحت تر هضمش خواهند کرد.
    و این رابطه رو کامل چال کنید و در صورت طلاق هم به کل خانواده هشدار محکم بدید که هیچکس حق نخواهد داشت در این مورد حرفی بزنه که واقعا به روحیه فرزندتون لطمه خواهد خورد.
    در اخر اینکه در صورت تصمیم به هرگونه عملی لطفا و لطفا و لطفا دیگه بدون فکر کاری نکنید و حتما با یک مشاور خوب شروع به مشورت کنید.
    در ضمن شکایت از طرف هم با توجه به قوانین ایران خیلی روش حسابی باز نکنید و اینجوری ابروتون خیلی بیش از پیش خواهد رفت. چون بازی که شروع شده دو طرفه بوده و ممکنه که طرف مقابل هم سند و مدرک های زیادی داشته باشند که این وسط فقط پسرتون لطمه بیشتری خواهد دید.
    موفق باشید.


    سلام بسیار متشکرم از راهنمایتون.من وقتی این موضوع رو فهمیدم که اول مربوط میشه به چت های خانوم کاملا منطقی رفتار کردم و سعی کردم خلا های ایشون رو پر کنم ولی وقتی فهمیدم این رابطه بیشتر از ایناست واقعا جوش آوردم و دیگه خودم نبودم و امیدوارم تو زندگی هیچ مرد و زنی این اتفاق نیفته دلیل ارسال عکس و چت ها علاوه بر عصبانیت و حماقت محض این بود که خانواده همسرم به شدت به من شکاک بودن به خصوص مادر و برادراشون و حتی من بعد از زایمان همسرم مادر و خواهر و برادرشون رو دعوت کردم این جا که خانومم روحیه بگیره بعد از آمدنشون برادر ایشون تا دو روز همراه من می آمد سرکار بنده تا ببینه چه خبره ولی من همش به خاطر همسرم همه ی این بی احترامی هارو تحمل کردم ولی وقتی فهمیدم این جوریه طی یک رفتاربچگانه قصد تلافی داشتم و می خواستم بگم مشکل از خودتونه.برا بچم هم می دونم بچه های طلاق فهمیده و عاقل تر بعضی هاشون بار میان ولی آسیب هی روحی شون جبران ناپذیره من حتی دیشب به همسرم گفتم که نماد قداست و پاکی یه بچه مادرشه و باتوجه به این که بچم پسره گفتم اولین زنی رو که میشناسه تو هستی حالا فکر کن بزرگ بشه و از کثافت کاریت باخبر آیا دیگه می تونه به کسی اعتماد کنه آیا بدبینیش جبران میشه؟

  23. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38521
    نوشته ها
    16
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت زن درنبود شوهر

    نقل قول نوشته اصلی توسط شهرام2014 نمایش پست ها
    ببینید عزیز,گذشته در گذشته و حتما غلطه که توش گیر کنیم,چون برایش نمیشه کاری کرد. پس بهتره متوجه حال و آینده باشیم با توجه به تجربیات گذشته.

    در ضمن درسته طلاق خوب نیست و برای همه مضره ولی حتما فرزند یا فرزندان در خانواده های پرتنش و دعوا و.... بیشتر از بچه های طلاق آسیب میبینند!؟!

    موفق باشید

    سپاس
    دکتر
    بله حرف شما کاملا درسته و تمام تلاش من شاد کردن فضا و گرم کردن جو سرده خونه است ولی خودم از لحاظ روحی وضعیتم خوب نیست

  24. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    شماره عضویت
    36965
    نوشته ها
    484
    تشکـر
    150
    تشکر شده 435 بار در 240 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : خیانت زن درنبود شوهر

    نقل قول نوشته اصلی توسط saman afshar نمایش پست ها
    سلام بسیار متشکرم از راهنمایتون.من وقتی این موضوع رو فهمیدم که اول مربوط میشه به چت های خانوم کاملا منطقی رفتار کردم و سعی کردم خلا های ایشون رو پر کنم ولی وقتی فهمیدم این رابطه بیشتر از ایناست واقعا جوش آوردم و دیگه خودم نبودم و امیدوارم تو زندگی هیچ مرد و زنی این اتفاق نیفته دلیل ارسال عکس و چت ها علاوه بر عصبانیت و حماقت محض این بود که خانواده همسرم به شدت به من شکاک بودن به خصوص مادر و برادراشون و حتی من بعد از زایمان همسرم مادر و خواهر و برادرشون رو دعوت کردم این جا که خانومم روحیه بگیره بعد از آمدنشون برادر ایشون تا دو روز همراه من می آمد سرکار بنده تا ببینه چه خبره ولی من همش به خاطر همسرم همه ی این بی احترامی هارو تحمل کردم ولی وقتی فهمیدم این جوریه طی یک رفتاربچگانه قصد تلافی داشتم و می خواستم بگم مشکل از خودتونه.برا بچم هم می دونم بچه های طلاق فهمیده و عاقل تر بعضی هاشون بار میان ولی آسیب هی روحی شون جبران ناپذیره من حتی دیشب به همسرم گفتم که نماد قداست و پاکی یه بچه مادرشه و باتوجه به این که بچم پسره گفتم اولین زنی رو که میشناسه تو هستی حالا فکر کن بزرگ بشه و از کثافت کاریت باخبر آیا دیگه می تونه به کسی اعتماد کنه آیا بدبینیش جبران میشه؟
    ببینید این برخوردهای شما نشون میده که نمیتونید فراموش کنید و قصد فراموش کردن هم ندارید. پس میتونید یک کاری انجام بدید قبل از طلاق حدودا یک ماه زندگی هاتونو از هم جدا کنید و بدون تماس و برخوردی زندگی کنید. کمی دوری باعث میشه دوطرفتون بتونید فکر کنید و بدون عصبانیت و یاداوری تصمیم بگیرید.
    بعد از اون دیگه اگر هنوز تصمیم به طلاق داشتید این کار رو انجام بدید.
    به جمله بندی هاتونو دقت کنید:
    بی پدر مادر، کثافت کاری و ...
    اینا همه نشانه عدم پذیرش هستش. سعی نکنید نقش سوپرهیرو بازی کنید. وضعیت روحی پدر و مادر در خانواده خیلی مهم هستش. از یک پدر عصبی و یک مادر بی اعتماد به نفس و خاطی چه فرزندی به بار خواهد اومد؟
    طلاق گرچه همه جا واقعا روی زشتی داره و به نظر خیلی دردناک میاد ولی گاهی یک زندگی بد بدتر از یک طلاق هستش.

  25. بالا | پست 22

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38521
    نوشته ها
    16
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت زن درنبود شوهر

    نقل قول نوشته اصلی توسط ghm نمایش پست ها
    ببینید این برخوردهای شما نشون میده که نمیتونید فراموش کنید و قصد فراموش کردن هم ندارید. پس میتونید یک کاری انجام بدید قبل از طلاق حدودا یک ماه زندگی هاتونو از هم جدا کنید و بدون تماس و برخوردی زندگی کنید. کمی دوری باعث میشه دوطرفتون بتونید فکر کنید و بدون عصبانیت و یاداوری تصمیم بگیرید.
    بعد از اون دیگه اگر هنوز تصمیم به طلاق داشتید این کار رو انجام بدید.
    به جمله بندی هاتونو دقت کنید:
    بی پدر مادر، کثافت کاری و ...
    اینا همه نشانه عدم پذیرش هستش. سعی نکنید نقش سوپرهیرو بازی کنید. وضعیت روحی پدر و مادر در خانواده خیلی مهم هستش. از یک پدر عصبی و یک مادر بی اعتماد به نفس و خاطی چه فرزندی به بار خواهد اومد؟
    طلاق گرچه همه جا واقعا روی زشتی داره و به نظر خیلی دردناک میاد ولی گاهی یک زندگی بد بدتر از یک طلاق هستش.
    بله عرایضتون رو متوجهم که خانواده پر تنش چه اثرات ویرانگری داره ولی قصد من تماما فراموش کردن و البته عیب یابی این اشتباست من همسرم رو هنوز هم دوسش دارم ولی دلیل اصلی من برای طلاق ترس از تکرار این موضوع هست و می خواستم بپرسم اگر ما برای یه مدت از هم دورباشیم البته ایشون ایران باشه بهتره یا همین جا؟

  26. بالا | پست 23

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    شماره عضویت
    36965
    نوشته ها
    484
    تشکـر
    150
    تشکر شده 435 بار در 240 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : خیانت زن درنبود شوهر

    نقل قول نوشته اصلی توسط saman afshar نمایش پست ها
    بله عرایضتون رو متوجهم که خانواده پر تنش چه اثرات ویرانگری داره ولی قصد من تماما فراموش کردن و البته عیب یابی این اشتباست من همسرم رو هنوز هم دوسش دارم ولی دلیل اصلی من برای طلاق ترس از تکرار این موضوع هست و می خواستم بپرسم اگر ما برای یه مدت از هم دورباشیم البته ایشون ایران باشه بهتره یا همین جا؟
    بهتره همین جا باشند.
    رفتنشون به ایران ممکنه باعث به وجود امدن هزار مشکل بشه. و اونجا خانواده ها خیلی راحت وارد ماجرا میشن و شما هم حضور ندارید و نمیدونید قراره چه اتفاقی بیافته ماجرای شما قطعا پیچیده تر و حیثیتی تر خواهد شد.
    کاری که شما باید بکنید نباید در حال حاضر نقش ادم هایی رو بازی کنید که انگار براشون اتفاقی نیافته و احساساتتونو نادیده بگیرید.
    ایا امکان مراجعه به روانشناس دارید توی فرانسه؟
    زبان فرانستون انقدر قوی هست که بتونید کلیه احساسات قلبی تونو برای روانشناس توضیح بدید؟چون اخرش توضیح احساسات به زبان مادری خیلی راحت تر خواهد بود.

  27. بالا | پست 24

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38521
    نوشته ها
    16
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت زن درنبود شوهر

    نقل قول نوشته اصلی توسط ghm نمایش پست ها
    بهتره همین جا باشند.
    رفتنشون به ایران ممکنه باعث به وجود امدن هزار مشکل بشه. و اونجا خانواده ها خیلی راحت وارد ماجرا میشن و شما هم حضور ندارید و نمیدونید قراره چه اتفاقی بیافته ماجرای شما قطعا پیچیده تر و حیثیتی تر خواهد شد.
    کاری که شما باید بکنید نباید در حال حاضر نقش ادم هایی رو بازی کنید که انگار براشون اتفاقی نیافته و احساساتتونو نادیده بگیرید.
    ایا امکان مراجعه به روانشناس دارید توی فرانسه؟
    زبان فرانستون انقدر قوی هست که بتونید کلیه احساسات قلبی تونو برای روانشناس توضیح بدید؟چون اخرش توضیح احساسات به زبان مادری خیلی راحت تر خواهد بود.
    بله زبان فرانسه من کامل هست ولی ایشون زبانش مشکل داره یعنی روزمره مشکلی نداره ولی برای صحبت های طولانی و پیچیده نه.دسترسی هم به مشاوره هست باهشون مطرح کردم فعلا جوابی ندادن.
    برای دوری از هم طبق گفته شما توی این دوربودن حتما باید از نزدیک تماس داشته باشیم منظورم توی یک شهرباشیم یا نه ؟چون من می تونم چندتا ماموریت دریایی طولانی مدت بگیرم این طوری هم از هم دور هستیم هم من به کارام میرسم یا اگه به ایشون بگم ممکنه دلخور بشن و بگن همش به فکر کاره و به زندگی اهمیت نمی ده

  28. بالا | پست 25

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    شماره عضویت
    36965
    نوشته ها
    484
    تشکـر
    150
    تشکر شده 435 بار در 240 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : خیانت زن درنبود شوهر

    نقل قول نوشته اصلی توسط saman afshar نمایش پست ها
    بله زبان فرانسه من کامل هست ولی ایشون زبانش مشکل داره یعنی روزمره مشکلی نداره ولی برای صحبت های طولانی و پیچیده نه.دسترسی هم به مشاوره هست باهشون مطرح کردم فعلا جوابی ندادن.
    برای دوری از هم طبق گفته شما توی این دوربودن حتما باید از نزدیک تماس داشته باشیم منظورم توی یک شهرباشیم یا نه ؟چون من می تونم چندتا ماموریت دریایی طولانی مدت بگیرم این طوری هم از هم دور هستیم هم من به کارام میرسم یا اگه به ایشون بگم ممکنه دلخور بشن و بگن همش به فکر کاره و به زندگی اهمیت نمی ده
    در هر صورت طلاق اخرین گزینه هستش. هردوطرف اشتباهات فراوانی کردید و تقریبا پل های پشت سرتونو خراب کردید. اینو باید بدون تعارف بهتون بگم. ولی بهتره قبلش همه تلاشتونو بکنید.
    خب الان باید ناراحتیتونو اعلام کنید و بهشون بگید که که قصدتون اینه و میخوایید قبل از اینکه تصمیم به طلاق بگیرید با خودتون کنار بیاید. ایشون هم بالاخره شریک شما هستند و حق دارند از تصمیماتتون با خبر باشند و احتمالا قبول خواهند کرد.
    نمیدونم اگر حین کار میتونید با دقت به زندگیتون فکر کنید که برید. ولی اگر اونجا تمرکزتون میره روی کارتون بهتره که همین جا فکر کنید.
    گفتم با هم تماسی نداشته باشید. نه به خاطر اینکه سردی به وجود بیاد برای اینکه با دوری باعث میشه کمی حرمت هایی که بینتون شکسته شده برگرده و عصبانیت ناشی از دیدن هم دیگه کمی فروکش کنه
    کاری به موافقت خانم نداشته باشید. جلسات مشاوره در حال حاضر برای شما پیشنهاد نیست بلکه امری ضروری و اجباری برای هردو نفرتون هستش.
    ایا فکر میکنید بتونید یک مشاور فارسی زبان پیدا کنید اونجا؟ من مراکز فارسی زبان توی اروپا خیلی سراغ دارم، توی فرانسه هم احتمالابتونید پیدا کنید.
    اگر نیست، دوست فارسی زبان و یا معتمد ویا حتی یک مترجم دارید که به فرانسه مسلط باشند که بتونید ایشون رو با خودتون به جلسات مشاوره ببرید تا حرف های همسرتون رو برای مشاور به طور کامل ترجمه کنن؟
    عصبانیت هاتون رو بنویسید و روش فکر کنید. فرزندتون رو اگر امکانش هست کمی به کسی بسپارید تا بدون محدودیت و ترس از متوجه شدن بچه حرف هاتونو باهم دیگه بزنید. فرزند شما درسته بچه هستش اما به خوبی مدل دعواها و حرف های والدینشو درک میکنه.
    در هر صورت من به صورت مجازی نمیتونم راهنمایی زیادی کنم و مشاوره حضوری خیلی براتون بهتره. رواشناسا گاهی با دیدن قیافه، مدل حرف زدن و سطح استرس مراجع باید تشخیص بدند که الان چه کاری باید انجام بشه. که این امکان توی مشاوره انلاین نیست.
    هردونفر شما انسان های بالغی هستید و من امیدوارم بتونید بهترین تصمیم رو با توجه به موقعیت خودتون بگیرید.
    ویرایش توسط ghm : 05-29-2018 در ساعت 04:19 PM

  29. کاربران زیر از ghm بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  30. بالا | پست 26

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38521
    نوشته ها
    16
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت زن درنبود شوهر

    سلام خدمت دوستان گرامی.من امروز با توجه به حرف های مشاور و درواقع ندای دل خودم ایشون رو طلاق دادم.من همه راه ها رو امتحان کردم حتی مشاور فارسی زبان رفتیم و همین طور مشاور فرانسوی هردو نظرشون در این مشترک بود که ایشون از کارشون پشیمون نیستند و در واقع ناراحتی ایشون از نحوه برخورد من بوده بچه ام هم ازش گرفتم ان شاا.. خدا کمکم می کنه تا بزرگش کنم خداشاهده دنیا رو میارم زیرپاش نمی زارم کمبود داشته باشه.مشاور ها گفتن که دلیل اصلی بودن همسرم با من فقط برای سرپناه و تامین اقتصادی خودش بوده منم دوست ندارم ازم استفاده بشه و تمام ساپورت مالی عاطفی درکل همش رو ازش بریدم ایشون هم جرات رفتن به ایران رو نداره از یه طرف انجا کار درست حسابی نداره خلاصه التماس بخششو می کنه ولی من میدونم که فقط برای پول است نه من نه بچم هیچی و بقول یکی از دیالوگ های فیلم کازینو یه هرزه برای همیشه هرزه میمونه منم درمحل کارم از یه خانوم خوشم اومده و همینطور ایشون و چندتا قرار رفتیم بیرون و از همه لحاظ از همسر سابقم سرتره به امیدخدا زندگیم خیلی خوب می شه اتفاق های خوبی در آینده می فتهوببخشید پرحرفی کردم در کل از همه دوستان متشکرم که نظردادن و همدردی کردن

  31. بالا | پست 27

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    شماره عضویت
    36965
    نوشته ها
    484
    تشکـر
    150
    تشکر شده 435 بار در 240 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : خیانت زن درنبود شوهر

    نقل قول نوشته اصلی توسط saman afshar نمایش پست ها
    سلام خدمت دوستان گرامی.من امروز با توجه به حرف های مشاور و درواقع ندای دل خودم ایشون رو طلاق دادم.من همه راه ها رو امتحان کردم حتی مشاور فارسی زبان رفتیم و همین طور مشاور فرانسوی هردو نظرشون در این مشترک بود که ایشون از کارشون پشیمون نیستند و در واقع ناراحتی ایشون از نحوه برخورد من بوده بچه ام هم ازش گرفتم ان شاا.. خدا کمکم می کنه تا بزرگش کنم خداشاهده دنیا رو میارم زیرپاش نمی زارم کمبود داشته باشه.مشاور ها گفتن که دلیل اصلی بودن همسرم با من فقط برای سرپناه و تامین اقتصادی خودش بوده منم دوست ندارم ازم استفاده بشه و تمام ساپورت مالی عاطفی درکل همش رو ازش بریدم ایشون هم جرات رفتن به ایران رو نداره از یه طرف انجا کار درست حسابی نداره خلاصه التماس بخششو می کنه ولی من میدونم که فقط برای پول است نه من نه بچم هیچی و بقول یکی از دیالوگ های فیلم کازینو یه هرزه برای همیشه هرزه میمونه منم درمحل کارم از یه خانوم خوشم اومده و همینطور ایشون و چندتا قرار رفتیم بیرون و از همه لحاظ از همسر سابقم سرتره به امیدخدا زندگیم خیلی خوب می شه اتفاق های خوبی در آینده میفته و ببخشید پرحرفی کردم در کل از همه دوستان متشکرم که نظردادن و همدردی کردن
    سلام جناب
    ابتدا باید بگم متاسفم از اتفاقاتی که اینقدر سریع توی زندگیتون افتاده و امیدوارم پس از این زندگی بهتری پیش روتون باشه.
    فقط به عرایض بنده گوش بدید.
    الان به هیچ وجه تاکید میکنم به هیچ وجه (به خصوص که احساس میکنم خیلی سریع پیش رفتید با یک خانم جدید) وارد هیچ رابطه جدیدی نشید. شما توی مرحله re correction و ناخوداگاه سعی دارید مشکلات همسرتون رو توی فرد دیگری اصلاح کنید.(جملتونو بولد میکنم) اما توی این مرحله مغز شما اصلا توانایی تصمیم گیری درست نداره.
    در حال حاضر شما دچار سوگواری پس از طلاق هستید.
    این مراحل به صورت زیر هستند: برای اطلاعتون عرض میکنم که اگر حس کردید دچار این مشکلات هستید بدونید باید چه کنید.
    1. مرحله انکار : توی این مرحله فرد طلاق گرفته یا دچار فقدان شده، و انسان توانایی قبولش رو نداره پس سعی میکنه با جایگزین کردن فرد دیگه چیز دیگه حیوون دیگه این مرحله رو رد کنه.
    2. پس از اون ممکنه دچار خشم بشید، یعنی شروع کنید به مقایسه زندگیتون با دیگران یا مشکلاتتون یا فکر کردن به اعمال طرف مقابل (اگر دچار این مشکل شدید توصیه میشه که با شکستن یک عکس، لگد زدن به جایی و ... خشم فیزیکیتون رو کم کنید.) چون ممکنه خیلی خطرناک بشه.
    3. مرحله چانه زنی: توی این بخش ممکنه با خودتون فکر کنید که چرا این اتفاق افتاد چرا اون این کارو کرد؟اگر اینطور بود، اگر اونطور بود و ... ولی باید بدونید که حقیقت این است که این اتفاقات توی زندگی خیلی ها می‌افتند در یک رابطه افراد فقط باید خودشان را کنترل کنندو نمیتوانند کنترلی روی دیگران داشته باشند اما در هر صورت اینا اتفاقاتی هستند که می‌افتند و تقصیر شما نیست این اتفاقات صرفا هستند.
    و مرحله بعدی افسردگی گه خیلی باید مراقب خودتون باشید. به خصوص شغل شما که خیلی شیفتی هستش سعی کنید توی محیط های غمبار وارد نشید.
    و مرحله اخر پذیرش مسئله

    هرچی بیشتر تلاش کنید سریعتر به مرحله اخر می رسید.
    موفق باشید

  32. بالا | پست 28

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38521
    نوشته ها
    16
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت زن درنبود شوهر

    نقل قول نوشته اصلی توسط ghm نمایش پست ها
    سلام جناب
    ابتدا باید بگم متاسفم از اتفاقاتی که اینقدر سریع توی زندگیتون افتاده و امیدوارم پس از این زندگی بهتری پیش روتون باشه.
    فقط به عرایض بنده گوش بدید.
    الان به هیچ وجه تاکید میکنم به هیچ وجه (به خصوص که احساس میکنم خیلی سریع پیش رفتید با یک خانم جدید) وارد هیچ رابطه جدیدی نشید. شما توی مرحله re correction و ناخوداگاه سعی دارید مشکلات همسرتون رو توی فرد دیگری اصلاح کنید.(جملتونو بولد میکنم) اما توی این مرحله مغز شما اصلا توانایی تصمیم گیری درست نداره.
    در حال حاضر شما دچار سوگواری پس از طلاق هستید.
    این مراحل به صورت زیر هستند: برای اطلاعتون عرض میکنم که اگر حس کردید دچار این مشکلات هستید بدونید باید چه کنید.
    1. مرحله انکار : توی این مرحله فرد طلاق گرفته یا دچار فقدان شده، و انسان توانایی قبولش رو نداره پس سعی میکنه با جایگزین کردن فرد دیگه چیز دیگه حیوون دیگه این مرحله رو رد کنه.
    2. پس از اون ممکنه دچار خشم بشید، یعنی شروع کنید به مقایسه زندگیتون با دیگران یا مشکلاتتون یا فکر کردن به اعمال طرف مقابل (اگر دچار این مشکل شدید توصیه میشه که با شکستن یک عکس، لگد زدن به جایی و ... خشم فیزیکیتون رو کم کنید.) چون ممکنه خیلی خطرناک بشه.
    3. مرحله چانه زنی: توی این بخش ممکنه با خودتون فکر کنید که چرا این اتفاق افتاد چرا اون این کارو کرد؟اگر اینطور بود، اگر اونطور بود و ... ولی باید بدونید که حقیقت این است که این اتفاقات توی زندگی خیلی ها می‌افتند در یک رابطه افراد فقط باید خودشان را کنترل کنندو نمیتوانند کنترلی روی دیگران داشته باشند اما در هر صورت اینا اتفاقاتی هستند که می‌افتند و تقصیر شما نیست این اتفاقات صرفا هستند.
    و مرحله بعدی افسردگی گه خیلی باید مراقب خودتون باشید. به خصوص شغل شما که خیلی شیفتی هستش سعی کنید توی محیط های غمبار وارد نشید.
    و مرحله اخر پذیرش مسئله

    هرچی بیشتر تلاش کنید سریعتر به مرحله اخر می رسید.
    موفق باشید


    سلام.برعکس خیلی احساس خوشحالی می کنم که یه انگل رو از زندگیم انداختم بیرون به حرف فامیل و آشنایان هم توجهی ندارم. خانمی هم که بتهشون آشنا شدم فوق العاده است هیچوقت تا حالا همچین احساسی رو تجربه نکردم همسر سابقم مدام عادت داشت مقایسه کنه و ازم می خواست قهرمان زندگیش باشم اما این یکی ابدا اصلن حس قهرمان بودن رو ایشون به من میده حس مفید بودن همش منو به زندگی امیدوار میکنه در واقع اصلن من ناراحت یا خشمگین نیستم من بهترین و خوشحال ترین مرد دنیام

  33. بالا | پست 29

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : خیانت زن درنبود شوهر

    نقل قول نوشته اصلی توسط saman afshar نمایش پست ها
    سلام.برعکس خیلی احساس خوشحالی می کنم که یه انگل رو از زندگیم انداختم بیرون به حرف فامیل و آشنایان هم توجهی ندارم. خانمی هم که بتهشون آشنا شدم فوق العاده است هیچوقت تا حالا همچین احساسی رو تجربه نکردم همسر سابقم مدام عادت داشت مقایسه کنه و ازم می خواست قهرمان زندگیش باشم اما این یکی ابدا اصلن حس قهرمان بودن رو ایشون به من میده حس مفید بودن همش منو به زندگی امیدوار میکنه در واقع اصلن من ناراحت یا خشمگین نیستم من بهترین و خوشحال ترین مرد دنیام
    سلام دوست عزیز
    خیلی خوبه که احساس خوشحالی میکنید
    من فقط خواستم یه تذکر و یادآوری به شما بکنم
    کاربرghm روانشناس هستن
    بنده هم دانشجوی مقطع ارشد روانشناسی بالینی هستم
    اینا رو گفتم که فکر نکنید از روی زندگی شخصی یا خیلی ساده این حرفا رو میزنیم
    ضمن تایید حرفای کاربرghm
    ازتون میخام اگر اینبار میخاید یه زندگی خوب و موفق داشته باشید
    دست نگه‌دارید!
    مگه نه اینکه میگید مشاوره رفتید و اونا گفتن که همسر سابقتون شما رو واسه پول میخاد و از خیانتش پشیمون نیست؟
    خب حالا به حرفای ما هم لطفا توجه کنید!
    هر انسانی وقتی از رابطه‌ی عاطفی میاد بیرون باید یه مدت رو به خودش فرصت بده
    این رابطه هرچی که میخاد باشه...حتی یه رابطه دوستی خیابونی
    شما که دیگه زندگی زناشویی داشتید!
    نمیخام بگم این خانم جدید که باهاش آشنا شدید خانم خوبی نیست، نه اصلا! چون هیچ شناختی روش نداریم
    حرف ما با شماست!
    اجازه بدید حداقل شش ماه از جداییتون با همسرتون بگذره و بعد وارد رابطه‌ی جدید بشید
    شاید فکر میکنید خیلی خوشحالید و همه چیز خوبه!
    اما باید بگم این خوشحالی شما عادی نیست و ما توی روانشناسی بهش میگیم واکنش وارونه!
    پس صبر کنید و اینبار با چشم باز انتخاب کنید
    اصلا حرف ما هم نه!
    برید پیش همون مشاور فرانسوی و ایرانی که رفتید و باهاشون مشورت کنید
    فقط لطفا عجله نکنید! و به خودتون زمان بدید...اجازه بدید این تنشی که برای شما ایجاد شده مدتی ازش بگذره و بعد تصمیم مجدد بگیرید

  34. بالا | پست 30

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38521
    نوشته ها
    16
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت زن درنبود شوهر

    نقل قول نوشته اصلی توسط رزمریم نمایش پست ها
    سلام دوست عزیز
    خیلی خوبه که احساس خوشحالی میکنید
    من فقط خواستم یه تذکر و یادآوری به شما بکنم
    کاربرghm روانشناس هستن
    بنده هم دانشجوی مقطع ارشد روانشناسی بالینی هستم
    اینا رو گفتم که فکر نکنید از روی زندگی شخصی یا خیلی ساده این حرفا رو میزنیم
    ضمن تایید حرفای کاربرghm
    ازتون میخام اگر اینبار میخاید یه زندگی خوب و موفق داشته باشید
    دست نگه‌دارید!
    مگه نه اینکه میگید مشاوره رفتید و اونا گفتن که همسر سابقتون شما رو واسه پول میخاد و از خیانتش پشیمون نیست؟
    خب حالا به حرفای ما هم لطفا توجه کنید!
    هر انسانی وقتی از رابطه‌ی عاطفی میاد بیرون باید یه مدت رو به خودش فرصت بده
    این رابطه هرچی که میخاد باشه...حتی یه رابطه دوستی خیابونی
    شما که دیگه زندگی زناشویی داشتید!
    نمیخام بگم این خانم جدید که باهاش آشنا شدید خانم خوبی نیست، نه اصلا! چون هیچ شناختی روش نداریم
    حرف ما با شماست!
    اجازه بدید حداقل شش ماه از جداییتون با همسرتون بگذره و بعد وارد رابطه‌ی جدید بشید
    شاید فکر میکنید خیلی خوشحالید و همه چیز خوبه!
    اما باید بگم این خوشحالی شما عادی نیست و ما توی روانشناسی بهش میگیم واکنش وارونه!
    پس صبر کنید و اینبار با چشم باز انتخاب کنید
    اصلا حرف ما هم نه!
    برید پیش همون مشاور فرانسوی و ایرانی که رفتید و باهاشون مشورت کنید
    فقط لطفا عجله نکنید! و به خودتون زمان بدید...اجازه بدید این تنشی که برای شما ایجاد شده مدتی ازش بگذره و بعد تصمیم مجدد بگیرید


    سلام ممنون از رتهنمایتون یعنی می فرمایید کات کنم یعنی حتی از طریق تلفن هم رابطه نداشته باشیم؟

  35. بالا | پست 31

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : خیانت زن درنبود شوهر

    نقل قول نوشته اصلی توسط saman afshar نمایش پست ها
    سلام ممنون از رتهنمایتون یعنی می فرمایید کات کنم یعنی حتی از طریق تلفن هم رابطه نداشته باشیم؟
    اینکه بخواید کات کنید یا ادامه بدید رو بذارید برای یه وقت دیگه
    الان به ایشون بگید که در شرایطی نیستید که بتونید وارد رابطه‌ی جدید بشید
    و نیاز دارید که مدتی از این فضایی که پیش اومده فاصله بگیرید و از لحاظ روحی ریکاوری بشید
    نمیدونم تصمیم ایشون چه خواهد بود آیا منتظر شما میمونن تا دوران نقاهتتون رو بگذرونید یا نه!
    هرچه هست در حال حاضر وارد شدن به رابطه‌ی جدید مناسب نیست!
    و البته ایشون رو هم آزاد بذارید و مجبورشون نکنید که حتما پای شما بمونن!
    و بگید تصمیم با خودشون هست که بخوان این مدت رو صبر کنند یا خیر!
    و میتونید به طور مثال دو سه هفته‌ای یکبار از حال ایشون باخبر بشید اما به عنوان یک دوست و نه به‌عنوان یک پارتنر!
    حتما و حتما از مشاوره فردی استفاده کنید و کودکتون رو هم براش مشاور کودک بگیرید!
    الان زمانی هست که شما باید روحیتون رو بسازید و بعد مجددا زندگیتون رو شریک بشید!

  36. بالا | پست 32

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38521
    نوشته ها
    16
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت زن درنبود شوهر

    نقل قول نوشته اصلی توسط رزمریم نمایش پست ها
    اینکه بخواید کات کنید یا ادامه بدید رو بذارید برای یه وقت دیگه
    الان به ایشون بگید که در شرایطی نیستید که بتونید وارد رابطه‌ی جدید بشید
    و نیاز دارید که مدتی از این فضایی که پیش اومده فاصله بگیرید و از لحاظ روحی ریکاوری بشید
    نمیدونم تصمیم ایشون چه خواهد بود آیا منتظر شما میمونن تا دوران نقاهتتون رو بگذرونید یا نه!
    هرچه هست در حال حاضر وارد شدن به رابطه‌ی جدید مناسب نیست!
    و البته ایشون رو هم آزاد بذارید و مجبورشون نکنید که حتما پای شما بمونن!
    و بگید تصمیم با خودشون هست که بخوان این مدت رو صبر کنند یا خیر!
    و میتونید به طور مثال دو سه هفته‌ای یکبار از حال ایشون باخبر بشید اما به عنوان یک دوست و نه به‌عنوان یک پارتنر!
    حتما و حتما از مشاوره فردی استفاده کنید و کودکتون رو هم براش مشاور کودک بگیرید!
    الان زمانی هست که شما باید روحیتون رو بسازید و بعد مجددا زندگیتون رو شریک بشید!

    خب مشکل اینجاست که وارد رابطه شدم و البته من ایشون رو مجبور به بودن نکردم در واقع این خوده ایشون بود که موندن و دارن کمک می کنن

  37. بالا | پست 33

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : خیانت زن درنبود شوهر

    نقل قول نوشته اصلی توسط saman afshar نمایش پست ها
    خب مشکل اینجاست که وارد رابطه شدم و البته من ایشون رو مجبور به بودن نکردم در واقع این خوده ایشون بود که موندن و دارن کمک می کنن
    تصمیم‌گیری به ادامه رابطه رو موکول کنید به بعد
    کار سختی نیست...برا ایشون توضیح بدید شرایطتون رو
    درک میکنن
    دیدید وقتی کسی مدت‌های طولانی توی تاریکی باشه وقتی یهویی با نور مواجه میشه چطوریه؟ خوب نمیبینه و همه جا رو سفید میبینه! و شاید فک کنه بینایی همینه! بعد که بتدریج چشمش با نور سازگار شد تازه درک میکنه اطرافش چه خبره!
    الان شرایط شما هم میشه گفت همینطور هس...از اون تاریکی بیرون اومدید! و حالا یه دفعه با حجمی روبرو شدید که فکر میکنید شادی و روشنایی همینه! اما اجازه بدید زمان بگذره و کم کم‌ با این شرایط جدید سازگار بشید! مسلما اون موقع وضع فرق میکنه!
    من خوندم توی تاپیک‌هاتون که گفتید همسر سابقتون و خانوادش به شما شک داشتن! الان شما با این رابطه شک‌شون رو به یقین تبدیل میکنین و اونا میگن بله این خانم حتما از قبل بوده که دختر ما رو طلاق داده!
    پس صبر کنید تا همه‌ی این هیجان‌ها فروکش کنه!
    حتی در مورد همین خانم جدید هم باید با طمانینه تصمیم بگیرید!
    اینطور که میگید خانم فهمیده ‌ای هستن پس شرایطتون رو بایستی درک کنن و به شما حق بدن که مدتی رو به خودتون بپردازید و زندگیتون رو جمع و جور کنید

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد