نمایش نتایج: از 1 به 6 از 6

موضوع: ازار جنسی در کودکی

4215
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    38572
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    ازار جنسی در کودکی

    با سلام. من ۳۳ سال دارم. من در کودکی سن حدود ۵ یا ۴ سالگی توسط عموم و در حضور پسر عمویم که تقریبا همسن خودم بود مورد ازار جنسی قرار گرفتم . من و پسر عمویم که همسن بودیم مشغول بازی بودیم من هم قدرت بدنی و هم جسارتم و جثه ام بزرگ تر از پسر عمویم بود و او از من یکم میترسید وقتی عمویم این موضوع را فهمید.یعنی فهمید که پسرش از من با اینکه حدود یک سال از من بزرگتر است از من میترسد . آمد داخل اتاقی که ما بازی میکردیم در اتاق را بست و به من حمله کرد. ابتدا جلوی او (پسرش)مرا حسابی کتک زد و مرا در دیوار کوبید و بعد عمویم جلوی پسرش شلوارمو در اورد و مرا مرا ازارجنسی میداد.و همزمان به من میخندید. و به پسرش هم میگفت نگاهش کن و بهش بخند. و هر دوتا بهم میخندیدن. به من که برهنه شده بودم و داشت ازارم میداد . و هر دوتا همزمان بالای سرم بهم میخندیدن.. توضیح کاملش موضوع برایم‌سخت است.
    و همچنین در کودکی توسط یکی از دختران فامیل مورد ازار جنسی قرار گرفتم این یک دختری بود حدود ۱۲ ساله و من حدود همون ۵ سال.و اون قصد ازار نداشت. من رو وادار میکرد با التش دست بزنم و من بدم می آمد و بعد خودش به من دست میزد و من شدیدا بدم می امد و خیلی دردم هم می آمد درد و سوزش خیلی شدیدی داشتم که الان هم فکرش ازارم میدهد .التم سوزش حس میکردم و درد از این کار با اون خیلی بدم می آمد اما با تحدید این کار وادار میشدم و بعد تحدیدم میکرد که اگر پدر و مادرت بفهمن خودشون سرت رو میبرن و من سکوت میکردم.
    با توجه به اینکه پدر و مادری فوق العاده بی توجه داشتم.گریه های کودکی ام بی توجه بودند و مثلا میگفتن چی شده داری گریه میکنی میگفتم عموم اذیتم کرده میگفتن عموته عیبی نداره و میرفتن و دیگه دنبال نمیگرفتن و..... بماند. انها گذشته. چندین سئوال دارم. حالا سئوالاتی که دارم این است.
    ۱)عمویم در سن ۷ سالگی من فوت میکند. امروز پسر همون عمویم شوهر خواهرم شده و یک فرزند ۳ ساله دارند. بعضی وقتا وقتی جسارت اون بچه رو میبینم و یاد کودکی خودم می افتم و دلم میخواهد ببرم و حسابی به بهش شکنجه جنسی بدم تا خورد بشه و بشکنه و تا زنده اس سرشکسته باشه. اما این کار انسانی نیست و از دست این حس خسته شدم. من دختر خواهرم رو دوست دارم. این فکرهای شیطانی ازارم میده. نمیدونم چه کنم. وقتی کودک شادی میبینم شدید عصبی میشم وقتی کودک با جسارتی میبینم میخواهم خوردش کنم. تا به حال خودمو کنترل کردم . اما از دست این حس خسته شدم. چرا از خندیدن کودکان عصبی میشوم؟؟ چرا از کودکان متنفرم. بسه دیگه. بچه هیچ گناهی نداره. چرا شادی و خنده کودکان عصبی میشم.
    ۲) امروز من هویتم را به عنوان یک همجنسگرا پذیرفته ام میخواستم بدانم ایا این دو موضوع کودکی یکی ازار جنسی عمویم و دومی آن دختر(که در کودکی کارهای ان دختر همراه درد در قسمت الت تناسلی ام بود) و موضاعات دیگری شبیه همینها که نگفتم. ایا در بوجود آمدن گرایش همجنسگرایی در من تاثیر داشته؟؟؟ لطفا کمکم کنید

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    شماره عضویت
    36965
    نوشته ها
    484
    تشکـر
    150
    تشکر شده 435 بار در 240 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : ازار جنسی در کودکی

    نقل قول نوشته اصلی توسط محمد اسدی نمایش پست ها
    با سلام. من ۳۳ سال دارم. من در کودکی سن حدود ۵ یا ۴ سالگی توسط عموم و در حضور پسر عمویم که تقریبا همسن خودم بود مورد ازار جنسی قرار گرفتم . من و پسر عمویم که همسن بودیم مشغول بازی بودیم من هم قدرت بدنی و هم جسارتم و جثه ام بزرگ تر از پسر عمویم بود و او از من یکم میترسید وقتی عمویم این موضوع را فهمید.یعنی فهمید که پسرش از من با اینکه حدود یک سال از من بزرگتر است از من میترسد . آمد داخل اتاقی که ما بازی میکردیم در اتاق را بست و به من حمله کرد. ابتدا جلوی او (پسرش)مرا حسابی کتک زد و مرا در دیوار کوبید و بعد عمویم جلوی پسرش شلوارمو در اورد و مرا مرا ازارجنسی میداد.و همزمان به من میخندید. و به پسرش هم میگفت نگاهش کن و بهش بخند. و هر دوتا بهم میخندیدن. به من که برهنه شده بودم و داشت ازارم میداد . و هر دوتا همزمان بالای سرم بهم میخندیدن.. توضیح کاملش موضوع برایم‌سخت است.
    و همچنین در کودکی توسط یکی از دختران فامیل مورد ازار جنسی قرار گرفتم این یک دختری بود حدود ۱۲ ساله و من حدود همون ۵ سال.و اون قصد ازار نداشت. من رو وادار میکرد با التش دست بزنم و من بدم می آمد و بعد خودش به من دست میزد و من شدیدا بدم می امد و خیلی دردم هم می آمد درد و سوزش خیلی شدیدی داشتم که الان هم فکرش ازارم میدهد .التم سوزش حس میکردم و درد از این کار با اون خیلی بدم می آمد اما با تحدید این کار وادار میشدم و بعد تحدیدم میکرد که اگر پدر و مادرت بفهمن خودشون سرت رو میبرن و من سکوت میکردم.
    با توجه به اینکه پدر و مادری فوق العاده بی توجه داشتم.گریه های کودکی ام بی توجه بودند و مثلا میگفتن چی شده داری گریه میکنی میگفتم عموم اذیتم کرده میگفتن عموته عیبی نداره و میرفتن و دیگه دنبال نمیگرفتن و..... بماند. انها گذشته. چندین سئوال دارم. حالا سئوالاتی که دارم این است.
    ۱)عمویم در سن ۷ سالگی من فوت میکند. امروز پسر همون عمویم شوهر خواهرم شده و یک فرزند ۳ ساله دارند. بعضی وقتا وقتی جسارت اون بچه رو میبینم و یاد کودکی خودم می افتم و دلم میخواهد ببرم و حسابی به بهش شکنجه جنسی بدم تا خورد بشه و بشکنه و تا زنده اس سرشکسته باشه. اما این کار انسانی نیست و از دست این حس خسته شدم. من دختر خواهرم رو دوست دارم. این فکرهای شیطانی ازارم میده. نمیدونم چه کنم. وقتی کودک شادی میبینم شدید عصبی میشم وقتی کودک با جسارتی میبینم میخواهم خوردش کنم. تا به حال خودمو کنترل کردم . اما از دست این حس خسته شدم. چرا از خندیدن کودکان عصبی میشوم؟؟ چرا از کودکان متنفرم. بسه دیگه. بچه هیچ گناهی نداره. چرا شادی و خنده کودکان عصبی میشم.
    ۲) امروز من هویتم را به عنوان یک همجنسگرا پذیرفته ام میخواستم بدانم ایا این دو موضوع کودکی یکی ازار جنسی عمویم و دومی آن دختر(که در کودکی کارهای ان دختر همراه درد در قسمت الت تناسلی ام بود) و موضاعات دیگری شبیه همینها که نگفتم. ایا در بوجود آمدن گرایش همجنسگرایی در من تاثیر داشته؟؟؟ لطفا کمکم کنید
    با سلام دوست عزیز
    متاسفانه یکی از اثار تجاوز میل به همجنس بازی(تاکید میکنم نه همجنس گرایی)و میل به انتقام هستش.
    شما باید حتما چندین کار انجام بدید. و خواهش میکنم پشت گوش نیاندازید.

    در چنین مواردی در گام اول باید این فعل و انفعالاتی که دارید رو از حالت ناهشیار به هشیاری بیاورید (اینکار درمان بحساب نمی‌آید) و باعث نمیشه که تمایل به لواط کردن را از دست بدید ولیکن باعث می‌شه بدانید که در حال مبارزه کردن با جهت‌گیری جنسیتون نیستید و این نگرانی و اشتغال ذهنی شما برطرف می شود.
    گام دوم معرفی خودتون به جلسات گروه‌درمانی یا “بازماندگان سواستفاده جنسی مردان” است. این گام بسیار بسیار بسیار مهمی است زیرا معمولا مردانی که در کودکی مورد سواستفاده جنسی قرار گرفته‌اند، تمام عمرشان در اینباره سکوت کرده‌اند. و این صحبت نکردن به معنای تحمل یک عمر احساس شرم، کمبود عزت نفس و گناه است. اما صحبت کردن آزادانه و بی پرده در حضور کسانی که خودشان نیز چنین تجربه‌ای را از سر گذرانده‌اند، این بار گناه را از دوشتان برخواهد داشت، باری که میدونم خیلی سنگینه، زیرا افرادی که در کودکی مورد سواستفاده جنسی قرار می‌گیرند از دوجهت تحت فشارند؛ از یک طرف مورد ظلم قرار گرفته‌اند و از طرف دیگر نمی‌توانند و نباید دم بزنند.
    گام سوم درمان نیز ارجاع فرد به جلسات خانواده‌درمانی است تا در طی این جلسات بتوانند آهسته‌آهسته صمیمیت بین خود و اطرافیانش رو بازسازی کنند.
    امیدوارم هرچه زودتر ابتدا به یک روانشناس بالینی مراجعه کنید و سپس با صلاح دید ایشون توی جلسات فوق توی شهرتون شرکت کنید.
    موفق باشید

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : ازار جنسی در کودکی

    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    دفتر قیطریه:
    ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
    مشاوره روانشناسي تلگرامي:
    http://t.me/kanonmoshaveran_bot
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27925
    نوشته ها
    2,306
    تشکـر
    3,118
    تشکر شده 3,059 بار در 1,592 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ازار جنسی در کودکی

    سلام دوست عزیز
    واقعا متاسفم اینقدر بهتون سخت گذشته ولی تو این موارد بیشتر باید از والدین انتقاد کرد که نتونستن به نحو احسن از شما مراقبت کنن.
    اگر این مسئله رو به والدین میگفتین شاید الان حاضر نبودن خواهرتون با پسر عمو وصلت کنن.
    شما دایی بچه خواهرتون هسین اگر بخوایین به او بچه بیگناه اسیب بزنید دارین راه عموی خائن و پست فطرت رو ادامه میدین و اون دختر هم دوباره یه بیمار روحی میشه که دنبال گرفتن انتقام هست و این زنجیره ادامه پیدا میکنه.
    واقعا درک میکنم هیچی برای ادم بخصوص بچه سنگین تر از تجاوز نیست و کاملا حق میدم اینقدر پر باشین .
    به نظر من گرایشات شما سرمنشا در بچگی داره چون از یه طرف مغزتون نتونسته تو بچگی اون اتفاقات در رابطه با عمو رو هضم کنه و کم کم حتی ممکنه این مسئله برای شما لذت بشه یعنی تمایلات مازوخیسمی پیدا کنید و از اینکه از جانب هم جنس مورد خشونت قرار بگیرین به لذت جنسی برسین.از طرفی هم به اجبار و با انزجار به برقراری رابطه با اون دختر مجبور شدین و این ممکنه باعث بشه در اینده حس انزجار از برقراری ارتباط با جنس مخالف پیدا کرده باشین.
    به نظرم بهتره چند جلسه مشاوره حضوری برید.مشاوره حضوری خیلی بهتر میتونه کمک کنه.

  5. کاربران زیر از saba95 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    38572
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ازار جنسی در کودکی

    نقل قول نوشته اصلی توسط saba95 نمایش پست ها
    سلام دوست عزیز
    واقعا متاسفم اینقدر بهتون سخت گذشته ولی تو این موارد بیشتر باید از والدین انتقاد کرد که نتونستن به نحو احسن از شما مراقبت کنن.
    اگر این مسئله رو به والدین میگفتین شاید الان حاضر نبودن خواهرتون با پسر عمو وصلت کنن.
    شما دایی بچه خواهرتون هسین اگر بخوایین به او بچه بیگناه اسیب بزنید دارین راه عموی خائن و پست فطرت رو ادامه میدین و اون دختر هم دوباره یه بیمار روحی میشه که دنبال گرفتن انتقام هست و این زنجیره ادامه پیدا میکنه.
    واقعا درک میکنم هیچی برای ادم بخصوص بچه سنگین تر از تجاوز نیست و کاملا حق میدم اینقدر پر باشین .
    به نظر من گرایشات شما سرمنشا در بچگی داره چون از یه طرف مغزتون نتونسته تو بچگی اون اتفاقات در رابطه با عمو رو هضم کنه و کم کم حتی ممکنه این مسئله برای شما لذت بشه یعنی تمایلات مازوخیسمی پیدا کنید و از اینکه از جانب هم جنس مورد خشونت قرار بگیرین به لذت جنسی برسین.از طرفی هم به اجبار و با انزجار به برقراری رابطه با اون دختر مجبور شدین و این ممکنه باعث بشه در اینده حس انزجار از برقراری ارتباط با جنس مخالف پیدا کرده باشین.
    به نظرم بهتره چند جلسه مشاوره حضوری برید.مشاوره حضوری خیلی بهتر میتونه کمک کنه.

    نه این کارو نمیکنم.خیلی دوستش دارم. بچه بیگناه‌‌.اگر بهش اسیب بزنم خودمو میکشم. هرگز به هیچ بچه ای اسیب نمیزنم‌.ترجیح میدیم به خودم اسیب بزنم تا یک بیگناه. اما وقتی بچه ها میخندن و شادن عصبی میشم و شدید بهم میریزم. بعد مجبور میشم برم تو اتاق و گریه کنم. یا کز کنم یک گوشه.

  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27925
    نوشته ها
    2,306
    تشکـر
    3,118
    تشکر شده 3,059 بار در 1,592 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ازار جنسی در کودکی

    نقل قول نوشته اصلی توسط محمد اسدی نمایش پست ها
    نه این کارو نمیکنم.خیلی دوستش دارم. بچه بیگناه‌‌.اگر بهش اسیب بزنم خودمو میکشم. هرگز به هیچ بچه ای اسیب نمیزنم‌.ترجیح میدیم به خودم اسیب بزنم تا یک بیگناه. اما وقتی بچه ها میخندن و شادن عصبی میشم و شدید بهم میریزم. بعد مجبور میشم برم تو اتاق و گریه کنم. یا کز کنم یک گوشه.
    به احتمال زیاد دلیلش تداعی خاطرات کودکی تون هست چون جلوی یه پچه ککه در حال خندیدن بوده مورد اسیب قرار گرفتین.
    اینجا دوستان نظرات و احتمال های شخصی میدن به نظرم بهتره پیش یه روانشناس برین و همه این جریان ها رو مفصل بگید تا ریشه یابی بشه و تحت روان درمانی قرار بگیرین.چون حس میکنم مشکلتون بزرگ تر از اونیه که توی این سایت برطرف بشه.

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. برترین و معتبرترین مجموعه تست های روانشناسی و شخصیت شناسی
    توسط farokh در انجمن تست ها و آزمون های روانشناسی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 09-04-2017, 02:42 PM
  2. تست حسادت *روانشناسی و شخصیت شناسی
    توسط farokh در انجمن تست های روانشناسی موبایل
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 05-08-2016, 07:44 PM
  3. شخصیت افراد سمعی,بصری و لمسی
    توسط erfaneh در انجمن روانشناسی فردی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 02-06-2015, 06:29 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد