نمایش نتایج: از 1 به 11 از 11

موضوع: از خودم بدم میاد

2068
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    38643
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    از خودم بدم میاد

    سلام من 6 سال پیش جدا شدم خیلی دختر مستحکم و صبوری هستم معمولا تمام کارهام رو خودم به تنهای انجام میدادم و از وقتی برگشتم توی زندگی شخصیم خیلی موفق بودم سرکار رفتم و دانشگاه رفتم توی محل کارم مدیر یه قسمتی هستم ولی متاسفانه یکسال هست که از خودم بیزار شدم من معمولا هرگز مهمونی و پارتی نمیرم یکسال پیش توسط یکی از اشنایانمون دعودت به یک مهمونی شدم اونجا با اصرار با یک اقای 38 ساله اشنا شدم ما رابطه معمولی داشتیم با اینکه من جدا شدم رابطه من باید و نبایدهاش رو داره و داشته اقا خونه مجردی داره اوضاع مالی مناسبی داره ساکن قم هستش من باید از کنار این مرد عبور کنم چون که ایده ال گرا هست به من میگه تو بهترینی ولی قصد ازدواج نداره توی این مدت همش حس میکنم چقدر برای این شخص جذاب نبودم که علاقه اون به من به ازدواج نکشیده توی عموم میگن چهره ام خوشگله اما باورتون بشه یا نه از صورتم بدم میاد کلا زندگیم داغون شد انقدر افکار نامربوط و مزخرف دارم که نگو و نپرس چیکاااار کنم خلاص بشم؟ چرا اینطوری شدم؟ من توی مدت با کسی ارتباط نداشتم اما تا دلتون بخواد خاطر خواه داشتم و همشون من رو با اینکه خب جدا شدم برای زندگشون میخواستن حس سرخوردگی منو داره خفه میکنه میشه کمک کنید؟ میشه بگید چیکار کنم؟ من انقدر ادم مثبت و و قوی بودم توی تمام مراحل زندگیم امااا الان خیلییییی دلم غصه داره دوستم میگه دوستم داره ولی خس میکنم اگه داشت حتما منو برای خودش نگه میداشت نا گفته نماند من دوستش دارم خیلی ها بهم پیشنهاد میکنن که برم با یکی ارتباط بگیرم بهتر میشم اما من میدونم و مطالعه میکنم که اینکار اشتباه و سعی میکنم منطقی باشم من 28 سالمه و خیلی به کتاب خوندن علاقه دارم و خیلی هم سعی میکنم خودمو به روز نگه دارم اما احساس بازندگی میکنم

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    38629
    نوشته ها
    38
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : از خودم بدم میاد

    سلام نظر شخصی من اینه سعی کنید خودتون باشید وزودتر از اتفاقی که هنوز نمیدونید چیه پیشبینی نکنید وقتی دچار رویا بشید به روز بودن واستحکامتون ر واز دست میدید,,,باشرایط روز پیش برید و واقعا هدف دلشته باشید اگه هدف ازدواجه مطمعا باشید پیش میاد,,,,

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    38643
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : از خودم بدم میاد

    بله شاید پیش بیاد اما توی این رابطه هر وقت از رفتن حرف شده کسی جلوی منو نگرفته من فقط نمیخوام این احساس غم رو به دوشم بکشم چون حس غم انگیزی هست شایدم بخاطره اینه که من خیلی ادم بی خبر از جامعه شدم شاید توی مدت خیلی تولاک خودم رفتم تازه انتخاب دوستی ام خیلی علاقانه فرض میکردم حس میکنم وابستگی پیدا کردم از اینکه حتی دوستش دارم از خودم ناراحتم دلخورم از اینکه از زندگی منظمم دور شدم

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    38629
    نوشته ها
    38
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : از خودم بدم میاد

    شما خیلی ادم احساسی بنظر میایین وروحیتون هم اسیب دیده حالا اون نه یکی دیگه ومطمعا باشید سرسنگینی ومتانت شما باعث میشه راه ها براتون باز بشه,,,ولی اگر خودجوش وسرسری باشین شاید د وباره تصمیم غلط بگیرین

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    38643
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : از خودم بدم میاد

    حقیقتا تست های روانشناسی که انجام دادم منو ادم صبور و مهربان ارام و منطقی و البته واقع گرا معرفی کردن اما خودم از این حس کمبود ناراضی ام خیلی

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2018
    شماره عضویت
    37988
    نوشته ها
    249
    تشکـر
    0
    تشکر شده 102 بار در 87 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : از خودم بدم میاد

    نقل قول نوشته اصلی توسط الوندی نمایش پست ها
    سلام من 6 سال پیش جدا شدم خیلی دختر مستحکم و صبوری هستم معمولا تمام کارهام رو خودم به تنهای انجام میدادم و از وقتی برگشتم توی زندگی شخصیم خیلی موفق بودم سرکار رفتم و دانشگاه رفتم توی محل کارم مدیر یه قسمتی هستم ولی متاسفانه یکسال هست که از خودم بیزار شدم من معمولا هرگز مهمونی و پارتی نمیرم یکسال پیش توسط یکی از اشنایانمون دعودت به یک مهمونی شدم اونجا با اصرار با یک اقای 38 ساله اشنا شدم ما رابطه معمولی داشتیم با اینکه من جدا شدم رابطه من باید و نبایدهاش رو داره و داشته اقا خونه مجردی داره اوضاع مالی مناسبی داره ساکن قم هستش من باید از کنار این مرد عبور کنم چون که ایده ال گرا هست به من میگه تو بهترینی ولی قصد ازدواج نداره توی این مدت همش حس میکنم چقدر برای این شخص جذاب نبودم که علاقه اون به من به ازدواج نکشیده توی عموم میگن چهره ام خوشگله اما باورتون بشه یا نه از صورتم بدم میاد کلا زندگیم داغون شد انقدر افکار نامربوط و مزخرف دارم که نگو و نپرس چیکاااار کنم خلاص بشم؟ چرا اینطوری شدم؟ من توی مدت با کسی ارتباط نداشتم اما تا دلتون بخواد خاطر خواه داشتم و همشون من رو با اینکه خب جدا شدم برای زندگشون میخواستن حس سرخوردگی منو داره خفه میکنه میشه کمک کنید؟ میشه بگید چیکار کنم؟ من انقدر ادم مثبت و و قوی بودم توی تمام مراحل زندگیم امااا الان خیلییییی دلم غصه داره دوستم میگه دوستم داره ولی خس میکنم اگه داشت حتما منو برای خودش نگه میداشت نا گفته نماند من دوستش دارم خیلی ها بهم پیشنهاد میکنن که برم با یکی ارتباط بگیرم بهتر میشم اما من میدونم و مطالعه میکنم که اینکار اشتباه و سعی میکنم منطقی باشم من 28 سالمه و خیلی به کتاب خوندن علاقه دارم و خیلی هم سعی میکنم خودمو به روز نگه دارم اما احساس بازندگی میکنم
    سلام دوست عزیز
    اینکه اون آقا شما رو برای برای ازداوج انتخاب نکردن عجیب نیست.
    البته این بمعنای ضعف شما نیست.اساسا افرادی ک در مهمونی و پارتی شرکت میکنن ب دلیل اینکه با افراد مختلفی سر و کار دارن فقط ب فکر دوستی کوتاه مدت هستن.
    این عادت و شخصیت اوناست ن ضعف شما.
    اینکه اطرافیان بهتون میگن با یکی آشنا شو رو قبول ندارم.اما آشنایی ای ک ب ازدواج ختم بشه میتونه کمک کنه.
    در صورتی ک این آشنایی روال طبیعی خودش رو طی کنه ن اینکه شما برای رهایی از این شرایط تن ب هر نوع آشنایی بدید و ب قول معروف عشق و محبت رو گدایی کنید.
    فراموش نکنید شما جوان هستید و برای شما زندگی ب آخر نرسیده.موقعیت ها و موفقیت های بسیار زیادی انتظار شما رو میکشن.
    علاقه شما ب مطالعه حسن بزرگیه.بهتره خودتون رو با مطالعه،ورزش،کلاسهای فرهنگی،هنری یا هر علاقه دیگه ای ک دارید مشغول کنید.

    از طرفی من واقعا توجه میکنم با توجه ب اینکه گفتید دختر قوی ای هستید (ک ظاهرا هم همینطور هست) با بد عهدی اون آقا اینهمه ب هم ریختید.
    احتمالا دلیلش صداقت ذاتی خودتون هست.
    گذشته رو فراموش کنید و ب آینده فکر کنید.

  7. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    38643
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : از خودم بدم میاد

    میدونید من همش میگم بودم . اون مهمونی رو با اصرار اطرافیانم رفتم هر ادمی توش نبود این اقا هم در نظر من منطقی شاید بخاطره این حس کردم من بابت گذشته ام باید تنبه بشنم و حس میکنم هنوووز خیلی بچه ام یکبار بهش گفتم به چشم دوستی کوتاه مدت نگاه میکنی و جواب داد : من ایا تا به حال به تو دست دارازی کردم یا اینکه دوست خوبی نبودم ؟ یا اینکه یه هفته اس باهات اشنا شدم ؟ دیدم هیچ کدوم و غمگین تر شدم به کلاسهای اموئزشی فکر میکنم و ممنونم از راهنماییتون

  8. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2018
    شماره عضویت
    37988
    نوشته ها
    249
    تشکـر
    0
    تشکر شده 102 بار در 87 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : از خودم بدم میاد

    نقل قول نوشته اصلی توسط الوندی نمایش پست ها
    میدونید من همش میگم بودم . اون مهمونی رو با اصرار اطرافیانم رفتم هر ادمی توش نبود این اقا هم در نظر من منطقی شاید بخاطره این حس کردم من بابت گذشته ام باید تنبه بشنم و حس میکنم هنوووز خیلی بچه ام یکبار بهش گفتم به چشم دوستی کوتاه مدت نگاه میکنی و جواب داد : من ایا تا به حال به تو دست دارازی کردم یا اینکه دوست خوبی نبودم ؟ یا اینکه یه هفته اس باهات اشنا شدم ؟ دیدم هیچ کدوم و غمگین تر شدم به کلاسهای اموئزشی فکر میکنم و ممنونم از راهنماییتون
    خواهش میکنم.
    غمگین شدنتون کاملا بی مورده.
    ایشون بعد از ی هفته هرگز ن ب شما پیشنهاد شرم آوری میدادن و ن بهتون دست میزدن.
    اگه رابطه رو بیش از یک ماه ادامه میدادید خیلی مسائل براتون روشن میشد.

  9. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    38643
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : از خودم بدم میاد

    سورنای عزیزم ما یکسال با هم دوستیم

  10. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2018
    شماره عضویت
    37988
    نوشته ها
    249
    تشکـر
    0
    تشکر شده 102 بار در 87 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : از خودم بدم میاد

    نقل قول نوشته اصلی توسط الوندی نمایش پست ها
    سورنای عزیزم ما یکسال با هم دوستیم
    و در این یکسال هیچ بدی ازشون ندیدی؟

  11. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38382
    نوشته ها
    207
    تشکـر
    79
    تشکر شده 62 بار در 50 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : از خودم بدم میاد

    نقل قول نوشته اصلی توسط الوندی نمایش پست ها
    توی این مدت همش حس میکنم چقدر برای این شخص جذاب نبودم که علاقه اون به من به ازدواج نکشیده توی عموم میگن چهره ام خوشگله اما باورتون بشه یا نه از صورتم بدم میاد کلا زندگیم داغون شد انقدر افکار نامربوط و مزخرف دارم که نگو و نپرس چیکاااار کنم خلاص بشم؟
    سلام اینکه افرادی پیدا میشن که باهاتون ارتباط برقرار میکنن ولی قصد ازدواج ندارن مشکل شما نیس مشکل تنوع طلبی هست طوری که برااون یارو مثل یه طعمه هستید که وقتی ارضا شد شما رو دور میندازه
    شما خیلی هم جذابین
    زیبا هستین
    خانم هستین
    مشکل شما نیستین مشکل افراد جامعه هستن
    مشکل جدایی هم تنها برا شما اتفاق نیفتاده خیلیا هستن که جدا شدن
    شما یکمی سعی کنین مثبت فکر کنین هدف داشته باشین تا زندگی روی خوشش رو بهتون نصیب کنه

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد