نمایش نتایج: از 1 به 25 از 25

موضوع: مشکلات دوره خواستگاری

6517
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    38650
    نوشته ها
    25
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    مشکلات دوره خواستگاری

    حقیقتش نمیدونم از کجا شروع کنم نمیدونم اصلا جوابی دریافت میکنم یا ن اتفاقی با اینجا اشنا شدم و حس کردم جاییه ک میتونم حداقلش با چند نفر حرف بزنم و شاید ی راهکاری بهم دادن ۱۸ سالمه ی برادر بزرگتر از خودم دارم ۲۳ ساله ک شاغله مادرمم فرهنگیه باز نشسته پدرم یک سال و س ماهه پیش بر اثر ی اشتباه پزشکی در ۴۳ سالگی فوت شد و خب همه چیم از فوت شدن بابام شروع شد قبلش مشکلات بود سختی بود ووو اما خب من درسمو میخوندم با تمامه سختیا میجنگیدم سعی میکردم از جوه خونه دور باشم ک کمنر حالم بد بشه همیشه با برادرم مشکل داشتم و همیشه از هم متنفر بودیم بیشتر من و ب طرزه عجیبی عاشقه پدرم بودم یعنی تا همین سنم هرکی ازم پرسیده پدر یا مادرت گفتم پدرم تو خونمون اینجور بود ک من بچه بابام بودم داداشم بچه مامانش کلا جدا بودیم از خیلی نظرا و همه چیزی ک منو وادار میکرد بجنگم و تلاش کنم پدرم بود وگرنه تو اون جهنم نمیشد دووم اورد تا دوم دبیرستان ک کمکم بابام باهام رفتارش عوض شد حس کردم منو نمیخواد مشکلات بهش فشار میورد وتنها ادمی ک باقی مونده بود کنارشو داشت ازار میداد من تیزهوشان درس میخوندم اما اون سال بخاطره رفتاره پدرم ب شدت افت کردم تنها ادمی بود ک داشتم تنا کسی ک دوستم داشت کمکم رابطمون بهتر شد تا یک ساله بعدش سر هیچ و پوچ ماه ها بامن صحبت نکرد و دیگه مثه قبل نشدیم و فوت شد و کلا زندگیم نابود شد هر روز ۱۵-۲۰ تا قرص میخوردم میوفتادم یگوشه و حتی هیچکس نمیگفت این ادم کجاست دیگه درس نمیخوندم شروع کردم سیگار کشیدن ترامادول مصرف میکردم هرو روز میگرنایه نابود کننده داشتم و وزنم ب شدت زیاد شد معدل بیستم شده بود ۱۱ و تمامه این وقتا ن تنها توجه نمیشد بهم بلکه فشارا هم زیاد بود سرکوفتا و همه چیز برادرم ادمه موفقیه و همش سرکوفت اون ب منه من حتی اجازه نداشتم هیچوقت از خونه بیرون برم چ برسه ک بخوام اونجور موفق باشم و تو جامعه باشم ب لباس پوشیدنم غذا خوردنم خوابیدنم بیدار شدنم ب همه زندگیم کارداره همش دعوا دارم باهاشون همین حین بدترین ادمه ممکن اومد خاستگتریم ی ادمه معتاده بیکار ک هر روز با ی نفر بود و خانوادم قبولش کردن نامزد کردم ب زور باهاش ولی من حتی نمیتونستم تحملش کنم دست ب زن داشت بد اخلاق بود شکاکا بود و وو و وقتیم ب خانواده میگفتتتم میگفتن تو بی عرضه ای ک نمیتونی نگهش داری خلاصه با هزار جنگ و دعوا جدا شدم ازش اما هنوزم ک هنوزه همش میگن با این ادم نساختی با هیچکس نمیسازی هر کس و ناکسی ک ی نگاه میکنه مامانم میخواد منو رد کنه بره اصن غرور و شخصیت نزاشته واسم اینم بگم مامانم افسردگیه شدیدی داره ی ادم درست حسابی پیدا شد خاستگاری کنه ازم ک دااشم همش میگه اون ادم حیفه و تو لیاقتشو نداری خسته شدم ن حوصله خودمو دارم ن هیچکسه دیگه کنکور هیچی نخوندم ب زور قرص روزارو میگذرونم اکثرا ن با کسی حرف میزنم ن چیزی خیلی وقتا خواستم تموم کنم ولی نشده ب خاطره بابام نمیتونم حالم از همه چی بهم میخوره با همه قطعه رابطه کردم با همه جنگ دارم طلبکارم از همه خیلی سعی کردم عوض شه شرایطم روحیمو حفظ کنم ولی نمیشه کاش تموم میشد

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29853
    نوشته ها
    160
    تشکـر
    50
    تشکر شده 64 بار در 53 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بریدم دیگه

    با درود

    فوت پدرتان را تسلیت می گویم واقعا در این سن تحملش بسیار سخت است
    شما دچار افسردگی شدید بهتر است به جای ترامادول داروی ضد افسردگی میل کنید
    البته نه هر دارویی
    در مورد کنکور نگران نباشید اگر پسر بودید باید سربازی می رفتید
    وقت برای درس خواندن زیاد است

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    38650
    نوشته ها
    25
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بریدم دیگه

    نقل قول نوشته اصلی توسط خرد نمایش پست ها
    با درود

    فوت پدرتان را تسلیت می گویم واقعا در این سن تحملش بسیار سخت است
    شما دچار افسردگی شدید بهتر است به جای ترامادول داروی ضد افسردگی میل کنید
    البته نه هر دارویی
    در مورد کنکور نگران نباشید اگر پسر بودید باید سربازی می رفتید
    وقت برای درس خواندن زیاد است
    مادرم قبول نمیکنه میگه میری ی مشت قرص بهت میدن معتاد میشی ب قرصا خودشم ی دوره ای میرفت ولی خب قرصاشو مصرف نکرد اصن ب خاطره همین حاله بدش زودتر بازنشسته شد نمیدونم تازگی ب این فکر میکنم ک فرقی واسه بابامم نداره ک من تموم کنم این زندگیو یا ن

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29853
    نوشته ها
    160
    تشکـر
    50
    تشکر شده 64 بار در 53 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بریدم دیگه

    نقل قول نوشته اصلی توسط ntng نمایش پست ها
    مادرم قبول نمیکنه میگه میری ی مشت قرص بهت میدن معتاد میشی ب قرصا خودشم ی دوره ای میرفت ولی خب قرصاشو مصرف نکرد اصن ب خاطره همین حاله بدش زودتر بازنشسته شد نمیدونم تازگی ب این فکر میکنم ک فرقی واسه بابامم نداره ک من تموم کنم این زندگیو یا ن
    به ترامادول ممکن است معتاد شوید ولی به این داروها نه

    البته گفتم هر دارویی را نباید استفاده کنید
    برای خودکشی هنوز خیلی زود است
    ویرایش توسط خرد : 09-04-2019 در ساعت 02:21 AM

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    38650
    نوشته ها
    25
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بریدم دیگه

    نقل قول نوشته اصلی توسط خرد نمایش پست ها
    به ترامادول ممکن است معتاد شوید ولی به این داروها نه
    من نگفتم دکتر بروید چون خیلی بیشرف هستند معمولا
    البته گفتم هر دارویی را نباید استفاده کنید
    برای خودکشی هنوز خیلی زود است
    نمیدونم دیگه حتی دلم نمیخواد خوب بشم ترا مادول هم اگر میخورم صرفا ب این خاطره ک باعث میشه دو روزی بخوابم چیزی حس نکنم

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29853
    نوشته ها
    160
    تشکـر
    50
    تشکر شده 64 بار در 53 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بریدم دیگه

    نقل قول نوشته اصلی توسط ntng نمایش پست ها
    نمیدونم دیگه حتی دلم نمیخواد خوب بشم ترا مادول هم اگر میخورم صرفا ب این خاطره ک باعث میشه دو روزی بخوابم چیزی حس نکنم
    همه نشانه ها مربوط به افسردگی هستند. ولی چون جوان هستید بهتر است به فکر خوب شدن باشید
    اضطراب هم دارید ؟

  7. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    38650
    نوشته ها
    25
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بریدم دیگه

    نقل قول نوشته اصلی توسط خرد نمایش پست ها
    همه نشانه ها مربوط به افسردگی هستند. ولی چون جوان هستید بهتر است به فکر خوب شدن باشید
    اضطراب هم دارید ؟
    اضطراب قبلا خیلی داشتم ولی تازگی اصلا حسه اضطراب ندارم نسبت ب همه چیز بی تفاوت شدم بعضی وقتا از رفتاره خودم و طرزه برخوردم میترسم

  8. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29853
    نوشته ها
    160
    تشکـر
    50
    تشکر شده 64 بار در 53 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بریدم دیگه

    نقل قول نوشته اصلی توسط ntng نمایش پست ها
    اضطراب قبلا خیلی داشتم ولی تازگی اصلا حسه اضطراب ندارم نسبت ب همه چیز بی تفاوت شدم بعضی وقتا از رفتاره خودم و طرزه برخوردم میترسم
    خوشبختانه اضطراب ندارید پس بهبودی آسانتر می شود
    افسردگی پس از فوت نزدیکان طبیعی است و ممکن هست چند سال طول بکشد
    ویرایش توسط خرد : 06-12-2018 در ساعت 09:20 PM

  9. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    38650
    نوشته ها
    25
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بریدم دیگه

    نقل قول نوشته اصلی توسط خرد نمایش پست ها
    خوشبختانه اضطراب ندارید پس بهبودی آسانتر می شود
    هر گاه تصمیم گرفتید برای مصرف دارو به من اطلاع بدهید
    با دارو خوردن چی عوض میشه؟
    یه عمه دارم از وقتی بچش بدنیا اومد افسرده شد الا بچش ۸ سالشه و هنوز هم دارو مصرف میکنه هر روزم حالش بد تر از دیروزه
    میدونید من دلم میخواست میشد حرف زد میتونستم بهشون بگم رفتارشون چقد ازارم میده و چ بلایی سرم اوردن میتونستم بگم ک چقد حالم بده درد اینه ک همه چیو خودم باید با خودم حل کنم و خوب باشم ک ی موقع کسی اذیت نشه

  10. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29853
    نوشته ها
    160
    تشکـر
    50
    تشکر شده 64 بار در 53 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بریدم دیگه

    نقل قول نوشته اصلی توسط ntng نمایش پست ها
    با دارو خوردن چی عوض میشه؟
    یه عمه دارم از وقتی بچش بدنیا اومد افسرده شد الا بچش ۸ سالشه و هنوز هم دارو مصرف میکنه هر روزم حالش بد تر از دیروزه
    میدونید من دلم میخواست میشد حرف زد میتونستم بهشون بگم رفتارشون چقد ازارم میده و چ بلایی سرم اوردن میتونستم بگم ک چقد حالم بده درد اینه ک همه چیو خودم باید با خودم حل کنم و خوب باشم ک ی موقع کسی اذیت نشه
    من گمان نمی کنم اخلاق خانواده شما تغییر کند. و احتمالا حرف زدن هم فایده ندارد وقتی کسی به فکر شما نیست باید خودتان به فکر باشید

  11. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    38650
    نوشته ها
    25
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بریدم دیگه

    نقل قول نوشته اصلی توسط خرد نمایش پست ها
    من گمان نمی کنم اخلاق خانواده شما تغییر کند. و احتمالا حرف زدن هم فایده ندارد وقتی کسی به فکر شما نیست باید خودتان به فکر باشید
    چ عجب یکی متوجه شد مشکل من نیستم

    دیگه مهم نیست بهتر زودتر تموم میشه این زنگی کوفتی

  12. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29853
    نوشته ها
    160
    تشکـر
    50
    تشکر شده 64 بار در 53 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بریدم دیگه

    نقل قول نوشته اصلی توسط ntng نمایش پست ها
    چ عجب یکی متوجه شد مشکل من نیستم

    دیگه مهم نیست بهتر زودتر تموم میشه این زنگی کوفتی
    گفتم که هنوز خیلی جوان هستید برای خودکشی
    در بهترین دوران عمر قرار دارید حیف است

  13. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    38591
    نوشته ها
    280
    تشکـر
    110
    تشکر شده 99 بار در 75 پست
    میزان امتیاز
    6

    پاسخ : بریدم دیگه

    .....
    ویرایش توسط Armin_EM : 06-13-2018 در ساعت 11:29 AM
    امضای ایشان
    عاشق متافیزیک - ماورا - طراحی سایت و وبمستری


  14. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    38591
    نوشته ها
    280
    تشکـر
    110
    تشکر شده 99 بار در 75 پست
    میزان امتیاز
    6

    پاسخ : بریدم دیگه

    دوباره سلام

    راستش من روانشناس نیستم و سنمم کمه و شاید نتونم خوب مشکلتو ریشه یابیش کنم پس منو ببخش ..
    اول بگم ک خدا پدر مهربونتو بیامرزه البته شک ندارم ک جاش تو بهشته و الان منتظر اینه ک دختر خوب و باهوشش دوباره بلند شه و زندگیشو از نو بسازه ...نگاه کن میدونم اوضاع سختیو پشت سرت گذاشتی و همچنان توش هستی..ببین زندگی همینه مشکلات هست سختی هست نه ک بگم نیست و همیشه زندگی خوب و ارومه نه نه چون اگر بگم دروغ گفتم و موانع هستن سختی ها هستن اما میدونی چیه ؟ بنظرم مشکلات فقط تا وقتی مشکلند و در زندگیمون هستن ک ما توش باقی بمونیم ولی به محض اینکه ازش خارج بشیم همه چی خوب میشه شرایط تغییر میکنه و دوباره نور وارد زندگی و دنیامون میشه ..

    هیچ چیز قرار نیست تاابد به یه شکل و وضع باقی بمونه زندگی ما هم همینه و ما هم قدرت تغییرو داربم و میتونیم از جایی ک شکستیم دوباره بلند بشیم و رشد کنیم ...میدونی میخام بهت چی بگم ؟ میخام بگم هر شرایطی ک الان داری هر وضعی ک الان توشی فقط بخاطر مشکلاتیه ک از قبل وارد زندگیت شده و تو توی اون مشکلات باقی موندی مثل یه ادمی ک توی چاله می افته و بجای اینکه بلند شه همونجا میشینه و حرکت نمیکنه .. ...

    اما خب شاید بپرسی چکار باید کنم آرمین ؟ چون با حرف خالی ک نمیشه ..ببین اول ازت میخام ک گذشتتو با همه تلخی ها و سختیاش ببخشی و رهاش کنی ..هرچی ک بوده با همه خاطرات بدی ک داشتی ..از همین امشب حتی یه لحظه هم به خاطرات بد به روزای بدی ک داشتی و پشت سرت گذاشتی فکر نکن ازت میخام یه هدف برای خودت تعیین کنی تا انگیزت بره بالاتر تا بجای تاریکی به نور نگاه کنی ازت میخام بجای فکر کردن به خاطرات تلخت به روزای خوبت فکر کنی ...تو هنوز ناراحتی و یجورایی فکرت مشغول اون روزاییه ک بابات باهات حرف نمیزد ولی هنوزم دیر نیست و میتونی دوباره بابای مهربونتو خوشحالش کنی اونم با بلند شدن و فراموش کردن گذشتت ...بعدشم تو هنوز خیلی خیلی نوجوونی پس ناامید نباش و بهت قول میدم خیلی زود دنیا و زندگیت بهتر از الانت میشه و تولد 19
    سالگیتو درحالی میگیری ک خنده رو لباته ...
    ویرایش توسط Armin_EM : 06-15-2018 در ساعت 05:14 PM
    امضای ایشان
    عاشق متافیزیک - ماورا - طراحی سایت و وبمستری


  15. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    38650
    نوشته ها
    25
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بریدم دیگه

    نقل قول نوشته اصلی توسط Armin_EM نمایش پست ها
    دوباره سلام


    راستش من روانشناس نیستم و سنمم کمه و شاید نتونم خوب مشکلتو ریشه یابیش کنم پس منو ببخش ..
    اول بگم ک خدا پدر مهربونتو بیامرزه البته شک ندارم ک جاش تو بهشته و الان منتظر اینه ک دختر خوب و باهوشش دوباره بلند شه و زندگیشو از نو بسازه ...نگاه کن میدونم اوضاع سختیو پشت سرت گذاشتی و همچنان توش هستی..ببین زندگی همینه مشکلات هست سختی هست نه ک بگم نیست و همیشه زندگی خوب و ارومه نه نه چون اگر بگم دروغ گفتم و موانع هستن سختی ها هستن اما میدونی چیه ؟ بنظرم مشکلات فقط تا وقتی مشکلند و در زندگیمون هستن ک ما توش باقی بمونیم ولی به محض اینکه ازش خارج بشیم همه چی خوب میشه شرایط تغییر میکنه و دوباره نور وارد زندگی و دنیامون میشه ..

    هیچ چیز قرار نیست تاابد به یه شکل و وضع باقی بمونه زندگی ما هم همینه و ما هم قدرت تغییرو داربم و میتونیم از جایی ک شکستیم دوباره بلند بشیم و رشد کنیم ...میدونی میخام بهت چی بگم ؟ میخام بگم هر شرایطی ک الان داری هر وضعی ک الان توشی فقط بخاطر مشکلاتیه ک از قبل وارد زندگیت شده و تو توی اون مشکلات باقی موندی مثل یه ادمی ک توی چاله می افته و بجای اینکه بلند شه همونجا میشینه و حرکت نمیکنه .. ...

    اما خب شاید بپرسی چکار باید کنم آرمین ؟ چون با حرف خالی ک نمیشه ..ببین اول ازت میخام ک گذشتتو با همه تلخی ها و سختیاش ببخشی و رهاش کنی ..هرچی ک بوده با همه خاطرات بدی ک داشتی ..از همین امشب حتی یه لحظه هم به خاطرات بد به روزای بدی ک داشتی و پشت سرت گذاشتی فکر نکن ازت میخام یه هدف برای خودت تعیین کنی تا انگیزت بره بالاتر تا بجای تاریکی به نور نگاه کنی ازت میخام بجای فکر کردن به خاطرات تلخت به روزای خوبت فکر کنی ...تو هنوز ناراحتی و یجورایی فکرت مشغول اون روزاییه ک بابات باهات حرف نمیزد ولی هنوزم دیر نیست و میتونی دوباره بابای مهربونتو خوشحالش کنی اونم با بلند شدن و فراموش کردن گذشتت ...بعدشم تو هنوز خیلی خیلی نوجوونی پس ناامید نباش و بهت قول میدم خیلی زود دنیا و زندگیت بهتر از الانت میشه و تولد 19 سالگیتو درحالی میگیری ک خنده رو لباته ...
    او اینکه خیلی ممنون ازت بابته وقتی ک گذاشتی واسم و بابته حرفایه ارزشمندت گفتی ک باید از شرایط خارج شم و یه هدف واسه خودم در نظر بگیرم ولی واقعا نمیشه چون با اینکه بابا رفته و خب میگن خاک سرده و کمکم عادت میکنی هرچند بخوام ب نبودنش عادت کنم به خیلی چیزای دیگه نمیتونم یعنی عادت کردنی نیست من از طرف مادر و برادرم خیلی تحته فشارم و به خاطره شکستایی ک در طول این یکسال و چند ماه داشتم کلا ازم ناامید شدن و همش اذیت میکنن و سرکوفت میزنن و حتی بهم فرصته جبران نمیدن شاید ی برهه ای تلاش کردم خودمو بهشون ثابت کنم با تمامه فشارایی که بود ولی حقیقتش خسته شدم دیگه حتی منو نمیبینن مامانم حتی واسش مهم نیست من باشم یا ن فقط پسرشو میبینه نمیدونم دیگه باید چیکار کنم

  16. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    38591
    نوشته ها
    280
    تشکـر
    110
    تشکر شده 99 بار در 75 پست
    میزان امتیاز
    6

    پاسخ : بریدم دیگه

    نقل قول نوشته اصلی توسط ntng نمایش پست ها
    او اینکه خیلی ممنون ازت بابته وقتی ک گذاشتی واسم و بابته حرفایه ارزشمندت گفتی ک باید از شرایط خارج شم و یه هدف واسه خودم در نظر بگیرم ولی واقعا نمیشه چون با اینکه بابا رفته و خب میگن خاک سرده و کمکم عادت میکنی هرچند بخوام ب نبودنش عادت کنم به خیلی چیزای دیگه نمیتونم یعنی عادت کردنی نیست من از طرف مادر و برادرم خیلی تحته فشارم و به خاطره شکستایی ک در طول این یکسال و چند ماه داشتم کلا ازم ناامید شدن و همش اذیت میکنن و سرکوفت میزنن و حتی بهم فرصته جبران نمیدن شاید ی برهه ای تلاش کردم خودمو بهشون ثابت کنم با تمامه فشارایی که بود ولی حقیقتش خسته شدم دیگه حتی منو نمیبینن مامانم حتی واسش مهم نیست من باشم یا ن فقط پسرشو میبینه نمیدونم دیگه باید چیکار کنم

    خواهش وظیفم بود ...
    نه بنظرم همین ک الان اینجایی همین ک اومدی و پست گذاشتی این یعنی یه نوری هست در تو ک میخاد بلند شه سرپا و خودشو از این وضعیت خلاص کنه پس اتفاقا تو کاملا اماده ی تغییری .
    .وگرنه میتونستی چندتا قرص بخوری و خلاص ولی اومدی اینجا چون هنوز امیدی داشتی به اینده خوب به درست شدن اوضاع , پس بلند شو و بجای خاموش کردنش , گسترشش بده , بزار ک تو در نور و نور در تو و زندگیت غرق شید و همه چی دوباره روشن بشه ..عادت ها تغییر نمیکنن تا وقتی ک بهشون چسبیدیم ...میدونم تو شرایط سخت و بدی قرار داری از طرفی خاطرات گذشتت از طرفی هم نگاه خونوادت بهت .. ولی بهت قول میدم وقنی ک تو بلند شی همه چی تغییر میکنه اگر امروز بهت سرکوفت میزنن فردا بهت افتخار میکنن ..از همین امروز تصمیم بگیر ک بلند شی و یه برگه بردار چندتا هدف برای خودت تعیین کن ...از همسر خوب از دوست خوب از کار خوب از هرچی ک فکر میکنی رسیدن بهش میتونه حالتو بهتر بکنه .. بعد هم همینطور ک گفتم حتی یه لحظه هم به گذشتت فکر نکن هرچی بود تموم شد مهم از الان به بعده .. ...اگر دوست داری ک ایندت و فردات بهتر از از امروزت باشه پس باید همین الان پاشی ...اینکه بهت گفتم هدف تعیین کن بخاطر این بود ک نگاهتو از گذشتت به سمت ایندت ببری اونم یه اینده روشن...

    به فکر و دنبال هیچ قرص و دارویی هم نباش تو خودت هیچ مشکلی نداری تو فقط یه دختر خوبی ک مدتیه اسیر مشکلاتی شده ک اوناهم خیلی زود حل میشه وگرنه خودت هیچ مشکلی نداری..
    ویرایش توسط Armin_EM : 06-13-2018 در ساعت 04:16 PM
    امضای ایشان
    عاشق متافیزیک - ماورا - طراحی سایت و وبمستری


  17. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    38650
    نوشته ها
    25
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بریدم دیگه

    نقل قول نوشته اصلی توسط Armin_EM نمایش پست ها
    خواهش وظیفم بود ...
    نه بنظرم همین ک الان اینجایی همین ک اومدی و پست گذاشتی این یعنی یه نوری هست در تو ک میخاد بلند شه سرپا و خودشو از این وضعیت خلاص کنه پس اتفاقا تو کاملا اماده ی تغییری .
    .وگرنه میتونستی چندتا قرص بخوری و خلاص ولی اومدی اینجا چون هنوز امیدی داشتی به اینده خوب به درست شدن اوضاع , پس بلند شو و بجای خاموش کردنش , گسترشش بده , بزار ک تو در نور و نور در تو و زندگیت غرق شید و همه چی دوباره روشن بشه ..عادت ها تغییر نمیکنن تا وقتی ک بهشون چسبیدیم ...میدونم تو شرایط سخت و بدی قرار داری از طرفی خاطرات گذشتت از طرفی هم نگاه خونوادت بهت .. ولی بهت قول میدم وقنی ک تو بلند شی همه چی تغییر میکنه اگر امروز بهت سرکوفت میزنن فردا بهت افتخار میکنن ..از همین امروز تصمیم بگیر ک بلند شی و یه برگه بردار چندتا هدف برای خودت تعیین کن ...از همسر خوب از دوست خوب از کار خوب از هرچی ک فکر میکنی رسیدن بهش میتونه حالتو بهتر بکنه .. بعد هم همینطور ک گفتم حتی یه لحظه هم به گذشتت فکر نکن هرچی بود تموم شد مهم از الان به بعده .. ...اگر دوست داری ک ایندت و فردات بهتر از از امروزت باشه پس باید همین الان پاشی ...اینکه بهت گفتم هدف تعیین کن بخاطر این بود ک نگاهتو از گذشتت به سمت ایندت ببری اونم یه اینده روشن...

    به فکر و دنبال هیچ قرص و دارویی هم نباش تو خودت هیچ مشکلی نداری تو فقط یه دختر خوبی ک مدتیه اسیر مشکلاتی شده ک اوناهم خیلی زود حل میشه وگرنه خودت هیچ مشکلی نداری..
    حرفات خیلی قشنگه تو تمامه این وقتایی ک هیچکس کنارم نبود و حتی هیچکس تلاش نکرد حالمو درک کنه و ب حرفام گوش بده حرفات واسم خیلی ارزشمنده
    نمیگم یهو میتونم یک سال و خورده یو نادیده بگیرم و بیخیال همه چیز بشم و بشم همون ادم قبلب ولی حداقل سعیمو میکنم یکم از این کرختی و بی کاری دربیام شاید ی کلاسی چیزی برم حالمو بهتر کنه هرچند با دیگران بودن خیلی بهم فشار میاره ولی تلاشمو میکنم
    ی دوستی داشتم میگفت از ی جایی ب بعد ادم باید تغییر کنه میفهمی که باید تغییر کنی شاید وقته اون تغییر واسه منم رسیده
    استاد راءفی پور درباره ی حجاب میگففتن ک سانت سانت رفت عقب یهو نمیشه اوردش جلو باید سانت سانت اورد حاله منم ی چی تو همین مایه هاست امیدوارم یروز بتونم خبرای خوب بهتون بدم درباره ی تغییراتم......

  18. کاربران زیر از ntng بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  19. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    38591
    نوشته ها
    280
    تشکـر
    110
    تشکر شده 99 بار در 75 پست
    میزان امتیاز
    6

    پاسخ : بریدم دیگه

    نقل قول نوشته اصلی توسط ntng نمایش پست ها
    حرفات خیلی قشنگه تو تمامه این وقتایی ک هیچکس کنارم نبود و حتی هیچکس تلاش نکرد حالمو درک کنه و ب حرفام گوش بده حرفات واسم خیلی ارزشمنده
    نمیگم یهو میتونم یک سال و خورده یو نادیده بگیرم و بیخیال همه چیز بشم و بشم همون ادم قبلب ولی حداقل سعیمو میکنم یکم از این کرختی و بی کاری دربیام شاید ی کلاسی چیزی برم حالمو بهتر کنه هرچند با دیگران بودن خیلی بهم فشار میاره ولی تلاشمو میکنم
    ی دوستی داشتم میگفت از ی جایی ب بعد ادم باید تغییر کنه میفهمی که باید تغییر کنی شاید وقته اون تغییر واسه منم رسیده
    استاد راءفی پور درباره ی حجاب میگففتن ک سانت سانت رفت عقب یهو نمیشه اوردش جلو باید سانت سانت اورد حاله منم ی چی تو همین مایه هاست امیدوارم یروز بتونم خبرای خوب بهتون بدم درباره ی تغییراتم......
    خواهش لطف داری ..اره درسته اینم بدون ک همه ادمای موفق دنیا وقتی ک داشتن شروع میکردن تو شرایط و وضعیت بدی قرار داشتن اونا یا فقیر بودن یا دچار بیماری های مختلف یا زندگیشون پر از شکست بود اما یه جا اما یه جا بخودشون اومدن و تصمیم گرفتن ک پاشن تصمیم گرفتن ک حاکم زندگی و شرایطشون باشن تصمیم گرفتن ک خودشونو از بندها و زنجیرهایی ک به دست و پاشون بسته شده رها کنن پس پاشدن و حرکت کردن و معجزه ها وارد زندگیشون شدن ..تو هم یکی از همین هایی یکی از ادم های موفق و من شک ندارم ک خیلی خیلی زود دنیا و زندگیت زیر و رو میشه و معجزه ها وارد زندگیت میشن ....

    منم منتظر خبرهای خوب و شادی بخشت هستم
    ویرایش توسط Armin_EM : 06-15-2018 در ساعت 04:39 PM
    امضای ایشان
    عاشق متافیزیک - ماورا - طراحی سایت و وبمستری


  20. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    38650
    نوشته ها
    25
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بریدم دیگه

    نقل قول نوشته اصلی توسط Armin_EM نمایش پست ها
    خواهش لطف داری ..اره درسته اینم بدون ک همه ادمای موفق دنیا وقتی ک داشتن شروع میکردن تو شرایط و وضعیت بدی قرار داشتن اونا یا فقیر بودن یا دچار بیماری های مختلف یا زندگیشون پر از شکست بود اما یه جا اما یه جا بخودشون اومدن و تصمیم گرفتن ک پاشن تصمیم گرفتن ک حاکم زندگی و شرایطشون باشن تصمیم گرفتن ک خودشونو از بندها و زنجیرهایی ک به دست و پاشون بسته شده رها کنن پس پاشدن و حرکت کردن و معجزه و پس از معجزه وارد زندگیشون شدن ..تو هم یکی از همین هایی یکی از ادم های موفق و من شک ندارم ک خیلی خیلی زود دنیا و زندگیت زیر و رو میشه و معجزه ها وارد زندگیت میشن ....

    منم منتظر خبرهای خوب و شادی بخشت هستم
    مرسی ک انقد بهم امید میدی حسه و حال واقعا قشنگی داری منم یروزایی اینجوری بودم امیدوارم هیچ وقت هیچی این حس و حالتو از بین نبره و زندگیت سرار اتفاقای خوب باشه
    ویرایش توسط ntng : 06-14-2018 در ساعت 11:08 PM

  21. کاربران زیر از ntng بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  22. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    38591
    نوشته ها
    280
    تشکـر
    110
    تشکر شده 99 بار در 75 پست
    میزان امتیاز
    6

    پاسخ : بریدم دیگه

    نقل قول نوشته اصلی توسط ntng نمایش پست ها
    مرسی ک تنقد بهم امید میدی حسه و حال واقعا قشنگی داری منم یروزایی اینجوری بودم امیدوارم هیچ وقت هیچی این حس و حالتو از بین نبره و زندگیت سرار اتفاقای خوب باشه
    خواهش ..ممنون, همچنین
    امضای ایشان
    عاشق متافیزیک - ماورا - طراحی سایت و وبمستری


  23. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    38659
    نوشته ها
    28
    تشکـر
    1
    تشکر شده 12 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بریدم دیگه

    سلام عزيزم
    اول از همه واسه از دست دادن پدرت بهت تسليت ميگم
    بعدشم ميخوام بهت بگم اصلن واسه شروع دير نيست الان مكالمات تو و اقاي ارمين و خوندم اخرش ي لبخند اومد رو لبام واسه اينكه ديدم هنوز اينقدر قوي هستي و پتانسيل ي شروع دوباره رو داري منم در تاييد حرفاي ارمين ميخوام بهت بگم واسه هيچي دير نيست هنوز اول جاده ي زندگي هستي همش ١٨ سالته تقصير تو ك نبوده اين سختيا فقط ي چن خط از خطاي سرنوشتتو اشغال كرده همين .
    پس شروع كن و خودتو بساز هدفتو مشخص كن بنويس رو ي كاغذ بزار جلوي چشات براش تلاش كن نميدونم چرا ولي حسم بهم ميگه تو حتما ميتوني فقط لازمه از جات بلند شي و شروع كني اينقدر ادامه اش بدي تا ي روزي به همه ي اونايي كه در مقابلت بودن بفهموني درموردت اشتباه كردن .
    پس از همين الان شروع كن ....
    ي پيشنهادم واست دارم از همين حالا ي سري سرگرمي هارو واسه خودت پيدا كن و كنار بزار واسه اون لحظه هايي ك اين رفتار هاي خودويرانگر اومدن سراغت سريع برو سر اون سرگرمي هاي لذتبخش ميتونه ي فيلم خوب باشه ميتونه ي رمان خوب باشه

    پيگيرت هستم ب اميد خبر هاي خوب و عالي از طرفت 😍🌸

  24. کاربران زیر از Shahshatranj* بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  25. بالا | پست 22

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2017
    شماره عضویت
    36480
    نوشته ها
    51
    تشکـر
    0
    تشکر شده 11 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : بریدم دیگه

    نقل قول نوشته اصلی توسط ntng نمایش پست ها
    مرسی ک انقد بهم امید میدی حسه و حال واقعا قشنگی داری منم یروزایی اینجوری بودم امیدوارم هیچ وقت هیچی این حس و حالتو از بین نبره و زندگیت سرار اتفاقای خوب باشه
    سلام
    امیدوارم که هر چی زود تر و زودتر به امیدخدا
    و پشتکار خودت همه مشکلاتت حل بشه
    تو میتونی
    فقط انجامش بده

  26. کاربران زیر از Fatemeh0100 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  27. بالا | پست 23

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : بریدم دیگه

    نقل قول نوشته اصلی توسط Armin_EM نمایش پست ها
    خواهش وظیفم بود ...
    نه بنظرم همین ک الان اینجایی همین ک اومدی و پست گذاشتی این یعنی یه نوری هست در تو ک میخاد بلند شه سرپا و خودشو از این وضعیت خلاص کنه پس اتفاقا تو کاملا اماده ی تغییری .
    .وگرنه میتونستی چندتا قرص بخوری و خلاص ولی اومدی اینجا چون هنوز امیدی داشتی به اینده خوب به درست شدن اوضاع , پس بلند شو و بجای خاموش کردنش , گسترشش بده , بزار ک تو در نور و نور در تو و زندگیت غرق شید و همه چی دوباره روشن بشه ..عادت ها تغییر نمیکنن تا وقتی ک بهشون چسبیدیم ...میدونم تو شرایط سخت و بدی قرار داری از طرفی خاطرات گذشتت از طرفی هم نگاه خونوادت بهت .. ولی بهت قول میدم وقنی ک تو بلند شی همه چی تغییر میکنه اگر امروز بهت سرکوفت میزنن فردا بهت افتخار میکنن ..از همین امروز تصمیم بگیر ک بلند شی و یه برگه بردار چندتا هدف برای خودت تعیین کن ...از همسر خوب از دوست خوب از کار خوب از هرچی ک فکر میکنی رسیدن بهش میتونه حالتو بهتر بکنه .. بعد هم همینطور ک گفتم حتی یه لحظه هم به گذشتت فکر نکن هرچی بود تموم شد مهم از الان به بعده .. ...اگر دوست داری ک ایندت و فردات بهتر از از امروزت باشه پس باید همین الان پاشی ...اینکه بهت گفتم هدف تعیین کن بخاطر این بود ک نگاهتو از گذشتت به سمت ایندت ببری اونم یه اینده روشن...

    به فکر و دنبال هیچ قرص و دارویی هم نباش تو خودت هیچ مشکلی نداری تو فقط یه دختر خوبی ک مدتیه اسیر مشکلاتی شده ک اوناهم خیلی زود حل میشه وگرنه خودت هیچ مشکلی نداری..
    اگر از فونت کوچیک استفاده کنید بهتر نیست ؟

    چون قرار نیست با فونت بزرگ سر کسی داد بزنید
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  28. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  29. بالا | پست 24

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    38591
    نوشته ها
    280
    تشکـر
    110
    تشکر شده 99 بار در 75 پست
    میزان امتیاز
    6

    پاسخ : بریدم دیگه

    نقل قول نوشته اصلی توسط farokh نمایش پست ها
    اگر از فونت کوچیک استفاده کنید بهتر نیست ؟

    چون قرار نیست با فونت بزرگ سر کسی داد بزنید

    سلام چشم معذرت میخام ..
    امضای ایشان
    عاشق متافیزیک - ماورا - طراحی سایت و وبمستری


  30. بالا | پست 25

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    38650
    نوشته ها
    25
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بریدم دیگه

    سلام
    خیلی ممنون بابت وقتی که گذاشتید و حرفای خوبتون
    بعضی وقتا ادما نیلز به تلنگر دارن من مدت ها بود کسی تلنگری بهم نزده بود که بخوام به خودم بیام ولی خوشبختانه وقتی به اتفاق اومدم اینجا صحبت های همه عزیزان باعث اون تلنگر در من شد
    چند روزی هست شروع کردم به کتاب خوندن دوتا کلاسم اسم نوشتم کم کم خودمو جمع و جور میکنم
    گفتم قبلا همچین ادمه ضعیفی نبودم در برابر همه سختیا مقاومت میکردم ولی خب یسری اتفاقات منو شکست اما به خودم قول دادم بهتر از قبلم بشم
    و مسلما بد قولی ادم پیش خودش از هر چیزی بدتره
    با ارزوی بهترینا واسه شما

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تفاوت وابستگی و دلبستگی در روابط عاشقانه
    توسط javaheri69 در انجمن روانشناسی ازدواج
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 12-17-2023, 01:23 PM
  2. آیا خواستن توانستن است ؟؟
    توسط ali502902700 در انجمن بحث آزاد
    پاسخ: 16
    آخرين نوشته: 10-03-2022, 03:02 AM
  3. خواستگار سوءاستفاده‌گر و خسيس!
    توسط ninamoon در انجمن خواستگاری
    پاسخ: 11
    آخرين نوشته: 05-14-2017, 11:40 AM
  4. عشق شما از چه نوعي است؟ دلبستگی یا وابستگی؟
    توسط pari123 در انجمن روانشناسی فردی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 11-30-2015, 01:12 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد