نمایش نتایج: از 1 به 5 از 5

موضوع: خاطرات گذشته

1370
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2018
    شماره عضویت
    38775
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    خاطرات گذشته

    سی سالمه 16 یا 17 ساله بودم عاشق یه دختر شدم یه سری از اتفاقا نشد که به هم برسیم بعد از اون تا 4 سال دنبالش گشتم ولی بازم پیداش نکردم دیگه نا امید شدم چن سالی مواد مصرف کردم بعدش که ترک کردم به هیچ دختری علاقه نداشتم یعنی اصلا دوست داشتن برام مبهم بود اگه یکیو میدیدم که میگفت عاشق شدم بهش میگفتم برو بابا عشق کدومه عشق کشکه بعد یه مدت هیچ دلخوشی نداشتم هر کاری کردم تا از زندگی لذت ببرم واقعا نمیشد دوباره رفتم سمت مواد تا فقط این دنیا و زندگی برام قابل تحمل بشه الان سی سالمه 2 ساله پاکم ولی چن مدت پیش یه دخترو و پسرو که با هم بودن دیدم که بردم به سن 16 سالگی همون وقتی که عاشق بودم دوباره عاشق شدم ولی واقعا این بار نمیدونم عاشق کی با این که اونی که عاشقش بودم به کلی از سرم رفته بیرون ولی همون حسیو دارم که اون موقع داشتم به خودم میگم کاش میدونستم کیو میخوام چیو میخوام گیر کردم توی یه هزار توی وحشتناک چن وقتی میشه آرزوی مرگ از سرم نمیفته دوست دارم بمیرم حوصله هیچ کاریو ندارم بیشتر دوست دارم تنها باشم توی یه جای دنج بشینم و گریه کنم شاید باورتون نشه ولی روز و شب گریه شده کارم تا یه جای خلوت گیر میارم یه دل سیر گریه میکنم واقعا موندم چیکار کنم الانم اینارو گفتم واسه درد و دل

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : خاطرات گذشته

    دوست عزیز قبل هر توضیحی باید بدونید اینکه به عشقتون نرسیدید توجیحی برای اعتیاد شما نیست .
    در واقع ممکنه این خواست خدا باشه که زندگی ایشون با شما پیوند نخورده .
    پس صریح و روشن عرض میکنم ... الان سی سال از زندگی شما گذشته و اگر قراره با این اوضاع ادامه بدید نباید انتظار معجزه داشته باشید .
    اگر قراره وارد زندگی مشترک بشید باید قابل اعتماد باشید .
    نه اینکه با هر اتفاق تلخی به اعتیاد رو بیارید .
    اول این مسایل رو برای خودتون قابل حل کنید بعد متوجه خواهید شد که میتونید عاشق بشید .
    و از این تلقینات ساختگی ذهنتون خارج بشید .

    اختلال استرسی ناشی از اتفاق یا حادثه در گذشته (PTSD) یک اختلال شایع در حال حاضر است.
    مانند اینکه شخصی دوستش را از دست داده، یا تصادفی داشته که منجر به مرگ کسی شده.
    در دوران دانشگاه به ناحق از دانشگاه اخراج شده، در عشقش شکست خورده و هزاران خاطرات از این دست.

    متاسفانه این وقایع در آینده می‌تواند منجر به اختلالات روحی و دیدن کابوس‌های شبانه شود.
    قدرت فراموشی گذشته از روش‌های مشکلی است که در صورت عدم‌توجه و درمان آن تاثیر خود را در زمان حال و آینده خواهد گذاشت.
    شما شانس این را دارید که بدون توجه به آنچه برای شما اتفاق افتاده است، زندگی بهتری داشته باشید.
    متخصصان برای رهایی از این خاطرات بد گذشته که به آن اختلال استرسی نیز می‌گویند.
    چندین راهکار معرفی کرده‌اند که تمامی این مسیر بستگی به همت و تلاش شما برای تبدیل کردن .
    زندگی‌تان به شکلی مطلوب دارد که در زیر به مرور آنها پرداخته می‌شود.

    روان‌درمانی می‌تواند پیشامد در گذشته را ترمیم کند: درمانگرها و روانشناسان با روانکاوی در گذشته فرد.
    مشکلاتی که برای شخص، امروزه تبدیل به کابوس شده‌اند را در می‌یابند و برای از بین بردن آن طی جلسات گوناگون به روان‌درمانی می‌پردازند.
    روانشناسی مدرن روش‌های مناسبی برای رهایی از گذشته نامطلوب دارد. حل این مشکل از ضمیر ناخودآگاه شما شروع می‌شود.
    درمان مناسب به شما کمک می‌کند قدرت خویش را بشناسید.

    باید خودتان و همه آنهایی که به شما آزار رسانده‌اند را ببخشید: شما باید قبول کنید.
    که در گذشته اتفاقات ناگواری برای شما پیش آمده است اما تمام شده است.
    پس باید عوامل این ناگواری و خاطرات تلخ و حتی خودتان را ببخشید تا اجازه ندهید که این زخم‌ها زندگی کنونی شما را از بین ببرد.

    فعال کننده‌های خود را بشناسید: کسی که خاطرات ناگواری دارد در مقابل اتفاقات خاصی که برایش در گذشته پیش آمده.
    مطمئنا عکس‌العمل‌های غیرقابل‌پیش‌بینی انجام داده است. به عنوان مثال کسی که در گذشته در یک موقعیت ناخوشایند قرار گرفته .
    و پرخاشگری یا فحاشی کرده است باز ممکن است که اگر در زمان حال، در این موقعیت قرار گیرد.
    این رفتار را از خود نشان دهد، این عمل باعث تقویت خاطرات گذشته می‌شود.

    درمان‌های جایگزین EMDR و DBT می‌توانند به خوبی کمک‌تان کنند:
    این نوع درمان‌ها کمک می‌کند تا فعال‌کننده‌هایی که به صورت عصبی در مغز ثبت شده‌اند، غیرفعال شوند.
    تمامی عکس‌العمل‌های انجام شده توسط بیماران، واکنش‌هایی در برابر فعال‌کننده یادآور آن خاطره بد هستند.
    این درمان‌ها فرآیندهایی را که منجر به ایجاد فعال‌کننده‌ها می‌شود را از کار می‌اندازد.

    اکثر این اختلالات در کنار ناهنجاری‌های دیگری مانند اضطراب یا افسردگی ایجاد می‌شود:
    طبق صلاحدید پزشک استفاده از دارو می‌تواند میزان عکس‌العمل‌های مخرب خود را کم کند.
    خوشبختانه امروزه داروهای مربوط به این اختلالات چندمنظوره شده‌اند و می‌توان با استفاده از یکی از آنها بر همه اختلالات فوق غلبه کرد.

    ارزش معنویت را فراموش نکنید: کسی نمی‌تواند به شما داشتن معنویت را تجویز کند .
    اما ایمان داشتن قوی در بسیاری از افراد برای غلبه بر مشکلات در گذشته مفید بوده است.
    افرادی در زندگی شما بوده‌اند و به شما ضربه زده‌اند اما می‌توانید زندگی جدیدی را از نو آغاز کنید و مطمئن باشید شما جزیی از یک کل هستید.
    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    021-88472864
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  3. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38382
    نوشته ها
    207
    تشکـر
    79
    تشکر شده 62 بار در 50 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خاطرات گذشته

    خداوکیلی یه نگاه به خودت بکن یه عشق ذوران جوونی ارزششو داشت ؟

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2018
    شماره عضویت
    38775
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خاطرات گذشته

    بخدا همین الانشم یه محل رو سرم قسم میخوره چیکار کنم مگه دست خودم بود آخه دلم دروازه نبود که هر کسی بره تو بیاد بیرون شاید موقعیت رابطه به چن تا دختر پیش اومد ولی فکر اون نمیذاشت فکر نمیکردم عاشقی اینقد سخت باشه
    بخدا کم آوردم الانم دنبال یه راه کارم

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2018
    شماره عضویت
    38775
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خاطرات گذشته

    بخدا همین الانشم یه محل رو سرم قسم میخوره چیکار کنم مگه دست خودم بود آخه دلم دروازه نبود که هر کسی بره تو بیاد بیرون شاید موقعیت رابطه به چن تا دختر پیش اومد ولی فکر اون نمیذاشت فکر نمیکردم عاشقی اینقد سخت باشه
    بخدا کم آوردم الانم دنبال یه راه کارم

  7. 2 کاربران زیر از Rjshiraz68 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد