نمایش نتایج: از 1 به 22 از 22

موضوع: بلاتکلیفی در زندگی

2169
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2018
    شماره عضویت
    38850
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    بلاتکلیفی در زندگی

    سلام.۱۲ساله ازدواج کردم.از هر راهی خوشبختم.یه خانم ۳۰ ساله ی زیبا و با اصل و نصب.شوهر خوب و نحیب و یه فرزند سالم و یه زندگی اروم.شاغلم و با اسم و رسم و از لحاظ شغلی بالاتر از همسرم شدم .مشکل من با خودمه من عاشق هیجانم و دوست دارم جوونی کنم اما شوهرم با ۸ سال اخلاف سنی و روحیه ای متفاوت از من هست و اصلا باهم جور نمیشیم، ۳ ساله که ازش فاصله گرفتم و با تاسف فراوان برای خودم به مدت یه سال و نیمه که با یه اقایی که اونم متاهله اشنا شدم و اون اقا منو به شدت از هر لحاظ وابسته ی خود کرد.بعد از یه مدت کم کم تغیر رفتار داد و کم رنگ شد ولی از اظهار علاقه کم نمیذاشت که من به عشقش شک کنم.اون اقا از هر لحاظ سواستفاده کرد.مالی.جسمی.روحی.و کاری با من کرده که با هر رفتار و شرایطش سازگار بشم.میدونم بهم میگید روانی.ولی خیلی عاجزم.بهم بگید من چیکار کنم تا نجات پیدا کنم.چه دلخوشی پیدا کنم تا منو جذب کنه و از دست این بی همه چیز نجات بدم خودمو
    خواهشان بهم کمک کنید و بهم قدرت بدین تا زندگیمو نجات بدم

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17322
    نوشته ها
    3,619
    تشکـر
    3,638
    تشکر شده 6,747 بار در 2,688 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : خواهشان به من کمک کنید😔

    نقل قول نوشته اصلی توسط parand2712 نمایش پست ها
    سلام.۱۲ساله ازدواج کردم.از هر راهی خوشبختم.یه خانم ۳۰ ساله ی زیبا و با اصل و نصب.شوهر خوب و نحیب و یه فرزند سالم و یه زندگی اروم.شاغلم و با اسم و رسم و از لحاظ شغلی بالاتر از همسرم شدم .مشکل من با خودمه من عاشق هیجانم و دوست دارم جوونی کنم اما شوهرم با ۸ سال اخلاف سنی و روحیه ای متفاوت از من هست و اصلا باهم جور نمیشیم، ۳ ساله که ازش فاصله گرفتم و با تاسف فراوان برای خودم به مدت یه سال و نیمه که با یه اقایی که اونم متاهله اشنا شدم و اون اقا منو به شدت از هر لحاظ وابسته ی خود کرد.بعد از یه مدت کم کم تغیر رفتار داد و کم رنگ شد ولی از اظهار علاقه کم نمیذاشت که من به عشقش شک کنم.اون اقا از هر لحاظ سواستفاده کرد.مالی.جسمی.روحی.و کاری با من کرده که با هر رفتار و شرایطش سازگار بشم.میدونم بهم میگید روانی.ولی خیلی عاجزم.بهم بگید من چیکار کنم تا نجات پیدا کنم.چه دلخوشی پیدا کنم تا منو جذب کنه و از دست این بی همه چیز نجات بدم خودمو
    خواهشان بهم کمک کنید و بهم قدرت بدین تا زندگیمو نجات بدم
    سلام
    متوجه منظورتون نشدم .
    شما قصد جدایی از این آقا رو دارید ؟
    یا همسرتون ؟
    خانم عزیز چه دلخوشی بالاتر از یه زندگی ایده آل و همسر خوب و فرزند سالم
    با صراحت عرض میکنم یک الی دو تا از موارد بالا در زندگی رو هر خانواده ای داشته باشه دلخوشی بزرگی محسوب میشه
    من پیشنهاد میکنم حتما مشاوره حضوری داشته باشید .
    امضای ایشان
    خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق

    خراش های وجودت بیشتر باشد

    خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد

    خدایا دردهایم دلنشین می شود

    وقتی درمانم " تویی "

  3. 2 کاربران زیر از ستیلا بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : خواهشان به من یه راهی نشون بدین😔

    چقدر خودتون را بی ارزش کردید
    خیانت به شوهرتون فقط به خاطر اینکه شما برونگرا بودید و شوهرتون درونگرا
    این سبکشو ندیده بودم


    شاید الان بچه ها از من خرده بگیرن ولی شما سخت بخشیده میشید و یه جورایی حقتون نیست بخشش.چون زندگیتون را به ناچیزی فروختید
    و طبق نظر خودتون زندگی نرمالتون با همسرتون بسیار خوب بوده



    بازم حاشا به کرم خانمای خارجی که اگه میخوان با کسی باشن اول از همسرشون طلاق میگیرن و جدا میشن و بعد میرن با نفر بعدی .مثل خانمای ایرانی نیستن که چند تارو با هم بخوان تازه ادعاشونم پدر مردم را داره در میاره


    و اما توصیه به نظرم از همسرتون طلاق بگیرید چون شما لیاقت این همسر خوب را ندارید چون انتخاب کردید تو دست باشید یا اگه جراتشو دارید به همسرتون اعتراف کنید و بزارید اون تصمیم بگیره

    (الان باز یه عده بچه سال میان میگن. توبه کنه .میبخشه .سعی کن دیگه انجام ندی و این حرفا)


    شما شاید بتونید با راهنمایی های بچه ها از دست این فرد نجات پیدا کنید ولی آیا از دست وجدان خودتون هم میتونید نجات پیدا کنید؟؟؟؟؟


    آیا زمانی که میاید تو خونه و همسرتون با روی باز ازتون استقبال میکنه از خودتون بدتون نمیاد که من این مرد خوب را ول کردم رفتم تو بغل یه مرد شیطان صفت؟؟
    ویرایش توسط sam127 : 07-11-2018 در ساعت 11:16 AM

  5. کاربران زیر از sam127 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Apr 2018
    شماره عضویت
    38164
    نوشته ها
    603
    تشکـر
    288
    تشکر شده 407 بار در 290 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خواهشان به من کمک کنید😔

    اولا با اون آقایی که رابطه برقرار کردید به هم بزنید تا ذهنتون برای همسرتون جا داشته باشه
    دوما از همسرتون بخواید ورزش کنه، حالا یا باشگاه بدنسازی یا عصرها دوتایی برید بدویید تو پارک
    محیط خونه رو از حالت س************ خارج کنید تا همسرتون هم از بی حالی بیاد بیرون، دوتایی فوتبال تماشا کنید و سر و صدا کن، پسرتون رو کلاس موسیقی ثبت نام کنید و تو خونه تمرین کنه

  7. کاربران زیر از heh_heh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Apr 2018
    شماره عضویت
    38164
    نوشته ها
    603
    تشکـر
    288
    تشکر شده 407 بار در 290 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خواهشان به من یه راهی نشون بدین😔

    نقل قول نوشته اصلی توسط sam127 نمایش پست ها
    چقدر خودتون را بی ارزش کردید
    نگو اینجوری داداش، نیازهای آدم که فقط پول و رفاه نیست، نیازهای عاطفی هم مهم هستن، البته نمیخوام از انتخاب ایشون دفاع کنم، نیاز عاطفی داشتن و کلی انتخاب، مثلا میتونستن همسرشون رو آروم آروم به سمت زندگی برونگرا هدایت کنن ولی بدترین گزینه رو انتخاب کردن و پای شخص دیگری رو باز کردن که خیلی مشکلات دیگری رو به خودشون تحمیل کردن، جلوی ضرر رو هرجا بگیری منفعته، انشالله توبه می کنن و مثل یک خانم با سیاست (مثل رییس جمهور کرواسی) زندگیشون رو با انتخاب های درست به مسیر درست هدایت میکنن

  9. کاربران زیر از heh_heh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : خواهشان به من یه راهی نشون بدین😔

    نقل قول نوشته اصلی توسط heh_heh نمایش پست ها
    نگو اینجوری داداش، نیازهای آدم که فقط پول و رفاه نیست، نیازهای عاطفی هم مهم هستن، البته نمیخوام از انتخاب ایشون دفاع کنم، نیاز عاطفی داشتن و کلی انتخاب، مثلا میتونستن همسرشون رو آروم آروم به سمت زندگی برونگرا هدایت کنن ولی بدترین گزینه رو انتخاب کردن و پای شخص دیگری رو باز کردن که خیلی مشکلات دیگری رو به خودشون تحمیل کردن، جلوی ضرر رو هرجا بگیری منفعته، انشالله توبه می کنن و مثل یک خانم با سیاست (مثل رییس جمهور کرواسی) زندگیشون رو با انتخاب های درست به مسیر درست هدایت میکنن
    توصیه میکنم پست ایشون را کامل بخون جایی از نیاز عاطفی حرف نزدن گفتن نیاز به هیجان

    میدونی مثل چی میشه :

    مثلا من ازدواج کنم دوست داشته باشم برم شهربازی ترن هوایی سوار شم بعد همسرم بترسه بعد من بگم حالا که همسرم اهلش نیست یکی دیگه را پیدا کنم با اون برم


    مگه ایشون وقتی ازدواج کرد نفهمید خصوصیات همسرشو چرا کسی که برونگرا هستش رفت با درونگرا ازدواج کرد که الان به خاطر هیجان توهین کنه به تمامی وجودی یه مرد خوب

  11. کاربران زیر از sam127 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  12. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Apr 2018
    شماره عضویت
    38164
    نوشته ها
    603
    تشکـر
    288
    تشکر شده 407 بار در 290 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خواهشان به من یه راهی نشون بدین😔

    نقل قول نوشته اصلی توسط sam127 نمایش پست ها
    توصیه میکنم پست ایشون را کامل بخون جایی از نیاز عاطفی حرف نزدن گفتن نیاز به هیجان

    میدونی مثل چی میشه :

    مثلا من ازدواج کنم دوست داشته باشم برم شهربازی ترن هوایی سوار شم بعد همسرم بترسه بعد من بگم حالا که همسرم اهلش نیست یکی دیگه را پیدا کنم با اون برم


    مگه ایشون وقتی ازدواج کرد نفهمید خصوصیات همسرشو چرا کسی که برونگرا هستش رفت با درونگرا ازدواج کرد که الان به خاطر هیجان توهین کنه به تمامی وجودی یه مرد خوب
    ازدواجشون درست بوده، همه چیشون خوبه فقط کاستی زندگیشون همین بوده و خانم هم اشتباه تصمیم گرفتن همین
    مگه آقایون خیانت نمی کنن؟ تو همون مثال شهربازی که گفتی، خیلی از آقایون این کارو میکنن و میگن پس تو همینجا وایسا من برم ترن سوارشم بیام
    آدمی زاد کارش اشتباه کردنه، ما که قاضی نیستیم، فقط میتونیم راهکار بدیم از جایی که هستن چطور به جایی که میخوان برسن، خوب و بد زندگی هرکسی به خودش ربط داره، ما اجازه نداریم وارد حریم خصوصی کسی بشیم و جای کسی تصمیم بگیریم

  13. کاربران زیر از heh_heh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  14. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : خواهشان به من یه راهی نشون بدین😔

    نقل قول نوشته اصلی توسط heh_heh نمایش پست ها
    ازدواجشون درست بوده، همه چیشون خوبه فقط کاستی زندگیشون همین بوده و خانم هم اشتباه تصمیم گرفتن همین
    مگه آقایون خیانت نمی کنن؟ تو همون مثال شهربازی که گفتی، خیلی از آقایون این کارو میکنن و میگن پس تو همینجا وایسا من برم ترن سوارشم بیام
    آدمی زاد کارش اشتباه کردنه، ما که قاضی نیستیم، فقط میتونیم راهکار بدیم از جایی که هستن چطور به جایی که میخوان برسن، خوب و بد زندگی هرکسی به خودش ربط داره، ما اجازه نداریم وارد حریم خصوصی کسی بشیم و جای کسی تصمیم بگیریم
    ما اینجا در مورد خیانت آقایون صحبت نمیکنیم در مورد خیانت یک خانم صحبت میکنیم

  15. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Apr 2018
    شماره عضویت
    38164
    نوشته ها
    603
    تشکـر
    288
    تشکر شده 407 بار در 290 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خواهشان به من یه راهی نشون بدین😔

    نقل قول نوشته اصلی توسط sam127 نمایش پست ها
    ما اینجا در مورد خیانت آقایون صحبت نمیکنیم در مورد خیانت یک خانم صحبت میکنیم
    این بحث رو توی این تاپیک تموم میکنیم، عزیزانی که راهکار دارن ممنون میشم ارایه بدن، تاپیک دیگه ای باز میکنم درباره درست و غلط و اسلام، اونجا این بحث هارو ادامه میدیم

  16. کاربران زیر از heh_heh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  17. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : خواهشان به من یه راهی نشون بدین😔

    نقل قول نوشته اصلی توسط heh_heh نمایش پست ها
    این بحث رو توی این تاپیک تموم میکنیم، عزیزانی که راهکار دارن ممنون میشم ارایه بدن، تاپیک دیگه ای باز میکنم درباره درست و غلط و اسلام، اونجا این بحث هارو ادامه میدیم
    کاملا استقبال میکنم.من حرفم اینه ما ایرانیا خیلی هامون داریم خودمون را جر میدیم که مثل اروپایی ها زندگی کنیم و فکر کنیم

    میگم آقا پس تو این موردم اروپایی باشیم.اگه از زندگی با همسرمون رضایت نداریم اگه خوشمون نمیاد چه آقا چه خانم همسرمون را طلاق بدیم یا طلاق بگیریم کل حق و حقوق اون زندگی را هم پرداخت کنیم چه زن چه مرد

    بعد بریم با نفر بعدی

    این اوج هرزگیه که با یکی زیر سقف زندگی کنی با یکی دیگه همزمان رو تخت


    اگه بد میگم بگو بد میگی

  18. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : بلاتکلیفی در زندگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط parand2712 نمایش پست ها
    سلام.۱۲ساله ازدواج کردم.از هر راهی خوشبختم!!!.یه خانم ۳۰ ساله ی زیبا و با اصل و نصب.شوهر خوب و نحیب و یه فرزند سالم و یه زندگی اروم.شاغلم و با اسم و رسم و از لحاظ شغلی بالاتر از همسرم شدم .مشکل من با خودمه من عاشق هیجانم و دوست دارم جوونی کنم اما شوهرم با ۸ سال اخلاف سنی و روحیه ای متفاوت از من هست و اصلا باهم جور نمیشیم، ۳ ساله که ازش فاصله گرفتم و با تاسف فراوان برای خودم به مدت یه سال و نیمه که با یه اقایی که اونم متاهله اشنا شدم و اون اقا منو به شدت از هر لحاظ وابسته ی خود کرد.بعد از یه مدت کم کم تغیر رفتار داد و کم رنگ شد ولی از اظهار علاقه کم نمیذاشت که من به عشقش شک کنم.اون اقا از هر لحاظ سواستفاده کرد.مالی.جسمی.روحی.و کاری با من کرده که با هر رفتار و شرایطش سازگار بشم.میدونم بهم میگید روانی.ولی خیلی عاجزم.بهم بگید من چیکار کنم تا نجات پیدا کنم.چه دلخوشی پیدا کنم تا منو جذب کنه و از دست این بی همه چیز نجات بدم خودمو
    خواهشان بهم کمک کنید و بهم قدرت بدین تا زندگیمو نجات بدم
    سلام

    مطلب شما را خواندم عزیز, البته این داستان برای من و همکاران یک داستان غم انگیز و تکراریه ازدواج بین یک خانم هیجانی نمایشی و یک مرد وسواسی مجبور , و جذب و کشش در اول کار و سپس حمله و اتک!!!!

    ببینید گلم شما بر عکس گفته های خودتون اصلا خوشبخت نیستید و الا خوشبخنی را خارج از خانواده خودتون جستجو نمیکردید البته ممکنه شخص موفق و برنده ای بوده باشید ولی نه خوشبخت!؟!

    در جواب سوالتون باید عرض کنم عزیز , دلخوشی شما فقط مبنونه در بازیابی سلامت روانیتون باشه و در کتار خانواده, متاسفانه باید عرض کنم در گفتارتون و با توجه به ردیف بندی کلمات و... میشه

    چندین اختلال رو به صورت کمپلکس دید, مثل شخصیت نمایشی,مرزی,خودشیفته و.... البته قصد ترساندن شما رو ندارم ولی بدون درمان چند سال دیگه حالتون بدتر خواهد شد و یا خدایی نکرده کار دست خودتون میدید گلم!

    کوتاه سخن:

    نیاز به مشاور و دارو دارید عزیز پس لطفا و حتما به یکی از همکاران روانشناس حاذق ما در شهر خود(حتما خانم باشن) رجوع کنید

    موفق باشید

    سپاس
    دکتر
    ویرایش توسط شهرام2014 : 07-11-2018 در ساعت 02:13 PM
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  19. 3 کاربران زیر از شهرام2014 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  20. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21977
    نوشته ها
    57
    تشکـر
    3
    تشکر شده 26 بار در 16 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : بلاتکلیفی در زندگی

    هییییییی.زندگی خوب.مرد نجیب،بچه سالم..بازم خیانت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ من پسرم.مثل ... میترسم زن بگیرم،زن بگیری فردا ببینی رفته زیر یکی دیگه با اینکه براش کم هم نذاشتی..ادم باید عقلش کم باشه الان زن بخاد بگیره با این وضع زنهای جامعه
    عد از یه مدت کم کم تغیر رفتار داد و کم رنگ شد ولی از اظهار علاقه کم نمیذاشت که من به عشقش شک کنم.
    تو رو خدا واژه عشق رو خراب نکنید و به گند نکشید.این واژه حرمت داره نباید هر جایی به کار برده شه

  21. کاربران زیر از captive بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  22. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2018
    شماره عضویت
    38058
    نوشته ها
    321
    تشکـر
    382
    تشکر شده 245 بار در 157 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : بلاتکلیفی در زندگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط captive نمایش پست ها
    هییییییی.زندگی خوب.مرد نجیب،بچه سالم..بازم خیانت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ من پسرم.مثل ... میترسم زن بگیرم،زن بگیری فردا ببینی رفته زیر یکی دیگه با اینکه براش کم هم نذاشتی..ادم باید عقلش کم باشه الان زن بخاد بگیره با این وضع زنهای جامعه

    تو رو خدا واژه عشق رو خراب نکنید و به گند نکشید.این واژه حرمت داره نباید هر جایی به کار برده شه
    درسته ایشون کار اشتباهی کرده وقتی داشتم متنشون رومی خوندم خیلی ناراحت شدم وخواستم بهشون یه چیزی بگم اما پشیمون شدم.
    اما شما هم بهتره بدونین مقصر فقط خانم ها نیستن درواقع این آقایون هستن که مشکلات ازشون سرچشمه می گیره ویه زن هرچه قدر هم که تلاش کنه بازم تایه مرد نخواد هیچ اتفاقی نمی یوفته وهمیشه مردا هستن که نقش تهاجمی رودارن نه یه زن اون آقای بی شعوری که باوجود متاهل بودنش میاد زن مردم وسوسه می کنه خیلی بیشتر مقصره تا این خانم اون هم به زن بی چارش خیانت کرده هم یکی دیگه روبدبخت کرده تازه برا سواستفاده بیشتر ولشم نمی کنه.هراتفاقی روگردن زن ها نندازین لطفا.
    همین جور که می گی جامعه خرابه چرا زن بگیرم که با یکی دیگه باشه ازاون طرف قضیه هم دخترا می گن چرا شوهر کنیم با یکی دیگه باشه.به هر حال خیانت چیزی نیست که بشه به همین راحتی ازش گذشت چه زن وچه مرد.

  23. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21977
    نوشته ها
    57
    تشکـر
    3
    تشکر شده 26 بار در 16 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : بلاتکلیفی در زندگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط daryak نمایش پست ها
    درسته ایشون کار اشتباهی کرده وقتی داشتم متنشون رومی خوندم خیلی ناراحت شدم وخواستم بهشون یه چیزی بگم اما پشیمون شدم.
    اما شما هم بهتره بدونین مقصر فقط خانم ها نیستن درواقع این آقایون هستن که مشکلات ازشون سرچشمه می گیره ویه زن هرچه قدر هم که تلاش کنه بازم تایه مرد نخواد هیچ اتفاقی نمی یوفته وهمیشه مردا هستن که نقش تهاجمی رودارن نه یه زن اون آقای بی شعوری که باوجود متاهل بودنش میاد زن مردم وسوسه می کنه خیلی بیشتر مقصره تا این خانم اون هم به زن بی چارش خیانت کرده هم یکی دیگه روبدبخت کرده تازه برا سواستفاده بیشتر ولشم نمی کنه.هراتفاقی روگردن زن ها نندازین لطفا.
    همین جور که می گی جامعه خرابه چرا زن بگیرم که با یکی دیگه باشه ازاون طرف قضیه هم دخترا می گن چرا شوهر کنیم با یکی دیگه باشه.به هر حال خیانت چیزی نیست که بشه به همین راحتی ازش گذشت چه زن وچه مرد.
    ببخشید وقتی اقای خانواده به گفته خود ایشون خوب و نجیبن چه مشکلی این وسط وجود داره؟ جز اینکه طرف خوشی زده زیر دلش!!!خانم محترم کسی که با وجود داشتن بچه وشوهر حاضر میشه با کس دیگه بره توی رختخواب از خیلی چیزها رد شده دیگه!!!ماها خیلی چیزها ممکنه دوست داشته باشیم اما باید به هر طریقی بریم طرفش؟؟؟من خیلی دوست دارم پولدار باشم پس برم دزدی کنم؟؟؟؟اره خانم من نوعی پشیمونم از زن گرفتن چون امثال این خانم زیاد هست توی جامعه.دست خودم نیست .میترسم دیگه.منی که گذشته یک دختر برام مهم بود الان از اینده هم ترس دارم!!!قبول کنید زنهامون بی حیا شدن

    ون آقای بی شعوری که باوجود متاهل بودنش میاد زن مردم وسوسه می کنه خیلی بیشتر مقصره تا این خانم اون هم به زن بی چارش خیانت کرده هم یکی دیگه روبدبخت کرده تازه برا سواستفاده بیشتر ولشم نمی کنه.هراتفاقی روگردن زن ها نندازین لطفا.
    ببخشید اگه یه زن نخ نده و سنگین باشه اون اقای بیشعور جرات نمیکنه بهش نزدیک شه!!اینها همش توجیه!!
    ویرایش توسط captive : 07-11-2018 در ساعت 05:34 PM

  24. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2018
    شماره عضویت
    38850
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بلاتکلیفی در زندگی

    ولی این قضیه رو هیچ کدومتون نباید نادیده بگیرین اگر ازدواج کردین یا قراره ازدواج کنید هرگز روند قبلی اخلاقی خودتون رو که قبل از متاهلی داشتید ادامه ندید
    ادم ها باید برای حفظ زندگیشون خیلی جاها تلاش کنند و تغییر رفتار بدن به خاطر شریک زندگی شون
    مثل همسر من که در عین نجابت و خوبیش بلد نیست محبت رو به همسرش تزریق کنه
    عشق و محبت که همیشه تو نون خریدن و گوشت خریدن نیست
    زن ها باید کلامی و جسمی بهشون محبت بشه تا زندگی رو دگرگون کنند. درسته که اصل کار من اشتباهه محضه ولی هیچ وقت تا اصل ماجرا رو نمیدونید قضاوت نکنید و محاکمه کنید
    من از لحاظ اخلاقی خیلی سرسختم هنوزم
    ولی اگه منم شوهرم بارها باهام صحبت از کمبودهای خودشو زندگیمون کرده بود و من کاری در راستای بهبود زندگیم انجام نداده بودم باید حق خیانت رو به همسرم بدم

  25. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2018
    شماره عضویت
    38850
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بلاتکلیفی در زندگی

    خیانت زن و مردی نداره و کلا اشتباهه
    مقصر اصلی هم فقط من نیستم اول از همه همسر خودمه که تو زندگی خلا عاطفی ایجاد کرده و سالی یبار به من کلامی میگه دوستت دارم .هیچ وقت دستی به موی من نکشیده وناز و نوازشی نبوده.درسته قدیم ها مادران ما هم شاید همینطور زندگی کردن ولی تو عصر حاضر نمیشه توقع کرد که زن بدون محبت زندگی کنه چون الان مردهای شیطان صفت زیادن و سریع میان این خلا رو پر میکنن. مقصر دوم هم اون اقاست که با سیاست و نقشه به مغز من نفوذ کردو منو خام کرد. مردی که یکسال فقط دروغ گفت تا به هر طریقی منو نگه داره وگرنه من هرزگی نکردم من خام شدم و انسان هم جایز الخطاست نه دایم الخطا
    هرزه اون زن یا مرد دایم الخطاست
    من یبار یه اشتباهی کردم و خدا منو بخشیده چون نزاشته زندگی اصلیم از بین بره و نابود بشم
    الان فقط خودم و شخصیتم نابوده و من خواستم به عنوان یه مشاور بهم راه و چاره رو نشون بدین نه اینکه همه منو قضاوت کنید

  26. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2018
    شماره عضویت
    38850
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بلاتکلیفی در زندگی

    در ضمن اینم بگم من سال ها هر گونه تلاشی برای حفظ زندگیم انجام دادم
    از لحاظ ظاهری هیچ کمبودی ندارم و ایده الم
    از لحاظ کاری بسیار موفق بودم و شاید سالهاست از همسرم نه کادو و نه پول تو جیبی گرفتم
    بلکه من بهش کادو دادم یا حتی ماه ها خرج زندگی رو دادم و صاحب خونه و ماشین و غیره شدیم
    از لحاظ فکری هم نسبت به خیلی از زن ها بالاترم و کاملا درست و غلط زندگیمو میدونم و دنبال خاله زنکی و گدایی محبت از کسی نبودم
    من ناخواسته دچار این اشتباه شدم
    و از همون اول هم میلی به ادامه نداشتم ولی اون اقا تو کارش ماهر تر بود تا من
    همه ی اون جزییاتو که از خودم گفتم دلیل بر خود ستایی نیست
    گفتم که شما که دارید قضاوت میکنید پس لااقل در جریان همه موارد باشید و منصفانه تر منو راهنمایی کنید
    نه اینکه سریع بگید جدا بشم
    وگرنه راه دادگاه رو همه بلدن

  27. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2018
    شماره عضویت
    38058
    نوشته ها
    321
    تشکـر
    382
    تشکر شده 245 بار در 157 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : بلاتکلیفی در زندگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط captive نمایش پست ها
    ببخشید وقتی اقای خانواده به گفته خود ایشون خوب و نجیبن چه مشکلی این وسط وجود داره؟ جز اینکه طرف خوشی زده زیر دلش!!!خانم محترم کسی که با وجود داشتن بچه وشوهر حاضر میشه با کس دیگه بره توی رختخواب از خیلی چیزها رد شده دیگه!!!ماها خیلی چیزها ممکنه دوست داشته باشیم اما باید به هر طریقی بریم طرفش؟؟؟من خیلی دوست دارم پولدار باشم پس برم دزدی کنم؟؟؟؟اره خانم من نوعی پشیمونم از زن گرفتن چون امثال این خانم زیاد هست توی جامعه.دست خودم نیست .میترسم دیگه.منی که گذشته یک دختر برام مهم بود الان از اینده هم ترس دارم!!!قبول کنید زنهامون بی حیا شدن.

    ببخشید اگه یه زن نخ نده و سنگین باشه اون اقای بیشعور جرات نمیکنه بهش نزدیک شه!!اینها همش توجیه!!
    ۱- نمی دونم شما چرا همش زن ها رومقصر می دونید درحالی که من همین دیشب ماجرای یه پیرمرد روکه چند روز قبل اتفاق افتاده شنیدم حالا شما فرض کن پیرمرد۶۰-۷۰ساله این جوریه مردای این چنینی دیگه نیستن؟حالا منم بیام بگم چون این آقا این طوری بوده همه آقایون این طورین؟


    ۲-اصلا هم توجیه نیست همیشه که زن ها این جوری نیستن.بیشترموارد این مردا هستن که مقصرن نه که کسی نمی فهمه بعدشم اگه طرف مقابلش بفهمه بیشتراوقات مجبوربه موندن هست.
    یه سوال هم داشتم اگه یه خانم به قول شما بهتون نخ بده شما تا خودت نخوای کاری می کنی؟؟ اصلا اون خانم می تونه کاری جز نخ دادان به شما بکنه؟

  28. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : بلاتکلیفی در زندگی

    تو تمام صحبت هاتون یه چیزو زیاد مطرح کردید

    من اگه اشتباه کردم تقصر بقیه هستش

    اگه بخواید اشتباهات خودتون را لیست کنید چیارو لیست میکنید؟

  29. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2018
    شماره عضویت
    38850
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بلاتکلیفی در زندگی

    هیچ وقت نمیشه یطرفه قاضی رفت،ولی من ۹سال هرگونه تلاشی برای جذب مخاطبم کردم از هر راهی که فکرشو بکنید ولی به این نتیجه زسیدم که ذات همسر من همینه و نمیشه تغیرش داد و اون نمیتونه مثل من فکر کنه
    همونطور که من نمیتونم ۸سال بعد از خودمو درک کنم
    اشتباه من این بود که دیگه تلاش نکردم براش
    ولی اینم اشتباه نیست باید بگم کم اوردم واقعا
    گفتم شاید با کم محلی به همسرم اوضاع بهتر بشه و تغییر کنه ولی اصلا تغییری نکرد
    حتی بهش گفتم زندگی ما دچار طلاق عاطفی شده و عواقبش در اینده خوشایند نیست ولی بازم اون راحت به زندگی روزمره اش ادامه میده

  30. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    31916
    نوشته ها
    1,553
    تشکـر
    2,376
    تشکر شده 1,676 بار در 966 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : بلاتکلیفی در زندگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط parand2712 نمایش پست ها
    هیچ وقت نمیشه یطرفه قاضی رفت،ولی من ۹سال هرگونه تلاشی برای جذب مخاطبم کردم از هر راهی که فکرشو بکنید ولی به این نتیجه زسیدم که ذات همسر من همینه و نمیشه تغیرش داد و اون نمیتونه مثل من فکر کنه
    همونطور که من نمیتونم ۸سال بعد از خودمو درک کنم
    اشتباه من این بود که دیگه تلاش نکردم براش
    ولی اینم اشتباه نیست باید بگم کم اوردم واقعا
    گفتم شاید با کم محلی به همسرم اوضاع بهتر بشه و تغییر کنه ولی اصلا تغییری نکرد
    حتی بهش گفتم زندگی ما دچار طلاق عاطفی شده و عواقبش در اینده خوشایند نیست ولی بازم اون راحت به زندگی روزمره اش ادامه میده
    سلام
    به سایت مشاور خوش آمدید.
    مسلم هست که اشتباه شده است خیانت در هیچ حالتی توجیه پذیر نیست این مطلب را گفتم که سعی در تبرئه خودتان نداشته باشیدته اولین قدم پذیرفتن اشتباه است شما با کم محلی بیشتر زمینه دور شدن شوهرتان از خودتان ایجاد کردید حال یک تصمیم جدی بگیرید و با شوهرتان گفت و گو کنید فقط غر نزنید به حرفهای او هم گوش کنید حرف دلتان را بزنید صریح و بی پرده حرف بزنید خیلی وقتها ما مردها منظور شما زنها را نمی فهمیم چون همش با کنایه و غیرمستقیم حرفتان را میزنید مرد هم برداشت نادرست می کند ضمنا نیاز نیست حرفی درباره خیانت بزنید توبه کنید و سعی کنید با همسرتان به توافق برسید کامل دلخوریها و نارضایتیهایتان را در زندگی به صورت شفاف بیان کنید و به دنبال راه حلی برای گرما بخشیدن به کانون خانواده باشید اگر تمام راهها را با حوصله و تانی رفتید و نتیجه نگرفتید آخر سر تصمیم به طلاق بگیرید. طلاق به مراتب بهتر از خیانت هست.

  31. بالا | پست 22

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21977
    نوشته ها
    57
    تشکـر
    3
    تشکر شده 26 بار در 16 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : بلاتکلیفی در زندگی

    ولی من ۹سال هرگونه تلاشی برای جذب مخاطبم کردم از هر راهی که فکرشو بکنید ولی به این نتیجه زسیدم که ذات همسر من همینه و نمیشه تغیرش داد و اون نمیتونه مثل من فکر کنه
    اینها هیچ کدوم دلیلی نمیشه شما پا روی همه چیز بذاری............. شما بیشتر دارید توجیه میکنید کارتونو!!!اگه شوهر شما با یه زنه دیگه بریزه رو هم براتون مهم نیست؟؟چه حالی بهتون دست میده؟؟؟من خودم یکی از ملاکهای همسر ایندم اینه که مهریه پایین ببندم که اگر خدایی ناکرده اگر روزی همچین خطایی کرد سریع ردش کنم بره.من دلم برای اون مرد میسوزه ،گرچه شاید محبت کردن بلد نباشه،شاید هیجان نداشته باشه شاید ابراز احساسات نتونه کنه..اما اخلاق رو زیر پا نذاشته و وجدان خودشو نادیده نگرفته،خدا همه رو کمک کنه.بد زمونه ای شده!!

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد