سلام
دیدم اینجا سایت خوبیه گفتم بقیه رو هم بگم .
من کلا ادم تنهایی هستم و هم از تنهایی رنج میبرم و هم خوشم میاد ازش ، زندگی شادی ندارم و احساس شادی نمیکنم ولی معمولا خیلی میخندم و همچنین دیگران رو میخندونم .
درسته اینا با هم در تضاد هستن و عجیبه ولی خب واقعیتیه که هست .
اکثرا دوست دارم تنها باشم ولی تنهایی برام مشکل میشه بعضی وقتا .
تنها چیزی که حس میکنم میتونم خوب باهاش ارتباط برقرار کنم کامپیوتره زندگیمم بسیار شبیه به سریال M[]r.R[]o[]b[]o[]t هست (برای علاقه مندان ) .
برنامه ریزی برای کارهام میکنم اما روز بعد خسته و کسل دوباره کارهای همیشگیم رو انجام میدم .
اکثرا روزا کسل و شکسته ام و حوصله هیچی رو ندارم ، احساس میکنم حافظم داره ضعیف میشه کم کم .
اکثرا از اهنگ های غمگین لذت میبرم و از اهنگ های شاد میشه گفت زیاد خوشم نمیاد .
عید نوروز ، تولد و از این دست موارد برام معنی نداره و به نظرم مثل روزای عادین .
زشت نیستم ولی خوشگلم نیستم متوسط رو به بالام (شاید یه مقدار خوشگل) ولی تا به حال هیچکس رو نداشتم (فقط مجازی) ، از اکثر دخترا بدم میاد و برام معنی ندارن .
چندین سال پیش خودارضایی میکردم که ترکش کرده بودم اما باز شروع شد . وقتایی ک خیلی احساس ناراحتی میکنم پورن میبینم و خودارضایی میکنم (برای مدت کوتاهی ارومم میکنه) .
یه وقتایی هم هست که حوصله هیچی رو ندارم و از جمعیت زیاد بدم میاد احتمال اگر تهران زندگی میکردم دیوانه میشدم (نه در حد دیوانه شدن ولی سخته و عذاب اوره) .
یه وقتایی هم دستم میلرزه و غذام میریزه تو سفره =)) (شوخی) .
توی کارام به یک امید احتیاج دارم چطور امید ایجاد کنم ؟! امیدوار بودن من رو خیلی جلو میندازه .
چیکار کنم ؟!