ازدواج با دختری که رابطه داشته

[7788morteza]

سلام و با عرض خسته نباشید.
۶ ماهه با دختری رابطه دارم که قبلا ۴ سال عاشق پسری بوده و باهاش رابطه داشته.
اینکه رابطه دارن رو تازه دوماهه متوجه شدم و خوده اون اقا پسر اومد برام گفت من ۴ سال با این دختر خانوم بودم و رابطه جنسی هم حتی باهاش داشتم.
بعد اینکه این موضوع رو اون دختر خانوم فهمید که من متوجه این موضوع شدم رابطه ما بهم خورد و من از طریق دوستانش متوجه شدم از اینکه به اون پسر خیانت کرده پشیمون شده و داره برمیگرده سمت اون.
من بع خاطر اینکه واقعا میخواستمش و قرارمون ازدواج بود برای ۸ ماه دیگه گفتم بهش با این قضیه کنار میام توهم اون اقا پسر رو رهاش کن.
دختر خانوم اومد برام توضیح تا تو این چهار سال خیلی سختی کشیده چون پسره یکبار بهش خیانت کرده و غیر این مورد هر چی تلاش کرده اخلاق پسره رو عوض کنه عوض نشده و همش بی توجهی از سمت اون اقا پسر دریافت میکرده اما به خاطر اینکه دوسش داشته مونده به پاش تا درستش کنه. دختره میگفت رفتم مشاوره گفته به درد هم نمیخوریم اما هر وقت به پسره میگفته بیا جدا شیم گفته عوض میشم قول میداده التماس میکرده و منم قبول میکردم.

من همه اینارو متوجه شدم و گفتم به شرطی که رابطه تو کاملا با اون اقا قطع کنی من میتونم با گذشت زمان با این قضیه کنار بیام و اونم قول داد که این کارو بکنه و واقعانم انجام داد و با اون اقا کاملا تموم کرد حتی پیاما و ضبط مکالمه هاشون رو هم برام فرستاد تا مطمئن بشم تموم کرده.
با این حال من میترسم در اینده چون این دختر خانوم خیلی اونو میخواسته دوباره برگرده پیشش یا بنا به هر دلیلی منو رها کنه و یا بعد ازدواج هوای عشق قبلیش به سرش بزنه چون چهار سال مدت کمی نیست و خاطره های زیادی داشتن باهم.
با این حال اینم بگم این دختر خانوم الان به شدت منو میخاد و مدام و ۲۴ ساعت پیگیرمه طوری که حتی منو به مادر و پدرش معرفی کرده و گفته میخاد بیاد خواستگاریم و منم میخوامش.

در اخر خواستم بپرسم ازدواج با چنین دختری درسته ؟ایا عشق و علاقه است مدت داره یا کوتاه مدت؟ممنون میشم منو در این مورد کمک کنید.

[M.D Karimi]

سلام و با عرض خسته نباشید.
۶ ماهه با دختری رابطه دارم که قبلا ۴ سال عاشق پسری بوده و باهاش رابطه داشته.
اینکه رابطه دارن رو تازه دوماهه متوجه شدم و خوده اون اقا پسر اومد برام گفت من ۴ سال با این دختر خانوم بودم و رابطه جنسی هم حتی باهاش داشتم.
بعد اینکه این موضوع رو اون دختر خانوم فهمید که من متوجه این موضوع شدم رابطه ما بهم خورد و من از طریق دوستانش متوجه شدم از اینکه به اون پسر خیانت کرده پشیمون شده و داره برمیگرده سمت اون.
من بع خاطر اینکه واقعا میخواستمش و قرارمون ازدواج بود برای ۸ ماه دیگه گفتم بهش با این قضیه کنار میام توهم اون اقا پسر رو رهاش کن.
دختر خانوم اومد برام توضیح تا تو این چهار سال خیلی سختی کشیده چون پسره یکبار بهش خیانت کرده و غیر این مورد هر چی تلاش کرده اخلاق پسره رو عوض کنه عوض نشده و همش بی توجهی از سمت اون اقا پسر دریافت میکرده اما به خاطر اینکه دوسش داشته مونده به پاش تا درستش کنه. دختره میگفت رفتم مشاوره گفته به درد هم نمیخوریم اما هر وقت به پسره میگفته بیا جدا شیم گفته عوض میشم قول میداده التماس میکرده و منم قبول میکردم.

من همه اینارو متوجه شدم و گفتم به شرطی که رابطه تو کاملا با اون اقا قطع کنی من میتونم با گذشت زمان با این قضیه کنار بیام و اونم قول داد که این کارو بکنه و واقعانم انجام داد و با اون اقا کاملا تموم کرد حتی پیاما و ضبط مکالمه هاشون رو هم برام فرستاد تا مطمئن بشم تموم کرده.
با این حال من میترسم در اینده چون این دختر خانوم خیلی اونو میخواسته دوباره برگرده پیشش یا بنا به هر دلیلی منو رها کنه و یا بعد ازدواج هوای عشق قبلیش به سرش بزنه چون چهار سال مدت کمی نیست و خاطره های زیادی داشتن باهم.
با این حال اینم بگم این دختر خانوم الان به شدت منو میخاد و مدام و ۲۴ ساعت پیگیرمه طوری که حتی منو به مادر و پدرش معرفی کرده و گفته میخاد بیاد خواستگاریم و منم میخوامش.

در اخر خواستم بپرسم ازدواج با چنین دختری درسته ؟ایا عشق و علاقه است مدت داره یا کوتاه مدت؟ممنون میشم منو در این مورد کمک کنید.

سلام دوست گرامی
ایشون موقعی با اون آقا رابطه داشتند که عاشق هم بودن و نمیدونستن که ولشون میکنن، دقیقاً مثل شما عده ازدواج داده بودند. برای همین اینطور نبوده که آدم ناپاکی باشند و.... از این حرفا.
ایشون هیچ گناهی مرتکب نشده، کار غلط رو اون آقا پسر کرده.
از طرفی شما باید بدونید هدف اون پسر که به شما گفته آسیب رسوندن به اون خانومه و نباید براش اهمیتی قایل باشید. اون دوستتون نیست، دشمنتونه.

شما باید با خودتون رو راست باشید، واقعیت چیزیه که می بینید. میتونید اعتماد کنید و افکار تردید و خیانت و..... رو کنار بزارید که مشخصه باید چیکار کنید.
اگر هم این تردید ها، این شک، این ترس قراره با شما باقی بمونه. بهتره زودتر تمومش کنید.

[sam127]

خودت چجوری بودی آیا اولین دختر زندگیته یا قبل او هم با دختری بودی؟؟

آیا رابطه جنسی را تجربه کردی؟

[farokh]

سلام و با عرض خسته نباشید.
۶ ماهه با دختری رابطه دارم که قبلا ۴ سال عاشق پسری بوده و باهاش رابطه داشته.
اینکه رابطه دارن رو تازه دوماهه متوجه شدم و خوده اون اقا پسر اومد برام گفت من ۴ سال با این دختر خانوم بودم و رابطه جنسی هم حتی باهاش داشتم.
بعد اینکه این موضوع رو اون دختر خانوم فهمید که من متوجه این موضوع شدم رابطه ما بهم خورد و من از طریق دوستانش متوجه شدم از اینکه به اون پسر خیانت کرده پشیمون شده و داره برمیگرده سمت اون.
من بع خاطر اینکه واقعا میخواستمش و قرارمون ازدواج بود برای ۸ ماه دیگه گفتم بهش با این قضیه کنار میام توهم اون اقا پسر رو رهاش کن.
دختر خانوم اومد برام توضیح تا تو این چهار سال خیلی سختی کشیده چون پسره یکبار بهش خیانت کرده و غیر این مورد هر چی تلاش کرده اخلاق پسره رو عوض کنه عوض نشده و همش بی توجهی از سمت اون اقا پسر دریافت میکرده اما به خاطر اینکه دوسش داشته مونده به پاش تا درستش کنه. دختره میگفت رفتم مشاوره گفته به درد هم نمیخوریم اما هر وقت به پسره میگفته بیا جدا شیم گفته عوض میشم قول میداده التماس میکرده و منم قبول میکردم.

من همه اینارو متوجه شدم و گفتم به شرطی که رابطه تو کاملا با اون اقا قطع کنی من میتونم با گذشت زمان با این قضیه کنار بیام و اونم قول داد که این کارو بکنه و واقعانم انجام داد و با اون اقا کاملا تموم کرد حتی پیاما و ضبط مکالمه هاشون رو هم برام فرستاد تا مطمئن بشم تموم کرده.
با این حال من میترسم در اینده چون این دختر خانوم خیلی اونو میخواسته دوباره برگرده پیشش یا بنا به هر دلیلی منو رها کنه و یا بعد ازدواج هوای عشق قبلیش به سرش بزنه چون چهار سال مدت کمی نیست و خاطره های زیادی داشتن باهم.
با این حال اینم بگم این دختر خانوم الان به شدت منو میخاد و مدام و ۲۴ ساعت پیگیرمه طوری که حتی منو به مادر و پدرش معرفی کرده و گفته میخاد بیاد خواستگاریم و منم میخوامش.

در اخر خواستم بپرسم ازدواج با چنین دختری درسته ؟ایا عشق و علاقه است مدت داره یا کوتاه مدت؟ممنون میشم منو در این مورد کمک کنید.

دقیقا مشکل همین ترس و تردید شماست .
وقتی امروز چنین شک و تردیدی دارید باید به طور جدی در این مورد به نتیجه برسید.
در مورد نگرانی خودتون با دختر صحبت کنید.
و بدونید رابطه گذشته هر فرد مربوط به خودش هست و مهم روابط آینده شما با ایشونه .
پس خوب در این مورد فکر کنید و با احساسات همدیگرو به بازی نگیرید .

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

021-22354282

[یلدا 25]

سلام دوست گرامی
ایشون موقعی با اون آقا رابطه داشتند که عاشق هم بودن و نمیدونستن که ولشون میکنن، دقیقاً مثل شما عده ازدواج داده بودند. برای همین اینطور نبوده که آدم ناپاکی باشند و.... از این حرفا.
ایشون هیچ گناهی مرتکب نشده، کار غلط رو اون آقا پسر کرده.
از طرفی شما باید بدونید هدف اون پسر که به شما گفته آسیب رسوندن به اون خانومه و نباید براش اهمیتی قایل باشید. اون دوستتون نیست، دشمنتونه.

شما باید با خودتون رو راست باشید، واقعیت چیزیه که می بینید. میتونید اعتماد کنید و افکار تردید و خیانت و..... رو کنار بزارید که مشخصه باید چیکار کنید.
اگر هم این تردید ها، این شک، این ترس قراره با شما باقی بمونه. بهتره زودتر تمومش کنید.

سلام
میتونم بپرسم شما داشتن رابطه ی جنسی قبل از ازدواج رو درست میدونید برای دختر و پسر؟
اگه درست میدونید علتش رو میتونید بگید؟

[M.D Karimi]

سلام
میتونم بپرسم شما داشتن رابطه ی جنسی قبل از ازدواج رو درست میدونید برای دختر و پسر؟
اگه درست میدونید علتش رو میتونید بگید؟

سلام دوست گرامی
هرچند پرسش در تاپیک این دوستمون چندان جالب نیست اما

این یک مسئله شخصی است، هرکسی نگاه شخصی خودش رو باید داشته باشه. ما نمیتونیم چیزی رو به همه بسط بدیم.
دو نفر با این قضیه مشکلی ندارند و باهاش کنار اومدن. نمیشه به اینا گفت نه درست نیست
کس دیگه ای هم این موضوع براش قابل قبول نیست، نمیتونی بهش بگی نه درست نیست!

هرکسی باید بر اساس طرز فکر، عقیده، محیط و باورهای خودش تصمیم بگیره.

برای همین ادم ها باید از قبل تعیین کنند، شخصی که هیچ جوره رابطه خارج از ازدواج براش قابل قبول نیست، باید سراغ کسی بره که مثل خودش فکر میکنه.
اما اگه این وسط مثل این دوستمون وسطای راه متوجه این قضیه شدیم، به اعتقاد من اون آدم شرایط رو برانداز کنه و تصمیم خودشو بگیره، گاهی ما باید بعضی چیزارو نادیده بگیریم. اگه من نوعی به شخصی علاقمند بودم و ایشون شرایط مطلوب من رو داشت، وسط زندگی مشترک هم متوجه چیزی راجع به گذشته شون بشم، هرگز به روشون نمیارم. چون اون زمان من تو زندگی ایشون نبودم و ایشون هیچ تعهدی به من نداشتند.

برای همین بهتره در گذشته آدما کنجکاوی نکنیم و رو آینده متمرکز بشیم. چون هرکسی گذشته خودش رو داره و متعلق به خودشه.

[7788morteza]

من خودم قبلا با ی دختر خانوم به مدت ۱ سال رابطه داشتم...اما ی حس یک طرفه بود و رابطه مون در حد پیام بود و تو این مدت کلا دوبار همو تو کافه دیدیم و هیچ چیز دیگه ای بین ما نبود و اون دختر خانومم الان ازدواج کرده رفته پی زندگیش.
رابطه جنسی رو هم تجربه نکردم.
چیزی که منو میترسونه اینکه اون اقا پسر هنوز پیگیره...با اینکه پسره رفته سربازی ولی مثلا دیروز بهش زنگ زده بود از پادگان و ول نمیکنه ماجرا رو....من دیروز به اون خانوم گفتم که خطشو عوض کنه تا دیگه نتونه ارتباطی داشته باشه با ایشون.
این اقا پسر واقعا مزاحمه تو رابطه ما
یه مدت نبود پسره و خیلی خوب بودیم و همه چی داشت فراموش میشد...
البته اون خانوم گفت که هیچی اهمیتی براش نداره و جوابشم نداد همون دیروز ک زنگ زد
گفت از رابطه با اون اقا فقط بدی و سختی یادش مونده و همه چی براش تموم شده ولی خب با همه این حرفا این پسره مزاحمه و مطمئنن تو رابطه ما تاثیر میذاره به خصوص خودم.

[M.D Karimi]

من خودم قبلا با ی دختر خانوم به مدت ۱ سال رابطه داشتم...اما ی حس یک طرفه بود و رابطه مون در حد پیام بود و تو این مدت کلا دوبار همو تو کافه دیدیم و هیچ چیز دیگه ای بین ما نبود و اون دختر خانومم الان ازدواج کرده رفته پی زندگیش.
رابطه جنسی رو هم تجربه نکردم.
چیزی که منو میترسونه اینکه اون اقا پسر هنوز پیگیره...با اینکه پسره رفته سربازی ولی مثلا دیروز بهش زنگ زده بود از پادگان و ول نمیکنه ماجرا رو....من دیروز به اون خانوم گفتم که خطشو عوض کنه تا دیگه نتونه ارتباطی داشته باشه با ایشون.
این اقا پسر واقعا مزاحمه تو رابطه ما
یه مدت نبود پسره و خیلی خوب بودیم و همه چی داشت فراموش میشد...
البته اون خانوم گفت که هیچی اهمیتی براش نداره و جوابشم نداد همون دیروز ک زنگ زد
گفت از رابطه با اون اقا فقط بدی و سختی یادش مونده و همه چی براش تموم شده ولی خب با همه این حرفا این پسره مزاحمه و مطمئنن تو رابطه ما تاثیر میذاره به خصوص خودم.

شما خانوم هستید یا آقا؟
کدو م پسر؟
میشه بیشتر توضیح بدین چون قاطی شده ظاهرا

[7788morteza]

بنده اقا هستم
منظورم از پسر همون پسری هستش که با اون دختر خانوم ۴ سال رابطه داشته

[M.D Karimi]

بنده اقا هستم
منظورم از پسر همون پسری هستش که با اون دختر خانوم ۴ سال رابطه داشته

یعنی با همون خانوم اول دوباره وارد رابطه شدین؟

[7788morteza]

نه اشتباه متوجه شدین.
یکی از دوستان پرسیدن رابطه داشتم قبل از این خانوم که گفتم اره داشتم ۱ سال بوده و اون دخترم ازدواج کرده و تموم شده رفته.
و توضیح هم دادم رابطم در چه حد و چجوری بوده با اون خانوم.


ولی این خانوم رو هنو ۶ ماهه باهاش رابطه دارم و مشکلاتی هم که دارم گفتم.
۱)ترس از اینکه این خانوم برگرده پیش اون پسره که ۴ سال باهاش بوده یا اینکه بعد ازدواج هوای عشق سابقش ب سرش بزنه
۲)علاقه این دختر خانوم موقتی و از سر تنهایی باشه یا لجبازی
۳)اون اقا پسر که ۴ سال باهاش بوده هنوز ک هنوزه ول کن ماجرا نیست و هنوز زنگ و پیام میده به این خانوم(ولی خب اینم گفتم که منو در جریان همه پیاما و زنگاشون قرار میده که چی گفتن بهم و الانم چون من گفتم جوابشو نمیده و قرارم هست خطشو عوض کنه به زودی)


فقط یک نکته:
این دختر خانوم علت انتخاب منو اخلاق و رفتار و توجهی که بهش داشتم و محبتایی که تو این مدت بهش کردم گفتن چیزی طبق گفته خودشون تو اون مدت از اون اقا پسر ندیده بودن ینی ی جورایی کمبود محبت و نیس برطرف کردم
به نظر شما بعد از رفع این کمبود و نیاز این دختر خانوم به توجه و محبت و عادی شدن این مسئله ممکنه که مشکل ساز بشه و برگرده پیش عشق سابقش؟؟
ابنکه ترس از برگشتن پیش عشق قبلیش رو دارم برا اینکه اولا ۴ سال زمان کمی نیست دوما با توجه به اینکه این دختر خانوم میگه خیلی بدی دیده ولی مونده معلوم میکنه خیلی دوستش داشته و شاید بعد اینکه رابطش با منم گذشت و عادی شد دوباره حس گذشته بهش دست بده یا احساس گناه که چرا باهاش تموم کرده و تنهاش گذاشته.

[M.D Karimi]

نه اشتباه متوجه شدین.
یکی از دوستان پرسیدن رابطه داشتم قبل از این خانوم که گفتم اره داشتم ۱ سال بوده و اون دخترم ازدواج کرده و تموم شده رفته.
و توضیح هم دادم رابطم در چه حد و چجوری بوده با اون خانوم.


ولی این خانوم رو هنو ۶ ماهه باهاش رابطه دارم و مشکلاتی هم که دارم گفتم.
۱)ترس از اینکه این خانوم برگرده پیش اون پسره که ۴ سال باهاش بوده یا اینکه بعد ازدواج هوای عشق سابقش ب سرش بزنه
۲)علاقه این دختر خانوم موقتی و از سر تنهایی باشه یا لجبازی
۳)اون اقا پسر که ۴ سال باهاش بوده هنوز ک هنوزه ول کن ماجرا نیست و هنوز زنگ و پیام میده به این خانوم(ولی خب اینم گفتم که منو در جریان همه پیاما و زنگاشون قرار میده که چی گفتن بهم و الانم چون من گفتم جوابشو نمیده و قرارم هست خطشو عوض کنه به زودی)


فقط یک نکته:
این دختر خانوم علت انتخاب منو اخلاق و رفتار و توجهی که بهش داشتم و محبتایی که تو این مدت بهش کردم گفتن چیزی طبق گفته خودشون تو اون مدت از اون اقا پسر ندیده بودن ینی ی جورایی کمبود محبت و نیس برطرف کردم
به نظر شما بعد از رفع این کمبود و نیاز این دختر خانوم به توجه و محبت و عادی شدن این مسئله ممکنه که مشکل ساز بشه و برگرده پیش عشق سابقش؟؟
ابنکه ترس از برگشتن پیش عشق قبلیش رو دارم برا اینکه اولا ۴ سال زمان کمی نیست دوما با توجه به اینکه این دختر خانوم میگه خیلی بدی دیده ولی مونده معلوم میکنه خیلی دوستش داشته و شاید بعد اینکه رابطش با منم گذشت و عادی شد دوباره حس گذشته بهش دست بده یا احساس گناه که چرا باهاش تموم کرده و تنهاش گذاشته.

دوست من
شما باید به اون آقا در عمل بفهمونی که دیگه حق ندارند به ایشون نزدیک بشن. ایشون هم شمارشون رو تغییر بدن.
وقتی ارتبطای نباشه و قاطعیت شما و مهر و محبت بین شما دوتا، احتمالی که مطرح کردین غیر منطقیه که بهش فکر کنید.
برای همین به خودتون فرصت بدین، فرصت شناخت بیشتر.
به هیچ عنوان اجازه نزدین اون آقا به ایشون نزدیک بشن.
البته نه دعوا و درگیری، خیلی قاطعانه بهشون بگید و اگر هم اومدن چیزی بگن در مورد خانوم، بهشون اجازه ندین. چون ایشون دشمن شما هستند نه دوستتون. حتی اجازه ندین در موردشون صحبت کنند....

[7788morteza]

یه چیزم اضافه کنم دوباره دوستان

الان در حال حاظر رابطمون عالیه

تفاهم خیلی زیادی داریم باهم از همه نظر
جوری که حتی طرز فکر هم رو میدونیم و به قول گفتنی هنو حرف نزدیم میفهمیم چی میخوایم بگیم و حرف همو میفهمیم واقعا
اخلاق و رفتار مادر ایشون بسیار بسیار شبیه مادر خودم هستش ک این موضوع واقعا برام جالبه توجه بود
عقاید ٬تناسب دوتا خانواده٬بحث وضعیت اقتصادی دوتا خانواده٬بحث مسائل مذهبی و هر چی که بگین رو قبلا پرسیدیم از هم و خبر داریم و حتی پیش مشاور هم رفتیم تعجب کردن از داشتن تفاهم زیاد ما و این جمله رو یادم گفتن که شبیه زن و شوهر هایی هستین که انگار چند ساله باهم زندگی کردن.

الانم هم من هم ایشون خیلی بهم علاقه مند هستیم ولی خب اولش همه چی خوبه چون بحث گذشته ایشون یخورده مشکل ساز شده و نمیخام تصمیم احساسی بگیرم که بعدا پشیمون بشم

گفتم این مسائل رو هم بگم.

تشکر از دوستانی که راهنمایی میکنن.

[M.D Karimi]

یه چیزم اضافه کنم دوباره دوستان

الان در حال حاظر رابطمون عالیه

تفاهم خیلی زیادی داریم باهم از همه نظر
جوری که حتی طرز فکر هم رو میدونیم و به قول گفتنی هنو حرف نزدیم میفهمیم چی میخوایم بگیم و حرف همو میفهمیم واقعا
اخلاق و رفتار مادر ایشون بسیار بسیار شبیه مادر خودم هستش ک این موضوع واقعا برام جالبه توجه بود
عقاید ٬تناسب دوتا خانواده٬بحث وضعیت اقتصادی دوتا خانواده٬بحث مسائل مذهبی و هر چی که بگین رو قبلا پرسیدیم از هم و خبر داریم و حتی پیش مشاور هم رفتیم تعجب کردن از داشتن تفاهم زیاد ما و این جمله رو یادم گفتن که شبیه زن و شوهر هایی هستین که انگار چند ساله باهم زندگی کردن.

الانم هم من هم ایشون خیلی بهم علاقه مند هستیم ولی خب اولش همه چی خوبه چون بحث گذشته ایشون یخورده مشکل ساز شده و نمیخام تصمیم احساسی بگیرم که بعدا پشیمون بشم

گفتم این مسائل رو هم بگم.

تشکر از دوستانی که راهنمایی میکنن.

بهتره بازم مشاوره برید.
شما باید تصمیمتون رو بالاخره بگیرید.