لذت نبردن از رابطه جنسی

[maryam sadat]

سلام دوستان
راستش من از رابطه با همسرم لذتی نمیبرم چون همیشه بدون معاشقه س چجوری بگم همسرم یکراست میره سر اصل مطلب بدون معاشقه و شاید به جرات بگم تو این ۲ سال زندگی مشترک فقط ۴ یا ۵ بار از رابطه لذت بردم نه اینکه همسرم دوستم نداره نه اتفاقا برعکس تمام حواسش به منه و برام چیزی کم نمیذاره اما تو این یک مورد واقعا فشار روانی روم زیاد شده بخاطر اینکه هیچی بلد نیست یبار که منطقی بهش گفتم گفت خودت عرضه نداری! نمیدونم چکار کنم اما الان که باردارم میل جنسیم بیشتر شده ولی لذتی نمیبرم همیشه بجای لذت درد رو تحمل میکنم چندبار پیش خودم گفتم توی نامه براش بنویسم مستقیم نگم اما بازم یه گوشش دره اون یکی دروازه فقط الکی تو رابطه فیلم بازی میکنم و وانمود میکنم لذت میبرم ولی در واقع اینطور نیست این رو هم بگم من چیزی از لحاظ پوشش ظاهر تمیزی کم نمیذارم جوری که هر مردی آرزوشه زنش اینجوری باشه ولی همسرم نمیتونه لذت رو به من منتقل کنه به نظرتون چیکار کنم؟
گاهی شبا اینقدر سر این مسئله تو فکر فرو میرم که حالت عقده شده برام

[maryam sadat]

همه ش میترسم دوباره بهش بگم ناراحت بشه ک احساس ضعیفی بکنه نه میخوام غرورش خرد بشه و نه اینکه خودم عذاب بکشم هر چقدر هم مطلب از نت سرچ میکنم پرینت میگیرم یا کتاب میدم بهش نمیخونه میگه اینا الکی نوشتن! واقعا یه موقعا تحملش سخته اینکه سکوت کنی و چیزی نگی انگار دارن بهت تجاوز میکنن

[M.D Karimi]

سلام دوست گرامی
سعی کنید کنترل رابطه دست شما، سعی کنید شما هم فعال باشید.
اگه دوست دارید همسرگرامیتون کاری رو انجام بدن، هدایتشون کنید به سمت همون کار و در عمل بهش نشون بدین حس رضایتتون رو.
میتونید خودتون شروع کننده باشید، میتونید با ایشون رو به سمت پیش نوازی بکشونید.
قبلش ذهنتون رو اماده کنید.
ایشون خواستند شروع کنند اما آماده نبودین، بهشون بگین که هنوز زوده و اماده نیستید.

در موردش صحبت کنید و هیچ هراس نداشته باشید.

[maryam sadat]

سلام دوست گرامی
سعی کنید کنترل رابطه دست شما، سعی کنید شما هم فعال باشید.
اگه دوست دارید همسرگرامیتون کاری رو انجام بدن، هدایتشون کنید به سمت همون کار و در عمل بهش نشون بدین حس رضایتتون رو.
میتونید خودتون شروع کننده باشید، میتونید با ایشون رو به سمت پیش نوازی بکشونید.
قبلش ذهنتون رو اماده کنید.
ایشون خواستند شروع کنند اما آماده نبودین، بهشون بگین که هنوز زوده و اماده نیستید.

در موردش صحبت کنید و هیچ هراس نداشته باشید.

ممنون از راهنمائیتون دوست گرامی اما باید خدمتتون عارض بشم که من همیشه با ایشون معاشقه دارم من تمام وجودم احساسه و به ایشون منتقل میکنم یه وقتا حس میکنم شاید جامون عوض شده و من همیشه باید ایشون رو نوازش کنم بدون اینکه ایشون به عمل من عکس العملی نشون بدن از هر راهی که شما فکرشو بکنید من وارد شدم اما جواب نداده حتی بهشون گفتم از چی لذت میبرم اما باز هم کار خودشو میکنه
ممنون میشم یه راه بهتر بهم پیشنهاد بدین چون یه وقتا دیگه گریه م میگیره

[یلدا 25]

سلام دوستان
راستش من از رابطه با همسرم لذتی نمیبرم چون همیشه بدون معاشقه س چجوری بگم همسرم یکراست میره سر اصل مطلب بدون معاشقه و شاید به جرات بگم تو این ۲ سال زندگی مشترک فقط ۴ یا ۵ بار از رابطه لذت بردم نه اینکه همسرم دوستم نداره نه اتفاقا برعکس تمام حواسش به منه و برام چیزی کم نمیذاره اما تو این یک مورد واقعا فشار روانی روم زیاد شده بخاطر اینکه هیچی بلد نیست یبار که منطقی بهش گفتم گفت خودت عرضه نداری! نمیدونم چکار کنم اما الان که باردارم میل جنسیم بیشتر شده ولی لذتی نمیبرم همیشه بجای لذت درد رو تحمل میکنم چندبار پیش خودم گفتم توی نامه براش بنویسم مستقیم نگم اما بازم یه گوشش دره اون یکی دروازه فقط الکی تو رابطه فیلم بازی میکنم و وانمود میکنم لذت میبرم ولی در واقع اینطور نیست این رو هم بگم من چیزی از لحاظ پوشش ظاهر تمیزی کم نمیذارم جوری که هر مردی آرزوشه زنش اینجوری باشه ولی همسرم نمیتونه لذت رو به من منتقل کنه به نظرتون چیکار کنم؟
گاهی شبا اینقدر سر این مسئله تو فکر فرو میرم که حالت عقده شده برام

سلام مریم جان
بابت مادر شدنت بهت تبریک میگم، امیدوارم هم خودت و بچه ی نازنینت سلامت باشین
عزیزم خیلی بهتر بود همون اوایل این مورد رو یه جوری حلش می کردی
فکر می کنم همسرت اطلاعاتشون در این مورد کامل نیست و نیاز دارن بیشتر یاد بگیرن یه سری چیزارو
من مجردم ولی تا جایی که می دونم خانوم ها نیاز بیشتری به نوازش و آماده شدن دارن(به خاطر احساسات بیشترشون)
توی کتاب ها و مطالب مرتبط خیلی به این نکته اشاره شده که اگه آقا بدون آمادگی رابطه برقرار کنن باعث سردی و ناراحتی خانوم میشه و اذیت و درد کشیدن ایشون
به خصوص توی طولانی مدت، چون واقعا آدم اینطوری دلزده میشه از طرف مقابلش و احساسات ناخوشایندی پیدا می کنه، به خصوص اگه خانوم خیلی احساسی باشن

به نظرم یه راهی رو پیدا کن که ایشون متوجه اشتباهشون بشن
درسته آدم فقط به خاطر این نیاز ازدواج نمی کنه ولی این نیاز در جای خودش خیلی مهم هست و اگه به درستی دو طرف نیازشون برآورده نشه باعث ناراحتی و پرخاشگریشون میشه
اگه آدم قرار باشه خودش تلاش کنه نیازش رو برآورده کنه خب نمیرفت ازدواج کنه!
بالاخره یه چیزایی توی رابطه نیاز هست طرفین به همسرشون توجه کنن و انجام بدن، اون هم با شوق و علاقه که ثابت کنن همسرشون رو خیلی دوست دارن
نه اینکه با تندی و یا اینکه حاضر نباشن انتقاد بپذیرن

به نظرم دو تا چیز تو زندگی مشترک خیلی مهمه
یکی اینکه طرفت انتقاد پذیر باشه و فکر نکنه علامه ی دهر هست و همه چیز دان( چون همه چیز رو همگان می دونند و همگان هم هنوز به دنیا نیومدن، پس آدم نباید به خاطر اعتماد به نفس یا غرور زیادی در مقابل واقعیت ها مقاومت به خرج بده و حاضر به تغییر نباشه)، پس مهمه هر کسی هر جا اشتباهی کرد منطقی برخورد کنه و اشتباهش رو بپذیره

یکی هم اینکه وقتی ادم متوجه اشتباهش میشه خیلی بهتره دنبال راه حل درستی برای حل مسئله باشه
که نه به خودش آسیب بزنه و نه به همسرش

آدما یه راه نفوذ دارن
سعی کن این راه رو تو این مورد توی همسرت پیدا کنی
و بهش دوستانه بگو که چقدر با این کارش باعث ناراحتیت میشه و عمق جریان رو کامل و واضح بهش بگو
بعضی مردها فکر می کنن فقط نیاز جنسی تو آقایون خیلی مهمه، در حالیکه تو واقعیت اینجوری نیست، سالهاست دیگه این موضوع تو ایران خیلی جاها جا افتاده
اگه با کتاب و حرف زدن متقاعد نشدن بهشون پیشنهاد مشاوره بده
بالاخره بهترین کار این هست ایشون به اشتباهشون پی ببرند و این مورد رو حل کنن
امیدوارم برات حل بشه عزیزم.

و اما یک سوال
اون 4 یا 5 باری که گفتی از رابطه رضایت داشتی در مقابل بقیه ی رابطه ها همسرت متوجه تفاوت حال شما نشدن؟
اون موردها خودت ازشون خواسته بودی که باید آمادگی داشته باشی یا اینکه خودشون انجام میدادن؟
چون اگه میدونستن و درک کردن دیگه باید براشون کامل جا بیفته و به شناخت در این مورد رسیده باشن.

[M.D Karimi]

ممنون از راهنمائیتون دوست گرامی اما باید خدمتتون عارض بشم که من همیشه با ایشون معاشقه دارم من تمام وجودم احساسه و به ایشون منتقل میکنم یه وقتا حس میکنم شاید جامون عوض شده و من همیشه باید ایشون رو نوازش کنم بدون اینکه ایشون به عمل من عکس العملی نشون بدن از هر راهی که شما فکرشو بکنید من وارد شدم اما جواب نداده حتی بهشون گفتم از چی لذت میبرم اما باز هم کار خودشو میکنه
ممنون میشم یه راه بهتر بهم پیشنهاد بدین چون یه وقتا دیگه گریه م میگیره

به نظر میرسه همسر گرامیتون مهارت کافی رو ندارند، بهتره دوتایی به یک مشاور که در این زمینه مهارت داره مراجعه کنید.

همچنین می توانید تنهایی برید پیش یک مشاور و ازش راهنمایی بگیرید.


کمی صیمیمت و شوخی رو به رابطه اضافه کنید، مثلاً : نه نه زوده کجا با این عجله، کارت دارم و... یعنی با همون لحن شوخی جلوشون رو بگیرید و به کاری که فکر میکنید نیازه هدایتشون کنید. لازمه خواسته ها و نیازتون رو خیلی خودمونی بهشون منتقل کنید.
هم زمان که اون کار رو انجام میده،با گفتن جملاتی تشویقشون کنید. مثلا چه خوب داری انجام میدی ، همینه، و...
خواسته هاتون رو به زبون بیارید. میتونید بگید امروز میخوام متفاوت انجامش بدی. و خواسته هاتون رو منتقل کنید.

اما نگو بلد نیستی، اهمیت نمیدی، من راضی نیستم، تو نمیتونی و... چیزی نگید که احساس سرخوردگی بکنند. عوضش تشویقشون کنید.

[شهرام2014]

سلام دوستان
راستش من از رابطه با همسرم لذتی نمیبرم چون همیشه بدون معاشقه س چجوری بگم همسرم یکراست میره سر اصل مطلب بدون معاشقه و شاید به جرات بگم تو این ۲ سال زندگی مشترک فقط ۴ یا ۵ بار از رابطه لذت بردم نه اینکه همسرم دوستم نداره نه اتفاقا برعکس تمام حواسش به منه و برام چیزی کم نمیذاره اما تو این یک مورد واقعا فشار روانی روم زیاد شده بخاطر اینکه هیچی بلد نیست یبار که منطقی بهش گفتم گفت خودت عرضه نداری! نمیدونم چکار کنم اما الان که باردارم میل جنسیم بیشتر شده ولی لذتی نمیبرم همیشه بجای لذت درد رو تحمل میکنم چندبار پیش خودم گفتم توی نامه براش بنویسم مستقیم نگم اما بازم یه گوشش دره اون یکی دروازه فقط الکی تو رابطه فیلم بازی میکنم و وانمود میکنم لذت میبرم ولی در واقع اینطور نیست این رو هم بگم من چیزی از لحاظ پوشش ظاهر تمیزی کم نمیذارم جوری که هر مردی آرزوشه زنش اینجوری باشه ولی همسرم نمیتونه لذت رو به من منتقل کنه به نظرتون چیکار کنم؟
گاهی شبا اینقدر سر این مسئله تو فکر فرو میرم که حالت عقده شده برام

همه ش میترسم دوباره بهش بگم ناراحت بشه ک احساس ضعیفی بکنه نه میخوام غرورش خرد بشه و نه اینکه خودم عذاب بکشم هر چقدر هم مطلب از نت سرچ میکنم پرینت میگیرم یا کتاب میدم بهش نمیخونه میگه اینا الکی نوشتن! واقعا یه موقعا تحملش سخته اینکه سکوت کنی و چیزی نگی انگار دارن بهت تجاوز میکنن

ممنون از راهنمائیتون دوست گرامی اما باید خدمتتون عارض بشم که من همیشه با ایشون معاشقه دارم من تمام وجودم احساسه و به ایشون منتقل میکنم یه وقتا حس میکنم شاید جامون عوض شده و من همیشه باید ایشون رو نوازش کنم بدون اینکه ایشون به عمل من عکس العملی نشون بدن از هر راهی که شما فکرشو بکنید من وارد شدم اما جواب نداده حتی بهشون گفتم از چی لذت میبرم اما باز هم کار خودشو میکنه
ممنون میشم یه راه بهتر بهم پیشنهاد بدین چون یه وقتا دیگه گریه م میگیره

سلام

مطلب شما را خواندم عزیز, و در جواب شما باید عرض کنم که اولا متاسفم از این همه نادانی همسر شما و خودباوری بیمار گونه ایشون!!!

ولی توصیه هایی رو که خدمتتون دارم و امید دارم به کار ببندید:

به هیچ وجه خودتان را به ارگاسم و رسیدن به لذت جنسی و لذت بردن( به صورت فیک و به عبارتی غیر حقیقی) نزنید و حتما عدم رضایت از رابطه و عدم لذت بردن را به گوش همسرتان به صورت مستقیم و در همان لحظه برسانید

و اصلا نگران ناراحت شدن ابشان نباشید.

مردان در اثر ارضای زنان به کمال رضایت میرسند پس باید به ابشان جهت داد و روابط را اموخت که مقداری را خودنان مبتوانبد بعد از عطش پیدا کردن ایشان در جهت ارضای شما. به ایشان بیاموزید چه کنند و بقیه را نیز از کتب علمی

که در این موارد به چاپ رسدند و یا مشورت با یکی از همکاران مشاور.

موفق باشید

سپاس
دکتر

[maryam sadat]

سلام مریم جان
بابت مادر شدنت بهت تبریک میگم، امیدوارم هم خودت و بچه ی نازنینت سلامت باشین
عزیزم خیلی بهتر بود همون اوایل این مورد رو یه جوری حلش می کردی
فکر می کنم همسرت اطلاعاتشون در این مورد کامل نیست و نیاز دارن بیشتر یاد بگیرن یه سری چیزارو
من مجردم ولی تا جایی که می دونم خانوم ها نیاز بیشتری به نوازش و آماده شدن دارن(به خاطر احساسات بیشترشون)
توی کتاب ها و مطالب مرتبط خیلی به این نکته اشاره شده که اگه آقا بدون آمادگی رابطه برقرار کنن باعث سردی و ناراحتی خانوم میشه و اذیت و درد کشیدن ایشون
به خصوص توی طولانی مدت، چون واقعا آدم اینطوری دلزده میشه از طرف مقابلش و احساسات ناخوشایندی پیدا می کنه، به خصوص اگه خانوم خیلی احساسی باشن

به نظرم یه راهی رو پیدا کن که ایشون متوجه اشتباهشون بشن
درسته آدم فقط به خاطر این نیاز ازدواج نمی کنه ولی این نیاز در جای خودش خیلی مهم هست و اگه به درستی دو طرف نیازشون برآورده نشه باعث ناراحتی و پرخاشگریشون میشه
اگه آدم قرار باشه خودش تلاش کنه نیازش رو برآورده کنه خب نمیرفت ازدواج کنه!
بالاخره یه چیزایی توی رابطه نیاز هست طرفین به همسرشون توجه کنن و انجام بدن، اون هم با شوق و علاقه که ثابت کنن همسرشون رو خیلی دوست دارن
نه اینکه با تندی و یا اینکه حاضر نباشن انتقاد بپذیرن

به نظرم دو تا چیز تو زندگی مشترک خیلی مهمه
یکی اینکه طرفت انتقاد پذیر باشه و فکر نکنه علامه ی دهر هست و همه چیز دان( چون همه چیز رو همگان می دونند و همگان هم هنوز به دنیا نیومدن، پس آدم نباید به خاطر اعتماد به نفس یا غرور زیادی در مقابل واقعیت ها مقاومت به خرج بده و حاضر به تغییر نباشه)، پس مهمه هر کسی هر جا اشتباهی کرد منطقی برخورد کنه و اشتباهش رو بپذیره

یکی هم اینکه وقتی ادم متوجه اشتباهش میشه خیلی بهتره دنبال راه حل درستی برای حل مسئله باشه
که نه به خودش آسیب بزنه و نه به همسرش

آدما یه راه نفوذ دارن
سعی کن این راه رو تو این مورد توی همسرت پیدا کنی
و بهش دوستانه بگو که چقدر با این کارش باعث ناراحتیت میشه و عمق جریان رو کامل و واضح بهش بگو
بعضی مردها فکر می کنن فقط نیاز جنسی تو آقایون خیلی مهمه، در حالیکه تو واقعیت اینجوری نیست، سالهاست دیگه این موضوع تو ایران خیلی جاها جا افتاده
اگه با کتاب و حرف زدن متقاعد نشدن بهشون پیشنهاد مشاوره بده
بالاخره بهترین کار این هست ایشون به اشتباهشون پی ببرند و این مورد رو حل کنن
امیدوارم برات حل بشه عزیزم.

و اما یک سوال
اون 4 یا 5 باری که گفتی از رابطه رضایت داشتی در مقابل بقیه ی رابطه ها همسرت متوجه تفاوت حال شما نشدن؟
اون موردها خودت ازشون خواسته بودی که باید آمادگی داشته باشی یا اینکه خودشون انجام میدادن؟
چون اگه میدونستن و درک کردن دیگه باید براشون کامل جا بیفته و به شناخت در این مورد رسیده باشن.

سلام یلدا جون ممنون عزیزم
الان واقعا همین اتفاق برام افتاده و یجورایی دلزده شدم اما چاره ای ندارم و باید تحمل کنم و فقط خواسته ی یکجانبه همسرم رو برآورده کنم که مبادا از من دلزده بشه!! و پیش خودش فکر کنه من سردم تو رابطه اما خدا خودش میدونه ک من واقعا دارم از خودگذشتگی میکنم اما به چ قیمت؟
عزیزم اون چندبار خودشون اقدام کردن باز هم بدون مقدمه ولی چون اوایل ازدواج بود من واقعا لذت بردم بدون اینکه پیش نیاز داشته باشم!
عزیزم مرسی حرفات خوندم یکم آروم شدم

[maryam sadat]

به نظر میرسه همسر گرامیتون مهارت کافی رو ندارند، بهتره دوتایی به یک مشاور که در این زمینه مهارت داره مراجعه کنید.

همچنین می توانید تنهایی برید پیش یک مشاور و ازش راهنمایی بگیرید.


کمی صیمیمت و شوخی رو به رابطه اضافه کنید، مثلاً : نه نه زوده کجا با این عجله، کارت دارم و... یعنی با همون لحن شوخی جلوشون رو بگیرید و به کاری که فکر میکنید نیازه هدایتشون کنید. لازمه خواسته ها و نیازتون رو خیلی خودمونی بهشون منتقل کنید.
هم زمان که اون کار رو انجام میده،با گفتن جملاتی تشویقشون کنید. مثلا چه خوب داری انجام میدی ، همینه، و...
خواسته هاتون رو به زبون بیارید. میتونید بگید امروز میخوام متفاوت انجامش بدی. و خواسته هاتون رو منتقل کنید.

اما نگو بلد نیستی، اهمیت نمیدی، من راضی نیستم، تو نمیتونی و... چیزی نگید که احساس سرخوردگی بکنند. عوضش تشویقشون کنید.

دوست عزیز میترسم خواسته م رو به زبون بیارم ایشون خسته و عصبانی بشن یا احساس ناتوانی بکنند دقیقا همین هست ک شما میگین خودمم فکر میکنم ایشون مهارت کافی ندارن
همینجوری خیلی حساسه ک کسی از رابطه و زندگی ما چیزی نفهمه کافیه من بگم مشاوره فکر میکنه خصوصیه زندگیمون رو داریم به همه میگیم!
واقعا شرایط سخته امیدوارم حرفامو درک کنید
باز هم تشکر از راهنمائیتون

[یلدا 25]

سلام یلدا جون ممنون عزیزم
الان واقعا همین اتفاق برام افتاده و یجورایی دلزده شدم اما چاره ای ندارم و باید تحمل کنم و فقط خواسته ی یکجانبه همسرم رو برآورده کنم که مبادا از من دلزده بشه!! و پیش خودش فکر کنه من سردم تو رابطه اما خدا خودش میدونه ک من واقعا دارم از خودگذشتگی میکنم اما به چ قیمت؟
عزیزم اون چندبار خودشون اقدام کردن باز هم بدون مقدمه ولی چون اوایل ازدواج بود من واقعا لذت بردم بدون اینکه پیش نیاز داشته باشم!
عزیزم مرسی حرفات خوندم یکم آروم شدم

خواهش می کنم عزیزم
تا حدودی درک می کنم
اما عزیزم ازدواج و زندگی مشترک یک رابطه ی کاملا دوطرفه و متقابل هست
شما احترام میذاری، به فکر این هستی که همسرت اذیت نشن
خب متقابلا همسرت هم باید این فکر رو بکنن و به این مسئله ی مهم اهمیت بدن

به نظرم اصلا خودنمایی نکن و نقش بازی نکن
اینجوری از درون اذیت میشی گلم و باعث میشه بریزی توی خودت همش مسائل رو
و این روح و روان لطیفت رو اذیت میکنه
پس واقع بین باش و همنجوری که جناب دکتر شهرام توضیح دادن برای حل این مسئله ی مهم زندگیت همه ی تلاشت رو بکن.
ان شاالله ایشون هم توجه کنن و حل بشه برات این موضوع.

[M.D Karimi]

دوست عزیز میترسم خواسته م رو به زبون بیارم ایشون خسته و عصبانی بشن یا احساس ناتوانی بکنند دقیقا همین هست ک شما میگین خودمم فکر میکنم ایشون مهارت کافی ندارن
همینجوری خیلی حساسه ک کسی از رابطه و زندگی ما چیزی نفهمه کافیه من بگم مشاوره فکر میکنه خصوصیه زندگیمون رو داریم به همه میگیم!
واقعا شرایط سخته امیدوارم حرفامو درک کنید
باز هم تشکر از راهنمائیتون

لازمه خواسته تون رو در حین رابطه به زبون بیارید، و بیشتر جنبه تشویق کردن به انجامش بشه.

[maryam sadat]

سلام

مطلب شما را خواندم عزیز, و در جواب شما باید عرض کنم که اولا متاسفم از این همه نادانی همسر شما و خودباوری بیمار گونه ایشون!!!

ولی توصیه هایی رو که خدمتتون دارم و امید دارم به کار ببندید:

به هیچ وجه خودتان را به ارگاسم و رسیدن به لذت جنسی و لذت بردن( به صورت فیک و به عبارتی غیر حقیقی) نزنید و حتما عدم رضایت از رابطه و عدم لذت بردن را به گوش همسرتان به صورت مستقیم و در همان لحظه برسانید

و اصلا نگران ناراحت شدن ابشان نباشید.

مردان در اثر ارضای زنان به کمال رضایت میرسند پس باید به ابشان جهت داد و روابط را اموخت که مقداری را خودنان مبتوانبد بعد از عطش پیدا کردن ایشان در جهت ارضای شما. به ایشان بیاموزید چه کنند و بقیه را نیز از کتب علمی

که در این موارد به چاپ رسدند و یا مشورت با یکی از همکاران مشاور.

موفق باشید

سپاس
دکتر

ممنون آقای دکتر از راهنمائیهای مفیدتون اما همونطور ک در پست قبلی گفتم میترسم عدم رضایتم رو بروز بدم نمیدونم چرا!
یه وقتا شده تو رابطه وقتی نگاه کردم تو صورتش و عصبانی دیدمش کلا حس رابطه از سرم پریده و درد کشیدم و فقط فیلم بازی کردم

[maryam sadat]

خواهش می کنم عزیزم
تا حدودی درک می کنم
اما عزیزم ازدواج و زندگی مشترک یک رابطه ی کاملا دوطرفه و متقابل هست
شما احترام میذاری، به فکر این هستی که همسرت اذیت نشن
خب متقابلا همسرت هم باید این فکر رو بکنن و به این مسئله ی مهم اهمیت بدن

به نظرم اصلا خودنمایی نکن و نقش بازی نکن
اینجوری از درون اذیت میشی گلم و باعث میشه بریزی توی خودت همش مسائل رو
و این روح و روان لطیفت رو اذیت میکنه
پس واقع بین باش و همنجوری که جناب دکتر شهرام توضیح دادن برای حل این مسئله ی مهم زندگیت همه ی تلاشت رو بکن.
ان شاالله ایشون هم توجه کنن و حل بشه برات این موضوع.

این ترس من باعث میشه مشکلم حل نشه
یه وقتا میگم ایکاش قبلا با دخترا رابطه داشت که یاد میگرفت الان یه آدم صفره ک هیچی بلد نیست نمیدونم شاید هم بلده و نمیخواد وقت بذاره

[maryam sadat]

دوستان عزیز من چند روز نت ندارم اما ممنون میشم کمکم کنید و نظرات مفیدتون رو برام بذارید برگردم میخونم و از نظراتتون استفاده میکنم

[saba95]

سلام دوست عزیز
اول اینکه تبریک میگم بابت بچه دار شدنتون ولی خودتون هم تا حدی مقصر هسین چون رابطه ای که از سر اجبار باشههیچ فایده ای نداره. ینی شما هیچ لذتی نمیبرین و فقط برای برطرف کردن نیاز شوهرتون تن به رابطه میدین که این اصلا درست نیست.
به نظرم یه مدت از همسرتون فاصله بگیرین و بهش بگین که رفتارشون در رابطه ی جنسی جوری هست که شما رو دلزده کرده و اگر خوب یاد نگیره که چکار کنه شما نسبت بهش سرد میشین.یه مدت فاصله بگیرین و نیازشو براورده نکنید تا بفهمه این نیاز برای شما هم اهمیت داره.
یکم قاطع باشین.

[رامونا]

سلام مریم جان،
بارداریتو تبریک میگم عزیزم.

خوب اینکه میگی وقتی به همسرت اعتراض میکنی و خواستتو میگی ایشون عصبی میشه یا احساس ناتوان بودن بهشون دست میده کاملا درسته.

میدونی چرا؟
چون روش بیانتو درست انتخاب نکردی.

اینکه حین رابطه اعتراض کنی یا حتی غیر از زمان رابطه، خیلی مستقیم بگی که من چنین چیزی میخوام و تو انجام نمیدی باعث ناراحتی هر آدمی میشه چه زن چه مرد، نه تنها همسر تو.
به خصوص اگر یه کم زمینه غیرمنطقی بودن هم در اون فرد وجود داشته باشه که این حالتو تشدید میکنه.

یکی از اصلیترین ویژگیهای ذاتی آقایون غرور و اقتدارشونه به خصوص به خصوص توی این مورد خاص!

اگه حس کنن قدرت و توانایی جنسیشون از سمت همسرشون زیر سوال میره واکنش تندی نشون میدن.

و برعکس اگر احساس کنن منشأ لذت و سرخوشی جنسی خانومشون هستن چنان حس غروری بهشون دست میده که برای حفظش هر کاری میکنن.

حالا تو باید طوری خواستتو بیان کنی که این حس رو در همسرت تقویت کنی تا تشویق بشه اون رفتاری رو که تمایل داری برات انجام بده.

خوب اول همونطور که گفتم باید زمانی حرفتو بگی که رابطه ای در کار نباشه چون اینطوری بهتر حرفاتو میشنوه و باهات همراهی میکنه.
دوم اینکه نباید مستقیم بگی و فقط احساستو به زبون بیاری و غیرمستقیم تاکید کنی به عشق و لذتی که با ایشون تجربه میکنی تا همسرت
بشه اون مرد قوی و توانمندی که واسه حفظ قدرتش میپره وسط و واست هر کاری میکنه.

زمانی که هر دو سرحال و خوشحال و صمیمی هستین و رابطه ای در کار نیست بحثو آروم آروم بکش به این سمت و از عشقی که بینتون هست بگو،
از تجربه های جنسی خوبتون بگو،
سعی کن همینطور که صحبت میکنی کم کم بهش نزدیکتر بشی و فضای عاشقانه تری ایجاد کنی.
ازش بپرس از انجام چه کاری لذت میبره و دوس داره تو چطور باشی،
توام به جزئیاتی که همسرت انجام داده و دوس داشتی اشاره کن و از احساس خوبت بگو ،
آخرش بگو خیلی دلم میخواست تنوع بیشتری داشتیم و این رفتارم انجام میدادیم یا من این حسم تجربه میکردم،مطمئنم تو عالی انجام میدادیش و خیلی لذت بخش میشد برای جفتمون.
از احساس خوبی که بعد رابطه های لذت بخشتون دارین و کمک میکنه زندگی شیرینتری داشته باشین بگو تا ترغیبش کنی.

[شهرام2014]

ممنون آقای دکتر از راهنمائیهای مفیدتون اما همونطور ک در پست قبلی گفتم میترسم عدم رضایتم رو بروز بدم نمیدونم چرا!
یه وقتا شده تو رابطه وقتی نگاه کردم تو صورتش و عصبانی دیدمش کلا حس رابطه از سرم پریده و درد کشیدم و فقط فیلم بازی کردم

ترستون قابل درکه عزیز که خبلی از مسائل در ان میتونه دخیل باشه مثل جایگاه زن در جامعه ما,اسیب دوران کودکی,شرم و خجالت و..... که خارج از بحث ماست ولی چهره عصبانی ایشون در رابطه خودش جای بحث و سوال داره!؟

همانطور که عرض کردم در این دنیا باید بخواهید و اصرار ورزید تا به شما داده شود والا نصیب نخواهید برد.

موفق باشید

سپاس

دکتر