با سلام
من نزدیک ۴ سال که ازدواج کردم نحوه اشناییمون دوستی بود تقریبا ۱ سال دوست بودیم من تو دوران دوستی هم دیده بودم که همسرم رابطه خوبی با خانوم ها داره و توی مهمونی ها و جمع یا خانوم ها گپ میزنه و شوخی میکنه حتی چندتا دوست اجتماعی خانوم هم داشت ولی تو دوران دوستی برام اهمیتی نداشت و مشکلی با این موضوع نداشتم حتی در دوران نامزدی هم مشکلی نداشتم. ولی تقریبا یک سال از زمانی که باردار شدم خیلی حساس شدم از این که همسرم با خانوم دیگه صحبت کنه ناراحت میشم و ذهنم مدام به دنبال یافتن داستان های مختلف ...این موضوع با اتفاقی که تودروان بارداری افتاد بدتر شد، من به صورت تصادفی تو گوشی همسرم پیامهای یه دختر خانومی رو خوندم که دوست دختر دوست همسرمه ولی صحبتهایی که بینشون رد و بدل شده بود خیلی صمیمی و حتی در حد صحبت یه زوج بود ..من به دلیل اینکه به همسرم اعتماد کامل داشتم از خودش درمورد موضوع پرسیدم اما همسرم پیامها رو پاک کرد و گفت که با اون دختر تقریبا یک ماه صحبت نکرده ..وقتی دید من با قاطعیت در مورد پیامها صحبت میکنم گفت که گوشیش دست دوستش بوده و اون این پیامها رو به دوست دخترش فرستاده و چون از رابطش با اون دختر کسی خبر نداره نمی خواست من بفهمم که پیامها کار دوستش بوده چون دوستش همیشه جلو ما دوستیش با اون دختر کتمان میکنه ...
خلاصه بعد اون ماجرا اعتمادم نسبت به همسرم کم شده همش دوست دارم چکش کنم وقتی با خانوم ها صحبت یا شوخی میکنه ناراحت میشم و برای همین چند بار بحثمون شده..
به جز این قضیه همه چیز زندگیم عالیه همسر خوب زندگی خوب و یک دختر سه ماهه دارم البته خودم احساس می کنم که به افسردگی بعد از زایمان هم گرفتار شدم لطفا راهنماییم کنید