سلام به همه دوستان گل.امیدوارم که حال احوال همگی خوب باشه بدون دغدغه انجام کارها بدون ترس از شکست.
میخواستم یه تایپیکی بزنم یه تایپیک جامع در مورد برنامه ریزی.
قراره تو این تایپیک اطلاعاتی داده بشه در مورد برنامه ریزی و کتاب هایی معرفی بشن برای مدیریت بهتر و بهینه تر کردن روند پیشرفت تو زندگی.
مخاطب این تایپیک اون دسته از ادم هایی هستن که تشنه ی موفقیت و تشنه ی تیک زدن کنار کارهایی هستن که براشون برنامه ریزی کردن و مثل یک مرد(اصطلاحا ادم قوی و با اراده بی نظیر) سر پا ایستادن تا اینکه اخرین تیک برنامه شون بزنن و اونقدر موفقیت بزرگ به دست بیارن که دیگه موفقیت بزرگ براشون کوچیک بشه!
*افرادی که اراده خیلی ضعیفی دارن و یا به برنامه ریزی اعتقاد ندارن و یا میدونن وسط فعالیت از برنامه کلا میافتن توصیه اینه که اول مشکلات دیگه رو حل کنن و بعد طبق توصیه ها و راهنمایی ها عمل کنن.
بالتبع افرادی که برنامه ریزی براشون بی معنی هست و یا مناسب نمیدونن حق انتخاب با خودشونه.
توقعی هم نیست که هر کسی برنامه ریزی کنه و کامل اجرا کنه.
چیزی که وجود داره و بهش رسیدم از یه شباهت و یه تفاوتی خبر میده.
همه ما ها یه مقطعی از زندگیمون خواستیم که دانشمند بشیم مهندس بشیم دکتر بشیم مخترع بشیم
ولی خیلی کم ادم دیدیم که چیزی که تو بچگی میخواستن شدن! ولی علت چیه؟
چرا کار یکی میشه کم درامد ترین و سطح پایین ترین و چیزی که خودش دوست نداره ولی یکی دیگه هم به مراتب بالاتر میرسه و خیلی پیشرفت میکنه و اونقدر موفقیت بدست اورده که به هیچ چیزی توجه نمیکنه جز هدف هاش و یکی دیگه هم که "فقط ادای ادم موفق رو در میاره و دایم از خودش تعریف میکنه و میخواد دیده بشه ولی در اصل با گروه اول فرقی نداره؟؟؟ "
این گروه اخر الان بیشترین تعداد رو داریم.
این تایپیک مخصوص فقط افراد تراز اول هست. افرادی که همیشه میخوان بهترین خودشون باشن. بقیه از این برنامه ریزی و این تایپیک بهره ای نمیبرند.
خب اول بحث منابعی رو که تو طرح این مطالب استفاده میکنم رو بگم:
کتاب مدیریت قدرت فکر نوشته ی ابوالفضل میراخورلی و مریم انعامی
کتاب احساسات و هدف های رویایی نوشته ی انتونی رابینز
و برخی کتاب های دیگه مثل به سوی کامیابی از انتونی رابینز و تجربیات رتبه های برتر کنکور و المپیاد وبسیار افراد موفق دیگه.
منبع دیگه: سایت کانون فرهنگی اموزش قلمچی-سخنان کاظم قلمچی
لیست موضوعات اصلی:
A:معرفی
1.موقعیت موفقیت های فعلی را مهندسی معکوس کنیم
2.قوانین بهشت پدیده مدیریت قدرت فکر
3.تکلیف سرنوشت در موفقیت ما چیست؟
4.در زندگی برای کسب موفقیت هوشیار باشید
5.رابطه نوع فکر و وضعیت موفقیت چگونه است؟
6.رابطه سلامتی و تفکر انسان
7.فکر عامل همه چیز است
Bکاربردی:
1.باید سرعت موفقیت را افزایش داد
2.مدیزیت زمان و تحول زندگی را تحت کنترل داشته باشید.
3.تا کار را به پایان نرسانده اید دست از کار برندارید(خیلی سخت-نیازمند اراده فوق العاده)
4.کار ها را اولویت بندی کنید
5.عادت کنید مهم ترین کار را هر چه سریعتر شروع کنید
6.ویژگی عادت به تمرکز بر مهمترین کار را اجرا کنید
***7. زرنگ باشید و زرنگ بودن را اجرا کنید*** ====> مورد مهمی هست و قابل بحث
C:از این به بعد لیست انجام کار
1.لیستهای مختلف اهداف را تهیه کنید
2.مدیریت لیست اهداف
3.مدیریت زمان برای پروژه
4.تاثیر قانون 90/10 برای کار و برنامه چگونه است؟
5.این تکلیف عملی را انجام دهید.
6.به لذت های انی تمرکز نکنید
7.یک تکنیک عالی برای اولویت بندی کردن
8.بهترین باشید تا موفق ترین باشید.
توضیحات و پی نوشت: این چیزایی که میخوام بگم برداشت خودم بوده از کتاب. با توجه به این که حجم مطالب زیاده فقط بخش هایی که لازم و مهمتره از کتاب به طور مستقیم نقل میکنم
بخش A:
1.موقیعیت فعلی رو مهندسی معکوس کنیم:
با نگاهی اجمالی به وضعیتی که الان توش هستیم و بررسی اون میفهمیم که وضعیت فعلی ما حاصل فکری بوده که قبلا داشته ایم و اجرا کردیم.
این که فلان مدرک دانشگاهی رو داریم به این علت هست که هدف داشتیم که به اون مدرک و سطح علمی برسیم.
این که وضعیت بهتر یا بدتر از وضعیت فعلی نشده رو علتش رو باید تو افکار جست و جو کرد. و همچنین موفقیت هایی که داشته ایم همگی حاصل فکر ما و هدف گذاری و تلاش ما بوده ان که به تحقق پیوسته اند.
2.قوانین بهشت پدیده مدیریت قدرت فکر:
این بهشت جزیزه زیبایی است و قوانین خاصی دارد که با قوانین دیگر در این دنیا متفاوت است-در این بهشت هر انچه که بیندیشی ایجاد میکنی و هر انچه را اراده کنی خلق میکنی.تو به عنوان جانشین خداوند قادر روی کره زمین در این بهشت فرماندهی میکنی. تو با مدیریت فکر و قدرت اندیشه به هر خواسته ای که داشته باشی به ان میرسی.
3.تکلیف سرنوشت در موفقیت ما چیست؟
.چگونه است که بسیاری از انسانها حرکتی نمیکنند تا کیفیت زندگی خود را بهتر کنند چرا بسیاری از انسانها در حل مسایل زندگی گرفتارند و هر روز درگیر روزمرگی های زندگی میشوند. البته پاره ای از انسانها هم در مسیر زندگی به گونه ای دیگر عمل میکنند و به دنیایی از موفقیتها میرسند.
4.در زندگی برای کسب موفقیت هوشیار باشید :
فاصله بین موفقیت ها و شکست در حقیقت فاصله بین هوشیاری و غفلت است. پاره ای از انسانها در دنیایی از غفلت زندگی میکنند و هرگز زندگی خود را مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرار نمیدهند و همواره از نابسمانی ها سخن میگویند. همواره به بدبختی و شکست و همواره میگویند چرا؟ چرا وضع من این است؟ چرا قیمت ها گران است؟ چرا خدا با من لج است؟ چرا در هیچ کاری موفق نمیشوم؟ و....
5.رابطه نوع فکر و وضعیت موفقیت چگونه است؟:
شما همونطور که در مورد خودتون فکر میکنید و توقع دارید همونطور اینده شما رقم میخوره. هر اندیشه نتی هست که در جهان هستی نواخته میشه و کاینات با این نت شما همنوا میشن(مثبت یا منفی) تا در نهایت سمفونی زندگی شما رو خلق کنند.اگه تفکر خوبی داشته باشید این سمفونی زیباترین سمفونی خواهد بود و اگر تفکر بد باشه سمفونی بدی متشکل از بدترین صدا ها و ترکیب ها خواهد بود.
6.رابطه سلامتی و تفکر انسان:
امروزه 3/4 تخت های بیمارستانهای دنیا از افرادی پر شده اند که بیماری انها مستقیما ناشی از فکر مریض گونه انهاست.اگه مردمای جهان می اموختند که چگونه پرنده اندیشه خودشون رو کنترل و مدیریت کنن که بر سر هر شاخساری ننشیند الان بیش از 75 درصد تخت های بیمارستان ها خالی بودند.
7.فکر عامل همه چیز است: بدون شرح!
بخش B:
1.باید سرعت موفقیت را افزایش داد:اگه لیست هایی که تو این تایپیک گفته میشه اجرا کنید سرعت پیشرفتتون خیلی بیشتر میشه.شما هیچ وقت برای انجام کار ها وقت کافی ندارید.
2.مدیزیت زمان و تحول زندگی را تحت کنترل داشته باشید.:
کلید اصلی این هست که بتونید انجام بعضی کار ها رو متوقف کنید و به جای اون وقت بیشتری صرف فعالیت های کمتری کنید که واقعا میتوانند در زندگی شما تحول ایجاد کنند و تاثیر بیشتری در زندگی شما داشته باشند.
3.تا کار را به پایان نرسانده اید دست از کار برندارید(خیلی سخت-نیازمند اراده فوق العاده):
بدون شرح! وقتی درسی مونده و تموم نشده تا دیروقت بخونید ولی تمومش کنید. شاید لازم باشه تا صبح بخونید تا تموم بشه!
4.کار ها را اولویت بندی کنید:
یک انسان معمولی اگر بتواند این عادت را در خود ایجاد کند که کارهای خود را به طور واضح اولویت بندی کند و کارهای مهم را سریعا انجام دهد از یک نابغه که زیاد حرف میزند و نقشه های عالی میکشد اما کمتر کاری به انجام میرساند پیشی بگیرد!
مهم ترین کار: همونی که براش بیشترین مقدار تنبلی رو دارید.همونی که برای شما استرس اور هست. همونی که سخت ترین به نظر میرسه برای شما.
شروع انجام دادن کار ها از سخت ترین به اسان ترین.
در برابر این وسوسه که اول کارهای اسون رو انجام بدید مقاومت کنید و کار سخت رو با تلاش تمام به سرانجام برسونید. اعتماد به نفسی که از راه انجام بزرگترین و سخت ترین ار به شما میرسه باعث میشه کارهای بعدی راحت تر و با صرف انرژی کمتر و با انرژی بسیار زیاد و اعتماد به نفس بسیار زیاد انجام بشن.
5.عادت کنید مهم ترین کار را هر چه سریعتر شروع کنید:
با مطالعه و بررسی هر چه بیشتر در مورد مردان و زنانی که درامد بیشتری داشته و سریعتر پیشرفت کرده اند داشتن "تفکر عالی" و ویژگی "عمل گرایی" به عنوان بارزترین و پایدار ترین رفتاری که انها در هر کاری از خود نشان میدهند خودنمایی میکنند.
6.ویژگی عادت به تمرکز بر مهمترین کار را اجرا کنید :
ملزومات: 1.تصمیم گیری 2.انضباط 3. اراده
اول تصمیم میگیرید که مهم ترین کار رو انجام بدید و بعد خودتون رو منضبط میکنید که تا اصول لازم برای انجام این کار رو اونقدر تمرین کنید که بر اونها تسلط پیدا کنید. و در اخر باید هر کاری را که براساس این اصول انجام میدهید با استفاده از نیروی اراده تقویت کنید تا اینکه این عادت ثبات پیدا کند و به جز جدا نشدنی شخصیت شما بدل شود.
***7. زرنگ باشید و زرنگ بودن را اجرا کنید*** ====> مورد مهمی هست و قابل بحث:
تحقیقی در امریکا در دانشگاه هاروارد در سال 1979 انجام شده است که نتیجه تحقیق ان به طور خلاصه این بوده است:
3 درصد دانشجویان هدف های مکتوب داشته اند 13 درصد هدف های غیر مکتوب داشته اند و 84 درصد بقیه هدف خاصی نداشته اند. در سال 1989 یعنی فقط ده سال بعد درامد ان 13 درصد دو برابر مجموع در امد های ان 84 درصد شده بود و در امد ان 3 درصد که هدف مکتوب داشته اند ده برابر مجموع درامد های ان 97 درصد شده بود!!!!! حدس بزنید در ده سال دوم و ده سال سوم و .... در امد ان 3 درصد که هدف مکتوب داشته اند به کجا رسیده باشد!
بخش C:
1.لیستهای مختلف اهداف را تهیه کنید:
ملزومات:
یک لیست اصلی که همه کارهایی که باید در اینده دور یا نزدیک انجام دهید رو یادداشت کنید. این لیست برای ان است که هر ایده جدیدی که به ذهنتان میرسد و هر مسولیت تازه ای را پیدا میکنید در ان وارد کنید. بعدا میتوانید مواردی را که در ان وارد کرده اید مرتب و منظم کنید.
دوم لیست ماهانه. در پایان هر ماه برای ماه بعد.
از لیست اصلی (یعنی مورد اول) برمیدارین میارین تو لیست ماهانه.
سوم لیست هفتگی. تمام هفته رو از قبل برنامه ریزی میکنید این لیست همونطور که در طول هفته مشغول انجام امور جاری هستید تکمیل میشود.
دست اخر باید کارها و وظایف روزانه را مشخص کنید و انها را از لیست ماهیانه و هفتگی به لیست روزانه خود منتقل کنید این موارد فعالیت های معینی هستند که باید در روز اینده به انها بپردازید.
2.مدیریت لیست اهداف:
مهمترین مورد که در بخش
C
هست همین مورد هست. پس خوب دقت کنید خوبه خوب دقت کنید :
در طول روز همانطور که پیش میروید در لیست روزانه کنار فعالیت هایی که به اتمام میرسانید تیک بزنید. این کار به پیشرفت کارتان عینیت میبخشد و در شما احساس موفقیت و حرکت به سوی جلو ایجاد میکند.
وقتی میبینید که دارید مطابق لیست خود پیش میروید انگیزه و انرژی بیشتری پیدا میکنید این کار اعتماد به نفس و عزت نفس شما را افزایش میدهد. پیشرفت مداوم و مشهود شما را بیشتر به حرکت وا میدارد و کمک میکند تا بر تنبلی غلبه کنید.
البته مکانیزم استعداد ناخداگاه در تقویت شرایط بسیار موثر میباشد.
3.مدیریت زمان برای پروژه:
وقتی پروژه ای را در پیش رو دارید صرف نظر این که چه نوع پروژه ای است اول لیستی از تمام اقداماتی که باید برای پایان رساندن ان از ابتدا تا انتها انجام بدهید تهیه کنید. فعالیت های پروژه را اولویت بندی کرده و ترتیب انجام انها را مشخص کنید. سپس لیست را روی یک صفحه کاغذ یا در یک برنامه کامپیوتری بازنویسی کنید تا پیوسته در دسترس باشد. ان وقت یکی یکی برای انجام فعالیت ها دست به کار شوید از میزان پیشرفت کار با این روش حیرت زده خواهید شد!
4.تاثیر قانون 90/10 برای کار و برنامه چگونه است؟
ده درصد وقت اولیه ای را که قبل از شروع کار صرف برنامه ریزی و تنظیم فعالیت های خود میکنید معادل نود درصد از وقتی را که در حین انجام فعالیت ها صرف میکنید صرفه جویی میکند.
5.این تکلیف عملی را انجام دهید.:
هر چه سریعتر تهیه برنامه روزانه و هفتگی و ماهانه خود را شروع کنید. یک دفترچه یا یک برگ کاغذ بردارید و همه کارهایی که باید در بیست و چهار ساعت اینده انجام دهید یادداشت کنید. اگر ایده های جدیدی بعدا به ذهنتان میرسد ان ها را هم مجددا به لیست اضافه کنید. لیستی از تمام پروژه ها و کارهای بزرگی که در نظر دارید در اینده انجام بدهید تهیه کنید.
هر یک از هدف ها و پروژه های بزرگ خود را بر اساس اولویت یعنی انچه که مهم تر است و توالی یعنی انچه که باید اول انجام شود و انچه باید بعد از ان انجام شود و ... مرتب کنید. برای این کار میتوانید پایان کار را در نظر مجسم کنید و از اخر به اول بیایید.
روی کاغذ فکر کنید! خود را عضوی از ان 3 درصد افراد جامعه قرار دهید. همیشه از روی لیست کار کنید. به این ترتیب حتی خودتان هم متعجب خواهید شد که چقدر کارایی تان بیشتر شده است و راه رسیدن به موفقیت اسانتر شده است. برای موفقیت ما همیشه وقت کافی داریم به شرط انکه هم بخواهیم و هم درست از ان استفاده کنیم.
6.به لذت های انی تمرکز نکنید:
کار مهم تر رو در اولویت های بالاتر قرار دهید و همیشه از کار سخت شروع کنید و به لذت موقت ناشی از انجام کار اسانتر در ابتدای کار بسنده نکنید.
انسانهای ناموفق به کارهایی میپردازند که رفع کننده ی تنش ها و ناراحتی هاست. در صورتی که انسانهای موفق به کارهایی میپردازند که انها را به هدفشان میرساند.
7.یک تکنیک عالی برای اولویت بندی کردن:
A: کارهای حیاتی و بسیار مهم
B: کارهایی با درجه اهمیت کمتر از گروه بالا ولی همچنان مهم ولی غیر حیاتی ولی دارای اولویت نسبت به کارهای معمولی
C:کارهایی که معمولی محسوب میشن و انجام ندادنشون باعث مشکل نمیشن.
D: کارهایی که انجام دادن یا ندادنشون فرقی نداره و هیچ مشکلی در صورت انجام ندادن ایجاد نمیکنه. این کار ها دشمن برنامه ریزی ما هستن و تلاش ما اینه که این موارد رو به طرف گروه اول کمتر کنیم یعنی از گروه دی و سی کم کنیم و به سمت ای بیشتر کنیم.
نمونه اولویت بندی:
اول مثل همیشه لیست کارها رو مینویسیم:
رفتن به سر کار و سر وقت رسیدن-انجام دادن کار های دستور داده شده توسط کارفرما-تفریح با دوستان- انجام پروژه دانشگاهی-چک کردن ایمیل ها-غذا خوردن!-سر وقت خوابیدن
خب اینم از اولویت بندی پیشنهادی:
A:رفتن به سر کار و سروقت رسیدن به کار-انجام کار های دستور داده شده توسط کارفرما-انجام پروژه دانشگاهی
خب چند تا مورد از گروه اول یعنی ای داشتیم! چیکار کنیم؟ موارد رو به صورت
A1 A2 A3 و ....
مینویسیم .
مورد A1
مهمتر از A2
هستش و همینطور ادامه بدین تا اخر.
موارد B:
غذا خوردن -خواب سر وقت
مورد C:
چک کردن ایمیل ها
مورد D: تفریح با دوستان
همونطور که میبنید میشه موارد سی و دی رو تقریبا حذف کرد یا تایمشون رو خیلی کمتر کرد و تایمشون رو به موارد آ و بی داد.
یک نمونه از نحوه برنامه ریزی:
مثالی از یه لیست اصلی :
اول شدن در کلاس شیمی
خرید کامپیوتر
ورزش روزانه صبحگاهی
شرکت کردن در فلان مناقصه
کتاب خواندن زیاد و ......... خیلی دیگه.
خب من لیست ماهانه: این ماه مثلا میگم که اقا من میخوام این ماه کامپیوتر بخرم وکتاب زیاد بخونم و ....
خب لیست ماهانه من درست شد از این دو مورد.
حالا لیست هفتگی:
مثلا میگم هفته سوم میخوام کامپیوتر بخرم و اون رو میذارم هفته سوم.
و میخوام از امروز شروع کنم مثل روزی 20 صفحه از فلان کتاب رو بخونم هر روز.
پس باید تو برنامه کل 4 هفته ی این ماه این مورد رو بگنجونم.
خب الان نوبت لیست روزانه هستش:
مثلا گفتم باید کتاب بخونم.
قبلا گفتم که شما دو تا دفترچه احتیاج دارید. یکی دفترچه همراه و یکی دفتر تقویمی کوچیک.
تو دفتر تقویمی کوچیک میاید کل ایده ها و هدف های زندگیتون رو مشخص میکنید و لیست ماهانه و هفتگی رو "جدا " (تاکید مجدد میکنم که گفتم "جدا") مینویسید.
ولی تو دفترچه دیگه فقط برنامه روزانه رو شب قبل اون روز مینویسین و.جلوش یه مربع خالی هم میذارید که وقتی انجام شد تیک بزنید.
بذارین یه مثال بزنم از خودم (یه بخش کوچیکی رو مثال میزنم)
بخش هایی از لیست اصلی:
خواندن هر روز زبان-ورزش صبحگاهی-مشاوره روانشناسی منظم-عضویت در کتابخانه عمومی-عضویت در یک باشگاه ورزشی دیگر-نوشتن دفتر خاطرات-مطالعه درباره کوانتوم و اشنایی با ساختار و عملکرد بدن انسان و مغز.
خب لیست ماهانه من: چیزایی که این ماهی که توش مثلا هستم بتونم بعضیاشون رو اجرا کنم.
من میگم همه قابلیت اجرا دارن
پس لیست ماهانه حل شد.
حالا لیست هفتگی:
من مثلا میگم هفته اول میخوام اینارو انجام بدم:
زبان خواندن-ورزش صبحگاهی-عضویت کتابخانه-نوشتن دفتر خاطرات
بقیه موارد میمونن هفته های دیگه. یعنی 3 هفته ی باقیمانده.
خب برنامه روزانه از این چیزایی که هست تو لیست هفتگی باید بچینیم:
من لیست برنامه روزانه مثلا برای فردا(مثلا)
گفتیم که به ترتیب مهم به کم اهمیت کارا رو میچینیم و انجام میدیم:
ورزش صبحگاهی(اول سلامتی)
زبان خواندن
عضویت در کتابخانه
نوشتن دفتر خاطرات
تمام شد! این کارا 100% قابل احرا هستن.
سوال : یه کارایی پیش اومد و من مجبورم بعضی موارد رو به لیست اضافه کنم! کاری نیست. مثلا لازم شد که برم کسی رو ببینم. اگه مهم بود به تناسب اهمیتش میام تو لیست میبرم بالا یا پایین! و کنارش یه مربع هم میذارم که وقتی انجام شد تیک میزنم.
دقیقا وقتی کار رو انجام دادید تیک بزنید.نذارید برای بعد.
یه خبر خوب:
نکات منفی رو توی لیست اصلی بنویسید و توی دوره ماهانه سعی کنین این موارد رو کم کم حذفشون کنین!
مثلا :
مشکل وقت تلف کردن توی مجازی!
خب بیاین تو برنامه ماهانه قرار بدید و بعد هفتگی و بعد روزانه. هر روز تمرین کنید تا اینکه در پایان ماه مثلا این مورد به حداقل ممکن برسه.
و یا مشکلات دیگه.
مثلا کبد چرب هست.
میاید میرید چکاپ میزان چربی رو میبنید و بعد میگید اقا من میخوام 4 ماه دیگه که میرم چکاپ چربی برسه به این حد مثلا!
بعد میاید راهکار مینویسید! اون راهکار ها رو میاید تو لیست ماهانه تو لیست هفتگی و در نهایت تو لیست روزانه میگنجونید و به این ترتیب به هدف میرسید.
میپرسن که یه فیل رو چطور میشه خورد؟ جواب: تکه تکه.
*در مورد مسایل تخصصی تر برنامه ریزی مثل این موارد که چطوری زمان بندی شده کار کنیم برای بعضی کار ها توصیه ام اینه که کتابی که میگم رو بخرید:
کتاب مدیریت قدرت فکر The management of thought power
سوالاتتون رو بپرسید تا جایی که از دستم بربیاد جواب میدم و اگه نتونستم دوستان میتونن کمک کنن.
موفق و موید و پر از موفقیت و پیروزی های دراماتیک باشید.
* تو پستای بعدی همین تایپیک مطالب ویژه ای درباره مدیریت احساسات و پیام هر نوع احساسی میذارم.