نوشته اصلی توسط
gelarehojjatpanah
با سلام
دختری هستم ۳۲ ساله ساکن تهران
مجرد لیسانس میکروبیولوژی و شاغل در آزمایشگاه
تا دو سه سال پیش کاراته کار میکردم و سالهاست که پیانو میزنم
پدر و مادرم ۲۰ سال پیش از هم جدا شده اند و من با خواهرم که دو سال کوچکتر است با مادرم زندگی میکنیم
از حدود سه سال قبل دچار بیماری پانیک شدم و تحت درمان و نظر پزشک هستم
و اما مشکل:حدود یکسال پیش بعد از جستجوی فراوان یه دوست قدیمی که خیلی دنبالش گشتم رو پیدا کردم
دوستم ازدواج کرده و صاحب یک پسر ۶ ساله هست
من و دوستم از زمانی که همو پیدا کردیم هر روز بیشتر به هم وابسته میشیم و این یک وابستگی معمولی نیست
ما بیشتر وقت با هم هستیم و یا با تلفن با هم در تماس هستیم
شوهر دوستم تا چند وقت پیش مشکلی نداشت با رابطه ما تا اینکه بالاخره به صدا در اومد و شاکی شده
ما هم به هیچ عنوان کوتاه نیومدیم و تقریبا همون روال رو در پیش گرفتیم
اما من هر لحظه نگران و ناراحتم که این رابطه تموم بشه
من شدیدا به دوستم وابسته شدم
لطفا منو راهنمایی بکنید که چکار کنم؟
من نمیتونم خودمو کنترل کنم که یه وقت اون تو زندگیم نباشه