نمایش نتایج: از 1 به 6 از 6

موضوع: مشکلات دوران نامزدی

1638
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2018
    شماره عضویت
    39228
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    مشکلات دوران نامزدی

    با سلام حدود 5 ماه میشه نامزد کردیم و تقریبا همه این 5 ماه رو بنده تحت فشار بودم یا از طرف خانواده و یا همسرم همیشه سعی کردم این فشار ها رو کنترل کنم اما خوب گاها تصمیمات اشتباه هم گرفتم که وضعیت بدتر شده خوب برخی از این مشکلات که برام پیش اومده ذکر میکنم اگه براتون مقدوره در خصوص هرکدوم توضیحاتی بنویسید
    • خوب مشکل از روز اول خرید شروع شد جایی که منو مادرم بیش از 1.5 ساعت منتظر موندیم و همسر با مادرش بعد اینهمه مدت رسیدن هرکدوم عجله داشتند مادرزنم برای مراسم خاکسپاری و همسرم برای کلاس رقصی که بای جشن عقد میرفت همون روز مادرم چیزی نگفت و من دیدم چقدر حالش بد شد با همسم صحبت کردم و او عذر خواهی کرد اما یه خاطره بد تو ذهن مادرم ساخت
    • روز عقد یه مقداری بی احترامی از سوی خانواده همسرم شد که شاید از روی عمدم نبود اما باز مادر منو برانگیخته کرد

    یه زمان درازی سر خوب کردن این موارد پرداختم موارد جدیدی پیش اومدن خانواده من دوس دارن جمعه ها با اینا باشیم خانواده همسرم دوس داره با اونا باشیم اومدم شرطی کردم گفتم یه هفته اینور یه هفته اونور
    اما بعد همسرم شروع کرد اگه باهم بریم بیرون تو نباید رانندگی کنی اینجوری من کل مسیر تنها میشینم سر همین موضوع چند بار شدیدا بحثمون شد بلاخره قبول کردم اما میدونستم این قبول کردن از طرف خانواده خودم قابل قبول نیست که چرا همچین چیزی میخواد؟ اون نیومده میخواد تو رو از ما جدا کنه؟
    مسله بعدی که خیلی اذیت میشم اینه همسرم بدون اینکه من خونه باشم نمیاد اینجا درحالی که خانواده من انتظار دارند عروسشون به خاطر من نیاد و هر ازگاهی بیاد اینجا شاید حتی یک ساعت قبل اینکه من از سر کار بیام یا روزهایی که من ماموریت هستم حداقل یکبار باد دیدنشون درحالی که همسرم شدیدا مخالف اینه و ادعا داره بدون وجود من هیچ جا نمیره در حالی که رابطه ظاهری همه خوب است
    بحث اینجاست بی حرمتی این وسط نمیشه فقط احساس میکنم این حرکات از سمت همسرم باعث دلسردی میشه در بین خانواده ناراحتم از سویی همسرم ادعا داره تو حرف منو تو اولویت قرار نمیدی اما حقیقاتا اصلا اینطور نیست و داره بهونه میاره برای انجام ندادن خواسته من

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30434
    نوشته ها
    521
    تشکـر
    199
    تشکر شده 452 بار در 246 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : مشکلات دوران نامزدی

    نقل قول نوشته اصلی توسط poa نمایش پست ها
    با سلام حدود 5 ماه میشه نامزد کردیم و تقریبا همه این 5 ماه رو بنده تحت فشار بودم یا از طرف خانواده و یا همسرم همیشه سعی کردم این فشار ها رو کنترل کنم اما خوب گاها تصمیمات اشتباه هم گرفتم که وضعیت بدتر شده خوب برخی از این مشکلات که برام پیش اومده ذکر میکنم اگه براتون مقدوره در خصوص هرکدوم توضیحاتی بنویسید
    • خوب مشکل از روز اول خرید شروع شد جایی که منو مادرم بیش از 1.5 ساعت منتظر موندیم و همسر با مادرش بعد اینهمه مدت رسیدن هرکدوم عجله داشتند مادرزنم برای مراسم خاکسپاری و همسرم برای کلاس رقصی که بای جشن عقد میرفت همون روز مادرم چیزی نگفت و من دیدم چقدر حالش بد شد با همسم صحبت کردم و او عذر خواهی کرد اما یه خاطره بد تو ذهن مادرم ساخت
    • روز عقد یه مقداری بی احترامی از سوی خانواده همسرم شد که شاید از روی عمدم نبود اما باز مادر منو برانگیخته کرد

    یه زمان درازی سر خوب کردن این موارد پرداختم موارد جدیدی پیش اومدن خانواده من دوس دارن جمعه ها با اینا باشیم خانواده همسرم دوس داره با اونا باشیم اومدم شرطی کردم گفتم یه هفته اینور یه هفته اونور
    اما بعد همسرم شروع کرد اگه باهم بریم بیرون تو نباید رانندگی کنی اینجوری من کل مسیر تنها میشینم سر همین موضوع چند بار شدیدا بحثمون شد بلاخره قبول کردم اما میدونستم این قبول کردن از طرف خانواده خودم قابل قبول نیست که چرا همچین چیزی میخواد؟ اون نیومده میخواد تو رو از ما جدا کنه؟
    مسله بعدی که خیلی اذیت میشم اینه همسرم بدون اینکه من خونه باشم نمیاد اینجا درحالی که خانواده من انتظار دارند عروسشون به خاطر من نیاد و هر ازگاهی بیاد اینجا شاید حتی یک ساعت قبل اینکه من از سر کار بیام یا روزهایی که من ماموریت هستم حداقل یکبار باد دیدنشون درحالی که همسرم شدیدا مخالف اینه و ادعا داره بدون وجود من هیچ جا نمیره در حالی که رابطه ظاهری همه خوب است
    بحث اینجاست بی حرمتی این وسط نمیشه فقط احساس میکنم این حرکات از سمت همسرم باعث دلسردی میشه در بین خانواده ناراحتم از سویی همسرم ادعا داره تو حرف منو تو اولویت قرار نمیدی اما حقیقاتا اصلا اینطور نیست و داره بهونه میاره برای انجام ندادن خواسته من
    سلام.این موارد که اصلامشکل محسوب نمیشه وفقط درحداختلاف نظرات جزئی هست.و تو دوران عقد کاملاطبیعیه چون شمادونفراز دوخانواده ی متفاوت باشیوه ی رفتارو تربیت و طرزفکرمتفاوت باهم ازدواج کردین این اختلاف نظرا معمولابوجودمیاد.مثلا خانواده ی همسرمن خیلی اهل رفت و امد و دورهمی هستن طوریکه بچه هاشون که متاهل شدن هرشب خونه ی پدرشونن و اگه یک روز همدیگ رو نبینن دلتنگ میشن حتی شبا خونه ی خودشون نمیرن و همونجامیمونن!
    درصورتیکه خانواده مااینجوری نیست.ازمن توقع داشتن هرروز اونجا باشم ولی خب من سختم بودوروحیاتم جوریه که زیادحوصله ی شلوغی روندارم،ومن هفته ای دوباریانهایتا سه بار میرفتم خونشون واوایل خیلی ازم گله میکردن و ناراحت میشدن چون فکرمیکردن من دوستشون ندارم و دلم نمیخوادبرم پیششون درصورتیکه اینطوری نبود ولی کم کم پذیرفتن و دیگه گیرندادن.
    ازطرفی اوایل ازدواج چون هنوز اون فردیت وجودداره هرکدوم دوست دارن حرف حرفه خودشون باشه.این کشمکشهابوجودمیادولی کم کم دونفرازلحاظ روحی و نوع رفتاربه هم نزدیک و هماهنگتر میشن.اینکه خانومتون دوس دارن وقتایی که شماخونه پدرتون هستین بیان هم طبیعیه چون تو دوران عقد دختروپسر هنوززیریک سقف نرفتن و کمترمیتونن باهم باشن طبیعیه که ازهرفرصتی برای باهم بودن استفاده کنن که اینم بخاطرشرایط عقدهستش،به مرور زمان و با صحبت کردن درموردخواسته ها این مسائل حل میشه
    امضای ایشان
    جوری عاشقتم که

    انگار دنیا فقط همین یه مرد رو داره

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2018
    شماره عضویت
    39228
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکلات دوران نامزدی

    ممنون که وقت گذاشتید وپاسخ دادید بله فرمایشات شما متین اما خوب در نظر بگیرید من موندم و فشار روحی که میکشم خیلی زیاده همسرم خیلی کله شقه و وقتی باهاش این مشکلو در میان میذارم جوابش اینه تو خواست اونا رو به من ترجیح میدی درحالی که خوب خواست های منطقی داریم و خواست های غیر منطقی این که حتی نیم ساعت زودتر از من نمیاد و داره به اصطلاح حرف خودشو به کرسی میشونه ازار دهنده هست یعنی الان که من این مسله رو مطرح کردم کلی شاکی شده اصولا نمیدونم اصلا خواست من غیر منطقیه؟ این که چند ساعت زودتر بیاد خونه ما یا نه

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30434
    نوشته ها
    521
    تشکـر
    199
    تشکر شده 452 بار در 246 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : مشکلات دوران نامزدی

    نقل قول نوشته اصلی توسط poa نمایش پست ها
    ممنون که وقت گذاشتید وپاسخ دادید بله فرمایشات شما متین اما خوب در نظر بگیرید من موندم و فشار روحی که میکشم خیلی زیاده همسرم خیلی کله شقه و وقتی باهاش این مشکلو در میان میذارم جوابش اینه تو خواست اونا رو به من ترجیح میدی درحالی که خوب خواست های منطقی داریم و خواست های غیر منطقی این که حتی نیم ساعت زودتر از من نمیاد و داره به اصطلاح حرف خودشو به کرسی میشونه ازار دهنده هست یعنی الان که من این مسله رو مطرح کردم کلی شاکی شده اصولا نمیدونم اصلا خواست من غیر منطقیه؟ این که چند ساعت زودتر بیاد خونه ما یا نه
    خواهش میکنم
    خب باتوجه به حرفاتون مشخصه که همسرتون لجبازهستن پس شماباید یادبگیرید چجوری رفتارکنین که حرفتون روگوش بده.
    اوایل زندگی همسرتون ممکنه فکربکنه که اگه حرفتونوگوش بده ممکنه تااخرعمر حرف حرف شماباشه و علت لجبازی همینه.شما باید قبل ازاینکه انتقادبکنین ازش تعریف کنین و خصوصیات مثبتشو یاداوری کنین وازش بخواین که اونم اگه اشتباهی تو رفتارتون میبینه بهتون بگه یااول ازهمسرتون بخواین خواستشوبگه اینجوری بهتربهتون اعتمادمیکنه و به حرفتون اهمیت میده.
    یادتون باشه ازخودش انتقادنکنین رفتارشو نقدکنین اونم با کلمات محبت امیز و مثبت.
    زیادم حرفتونوتکرارنکنین چون باعث میشه کمترتوجه نشون بده.
    اگه خواستتونوانجام داد خوشحالیتونو بروزبدین و ازش تشکرکنین.
    دراخر بگم که توجه و محبت ازطرف مرد مهمترین و باارزش ترین نیاز یک خانوم هست تو زندگیه مشترکش ،شمابا محبت کردن و توجه نشون دادن به خانومتون هم رابطه ی گرمتری خواهیدداشت و هم ایشون اگه دلش به شماگرم باشه و احساس امنیت بکنه بهتر به خواستتون عمل میکنه و اینجوری هردو ارامش بیشتری خواهیدداشت.
    امضای ایشان
    جوری عاشقتم که

    انگار دنیا فقط همین یه مرد رو داره

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    شماره عضویت
    36965
    نوشته ها
    484
    تشکـر
    150
    تشکر شده 435 بار در 240 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : مشکلات دوران نامزدی

    نقل قول نوشته اصلی توسط poa نمایش پست ها
    با سلام حدود 5 ماه میشه نامزد کردیم و تقریبا همه این 5 ماه رو بنده تحت فشار بودم یا از طرف خانواده و یا همسرم همیشه سعی کردم این فشار ها رو کنترل کنم اما خوب گاها تصمیمات اشتباه هم گرفتم که وضعیت بدتر شده خوب برخی از این مشکلات که برام پیش اومده ذکر میکنم اگه براتون مقدوره در خصوص هرکدوم توضیحاتی بنویسید
    • خوب مشکل از روز اول خرید شروع شد جایی که منو مادرم بیش از 1.5 ساعت منتظر موندیم و همسر با مادرش بعد اینهمه مدت رسیدن هرکدوم عجله داشتند مادرزنم برای مراسم خاکسپاری و همسرم برای کلاس رقصی که بای جشن عقد میرفت همون روز مادرم چیزی نگفت و من دیدم چقدر حالش بد شد با همسم صحبت کردم و او عذر خواهی کرد اما یه خاطره بد تو ذهن مادرم ساخت
    • روز عقد یه مقداری بی احترامی از سوی خانواده همسرم شد که شاید از روی عمدم نبود اما باز مادر منو برانگیخته کرد

    یه زمان درازی سر خوب کردن این موارد پرداختم موارد جدیدی پیش اومدن خانواده من دوس دارن جمعه ها با اینا باشیم خانواده همسرم دوس داره با اونا باشیم اومدم شرطی کردم گفتم یه هفته اینور یه هفته اونور
    اما بعد همسرم شروع کرد اگه باهم بریم بیرون تو نباید رانندگی کنی اینجوری من کل مسیر تنها میشینم سر همین موضوع چند بار شدیدا بحثمون شد بلاخره قبول کردم اما میدونستم این قبول کردن از طرف خانواده خودم قابل قبول نیست که چرا همچین چیزی میخواد؟ اون نیومده میخواد تو رو از ما جدا کنه؟
    مسله بعدی که خیلی اذیت میشم اینه همسرم بدون اینکه من خونه باشم نمیاد اینجا درحالی که خانواده من انتظار دارند عروسشون به خاطر من نیاد و هر ازگاهی بیاد اینجا شاید حتی یک ساعت قبل اینکه من از سر کار بیام یا روزهایی که من ماموریت هستم حداقل یکبار باد دیدنشون درحالی که همسرم شدیدا مخالف اینه و ادعا داره بدون وجود من هیچ جا نمیره در حالی که رابطه ظاهری همه خوب است
    بحث اینجاست بی حرمتی این وسط نمیشه فقط احساس میکنم این حرکات از سمت همسرم باعث دلسردی میشه در بین خانواده ناراحتم از سویی همسرم ادعا داره تو حرف منو تو اولویت قرار نمیدی اما حقیقاتا اصلا اینطور نیست و داره بهونه میاره برای انجام ندادن خواسته من
    با سلام جناب
    ابتدا سن خودتون و خانم و نحوه اشنایی و تحصیلاتتون رو بفرمایید.
    ابتدا بگم من روانشناسم و ممکنه حرفم خیلی به مذاقتون خوش نیاد
    بنظر میاد شما به خانوادتون وابسته هستید و تحت تاثیر حرف های خانوادتون قرار دارید.
    کاملا حق با همسر شما هست و به خصوص در دوران نامزدی اصلا لزومی نداره همسرتون بدون شما جایی بیان و چه دلیلی داره که شما از ایشون میخوایید که برن به خانواده شما سر بزنن؟
    برای نگه داشتن احترامشون خیلی بهتره که ایشون با شما بیان و با شما برن. خواست شما و خانوادتون خیلی غیرمنطقیه که می خوایید به هز نحوی شده همسرتون رو اجبار کنید. ایشون وظیفه دارند به خانواده شما احترام بذارند ولی وظیفه ندارن تنهایی خودشون رو به اونجا برسونن! و اینکه ایا شما هم همچین کاری میکنید؟ یعنی تنها میرید به خانوادش سر بزنید؟
    روزهایی هم که شما نیستید و اگر ماموریتتون طولانی نیست. میتونن یک زنگ بزنن و احوال خانوادتون بپرسن. در نظر داشته باشید ایشون فقط 5 ماهه که با شما ازدواج کردن و تازه عروس محسوب میشن پس وظیفه خانواده شماست که ایشون رو روزهایی که شما نیستید دعوت کنند و روزهایی که شما هستید لازم به دعوت نیست و میتونید باهم برید.
    موفق باشید

  6. کاربران زیر از ghm بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 6


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : مشکلات دوران نامزدی

    سلام

    تعارفهای الکی رو کنار بذارید خودتون راحت باشید بذارید همسرتونم راحت باشه.

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد