با سلام.من حدود دوساله ک ازدواج کردم.بعد از عقد همسرم بهم گفتن ک مشروبات الکلی مصرف میکردن.هردو ۳۱ساله هستیم.ایشون از سن ۱۲ سالگی ببعد بطور مداوم (حداقا هفته ای یکبار) مصرف مشروب رو داشتن.البته در اکثر اوقات درصد الکل پایین رو استفاده کردن.در طی این دو سال ۵،۶بار مطمین شدم که مصرف کردن.اما تقریبا ماهی یک بار رو هم مشکوک بودم ک خوردن یا نخوردن (شاید بخاطر درصد پایین الکل بوده).ب غیر این موارد هروقت صراحتا پرسیدم ک میخورن یا نه با اطمینان گفته ک دیگه مصرف نمیکنه. من از یه خانواده مذهبیم و تقریبا بغیر ایشون هیچوقت از نزدیک یه آدم مست رو ندیدم.
مشکلی ک اخیرا خیلی نگرانم کرده این هست که حدود ۳،۴ماهی هست ک از طریق چک کردن گوشی همراهشون متوجه و مطمئن شدم ایشون خریدو فروش میکنن.تو مبلغای کم و زیاد و ب افراد مختلف.تازه مطمئن نیستم که مواد مخدر رو خرید و فروش میکنن یا مشروبات رو.چون در متن یکی از اس ام اس هاش ب یکی از دوستانش ازش پرسیده بود:خوب بود.اون شخص گفته بود:خودم نزدم.برای کس دیگه ای میخاستم".حالا من نمیدونم منظور از "نزدم" مواد هست یا مشروب؟
خودش بهم گفته مصرف چند نوع از مواد رو زمان مجردیش در حد چندبار و محض امتحان کردن تجربه کرده و از هیچکدومم خوشش نیومده. اخیرا هم چند وقت یکبار راجب اطلاعاتش راجب طرز تهیه و مصرف برخی مواد مخدر واسم تعریف میکنه. البته انزجار ازشون و مضراتشون رو هم بمن گوشزد میکنه.اما قبلا حرفی از مواد مخدر نمیزد.اما از اول ازدواجمون چن وقت یکبار از خوبیها و علاقه ش ب مشروبات بهم میگه.
حالا من نمیدونم باید در حال حاضر چکار کنم؟ب روش بیارم ک گوشیشو چک کردمو ازش سوال کنم و جواب بخام یا نه.ب روی خودم نیارم و بیخیالش باشم.تعقیبش کنم و ب چک کردن گوشیش ادامه بدم.باهاش دعوا بگیرم.قهر کنم.یا ب زبون خوش باهاش راجب این مورد حرف بزنم.همش ترسم از اینه ک ب سلامتیش آسیب جدی بزنه و باتوجه ب مدت زمان مصرفش معتاد مشروبات شده باشه... و نگران آیندمم.ایشون کلا تریپش اینجوریه اهل نماز و روزه هم نیست.ب خدا اعتقاد داره ولی ب بقیه چیزای دین نه. ک این ها رو هم بعد ازدواج فهمیدم نه قبلش.خودم نماز و روزه میگیرمو ب دین معتقدم.یه بارم آیه قرآنو با ترجمه راجب نهی مشروبات نشونش دادم ک هیچ تاثیری نداشت.
البته من بارها و بارها ک حرفش پیش اومده.حتی همون بار اول ک بهم گفت،بهش گفتم ک: "من تو رو همینجوری ک هستی دوست دارم.باهمه خصوصیاتی ک داری.نه جور دیگه.نمیخام ازتم ک تغییر کنی.ولی من خونوادم مذهبین و خودمم مذهبی نیستم ولی از مشروبات و مصرفش اصلا خوشم نمیاد و نمیتونم باهاش کنار بیام.چون ک دوست دارم و نگران سلامتیتم ب این خاطر دوست ندارم بخوری".یکی دوبارم ک دیگه خیلی مست بود و اومد خونه.بعد این ک مستیش پرید یه کم اولش بی محلی کردم بعدشم گفتم ک نمیتونم کنار بیام.