نمایش نتایج: از 1 به 4 از 4

موضوع: از متاهل بودن خسته شدم

1923
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2018
    شماره عضویت
    37787
    نوشته ها
    18
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    از متاهل بودن خسته شدم

    امروز بعد از یک هفته همسرم خونه بود و خوابیده بودو من بیدار بودم و داشتم اماده میشدم چون مادرم بیرون به مشکل برخورده بود ، همزمان مادر همسرم تماس گرفت خونه و من با دو زنگ صدای تلفن رو قطع کردم که همسرم بیدار نشه .
    من از خونه خارج شدم و مادرشون با موبایل همسرم تماس میگیره و بهش میگه خونه رو جواب ندادین.
    وقتی برگشتم دیدم همسرم اخماش توی همه و خودشو گرفته و علتشو پرسیدم و گفت زمانیکه دیدی مادرمه قطع کردی .
    من به ایشون گفتم خیلی عجله داشتم و فقط بابت بیدار نشدنش قطع کردم .
    و در پاسخ گفت من هم از این ببعد این رفتارو در قبال مادرت خواهم داشت .
    و خلاصه مشاجره داشتیم
    فردا قراره بریم با خانواده من بیرون شهر ، و گفت نمیام و البته خودم هم با این رفتارهاش و اینکه میدونم میاد و خودشو میگیره تمایلی ندارم بیاد ، بهم بگین چکار کنم ؟؟؟

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26674
    نوشته ها
    692
    تشکـر
    170
    تشکر شده 283 بار در 205 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : از متاهل بودن خسته شدم

    نقل قول نوشته اصلی توسط Mina69 نمایش پست ها
    امروز بعد از یک هفته همسرم خونه بود و خوابیده بودو من بیدار بودم و داشتم اماده میشدم چون مادرم بیرون به مشکل برخورده بود ، همزمان مادر همسرم تماس گرفت خونه و من با دو زنگ صدای تلفن رو قطع کردم که همسرم بیدار نشه .
    من از خونه خارج شدم و مادرشون با موبایل همسرم تماس میگیره و بهش میگه خونه رو جواب ندادین.
    وقتی برگشتم دیدم همسرم اخماش توی همه و خودشو گرفته و علتشو پرسیدم و گفت زمانیکه دیدی مادرمه قطع کردی .
    من به ایشون گفتم خیلی عجله داشتم و فقط بابت بیدار نشدنش قطع کردم .
    و در پاسخ گفت من هم از این ببعد این رفتارو در قبال مادرت خواهم داشت .
    و خلاصه مشاجره داشتیم
    فردا قراره بریم با خانواده من بیرون شهر ، و گفت نمیام و البته خودم هم با این رفتارهاش و اینکه میدونم میاد و خودشو میگیره تمایلی ندارم بیاد ، بهم بگین چکار کنم ؟؟؟
    سلام

    والا ما هم از مجردی به ستوه اومدیم

    مهم نیست نرین فردا به مرور زمان فراموش میکنه...تقصیر شماست که در حق همسرتون لطف کردین...باس دست نمیزدین تلفن ده تا زنگ میخورد خودش از خواب میپرید

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    25992
    نوشته ها
    2,016
    تشکـر
    2,703
    تشکر شده 2,480 بار در 1,283 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : از متاهل بودن خسته شدم

    ببینید به نظرم اجازه ندین که یه موضوع و یه بحث ساده اینجوری به یه مشکل غیر قابل حل تبدیل بشه در حالی که با یه معذرت خواهی ساده و اینکه قانعش کنید که هدفتون صرفا بخاطر بیدار نشدنش بوده بحثو خاتمه بدین . و اگرم نخواست بپذیره دیگه به خودش مربوطه ولی مطمن باشید که ایشون همچین همکاری نمیکنن که بخان تلافی کنن
    در مورد بیرون رفتن نظر شخصیم اینه که میتونید به همسرتون بگین که فکر میکردین بیرون رفتن باعث میشد که آخر هفته شادی داشته باشید ولی اگر حس میکنه که بهش خوش نگذره شما هم ترجیح میدین خونه باشید. اینجوری متوجه میشن که شاد بودن ایشون شاد بودن شما هم هست .
    بالاخره زندگی متاهلی و مجردی مشکلات خاص خودشو داره تو دوران مجردی شما هم استقلال خودتون ندارید و تابع حرف پدرو مادر هستید و در زندگی متاهلی هم نظر همسرتون و رضایت دو طرف باید مدنظر قرار بگیره و اگرم فکر میکنید تنهایی بهتره مطمن باشید اونم همراه با افسردگی و بی انگیزگی همراه بود

    بالاخره این راهی بود که بالاخره دیر یا زود باید واردش میشدین و بحثای ساده رو به سرعت حل کنید که لج و لجبازی های بعدی رو به دنبال نداشته باشه
    امضای ایشان
    و خدایی هست . مهربان تر از حد تصور ...

  4. بالا | پست 4


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    31215
    نوشته ها
    1,462
    تشکـر
    1,960
    تشکر شده 1,912 بار در 980 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : از متاهل بودن خسته شدم

    سلام.
    زندگی سرتاسر مسئولیه، در هر مقطع و زمانی به یه شکل،
    که ممکنه همه آدما رو گاهی خسته کنه که فقطم مختص متأهلین نیست .
    همه تجربه ش میکنن.
    زندگی متاهلی هم مسئولیتای خاص خودشو داره .
    جدا از اینکه میشه با یه سری برنامه ریزیها از این خستگی و کسالت کم کرد،
    اگه هر چیزی سر جای خودش باشه و درست انجام بشه میتونه خیلیم انرژی بخش باشه.
    خودتونم میدونید صحبت نکردن شما با مادر همسرتون هیچ توجیهی نداره.
    حتی اون لحظه هم که تلفنا رو قطع کردین میتونستین برین یه گوشه باگوشی خودتون تماس بگیرین و توضیح بدین،
    یا حتی اگه وقت نداشتین وقتی رفتین بیرون تماس میگرفتین و یه توضیح مختصر و سریع میدادین.

    جواب دادن به تلفن خیلی موضوع مهمیه، فرقی نداره اگه طرف خودش حضور داشته باشه یا فقط صداش باشه.
    اگه به تلفنش بی توجهی کنید مثل اینه که خودشو دیدید و توجه نکردین.

    الانم تنها راهش به نظر من معذرت خواهیه.
    هم از همسرتون هم از مادرشون.

  5. کاربران زیر از رامونا بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تفاوت وابستگی و دلبستگی در روابط عاشقانه
    توسط javaheri69 در انجمن روانشناسی ازدواج
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 12-17-2023, 01:23 PM
  2. آیا خواستن توانستن است ؟؟
    توسط ali502902700 در انجمن بحث آزاد
    پاسخ: 16
    آخرين نوشته: 10-03-2022, 03:02 AM
  3. خواستگار سوءاستفاده‌گر و خسيس!
    توسط ninamoon در انجمن خواستگاری
    پاسخ: 11
    آخرين نوشته: 05-14-2017, 11:40 AM
  4. عشق شما از چه نوعي است؟ دلبستگی یا وابستگی؟
    توسط pari123 در انجمن روانشناسی فردی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 11-30-2015, 01:12 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد