سلام دختری هستم که پدر و مادرم توجه کمی به من دارن. درواقع تنها چیزی که ازم میخوان اینه که برم رشته ی تجربی تا یه وقت آبروشون توی در و همسایه نره. دیگه واقعا خسته شدم. هرچی بهشون میگم که من رشته ی انسانی و زیرگروه روانشناسی رو دوست دارم، اونا میگن که حق ندارم برخلاف نظرشون بگم. همه ی بچه های کلاسمون هم میگن که بدرد انسانی می خورم. جدیداً بابام حتی اتاقم هم ازم گرفته. دیگه حس می کنم خودم نیستم. حس می کنم از خودم می ترسم. چیکار کنم؟