مدت ده ماهه که با یه دختر آشنا شدم البته یه بار عقد کرده و طلاق گرفته خیلی دوسش دارم اما چند روزه میگه میخوام جدا شم دلیلش رو میپرسم میگه بابا و مامانم نمیتونن دوریم رو تحمل کنن و بهم اعتماد کردن برا همین فرستادم دانشگاه نمیخوام اعتماد بابام رو خراب کنم رابطه رو تموم کنیم قول میدم تا پایان دانشگاه کسی نیاد تو زندگیم میگم من نمیتونم ازت جدا شم دوست دارم و برات میجنگم میگه بابام قبول نمیکنه با اهل سنت وصلت کنه میگم بابات رو راضی میکنم میگه میشناسمش نمیشه بهتره جداشیم الان اذیت شیم بهتره تا بعدا داغون شیم.
خیلی باهاش حرف زدم آخرش گفت نمیتونم مثل قبلا باشه رابطمون اما میتونیم فقط هم دانشگاهی باشیم اما نمیتونیم همو ببینیم یا باهم حرف بزنیم، الان من موندم چیکار کنم اگه میشه راهنماییم کنید