یکی از بیماری های روانی که تفکر جامعه امروزی را سخت به خود مشغول کرده است بیماری روانی وسواس می باشد.
که در دنیای امروز اشخاص فراوانی با این مشکل به دست و پنجه نرم کردن می‌پردازند .
و نه تنها با خود بلکه با اطرافیان خود درگیری هایی را پیدا خواهند کرد .
که فرد وسواس همیشه خود را از اطرافیان برتر و پاکیزه تر مشاهده خواهد کرد.
و همین باعث درگیری و رنجیدن دیگران خواهد شد که وسواس انواع گوناگونی دارند مانند وسواس فکری و اخلاقی و عملی .
باید این را بدانیم که همانطور که شست و شو های بیش از حد پیامدهای تلخ و ناگواری را به همراه دارد .
و اساس فکری هم با پریشان شدن فکری ها و ناآرام بودن ها که زاییده ی پندار های نادرست فرد بد فکر می باشند.
در نشست و برخاست ها و ارتباط اجتماعی باعث اختلاف های دامنه داری خواهد شد .
که تمام آن را در آتش سوزان خود می سوزاند و به خاکستر شدن می‌پردازد.


عوامل و ریشه بیماری وسواس

۱. اختلالات روانی

  • متاسفانه با وجود داشتن یک سلسله آشفتگی های روانی موجب می شود که فرد دچار تردید می‌شود .
  • و پیوسته جان و روح خود را در مرز نگرانی‌ها قرار بدهد که ما در مواجه شدن
  • با این اشخاص به روشنی این نگرانی‌ها را در چشمان و برخوردشان مشاهده خواهیم کرد.



۲. نداشتن شناخت و همینطور آگاهی

  • ناآگاهی در رابطه با احکام دینی و عبادت ها باعث آشکار شدن این بیماری خواهد شد.
  • حال آنکه دین اسلام سفارش کرده است که از به رنج انداختن خود دوری کنیم.



۳. وسوسه های شیطانی

  • بزرگترین ریشه وسواس همین تلقین های شیطانی به حساب می‌آید.
  • از این رو پیشگیری کردن از نفوذ شیطان در کارهای روزمره مخصوصا در هنگام عبادت کردن.
  • که حساسترین لحظه حاضر شدن شیطان برای جدا شدن بین عابد و معبود بسیار ضرورت دارد.
  • که در این صورت می باشد که به ناتوان بودن خود پی خواهد برد.



۴. عامل وراثت

  • همانطور که فرزندان خصوصیات ظاهری مثل قلب و شکل و غیره را از راه ژنتیک کسب می‌کنند.
  • از لحاظ روانی نیز از والدین خود به ارث خواهند بود که با شیوه های صحیح تربیت و چیره شدن.
  • بر اراده می توان تا اندازه ی فراوانی به رفع کردن این کمبود پرداخت.





آشنایی با انواع اختلال اضطراب:وسواس اختلال اضطرابی می باشد که به واسطه شرطی شدن تفکر و احساسات و عمل شکل خواهد گرفت.
کلی ترین تعریف از وسواس این می باشد که وسواس درختی می باشد که میوه ی آن عمل اجباری .
و شاخه و برگ آن اضطراب و تنه آن تفکرات مزاحم و ریشه اش شخصیت وسواسی می باشد.

درمانگر در این دوره معالجه به شما یاد خواهد داد که به چه صورت وسواس خود را شناسایی کنید .
و به صورت بُعد و عمق و ماهیت اصلی آن را به کشف کردن بپردازید و به چه صورت آن را ضعیف کنید.
و به آن حمله کنید و همینطور به چه صورت عامل سازنده و تداوم بخش آن را کشف کنید و همین طور ریشه یابی کنید؟

هنگامی که مزاحم بودن تفکرات وسواسی خود را نمی پذیرید انگیزه شما برای معالجه سست خواهد شد .
و هنگامی که اراده شما برای قطع شدن اموال وسواسی ضعیف می باشد.
درمانگر و دستورالعمل‌های درمانی به چه صورت می تواند شما را از این وسواسی خلاص کنند؟
تنها هنگامی می توانیم به نتیجه ی مطلوب خود برسید که به معالجه خود امید داشته باشید.
و قبول کنید که این خود شما می باشید که با اراده و پشتکار قوی باید با وسواس خود بجنگید
و البته درمانگر شما را در هر قدم همراهی خواهد کرد.

آیا تا به حال این را شنیده اید که به چه صورت درمان وسواس اعتماد به نفس را بیشتر خواهد کرد.
و به چه صورت بیشتر شدن اعتماد به نفس باعث بهتر شدن وسواس خواهد شد.
به هر حال نقطه ای می رسید که در آن نقطه آرام و قرار ندارید.

هنگامی که در یک شستشوی معمولی در آن می مانید و از این که نمی توانید کارهایی را انجام دهید.
که تمام آدمها خیلی معمولی آن را به انجام دادن می پردازند چه حسی به شما دست خواهد داد .
تا هنگامی که به چنین زمزمه های درونی اعتماد می کنید تا برای خودی که از تو می‌خواهد کاری بکنید.
که تو خود وسواس می باشد فقط کافی می باشد که سرپا باشید.
وسواس وقتی غیر معمولی به حساب می آید که فرد مبتلا به آن متوجه می‌شود.
که فکری که او به خود مشغول کرده بسیار قدرتمند می‌باشد و تلاش می‌کند .
که آن را از خود دور کند اما به دلیل اینکه قادر نمی باشد احساس می‌کند که تفکرات مذکور بر او تسلط پیدا کرده است.


وسواس یک تفکر و احساس یا حرکت دائم یا مضر که با نوعی احساس اجبار و ناچار بودن ذهنی.
و علاقه داشتن به مقاومت کردن در مقابل آن همراه می باشد که بیمار متوجه بیگانه بودن حادثه نسبت به شخصیت خود می باشد .
که از غیر معمولی بودن و نابهنجار بودن برخورد خود مطلع می باشد .روانشناسان وسواس را به نوعی غریزه واخورده و ناخودآگاه می‌دانند .
و آن را در حالتی معرفی می‌کنند که در آن تفکرات یا باورهای بخصوص که بیشتر هم اشتباه می باشد آدمی را در بند خود خواهد گرفت.
و آنچنان که حتی اختیار و اراده را از او می گیرد و بیمار را وادار می‌کند که حتی برخوردی که برخلاف میل نیازش انجام دهد .
و بیمار هرچند به بیهودگی کاری تفکرات خود آگاه می باشد اما نمی تواند از قید آن رها شود که وسواس به طور متعدد آشکار خواهد شد .
و در بیمار مبتلا به آن به صورت اجتناب و تردید و شک و همینطور دقت و نظم افراطی نمایان خواهد شد.



منبع:مشاورکو