نوشته اصلی توسط
khodabaman
سلام من با دختری هستم که البته قصدمون ازدواجه و حتی خواستگاری هم رفتم و فعلا خانواده ها در جریانن حقیقتا چند وقتیه که یه وقتایی مثلا ی چیز کوچیک اگه پیش بیاد یا یه مسئله جزئی سریع بدش میاد و سنگین میشه و یا نگاه نمیکنه بهم مثلا سر یه عکس که من نشون بدم به خانوادم خودم خواستم نشونشون بدم ولی حرف تو حرف شد و بعدش از ذهنم رفت برگشتم توی اتاق تازه یادم اومد ولی دیدم بدش اومد گفت دارم باهات حرف میزنم انگار نه انگار کسی هست و انگار هویجم و میزنی توی ذوق ادم و ذوق داشتم عکسه رو نشونشون بدی خلاصه نگام نمیکرد توی تماس تصویری و حرف زیاد نمیزد نمیدونم چرا سر هر چیز حتی جزئی اینجوری میکنه بعدم خوب میشه و میگه یادم نیست و اینا و میگه عشقم و .. ولی قبل خوب شدن هر چی میخواد بهم میگه حتی دارم حرف میزنم باهاش نگاهم نمیکنه توی یه جاهاییش و یا میره ساعتو نگاه میکنه وقتیم میگم میگه حواسم هست و سنگین برخورد میکنه و یا حرف میزنم میگه ساکت شو بعدم میگم چرا اینجوری میگی به من بالاخره من مردم و مرد هم یه تحملی داره تا یه جایی هر چقدرم با ملایمت و مهربونی رفتار کنم بالاخره با این کارا شورش در میاد خلاصه بعدش ک این رفتارا رو میکنه خوب میشه و میگه چیزی یادم نیست نمیدونم چیکار کنم چطور این حساسیت و زود رنجیشو برطرف کنم