نمایش نتایج: از 1 به 8 از 8

موضوع: بحران وجودی

3043
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2018
    شماره عضویت
    39153
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    بحران وجودی

    سلام دوستان ، من دیگه نتونستم طاقت بیارم واسه همین پیام دادم.
    من تقریبا از همه نظر هیچ مشکل جدی ندارم اما خیلی وقت هست که در ذهن من سوالاتی مطرح می شود در رابطه با این که چرا هستم؟ چرا باید زندگی کنم؟ هدفم از زندگی چیه و... که به آن بحران وجودی میگن...
    اما مشکل اینه که من نمی تونم به این سوالات پاسخ بدم و هر روز سوالات بیشتری از خود می پرسم...
    دیگر دارم دیوونه میشم نمی دونم دیگه باید از چه کسی کمک بگیرم ، گفتم شاید شما بتونید کمکی به من بکنید یا حداقل بگید تابحال تجربه رو داشتین یا نه؟
    افسرده ام، اصلا حوصله هیچ کاری رو ندارم، از همه چی متنفرم و در آخر این که در فکر خودکشی هستم...
    اگر دیر جواب می دهم همین الان از شما عذر می خوام

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    25992
    نوشته ها
    2,016
    تشکـر
    2,703
    تشکر شده 2,480 بار در 1,283 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : بحران وجودی

    مشخصه این سوال رو همه باهاش مواجه میشن
    حالا اینکه چجوری و از چه طریقی جوابی براش پیدا کنی مسیر ایندتو و انتخاب های بعدیتو مشخص میکنه .
    تو این مسیر افرادی هم بهت جهت میدن و تو ممکنه از روی ظاهر زندگی دیگران یه نفرو الگوی خودت قرار بدی و براساس حرفای اون شخص مسیرتو ادامه بدی و اگر از همون ابتدا جوابه درستی رو پیدا نکنی عقیدت شکل میگیره و تغییر دادنش خیلی سخته .
    برای فهمیدن اینکه بفهمی هدف از زندگی ما چی هست باید اول بفهمیم هدف از افریده شدن این دنیا چی هست . اگر دقت کنیم به همه چیز یه عمری داده شده حتی خورشید هم بالاخره یه روزی خاموش میشه ولی مطمنن اگر خورشید خاموش بشه ممکنه یه خورشید دیگه در یه دنیای دیگه و در یک کهکشان دیکه تازه شروع بشه خب مطمنن همه این اتفاقا نباید بی هدف و بی نظم باشه . اگر کمی تو زندگی زمینی خودمون دقت کنی مبینی که علم یه نقطه انتها نداره هی مرتب یه چیز جدید کشف میشه هر کدوممون تو زندگی با یه سوالی رو به رو میشیم و به دنباله جوابه اون سوال هسیم ولی هر چی پیش میریم با سوال های نامحدود بیشتری مواجه میشیم قراره ته این جواب ها به چی برسه؟ تمام این جواب ها قراره به یه کلمه برسه اینکه چه کسی این ها رو افریده ؟ چی شد که استارت شروع مثلا فلان واکنش شیمایی رو زد چی شد که اولین جرقه بینگ بنگ زده شده ومعادله پشت معادله و قراره همه سرانجام به یک جواب برسیم و اونم خداست . خدا خودشو از همون روز اول خلقت ادم به انسان از طریق پیامبر نشون داد و هدف از زندگی رو از طریق امامان بیان کرد تا این مسیرو برامون اسون تر کنه .ولی چون ما انسان ها چیزی رو که نمیبینم، درکش برامون سخته در نتیجه با عقلی که بهمون داده شد قراره خودمون خدارو پیدا کنیم در نتیجه با این سوالا مواجه میشیم این سوالا استارت شروع برای پیدا کردن خداست همون هدف زندگی . هدف زندگی شناخت خداست خدایی که نمیتونی با چشمت ببینی ولی از روی نشانه هایی که وجود داره میتونیم حدس بزنیم که خیلی از چیزایی که نمیتوتین ببینیم دلیل بر نبودنش نیست مثله هوا مثل اکسیژن و علت متمایز بودن ما از بقیه انسان ها به خاطر عقلی هست که خدا بهمون داده که از طریق این نشانه ها به خدا برسیم . وگرنه اینکه خدا خودشو به ما نشون بده خیلی اون موجود رو برتر نمیکنه مثله فرشته ها که مقامشون از ما انسان ها پایین تره .
    وقتی خدارو شناختیم اونموقع پی به توانایی های که بهمون داده شده که فراتر از تجسم هست میبریم و برکل دنیا تسلط پیدا میکنیم اما هر کدوم ازون توانایی ها به صورت برجسته در هر کدوم از ماها دیده میشه مثلا شخصی که میتونه دمای چندین درجه زیر صفرو تحمل کنه یا شخصی که میتونه با چشمش اجسامو ت************ بده یا قاشقی رو خم کنه یا با انرژی که داره یه قطارو نگه داره و هزاران نمونه که انسانی که خودش و خدا رو بشناسه میتونه تمام این ویژگی هاروداشته باشه . پس انسان موجود ناشناخته ای هست که توانایی هایی داره که خودمون ازون بی خبریم . البته صحبت در این باره زیاده و باید با مطالعه بیشتر و بیشتر کم کم سوال های ذهنتو حل کنی
    این ها صرفا نظر شخصی من بود و البته هر کسی یه دیدگاهی داره
    امضای ایشان
    و خدایی هست . مهربان تر از حد تصور ...

  3. کاربران زیر از eli2 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30051
    نوشته ها
    333
    تشکـر
    105
    تشکر شده 170 بار در 96 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : بحران وجودی

    نقل قول نوشته اصلی توسط A.A.M نمایش پست ها
    سلام دوستان ، من دیگه نتونستم طاقت بیارم واسه همین پیام دادم.
    من تقریبا از همه نظر هیچ مشکل جدی ندارم اما خیلی وقت هست که در ذهن من سوالاتی مطرح می شود در رابطه با این که چرا هستم؟ چرا باید زندگی کنم؟ هدفم از زندگی چیه و... که به آن بحران وجودی میگن...
    اما مشکل اینه که من نمی تونم به این سوالات پاسخ بدم و هر روز سوالات بیشتری از خود می پرسم...
    دیگر دارم دیوونه میشم نمی دونم دیگه باید از چه کسی کمک بگیرم ، گفتم شاید شما بتونید کمکی به من بکنید یا حداقل بگید تابحال تجربه رو داشتین یا نه؟
    افسرده ام، اصلا حوصله هیچ کاری رو ندارم، از همه چی متنفرم و در آخر این که در فکر خودکشی هستم...
    اگر دیر جواب می دهم همین الان از شما عذر می خوام
    به قول استاد عزیزمان نحوه سوال پرسیدن هایتان را عوض کنید مشکل حل میشود
    مثلا به جای این که بگوید چرا هستم بگوید چگونه باید باشم؟
    به جای این که بگید چرا باید زندگی کنم بگید چگونه باید زندگی کنم
    و چه هدفی از زندگی دارید
    یک کاغذ قلم بردارید و هر چیزی را که دوست دارید به آن ها برسید و هدفتون هست رو توی کاغذ پیادشون کنید
    بعد برای اون ها الویت تعیین کنید و سپس در کاغذ دیگر نقشه ی راه را بکشید

    شک نکن تو بی هدف انتخاب نشدی چون تو از بین میلیون ها اسپرم انتخاب شدی و هزاران دلیل دیگر

    فکر هایت را بکن مرد
    تصمیم با توست
    اگر نیاز به همسر و ... داری اقدام کن و احساس پوچی در خودت راه نده
    احساس پوچی یعنی این که خودت رو باور نداری
    پس اول خودت را بشناس
    امضای ایشان
    **ملاصدرا مي گويد: خداوند بي نهايت است و لامكان و بي زمان اما به قدر فهم تو كوچك مي شود و به قدر نياز تو فرود مي آيد و به قدرآرزوي تو گسترده مي شود و به قدر ايمان تو كارگشا مي شود.
    **اگر ميخواهيد دشمنان خود را تنبيه كنيد به دوستان خود محبت كنيد. (كورش كبير)
    **نويسنده معروفي مي گويد: زن مانند كروات است هم زيبايي به مرد مي بخشد و هم گلويش را فشار مي دهد.
    **چارلي چاپلين: وقتي زندگي 100 دليل براي گريه كردن به تو نشان ميده تو 1000 دليل براي خنديدن به اون نشون بده

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Apr 2018
    شماره عضویت
    38164
    نوشته ها
    603
    تشکـر
    288
    تشکر شده 407 بار در 290 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحران وجودی

    این بحث خیلی خیلی مهمیه... من راه کارمو نمیتونم توضیح بدم ولی از کسایی که میتونن از پس این مشکل مددجو بر بیان درخواست میکنم که اصولی توضیح بدن و بقیه هم استفاده کنن...
    دوست عزیز شما دقیقا و به معنی واقعیه کلمه درگیر افسردگی هستید... به هیچ وجه تصمیماتی که نتیجه ش ناراحتیه بیشتر شماست نگیرید...

  6. کاربران زیر از heh_heh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6495
    نوشته ها
    322
    تشکـر
    492
    تشکر شده 306 بار در 164 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : بحران وجودی

    به جز شما کل بشریت هم دنبال جواب این پرسش هستند

    خب اونایی که باورهای دینی و مذهبی دارن، این سوالو کاملا واسه خودشون حل کردن..

    اونایی هم که مادی گرا هستن.. باورشون اینه که مهم نیست از کجا اومدن و هدفشون چیه.. مهم اینه که خوش بگذرونن.

    به نظرمن سعی کن، خودت رو بشناسی... ینی چی؟؟
    از هر جنبه خودت رو بررسی کن.. و با دنیای اطرافت و با بقیه مقایسه کن.. مثلا به نفس کشیدنت فکر کن.. به چشمهات که قدرت دیدن دارن.. به زبونت که قدرت تکلم دارن.. به اجزای بدنت.. به پاهات که قدرت راه رفتن دارن.. به مغزت و قلبت که قدرت احساس و فکر کردن دارن و... و ... و.... تا بی نهایت....
    میدونی من نظرم اینه که با فکر کردن به این ویژگی ها و شناختنشون.. ذهنیت پوچ بودن از ذهنمون بیرون میره.. همین. در واقع ارزش خودت رو بیشتر می فهمی.. زیبایی هایی رو کشف می کنی و در مقابل بدیها و زشتی هایی رو هم درک می کنی..

    ما میتونیم هرهدفی رو انتخاب کنیم و بهش برسیم.. میتونیم هرجوری زندگی کنیم..هم میتونه قشنگ باشه و هم زشت.. خیلی عجیبه نه؟
    با جواب مایکروسافت هم موافقم، نظر خوبی دادن.

  8. کاربران زیر از arameshh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2018
    شماره عضویت
    39153
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحران وجودی

    نمی دانم چرا ولی هر چه می کنم نمی توانم این ذهنیت را از خود دور کنم... هی به قول شما از خودم می پرسم چگونه باید زندگی کنم ولی باز نیروی عجیبی من را به طرف پرسش این که چرا باید زندگی کرد می کشاند و باعث شده که انگیزه همه کاری را از من بگیرد...
    دقیقا کاری که شما گفتید رو من انجام دادم... روی یک کاغذ اهدافم رو نوشتم و همین طور جلو رفتم تا به هدف نهاییم رسیدم ولی اون هدف های نهایی من رو قانع نمی کرد و همه اون اهداف برای داشتن یک زندگی بهتر و راحت تر بود ولی من از خودم می پرسیدم زندگی کنم که چه؟ اصلا چرا ما باید زندگی کنیم ؟ چرا اینهمه سختی بکشیم ؟ و یا حتی فکر کردن درباره همین دنیا هم عجیب است، معلوم نیست که آیا یک خواب عمیق است ، یا یک واقعیت تلخ...

  10. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2018
    شماره عضویت
    39153
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحران وجودی

    ممنون از توجه همه شما دوستان گرامی

  11. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2022
    شماره عضویت
    48078
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    1
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    Wink پاسخ : بحران وجودی

    Wow
    این تایپیک رو من چهار سال پیش زدم
    الان ک میخونمش خندم میگیره
    دوران نوجوانی سخت بود اما مشکلم (افسردگی) فقط با رواپزشک و دارو حل شد ....ن به صورت کامل ...
    اگ شما ام این مشکلو دارید نگران نباشید زمان همه چیز رو حل میکنه
    زیاد فکر نکنید و درستون و بخونین .. بای

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد