سلام ،من از نظر روحي كاملا به هم ريخته ام و دارم تلاش ميكنم زندگي مو نجات بدم ولي كم اوردم،يك سالو نيم كه من و همسرم عروسي كردي و اومديم سر خونه زندگيمون،متاسفانه بعد عروسي همسرم بيكار شد و ازشركتي كه كار ميكرد اومد بيرون،با وجود تحصيلات و سواد بالايي كه داره كار مناسبي پيدا نكرده و همين باعث شده از نظر روحي به هم بريزه و به مشروب خوردن پناه ببره،رفتارش عوض شده خشن شده بي حوصله شده حتي رو من دست بلند كرده و بعد پشيمون شده و به دست و پام افتاده.
من از ترس ابرومون به بزرگترا چيزي نميگم،خانواده همسرم خيلي و خوب و مهربونن و هميشه هواي منو دارن..ولي همسرم خيلي داره اذيتم ميكنه..كم ميارم نميدونم چيكار كنم،كمكم كنيد