سلام وقت بخیر.
ممنون میشم راهنماییم کنید.
مشکل من با شوهر خواهرمه که با ما خواهرزناش مخصوصا من زیادی صمیمیه و مدام بغلمون میکنه و میبوسه مارو که ماها از این رفتار متنفریم و رنج سنی ما بین ۲۷ تا 32 ساله و مجردیم.
وقتی طرف من میاد و بغلم میکنه میزنمش و نیشگونش میگیرم ک ازم دور بشه اما فکر میکنه دارم شوخی و بازی میکنم ، موقع سلام و خداحافظی خودمونو دور میگیریم اما ما رو میکشه و میچسبونه به خودش و بغل و بوس میکنه، بارها بخاطر این کاراش حتی گریه افتادم و بارها به مادرم اینارو گفتیم و مادرم به خواهرم چندباری گفته که با شوهرش صحبت کنه که دست از این کاراش برداره که خواهرم میگه من بهش گفتم اما میگه بچه ها مثل خواهرامن و از خوهرام بیشتر دوسشون دارم و فلان.
حتی وقتی هم ک شوهرش شاااید یکم بهتر رفتار کنه اما نسبت به من تغییر نمیکنه و به همون کاراش ادامه میده و به من میگه تو رو بیشتر از بقیه خواهر زنام دوست دارم و تو رفیق منی و بهترین دوستمی و این حرفا.
ولی من از کارا و حرفاش چندشم میشه.
وقتی با خواهرم میرم بازار یا تفریح اونم همراهمون میاد و بجای اینکه پیش خواهرم باشه میاد پیش من و دستمو میگیره و دست دو شانه هام میذاره.
برای همین دیگه سعی میکنم باهاشون بیرون نرم ، و اینکه اونا شهر دیکه ای زندگی میکنن و وقتی میان چند روزی خونه ما هستن.
نمیتونم تو پیام رسانها بلاکش کنم یا باهاش بدرفتاری کنم چون خواهرم به مامانم گله میکنه و با مامانم بداخلاقی میکنه و از طرفی به مامانم غیرمستقیم و مستقیم میزسونه ک بدرفتاری بچه ها باعث شد شوهرم ناراحت بشه و اگر زندگیم بهم بخوره و اینا مخصوصا ک قبلا عقد کرده یه بار و جدا شد،و کلا سعی میکنه به هر طریقی دل مامانمو بسوزونه و ناراحتش کنه. واقعا نمیدونم چکار کنم. خواهشا راهنماییم کنید چون هم حالم بهم میخوره از کارای شوهرخواهرم هم به این فکر میکنم اگر روزی ازدواج کنم ، جلوی شوهرم باهام این شوخی های زننده رو کنه،بغل و بوسم کنه، چه اتفاقی میوفته؟ غیراز اینکه بدم میاد از رفتارش وخودم هم جلوی شوهرم خجالت زده میشم .
واقعا نمیدونم راهش چیه.
یه بار یکی از خواهرام ،دامادمون رو بلاک کرده بود ک باعث شد مدتها تو خونمون جنگ و دعوا باشه و خواهر بزرگم هر موضوعی از حال و گذشته رو برای دعوا درست کردن مطرح کرد ،غیر از اینکه وقتی ما با شوهرش بدرفتاری کنیم خود شوهرش هم با مادر و پدرم کم محلی میکنه
حتی این نزدیک شدنش بهمون باعث شده ، نتونم با پسری درارتباط باشم چون همش حس میکنم پسرا هم میخوان باهام همین رفتارو کنن
یادمه یه بار مامانم بخاطر رفتارش باهاش برخورد کرد ولی ئوقتی من و خواهرم و شوهرش تو اتاق بودیم ،تا مامانم از اتاق رفت بیرون بحالت یواشکی شروع کردن به این حرفا ک خلاصش این میشه : تا مامان برنگشته باز همونجوری رفتار بشه
نمیدونم چرا خواهرم حمایتش میکنه و فکر میکنه این رفتاراش عادیه و ما بدفکر میکنیم .
یه چیز دیگه: مدام شوهر خواهرم میگه تو خوشگلی و پسرا دوستت دارن و میمیرن برات و اینا ،اینا رو من ک مرد هستم دارم میگم ،من نمیدونم چکار کنم و از نفرت و شوک ،واقعا خشکم میزنه و لال میشم.
واقعا وقتی باهام حرف میزنه ،خودشو نزدیک میکنه،بم دست و میزنه و... حالم بهم میخوره.
حتی دلم میخولد بمیرم و تکرار نشه.
خواهشا کمک کنید.