نمایش نتایج: از 1 به 5 از 5

موضوع: اضطراب شدید و مشکل خانوادگی

2002
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2019
    شماره عضویت
    40068
    نوشته ها
    188
    تشکـر
    14
    تشکر شده 58 بار در 50 پست
    میزان امتیاز
    6

    اضطراب شدید و مشکل خانوادگی

    سلام
    من مشکلی دارم که دائما رو به تشدیده. من با خانمم حدو 13 سال پیش ازدواج کردیم و الان یه بچه 3 ساله داریم. از همون دوران عقد مشکلات شدیدی داشتیم تا جایی که تمام زندگی ما شده بود نظرات پدر و البته مادرش که به طرز زیرکانه ای خودش رو در پس پدر خانمم پنهان می کرد.
    چند بار خواستم ازش جدا بشم که با مقاومت خودش و خانواده من انجام نشد. از ابتدا سر مسائل جنسی مشکل داشتیم به نحوی که احساس می کنم این مطلب برای خانمم حکم کالای فروشی رو داره. رابطه ما به چند هفته یک بار می رسه در حالی که من نیاز به این موضوع دارم اما اون حتی از این که منو تشنه نگه داره راضیتره تا اینکه بخواد با من باشه. حس می کنم شدیدا احساس رضایت می کنه از عذاب کشیدن من. حتی مواقعی که اجازه میده مثل یه تکه چوب می اوفته که من کارمو بکنم و نمی ذاره به هیچ جاییش دست بش بزنم.
    به قدری از خونه فراریه که تا چند وقت پیش هر روز خونه پدرش بود تا نیمه های شب و حتی یک بار در ماه غذا درست نمیکرد و میگفت من از نظر اسلام وظیفه ای ندارم. من با دعواهای شدید و تهدید پدر و مادرش تونستم کمی از خونه رفتنهاشو کم کنم اونم مهریه و نفقه رو اجرا گذاشت و به دروغ به دادگاه گفت هرگز یک ریال هم در تمام این سالها خرج نکرده و من رو دو بار به دزندان انداخت.
    بعد از مداخله خانواده من و با مشاوره یکی از آشنایان خانمم به زندگی برگشت ولی هیچ توجهی به من نمی کنه تا جایی که من دارم دیوونه میشم و شبها تا صبح کتاب می خونم بلکه آروم شم.
    هیچ مهمونی به خانه ما نمیاد و اگه کسی ما رو دعوت کنه با روی اخمو و ترش میاد یه گوشه میشینه. تمام روی خوشش برای دیگران مخصوصا خانواده شه و تفریح و خنده اش برای دیگرانه و خانه خودمون رو فقط خوابگاه می دونه. من به خاطر دخترم دارم زندگی میکنم ولی نمی دونم تا کی صلاحه. مشاوره هم رفته ایم هر بار رفتارش رو یکی دو هفته درست می کنه بعد مثل قبل. شدیدا به مشاورها دروغ میگه و کسی حرفهای اونو بشنوه میگه خوش به حالت چه زندگی بهشتی ایده آلی داری. آیا راهی داره این زندگی؟ و به نظر شما آخر این زندگی چی میشه؟ بارها به من گفته بود برو زن بگیر تو مرد نیستی و اگر من جای تو بودم حتما زن می گرفتم.
    ناگفته نمونه ایشون اضطراب فوق العاده شدیدی دارن و وسواس تمیزی و پاکی خیلی شدید به نحوی که سر کوچکترین شک به نجسی جیغهای وحشتناک می زنه. اگه سر موضوع کوچکی عصبانی بشه دیگه آروم نمیشه حتی تا چند هفته. رفتارهای عصبیش به نظر من رو به تشدیده.
    عزیزانی که تخصص دارن میشه بگن در نمونه های مشابه عاقبت این زندگی ها چه شده.
    ممنونم

  2. 2 کاربران زیر از ماجراجو بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    Nov 2018
    شماره عضویت
    39631
    نوشته ها
    1,440
    تشکـر
    0
    تشکر شده 473 بار در 393 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : اضطراب شدید و مشکل خانوادگی

    با سلام خدمت شما دوست عزیز
    با توجه به گفته های شما به نظر می رسد که مشکلات شما در این چندین سال برروی هم جمع شده است و الان به شکل های مختلف خود را بروز می دهد. بهتر است به صورت حضوری به مشاور مراجعه کنید و دوره خانواده درمانی خود را به طور کامل طی کنید و از نظر سبک شخصیتی نیز خانمتان را مورد بررسی قرار بدهید . در مورد مسائل جنسی به نظر می رسد دیدگاه شکل گرته در ایشان نیاز به ترمیم دارد و این مضوضع مهمی می باشد چون می تواند به بقیه جهات زندگیتان نیز آسیب وارد کند در این زمین نیز بهتر است برای بررسی دقیق با یک ************ تراپ مشورت کنید دقت کنید که رفتار باید تداوم داشته باشد تا تغییرات حاصل شود در زندگیتان . قابل درک است که شرایط سختی را تحمل می کنید اما بهتر است به صورت جدی و در آرامش وبدون توهین به همسرتان و مقصر جلوه دادن خانواده ایشان با همسرتان در مورد مشکلات زندگیتان صحبت کنید و سعی کنید به یک توافق برسید در این مسیر یک روانشناس مجرب و ************ تراپ می تواند کمک کننده باشد. تا زمانی که با همسرتان صحبت نشود و دلایل رفتاری ایشان نیز مشخص نشود نمی توان یک طرفه قضاوتی کرد.
    درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    02122354783
    شاد باشید

  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2022
    شماره عضویت
    48460
    نوشته ها
    82
    تشکـر
    38
    تشکر شده 16 بار در 10 پست
    میزان امتیاز
    2

    پاسخ : اضطراب شدید و مشکل خانوادگی

    سلام ازین که خانومت میگه از نظر اسلام زن نباید کار کنه شما هم از فرمایش قرآن استفاده کن که آزادی هر چند که میخوای زن بگیری و حتی شده برای این که به خودش بیاد برو صیغه کن زن اگر مردش را از نظر جنسی رازی نگه ندارد مرد میتواند درخواست طلاق کند این همه دختر خوب تو وقت گذاشتی برای خانومی که تورو زن فرض کرده

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2023
    شماره عضویت
    48792
    نوشته ها
    68
    تشکـر
    558
    تشکر شده 32 بار در 21 پست
    میزان امتیاز
    2

    پاسخ : اضطراب شدید و مشکل خانوادگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط ماجراجو نمایش پست ها
    سلام
    من مشکلی دارم که دائما رو به تشدیده. من با خانمم حدو 13 سال پیش ازدواج کردیم و الان یه بچه 3 ساله داریم. از همون دوران عقد مشکلات شدیدی داشتیم تا جایی که تمام زندگی ما شده بود نظرات پدر و البته مادرش که به طرز زیرکانه ای خودش رو در پس پدر خانمم پنهان می کرد.
    چند بار خواستم ازش جدا بشم که با مقاومت خودش و خانواده من انجام نشد. از ابتدا سر مسائل جنسی مشکل داشتیم به نحوی که احساس می کنم این مطلب برای خانمم حکم کالای فروشی رو داره. رابطه ما به چند هفته یک بار می رسه در حالی که من نیاز به این موضوع دارم اما اون حتی از این که منو تشنه نگه داره راضیتره تا اینکه بخواد با من باشه. حس می کنم شدیدا احساس رضایت می کنه از عذاب کشیدن من. حتی مواقعی که اجازه میده مثل یه تکه چوب می اوفته که من کارمو بکنم و نمی ذاره به هیچ جاییش دست بش بزنم.
    به قدری از خونه فراریه که تا چند وقت پیش هر روز خونه پدرش بود تا نیمه های شب و حتی یک بار در ماه غذا درست نمیکرد و میگفت من از نظر اسلام وظیفه ای ندارم. من با دعواهای شدید و تهدید پدر و مادرش تونستم کمی از خونه رفتنهاشو کم کنم اونم مهریه و نفقه رو اجرا گذاشت و به دروغ به دادگاه گفت هرگز یک ریال هم در تمام این سالها خرج نکرده و من رو دو بار به دزندان انداخت.
    بعد از مداخله خانواده من و با مشاوره یکی از آشنایان خانمم به زندگی برگشت ولی هیچ توجهی به من نمی کنه تا جایی که من دارم دیوونه میشم و شبها تا صبح کتاب می خونم بلکه آروم شم.
    هیچ مهمونی به خانه ما نمیاد و اگه کسی ما رو دعوت کنه با روی اخمو و ترش میاد یه گوشه میشینه. تمام روی خوشش برای دیگران مخصوصا خانواده شه و تفریح و خنده اش برای دیگرانه و خانه خودمون رو فقط خوابگاه می دونه. من به خاطر دخترم دارم زندگی میکنم ولی نمی دونم تا کی صلاحه. مشاوره هم رفته ایم هر بار رفتارش رو یکی دو هفته درست می کنه بعد مثل قبل. شدیدا به مشاورها دروغ میگه و کسی حرفهای اونو بشنوه میگه خوش به حالت چه زندگی بهشتی ایده آلی داری. آیا راهی داره این زندگی؟ و به نظر شما آخر این زندگی چی میشه؟ بارها به من گفته بود برو زن بگیر تو مرد نیستی و اگر من جای تو بودم حتما زن می گرفتم.
    ناگفته نمونه ایشون اضطراب فوق العاده شدیدی دارن و وسواس تمیزی و پاکی خیلی شدید به نحوی که سر کوچکترین شک به نجسی جیغهای وحشتناک می زنه. اگه سر موضوع کوچکی عصبانی بشه دیگه آروم نمیشه حتی تا چند هفته. رفتارهای عصبیش به نظر من رو به تشدیده.
    عزیزانی که تخصص دارن میشه بگن در نمونه های مشابه عاقبت این زندگی ها چه شده.
    ممنونم
    درود . من متخصص نیستم . اما همسرت تا حدودی درست می‌فرماید البته بهونه کردن قواعد اسلام نمیتونه باعث عدم انجام کارهای منزل بشه . به قول مادرم : ((که می‌گفت: زنی گفته اند و شوهری )). مادرم هم میگفت زن وظیفه ای نداره ،(( اما )) زن به اقتضای عشق به شوهر و فرزندانش کار میکنه ، خانه داری میکنه ، سختی میکشه ، این از عبادت هم بالاتره . زنها عاشق زندگی اند و چراغ خونه رو روشن نگه می‌دارند. و این کار عشقه که زنها اینقدر برای شوهر را فرزند فداکارند. و در ثانی ، خصلت زنانه اینطور هست که زن خودش رو با کارهای منزل سرگرم میکنه . و لذت میبره .
    و تکیه مهم این که باید زن و شوهر گاهی گذشت رو در زندگی بکار ببندند .
    نظراتم ، عامیانه بود ، تخصصی ندارم . قضاوت با شما
    ویرایش توسط Zanposham : 01-20-2023 در ساعت 03:29 PM
    امضای ایشان
    با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی ....

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2023
    شماره عضویت
    48842
    نوشته ها
    22
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اضطراب شدید و مشکل خانوادگی

    اگر خانم شما مثل چوب خشکش بزند و نمی گذارد شما به هیچ جایش حتی دست بزنید این معنی آن را می دهد که همسر شما "تمکین" نمی کنند و در اسلام حتی زن و مرد سوار شتر باشند ، زن باید تمام خواسته های جنسی همسرش را انجام بدهد و الله در سوره نساء در مواقعی که زن "تمکین" نمی کند در مرحله سوم کتک زدن را توصیه کرده البته در فقه شیعه گفته شده باید با چوب مسواک کتکش بزنید که جای ضربات نماند که این اشتباه هست چون اگر این چنین بود الله در همین سوره ی نساء این کتک زدن با چوب مسواک را آیه می کرد چون گفته شده از معجزه های قرآن این هست که کسی نمی تواند آیه ای مثل قرآن بیاورد و جالب اینجا هست احادیث جعلی هم زیاد وجود دارد یعنی در اسلام واقعی شما باید زن خود را در حد حداقل کبود شدن با شلاق یا چوبی کتک می زدید و زن هم نمی توانست شکایت کند چون کتک زدن بدون حتی قرمز شدن که معنی "زدن" را نمی دهد اما در فقه شیعه شما اگر زن خود را بزنید دیه از شما می گیرند و اگر تکرار کنید حتی زن می تواند طلاق از شما بگیرد که همه ی اینها خلاف اسلام هست یعنی مناطق کورد نشین ( خودم کورد هستم ) این احادیث جعلی کتک زدن با چوب مسواک را ندارند اصلا امامان و فقه شیعه و قوانین آنها را قبول نداریم البته در دادگاه ها همین قوانین را برای ما هم گذاشته اند یعنی من کل قرآن را پارسال خواندم چیزی راجع به مقدار دیه در کتک برای کبودی و قرمز شدن در آن وجود نداشت و گفتم که احادیث مثل آیات قرآن نیستند که بفهمیم سخن الله هست و معجزه هست ،،،
    ویرایش توسط pipehose : 01-25-2023 در ساعت 10:41 AM
    امضای ایشان
    با شیلنگ کتک خوردن پارافیلیای اصلی من هست البته نوع شلنگ گاز

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد