لطفا با علم و تجربه کمکم کنید

[احسان1990]

سلام و عرض ادب خدمت دوستان
بعد مدتها اومدم
اجرتونو خدا بده انشالله که بدون چشم داشتی کمک میکنید
حس خوبی دارم که بعد خدا، یه جایی هست که راحت میشه صحبت کرد...
من نامزد دارم، ایشون الان توی مرکز پزشکی کار میکنه و مدام افراد زیادی رفت و آمد دارن اونجا، و امسال هم میخواد بره دانشگاه...
خب از اول بگم، من آدمی منفی بافم و گاهی هم شکاک،،، البته این حس شکاکی رو محیط و اجتماع و همینطور یه رابطه نافرجام گذشته در من بوجود آورده. که اون رابطه واقعا شک نبود یقین بود...
خیلی ساده بگم، گاهی چنان فکرای بد دارم که حس میکنم وجود دارن، یا رابطه رو به گند میکشونم یا طرفمو عصبی میکنم و باعث سردیمون میشه موقتا
بزارید رک بگم ، این خانمی که من باهاشون نامزد کردم قبلن دو رابطه داره اینو هم میدونم زندگی گذشته هرکسی مال خودش بوده
ولی الان من نمیتونم گذشته ایشونو هضم کنم، خیلی سعی میکنم ب روشون نیارم ولی خیال های منفی زیاد دارم
مثلا وقتی دیر آنلاین میشه حس میکنم در ارتباطه با یکی
یا وقتی دیر سین میکنه فکر میکنم داره با کسی دیگ صحبت میکنه
یا حس میکنم میخواد بره دانشگاه منو زود فراموش میکنه
یا سرکارش با همکارای پسر شدید رابطه داره
خو من زورم میاد کسی با نامزدم نگاهی داشته باشه
من نمیگم حبس بشه تو خونه
تو اجتماع باشه ولی وقتی جنس خودمو میشناسم میترسم میترسم
البته نامزدم زندگی گذشتشو نگفت تا من یجورایی فهمیدم ازش پرسیدم تعریف کرد درحالیکه صادق نبود و گفت واسم مهم نبوده و چیز مهمی نبوده بگم برات...!!
این نگفتنش اذیتم میکنه
حس میکنم باز خیلی چیا هست نمیگه
حس میکنم تو اوج رابطه ولم میکنه
از اون دسته افرادیه که ارتباط با هرکیو بد نمیبینه
مثلا من بگم با فلان پسر صحبت نکن میگه ما با هم بزرگ شدیم میگه چیزی بینمون نیست
میگ در حد سلام احوال پرسیه
قسم هم میخوره گاهی
ولی یبار بخاطر همون پسرا حاضر شد قطع رابطه کنیم!!!
بارها باهاش صحبت کردم بخاطر افکار و حسی که دارم در آخر منو متهم میکنه ب شکاک بودن
رفته بود گروه همکاراش، پسر هم بود، درحالیکه به من اول گفت با دوسه دختر همکار صحبت میکنم واسه شیفت و..
بعد دوباره پرسیدم چن وقت بعد چون دیر سین میکرد منو
گفت گروه داریم ولی شماره ها پسرا رو سیو نکردم خیالت راحت...........
توروخدا کمکم کنید
دارم اشتباه میکنم یا زیاد دوسش دارمو حساسم؟
توروخدا بهم راهکاری بدید
راهنماییم کنید ک چیکار کنم
کمکم بدید
بعد مدتها اومدم انجمن

[sep_her]

طبق گفته خودتون خیلی شکاک هستید و این رو باید با مشاور درمیون بزارید
چون برای خود من هم پیش اومده , فکر میکردم یک قضیه ای خیلی بحرانی هستش و بعد که معلوم شد از طرز فکر و حرص خوردن های خودم بدم اومد
ولی اینکه خانم ها در محل کار با همکاران آقا گرم میگیرن و امکان داره رفت و آمدهایی صورت بگیره رو نمیشه انکار کرد متاسفانه ...
مثلا من خودم تو شرکت های مختلف دیدم که خانم های متاهل با همکارای آقا و مجرد حتی میرفتن کافی شاپ و حتی به شوهراشون هم نمی گفتن !
با مشاور خانواده صحبت کنید در اولین فرصت

[احسان1990]

ممنونم از راهنماییت
ولی متاسفانه در حال حاضر امکان مشاوره رفتنو ندارم
لطفا شما با علم و تجربه ای که دارید راهنمایید کنید
منم خیلی حرص میخورم
مدام میگم اگه افکارم درست باشه چی کنم؟ اگه درست نباشه چی؟
کلا روح و روانم ریخته بهم
انصافا کمکم کنید
شما اگه جای من بودید چی میکردید تو این شرایط ؟
چیکار کنم ؟
چطور امتحانش کنم چطور اصن درموردش باهاش صحبت کنم

[احسان1990]

طبق گفته خودتون خیلی شکاک هستید و این رو باید با مشاور درمیون بزارید
چون برای خود من هم پیش اومده , فکر میکردم یک قضیه ای خیلی بحرانی هستش و بعد که معلوم شد از طرز فکر و حرص خوردن های خودم بدم اومد
ولی اینکه خانم ها در محل کار با همکاران آقا گرم میگیرن و امکان داره رفت و آمدهایی صورت بگیره رو نمیشه انکار کرد متاسفانه ...
مثلا من خودم تو شرکت های مختلف دیدم که خانم های متاهل با همکارای آقا و مجرد حتی میرفتن کافی شاپ و حتی به شوهراشون هم نمی گفتن !
با مشاور خانواده صحبت کنید در اولین فرصت

ممنونم از راهنماییت
ولی متاسفانه در حال حاضر امکان مشاوره رفتنو ندارم
لطفا شما با علم و تجربه ای که دارید راهنمایید کنید
منم خیلی حرص میخورم
مدام میگم اگه افکارم درست باشه چی کنم؟ اگه درست نباشه چی؟
کلا روح و روانم ریخته بهم
انصافا کمکم کنید
شما اگه جای من بودید چی میکردید تو این شرایط ؟
چیکار کنم ؟
چطور امتحانش کنم چطور اصن درموردش باهاش صحبت کنم

[ravanshenas-therapy]

با سلام خدمت شما دوست عزیز
دقت کنید که ممکن است بخاطر تجربه یک سری اتفاقات حساسیت شما بیشتر شده باشد اما با توجه به اینکه شما با ایشان نامزد می باشید بهتر است دقت بیشتری داشته باشید چون باورهای اجتماعی و دینی و فرهنگی هریک از شما در روابط اجتماعیتان تاثیر دارد و نیاز است که در این موارد برای شناخت بیشتر یکدیگر اقدام کنید . تفاوت در باورها که با رفتارهای متفاوت اجتماعی همراه است می تواند تاثیر منفی زیادی بر روابط داشته باشد .
بهتر است قبل از وارد شدن به مرحله عقد به صورت حضوری برای مشاوره پیش از ازدواج اقدام کنید تا در این مسیر به تصمیم گیری هردوی شما کمک شود.
گذشته افراد بهتر است مورد بررسی قرار نگیرد چون به دلیل اینکه شما به فرد مقابلتان بار عاطفی دارید ممکن است حساسیت های بیشتر شما را به هرماه داشته باشد اما در صورتی که گذشته در زندگی فعلی تاثیر داشته باشد نیاز است به فرد مقابل بیان شود تا از آسیب های احتمالی جلوگیری شود.
بهتر است توقعات ، هدفتان از زندگی مشترک ، باورهای فرهنگی و مذهبی و خانوادگیتان را با یکدیگر به اشتراک بگذارید تا بتوانید تصمیم گیری بهتری داشته باشید.
معیارهای شما برای انتخاب ایشان چه ویژگی هایی می باشد؟

[delvapas2000]

سلام و عرض ادب خدمت دوستان
بعد مدتها اومدم
اجرتونو خدا بده انشالله که بدون چشم داشتی کمک میکنید
حس خوبی دارم که بعد خدا، یه جایی هست که راحت میشه صحبت کرد...
من نامزد دارم، ایشون الان توی مرکز پزشکی کار میکنه و مدام افراد زیادی رفت و آمد دارن اونجا، و امسال هم میخواد بره دانشگاه...
خب از اول بگم، من آدمی منفی بافم و گاهی هم شکاک،،، البته این حس شکاکی رو محیط و اجتماع و همینطور یه رابطه نافرجام گذشته در من بوجود آورده. که اون رابطه واقعا شک نبود یقین بود...
خیلی ساده بگم، گاهی چنان فکرای بد دارم که حس میکنم وجود دارن، یا رابطه رو به گند میکشونم یا طرفمو عصبی میکنم و باعث سردیمون میشه موقتا
بزارید رک بگم ، این خانمی که من باهاشون نامزد کردم قبلن دو رابطه داره اینو هم میدونم زندگی گذشته هرکسی مال خودش بوده
ولی الان من نمیتونم گذشته ایشونو هضم کنم، خیلی سعی میکنم ب روشون نیارم ولی خیال های منفی زیاد دارم
مثلا وقتی دیر آنلاین میشه حس میکنم در ارتباطه با یکی
یا وقتی دیر سین میکنه فکر میکنم داره با کسی دیگ صحبت میکنه
یا حس میکنم میخواد بره دانشگاه منو زود فراموش میکنه
یا سرکارش با همکارای پسر شدید رابطه داره
خو من زورم میاد کسی با نامزدم نگاهی داشته باشه
من نمیگم حبس بشه تو خونه
تو اجتماع باشه ولی وقتی جنس خودمو میشناسم میترسم میترسم
البته نامزدم زندگی گذشتشو نگفت تا من یجورایی فهمیدم ازش پرسیدم تعریف کرد درحالیکه صادق نبود و گفت واسم مهم نبوده و چیز مهمی نبوده بگم برات...!!
این نگفتنش اذیتم میکنه
حس میکنم باز خیلی چیا هست نمیگه
حس میکنم تو اوج رابطه ولم میکنه
از اون دسته افرادیه که ارتباط با هرکیو بد نمیبینه
مثلا من بگم با فلان پسر صحبت نکن میگه ما با هم بزرگ شدیم میگه چیزی بینمون نیست
میگ در حد سلام احوال پرسیه
قسم هم میخوره گاهی
ولی یبار بخاطر همون پسرا حاضر شد قطع رابطه کنیم!!!
بارها باهاش صحبت کردم بخاطر افکار و حسی که دارم در آخر منو متهم میکنه ب شکاک بودن
رفته بود گروه همکاراش، پسر هم بود، درحالیکه به من اول گفت با دوسه دختر همکار صحبت میکنم واسه شیفت و..
بعد دوباره پرسیدم چن وقت بعد چون دیر سین میکرد منو
گفت گروه داریم ولی شماره ها پسرا رو سیو نکردم خیالت راحت...........
توروخدا کمکم کنید
دارم اشتباه میکنم یا زیاد دوسش دارمو حساسم؟
توروخدا بهم راهکاری بدید
راهنماییم کنید ک چیکار کنم
کمکم بدید
بعد مدتها اومدم انجمن

سلام
درخواستتون اینه که با علم و تجربه بتون کمک بشه و علم و تجربه میگه بخش مهمی از حساسیت شما مربوط به درون شماست که بیش از حد وسواس گونه به رابطه نگاه میکنین

یه سوال..
شما وقتی پیام طرفتونو دیر سین میکنین علتش چیه؟!
ایا فرضا مشغول خیانت هستین؟!
نه اقای عزیز! ادمها هزار و یک کار دارن و یه انسان طبیعی که زندگی طبیعی داره مدام تو شبکه های مجازی انلاین نیست
و حتی موقع انلاین بودنشم غیر از شما دوستاش(دختر) هستن
پیامهایی که از فامیل و بستگانش دریافت میکنه و خیلی کارهای روتین دیگه که هرادمی تو شبکه های اجتماعی انجام میده

هربار حرکتی از ایشون بنظر شما غیرعادی و شک برانگیز اومد یه لحظه تو ذهنتون جای خودتونو با طرف عوض کنین و ببینین ایا ممکن نبود خودتونم همینکارو کنین و اگه جوابتون مثبته ایا دوست دارین طرف مقابلتونم فورا ظن خیانت ببره و روی شما حساسیت غیرعادی پیدا کنه؟

اگه بنا باشه دوطرف مداوما به همدیگه مظنون باشن رابطه تبدیل به جهنمی از بحثها و درگیریها میشه
درحالیکه فلسفه رابطه دختر و پسر تفریح و شادی و خوشی و یا حتی زمینه سازی برا ازدواجه

پس لطفا با نگرش وسواس گونه و شکهای غیرعادیتون هدف و فلسفه رابطه رو زیر علامت سوال نبرین

من که هرچی پست شما رو خوندم هیچ چیز غیرعادی ازین خانم متوجه نشدم
گاهی وقتها منشا مشکلات ادمها درون خود ادمهاست

میفرمایین‌ همجنسهاتونو خوب میشناسین
درسته؟
منم همجنسهای شما رو خوب میشناسم و دوستای خوب از جنس شما زیاد داشتم و دارم
سوءتفاهم نشه اما اینا رو به عنوان کسی میگم که با همه رقم ادمی نشست و برخاست داشتم:
مردهایی که همسر یا نامزدشونو محدود میکنن بااین بهانه که جامعه‌ ناسالمه متاسفانه خودشون افراد ناسالمی هستن و باعث الودگی جامعه هم دقیقا همینجور افراد هستن(البته بلانسبت شما چون وضعیت شما فرق داره و شخصا نگاه وسواسی دارین اما انسان سالمی بنظر میاد باشین)

یه مرد نچرال هیچوقت زنشو نامزدشو خواهر و مادرشو محدود نمیکنه
چون:
زندگی سالم= نگرش سالم
زندگی فاسد= نگرش فاسد

[احسان1990]

سلام دوست عزیز بله حساسیت بخاطر تجربیات و شاهد بودن تجربیات دیگرانه
بله واسه همینه که در مرحله نامزدی درصدد اینم که مشکلاتو رفع کنم. متاسفانه امکان مشاوره حضوری اونم برای دوتامون اصلا غیرقابله ممکنه چون نامزدم در خیال خودش کاری مکرده و این منم که متوهم و روانیم...
بله سعی بر اینه که در گذشته سیر و مرور نکنیم چون گذشته ها گذشته

معیارهای شما برای انتخاب ایشان چه ویژگی هایی می باشد؟ من معیار انتخابم اول صداقت و راستگویی و وفاداریه ولی اول تحت تاثیر زیبایی ایشون قرار گرفتم و پس مدت کمی شیفته یه سری اخلاق هایی ازشون شدم که واقعا طبق عروس آرزوهام بود
اما من اعتماد ندارم گاهی بهش
نمیدونم نمیدونم چیکار باید بکنم...
واقعا قدرت تصمیم گیری واسم سخت شده برای همین به شما پناه آوردم...
شما جای من بودید چیکار میکرد؟؟؟؟

[احسان1990]

کمک کنید

[احسان1990]

سلام
درخواستتون اینه که با علم و تجربه بتون کمک بشه و علم و تجربه میگه بخش مهمی از حساسیت شما مربوط به درون شماست که بیش از حد وسواس گونه به رابطه نگاه میکنین

یه سوال..
شما وقتی پیام طرفتونو دیر سین میکنین علتش چیه؟!
ایا فرضا مشغول خیانت هستین؟!
نه اقای عزیز! ادمها هزار و یک کار دارن و یه انسان طبیعی که زندگی طبیعی داره مدام تو شبکه های مجازی انلاین نیست
و حتی موقع انلاین بودنشم غیر از شما دوستاش(دختر) هستن
پیامهایی که از فامیل و بستگانش دریافت میکنه و خیلی کارهای روتین دیگه که هرادمی تو شبکه های اجتماعی انجام میده

هربار حرکتی از ایشون بنظر شما غیرعادی و شک برانگیز اومد یه لحظه تو ذهنتون جای خودتونو با طرف عوض کنین و ببینین ایا ممکن نبود خودتونم همینکارو کنین و اگه جوابتون مثبته ایا دوست دارین طرف مقابلتونم فورا ظن خیانت ببره و روی شما حساسیت غیرعادی پیدا کنه؟

اگه بنا باشه دوطرف مداوما به همدیگه مظنون باشن رابطه تبدیل به جهنمی از بحثها و درگیریها میشه
درحالیکه فلسفه رابطه دختر و پسر تفریح و شادی و خوشی و یا حتی زمینه سازی برا ازدواجه

پس لطفا با نگرش وسواس گونه و شکهای غیرعادیتون هدف و فلسفه رابطه رو زیر علامت سوال نبرین

من که هرچی پست شما رو خوندم هیچ چیز غیرعادی ازین خانم متوجه نشدم
گاهی وقتها منشا مشکلات ادمها درون خود ادمهاست

میفرمایین‌ همجنسهاتونو خوب میشناسین
درسته؟
منم همجنسهای شما رو خوب میشناسم و دوستای خوب از جنس شما زیاد داشتم و دارم
سوءتفاهم نشه اما اینا رو به عنوان کسی میگم که با همه رقم ادمی نشست و برخاست داشتم:
مردهایی که همسر یا نامزدشونو محدود میکنن بااین بهانه که جامعه‌ ناسالمه متاسفانه خودشون افراد ناسالمی هستن و باعث الودگی جامعه هم دقیقا همینجور افراد هستن(البته بلانسبت شما چون وضعیت شما فرق داره و شخصا نگاه وسواسی دارین اما انسان سالمی بنظر میاد باشین)

یه مرد نچرال هیچوقت زنشو نامزدشو خواهر و مادرشو محدود نمیکنه
چون:
زندگی سالم= نگرش سالم
زندگی فاسد= نگرش فاسد

ممنونم