نمایش نتایج: از 1 به 13 از 13

موضوع: خشم و ناراحتی از شرایط موجود

1540
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42198
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    1
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    خشم و ناراحتی از شرایط موجود

    سلام. من دختری ۳۶ ساله ام. تحصیل کرده، سالم با موقعیت اجتماعی و شغلی خوب.خواهری دارم که مبتلا به هیدرو سوفالین است. ۳۴ ساله است. ازدواج نکرده ایم و هر دو در خانه با پدر و مادرمان زندگی می کنیم.
    خواهرم بیشتر کارهای خانه را می کند با اینکه بیمار است.
    اما به شدت تند خو و روی مخ است به همه چیز و همه کس گیر می دهد. با اینکه عقلش نمی رسد به همه چیز کار دارد. از زبان نمی افتد. پنج ماه است باهاش قهرم و اصلا حرف نمی زنم. متاسفانه تقریبا سالی دو سه بار به خاطر زبان درازی هایش کارمان به کتک کاری می رسد. از خودم بدم می آید... او بیمار است، خانواده به شدت ناراحت می شوند اما نمی توانم جلو خودم را بگیرم.

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2019
    شماره عضویت
    40526
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    796
    تشکر شده 601 بار در 492 پست
    میزان امتیاز
    6

    پاسخ : جنون آنی

    نقل قول نوشته اصلی توسط سمینا۲۱۱۴ نمایش پست ها
    سلام. من دختری ۳۶ ساله ام. تحصیل کرده، سالم با موقعیت اجتماعی و شغلی خوب.خواهری دارم که مبتلا به هیدرو سوفالین است. ۳۴ ساله است. ازدواج نکرده ایم و هر دو در خانه با پدر و مادرمان زندگی می کنیم.
    خواهرم بیشتر کارهای خانه را می کند با اینکه بیمار است.
    اما به شدت تند خو و روی مخ است به همه چیز و همه کس گیر می دهد. با اینکه عقلش نمی رسد به همه چیز کار دارد. از زبان نمی افتد. پنج ماه است باهاش قهرم و اصلا حرف نمی زنم. متاسفانه تقریبا سالی دو سه بار به خاطر زبان درازی هایش کارمان به کتک کاری می رسد. از خودم بدم می آید... او بیمار است، خانواده به شدت ناراحت می شوند اما نمی توانم جلو خودم را بگیرم.
    سلام عزیزم
    فک کنم منظورتون هیدروسفالی باشه که مغز اب میاره و جمجمه بزرگ میشه
    درسته؟

    خب ایشون ناهنجاری مغزی دارن و تقصیری هم ندارن
    رفتارای ایشون دست خودش نیست

    این شما هستین که با توجه به شغل و موقعیت اجتماعی و سلامت عقلی بایستی مستقل بشین و جدا زندگی کنین

    چه دلیلی داره بخواین این شرایط رو تحمل کنین؟

    چه دلیلی داره که هم اذیت بشین هم اون طفلکیو اذیتش کنین؟

    ایا شما پزشک مغز و اعصاب هستین؟
    ایا به لحاظ قانونی قیم خواهرتون هستین؟

    دلیل و انگیزه شما واسه موندن تو اون خونه چیه؟

    کی گفته انسانها تا ابد باید خونه پدرمادرشون باشن مگر اینکه ازدواج کنن؟!!
    این قاعده از کجا اومده؟
    کدوم متخصصی میگه تو شرایط زجر اور بمون و تحمل کن و زجر بکش و زجر بده درحالیکه توان تغییر دادن نداری اما توان جابجا شدن داری؟!

    خواهرتون بخاطر مشکل مغزش نمیتونه مستقل بشه و بایستی همیشه تحت تکفل پدرمادرتون در همون خونه بمونه و زندگی کنه

    اما شما چی؟
    شمام تحت تکفل هستین؟
    شمام مریضین دور از جونتون؟
    امضای ایشان
    به طبیعت بگو حواسش جمع باشد

    اگرچه کلی دیر ای تقدیر

    اما با دستان و شاخهایم امده‌ام!

    اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت

    مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم

    شاخ دراورده باشد هنر

    و دُمى بافته ام در اخر مغزم

    چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42200
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    1
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : جنون آنی

    نقل قول نوشته اصلی توسط سمینا۲۱۱۴ نمایش پست ها
    سلام. من دختری ۳۶ ساله ام. تحصیل کرده، سالم با موقعیت اجتماعی و شغلی خوب.خواهری دارم که مبتلا به هیدرو سوفالین است. ۳۴ ساله است. ازدواج نکرده ایم و هر دو در خانه با پدر و مادرمان زندگی می کنیم.
    خواهرم بیشتر کارهای خانه را می کند با اینکه بیمار است.
    اما به شدت تند خو و روی مخ است به همه چیز و همه کس گیر می دهد. با اینکه عقلش نمی رسد به همه چیز کار دارد. از زبان نمی افتد. پنج ماه است باهاش قهرم و اصلا حرف نمی زنم. متاسفانه تقریبا سالی دو سه بار به خاطر زبان درازی هایش کارمان به کتک کاری می رسد. از خودم بدم می آید... او بیمار است، خانواده به شدت ناراحت می شوند اما نمی توانم جلو خودم را بگیرم.
    سلام منم مشکل شما رو دارم با برادرم البته نه اینکه مریض باشه ولی با من مشکل داره و خیلی باهم درگیر میشیم
    با اینکه 20 سالمه ولی کلی موی سفید تو موهام هست هزار بار با چاقو بهم حمله کرده
    مث روانیاس
    خیلی اوقات با اینکه بهم حمله کرده و کلی فحش داده و ضرب و شتم داشتیم البته اون به من
    من به اون نمیزدم چون میگفتم سنش از من بیشتره احترام سنشو میگرفتم ولی یه بار که واقعا دیگه عصبی و داغون بودم حسابی زدمش و بعدش عذاب وجدان بدی گرفتم رفتم از دلش دراوردم دو ساعت گریه کردم اما دیدم هفته بعد بدتر از قبل کرد الان نزدیک 6 ماهه که باهاش حرف نمیزنم خیلی وقتا هم دلم واسش میسوزه ولی خیلی تفکرش پلیده
    چند ماهه فقط برا غذا خوردن و آب خوردن از اتاقم بیرون میرم یه جورایی افسرده شدم کسیم نیس واقعا که دردمو بهش بگمو ازش راهنمایی بخوام
    هعی ...

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42198
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    1
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : جنون آنی

    نقل قول نوشته اصلی توسط delvapas2000 نمایش پست ها
    سلام عزیزم
    فک کنم منظورتون هیدروسفالی باشه که مغز اب میاره و جمجمه بزرگ میشه
    درسته؟

    خب ایشون ناهنجاری مغزی دارن و تقصیری هم ندارن
    رفتارای ایشون دست خودش نیست

    این شما هستین که با توجه به شغل و موقعیت اجتماعی و سلامت عقلی بایستی مستقل بشین و جدا زندگی کنین

    چه دلیلی داره بخواین این شرایط رو تحمل کنین؟

    چه دلیلی داره که هم اذیت بشین هم اون طفلکیو اذیتش کنین؟

    ایا شما پزشک مغز و اعصاب هستین؟
    ایا به لحاظ قانونی قیم خواهرتون هستین؟

    دلیل و انگیزه شما واسه موندن تو اون خونه چیه؟

    کی گفته انسانها تا ابد باید خونه پدرمادرشون باشن مگر اینکه ازدواج کنن؟!!
    این قاعده از کجا اومده؟
    کدوم متخصصی میگه تو شرایط زجر اور بمون و تحمل کن و زجر بکش و زجر بده درحالیکه توان تغییر دادن نداری اما توان جابجا شدن داری؟!

    خواهرتون بخاطر مشکل مغزش نمیتونه مستقل بشه و بایستی همیشه تحت تکفل پدرمادرتون در همون خونه بمونه و زندگی کنه

    اما شما چی؟
    شمام تحت تکفل هستین؟
    شمام مریضین دور از جونتون؟
    خواستم جدا بشم. هنوز وقتی گریه های مامانم یادم میاد اشکم درمیاد. من کمک حالشونم. ی جورایی پشت و پناهشونم. التماس می کنن از اون خونه نرم. از طرف دیگه حریف زبون خواهرم هم نمیشن. نه می تونم برم، نه می تونم بمونم.

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42198
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    1
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : جنون آنی

    نقل قول نوشته اصلی توسط Saeid78 نمایش پست ها
    سلام منم مشکل شما رو دارم با برادرم البته نه اینکه مریض باشه ولی با من مشکل داره و خیلی باهم درگیر میشیم
    با اینکه 20 سالمه ولی کلی موی سفید تو موهام هست هزار بار با چاقو بهم حمله کرده
    مث روانیاس
    خیلی اوقات با اینکه بهم حمله کرده و کلی فحش داده و ضرب و شتم داشتیم البته اون به من
    من به اون نمیزدم چون میگفتم سنش از من بیشتره احترام سنشو میگرفتم ولی یه بار که واقعا دیگه عصبی و داغون بودم حسابی زدمش و بعدش عذاب وجدان بدی گرفتم رفتم از دلش دراوردم دو ساعت گریه کردم اما دیدم هفته بعد بدتر از قبل کرد الان نزدیک 6 ماهه که باهاش حرف نمیزنم خیلی وقتا هم دلم واسش میسوزه ولی خیلی تفکرش پلیده
    چند ماهه فقط برا غذا خوردن و آب خوردن از اتاقم بیرون میرم یه جورایی افسرده شدم کسیم نیس واقعا که دردمو بهش بگمو ازش راهنمایی بخوام
    هعی ...
    به نظرم شما هم مثل من بشید.
    بیشتر اوقاتم بیرون از خونه ام، تقریبا روزی ده ساعت کار می کنم، بقیشم عین جنازه میام خونه، البته تو خونه هم ی شغل دوم برا خودم دست و پا کردم که زیاد دم پر خانواده نباشم. شما هم همین کار رو بکنید.

  6. کاربران زیر از سمینا۲۱۱۴ بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2019
    شماره عضویت
    40526
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    796
    تشکر شده 601 بار در 492 پست
    میزان امتیاز
    6

    پاسخ : جنون آنی

    نقل قول نوشته اصلی توسط سمینا۲۱۱۴ نمایش پست ها
    خواستم جدا بشم. هنوز وقتی گریه های مامانم یادم میاد اشکم درمیاد. من کمک حالشونم. ی جورایی پشت و پناهشونم. التماس می کنن از اون خونه نرم. از طرف دیگه حریف زبون خواهرم هم نمیشن. نه می تونم برم، نه می تونم بمونم.
    شما ۲ گزینه دارین رفتن و موندن
    که خب خودتون میفرمایین بخاطر گریه ها و التماسهای مادر و پدرتون تصمیم گرفتین بمونین
    هر انتخابی عواقبی داره که ادم ناچاره بپذیره
    عواقب مستقل نشدن تحمل وضعیت خواهرتونه
    و عواقب مستقل شدن هم کنار اومدن با احساساتتون!

    پیشنهاد شما به کاربر سعید بنظر تنها راه مناسب میاد که اگر بخواید خونه پدر مادر باشین لااقل کمتر زجر تحمل کنین
    اونم اینکه ساعات طولانی بیرون از خونه باشین و مشغول کار یا تفریحات موردنظرتون و داخل منزل هم به همون شغل دومتون بپردازین

    اینم در نظر داشته باشین خواهرتون اختیار کلام و رفتارشو نداره
    ناهنجاری مغزی ایشون باعث این رفتارهاشه و همین باعث میشه توان تجزیه و تحلیل عقلانی نداشته باشه
    امضای ایشان
    به طبیعت بگو حواسش جمع باشد

    اگرچه کلی دیر ای تقدیر

    اما با دستان و شاخهایم امده‌ام!

    اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت

    مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم

    شاخ دراورده باشد هنر

    و دُمى بافته ام در اخر مغزم

    چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست

  8. کاربران زیر از delvapas2000 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 7


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42184
    نوشته ها
    14,499
    تشکـر
    380
    تشکر شده 17,518 بار در 3,264 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : جنون آنی

    نقل قول نوشته اصلی توسط سمینا۲۱۱۴ نمایش پست ها
    سلام. من دختری ۳۶ ساله ام. تحصیل کرده، سالم با موقعیت اجتماعی و شغلی خوب.خواهری دارم که مبتلا به هیدرو سوفالین است. ۳۴ ساله است. ازدواج نکرده ایم و هر دو در خانه با پدر و مادرمان زندگی می کنیم.
    خواهرم بیشتر کارهای خانه را می کند با اینکه بیمار است.
    اما به شدت تند خو و روی مخ است به همه چیز و همه کس گیر می دهد. با اینکه عقلش نمی رسد به همه چیز کار دارد. از زبان نمی افتد. پنج ماه است باهاش قهرم و اصلا حرف نمی زنم. متاسفانه تقریبا سالی دو سه بار به خاطر زبان درازی هایش کارمان به کتک کاری می رسد. از خودم بدم می آید... او بیمار است، خانواده به شدت ناراحت می شوند اما نمی توانم جلو خودم را بگیرم.
    سلام

    کتک کاری! شما خواهرتون رو میزنین کتک زدن یه آدم مریض دور از انصافه واگر اون شمارو میزنه؟که خوب تکلیفی نداره
    شما با این فاکتور که من سالم هستم ومیتونم خودمو کنترل کنم میتونین خیلی از مشکلاتتون تو این زمیه رو حل کنید

    اجازه ندین پدر مادر غصه بخورند که دختر سالمشون نمیتونه با خواهر مریضش کنار بیاد

    درضمن که شما میگین خواهرتون توی منزل کار انجام میده با اینکه بیماره
    ایشون با این وضعیت تلاش میکنه و شما نمیتونی تلاش کنی و باهاش کنار بیاین

    وقتی شرایطی پیش اومد که امکان داره باعث به کتک کاری بشه یا دعواتون بشه به یاد این بیوفت که کارهای منزل رو کرده وغذای که میخوری یا خونه ایکه از تمیزیش لذت میبری کار ایشونه به این فکر کن که شانس های زندگیش چیزی کم تر از حداقل هستند نه ازدواج نه فرزند نه درس وکار شانس داشتن خواهری دلسوز رو براش محدود وغیر ممکن نکن
    ویرایش توسط Saltanat : 11-02-2019 در ساعت 07:26 PM

  10. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42198
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    1
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : جنون آنی

    مممنونم. حرفتون خیلی تاثیرگذار بود. توی ذهنم هک شد.... چه شانسی تو زندگیش داره. ممنونم دوست عزیز

  11. بالا | پست 9


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42184
    نوشته ها
    14,499
    تشکـر
    380
    تشکر شده 17,518 بار در 3,264 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : جنون آنی

    نقل قول نوشته اصلی توسط سمینا۲۱۱۴ نمایش پست ها
    مممنونم. حرفتون خیلی تاثیرگذار بود. توی ذهنم هک شد.... چه شانسی تو زندگیش داره. ممنونم دوست عزیز�������������� ����

    خواهش میکنم امیدوارم اگه تونستم به کسی کمک کنم درعوض خدابجاش ظهور امام زمان رو برسونه و روح مادرم رو شاد

  12. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42198
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    1
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : جنون آنی

    نقل قول نوشته اصلی توسط saltanat نمایش پست ها
    خواهش میکنم امیدوارم اگه تونستم به کسی کمک کنم درعوض خدابجاش ظهور امام زمان رو برسونه و روح مادرم رو شاد
    اللهم عجل لولیک الفرج...
    خدا مادرتون رو بیامرزه

  13. کاربران زیر از سمینا۲۱۱۴ بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  14. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42200
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    1
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : جنون آنی

    نقل قول نوشته اصلی توسط سمینا۲۱۱۴ نمایش پست ها
    به نظرم شما هم مثل من بشید.
    بیشتر اوقاتم بیرون از خونه ام، تقریبا روزی ده ساعت کار می کنم، بقیشم عین جنازه میام خونه، البته تو خونه هم ی شغل دوم برا خودم دست و پا کردم که زیاد دم پر خانواده نباشم. شما هم همین کار رو بکنید.
    من یه مشکل دارم اینه که درس دارم چون برا کنکور درس میخونم واقعا شرایطم فوق سخته یه وقتایی فکر خودکشی به سرم میزنه
    از یه طرف استرس کنکور از یه طرفم اون و ...
    چی بگم

  15. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42198
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    1
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خشم و ناراحتی از شرایط موجود

    استرس واسه چی؟؟؟؟؟؟ ی زمانی من فکر می کردم کنکور همه زندگیمه‌ دانشگاه ایندم رو میسازه و... کسی هم نبود که بگه این طور نیست و کنکور ی مرحله معمولی زندگیه. مهارت زندگی کردن مهمه. حتی اگه رشته و شهر مورد نظرتون درس بخونید قرار نیست به خواستتون و موفقیت تو ایندتون رسیده باشید. دوست عزیز ، زندگی کنید مراحل بینهایت سخت تری از کنکور سر راه شما قرار داره، اصلا به تنها راه چاره بودن کنکور فکر نکنید. واقعا این طور نیست، مخصوصا تو این دور و زمونه

  16. بالا | پست 13


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42184
    نوشته ها
    14,499
    تشکـر
    380
    تشکر شده 17,518 بار در 3,264 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : جنون آنی

    نقل قول نوشته اصلی توسط سمینا۲۱۱۴ نمایش پست ها
    مممنونم. حرفتون خیلی تاثیرگذار بود. توی ذهنم هک شد.... چه شانسی تو زندگیش داره. ممنونم دوست عزیز�������������� ����
    سلام
    خوب هستید؟
    اوضاع فعلی چطوره؟ بهتره؟

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. یه تصمیم به بدبختی یا خوشبختی
    توسط nadia86 در انجمن سایر موارد ازدواجی
    پاسخ: 10
    آخرين نوشته: 08-31-2017, 12:17 PM
  2. حیواناتی که به این راحتی ها نمی میرند! /تصاویر
    توسط ASSASSIN در انجمن عکس های دیدنی
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 09-13-2015, 02:07 AM
  3. سلام به نظرتون علت خجالتی شدن یا خجالتی موندن یه نفر چیه ؟
    توسط mosbat در انجمن خودکشی، ناامیدی و یاس
    پاسخ: 12
    آخرين نوشته: 01-20-2014, 12:29 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد