نمایش نتایج: از 1 به 1 از 1

موضوع: دیوانه تر از بهلول

896
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2013
    شماره عضویت
    1094
    نوشته ها
    167
    تشکـر
    0
    تشکر شده 96 بار در 57 پست
    میزان امتیاز
    11

    دیوانه تر از بهلول

    آورده اند که خلیفه هارون الرشید در یکی از اعیاد رسمی با زبیده زن خود نشسته و مشغول بازی شطرنج بودند.
    بهلول بر آنها وارد شد او هم نشست و به تماشای آنها مشغول شد.
    در آن حال صیادی زمین ادب را بوسه داد و ماهی بسیار فربه قشنگی را جهت خلیفه آورده بود.

    هارون در آن روز سر خوش بود امر نمود تا چهار هزار درهم به صیاد انعام بدهند.
    زبیده به عمل هارون اعتراض نمود و گفت : این مبلغ برای صیادی زیاد است به جهت اینکه تو باید هر روز به افراد لشگری و کشوری انعام بدهی و چنانکه تو به آنها از این مبلغ کمتر بدهی خواهند گفت که ما به قدر صیادی هم نبودیم و اگر زیاد بدهی خزینه تو به اندک مدتی تهی خواهد شد.

    هارون سخن زبیده را پسندیده و گفت الحال چه کنم؟
    گفت صیاد را صدا کن و از او سوال نما این ماهی نر است یا ماده؟
    اگر گفت نر است بگو پسند مانیست و اگر گفت ماده است باز هم بگو پس ند ما نیست و او مجبور می شود ماهی را پس ببرد و انعام را بگذارد.
    بهلول به هارون گفت : فریب زن نخور مزاحم صیاد نشو ولی هارون قبول ننمود.

    صیاد را صدا زد و به او گفت : ماهی نر است یا ماده ؟
    صیاد باز زمین ادب بوسید و عرض نمود این ماهی نه نر است نه ماده بلکه خنثی است.

    هارون از این جواب صیاد خوشش آمد و امر نمود تا چهار هزار درهم دیگر هم انعام به او بدهند.
    صیادپولها را گرفته، در بندی ریخت و موقعی که از پله های قصر پایین می رفت یک درهم از پولها به زمین افتاد.
    صیاد خم شد و پول را برداشت.
    زبیده به هارون گفت : این مرد چه اندازه پست همت است که از یک درهم هم نمی گذرد.
    هارون هم از پست فطرتی صیاد بدش آمد و او را صدازد و باز بهلول گفت : مزاحم او نشوید.

    هارون قبول ننمود و صیاد را صدا زد وگفت : چقدر پست فطرتی که حاضر نیستی حتی یک درهم از این پولها قسمت غلامان من شود.

    صیاد باز زمین ادب بوسه زد و عرض کرد : من پست فطرت نیستم.
    بلکه نمک شناسم و از این جهت پول را برداشتم که دیدم یک طرف این پول آیات قرآن و سمت دیگر آن اسم خلیفه است و چنانچه روی زمین بماند شاید پا به آن نهند و از ادب دور است.

    خلیفه باز از سخن صیاد خوشش آمد و امر نمود چهار هزار درهم دیگر هم به صیاد انعام دادند.
    هارون به بهلول گفت : من از تو دیوانه ترم به جهت اینکه سه دفعه مرا مانع شدی من حرف تو را قبول ننمودم و حرف آن زن را به کار بستم و این همه متضرر شدم.
    امضای ایشان
    SedaMo Dari ?!...


  2. کاربران زیر از Star.Sz بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. خاطرات دیوانه کننده ی من
    توسط mahsa23 در انجمن وسواس فکری - عملی
    پاسخ: 16
    آخرين نوشته: 05-24-2014, 10:12 PM
  2. ایوان پاولوف
    توسط Star.Sz در انجمن روانشناسان ایران و جهان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 01-23-2014, 09:18 PM
  3. لیوانت را رها کن !
    توسط Star.Sz در انجمن اس ام اس و نوشته های زیبا
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 01-17-2014, 12:45 AM
  4. پــریود یـا قاعدگــی در زنــان
    توسط R e z a در انجمن قاعدگی - پریود
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 09-03-2013, 11:27 AM
  5. دختران و اولین پریود
    توسط R e z a در انجمن سایر
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 08-22-2013, 04:07 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد