نمایش نتایج: از 1 به 12 از 12

موضوع: عقده ی حقارت

7233
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2020
    شماره عضویت
    42760
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    4
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    عقده ی حقارت

    عقده ی حقارت چیزیه که عده ی زیادی تجربه اش کردن اما اونقدرها روشون تاثیر نذاشته ولی یه عده بشدت تحت تاثیر قرار گرفتن و کاملا باور کردن که موجود ارزشمندی نیستن.یکی از دوستان بنده بخاطر سختگیری های پدرش تو دوران بچگیش همیشه احساس بی کفایتی داره،همش میخواد خودنمایی کنه،همه رو دشمن خودش میدونه و از همه مهمتر از خودش بدش میاد البته خودش هم میگه که هیچ وقت تسلیم این احساس نمیشه و تمام تلاششو میکنه تا خوبیاشو هم ب خودش و هم ب بقیه نشون بده اما باورش شده که هیچی نیست وخودش رو لایق بدبختی و تحقیر میدونه.بخاطر کار های نکرده عذرخواهی میکنه.خیلی اذیت میشه.هر وقت بخاطرات گذشته فکرمیکنه گریه میکنه.دوستای دیگه ام بهش میگن مشکل تو ک مشکل نیس و... وکلی مسخره اش میکنن دلم میخواد از این احساس نجاتش بدم.خیلی حس بدیه که توی بچگی حتی والدین خودت هم ازت حمایت نکنن و همیشه مقابلت واستن.بار ها ب دوستم گفتم :که والدینت برای تربیت تو سختگیری میکردن اما اگه برات مشکلی پیش بیاد حتما ازت حمایت میکنن اما باور نمیکنه و احساس سردرگمی داره که چ راهی رو انتخاب کنه ثبات داشته باشه و ب مشکل برنخوره.دختر حساس و آسیب پذیریه خواهش میکنم یه راه حل جلوی پام بزارید.میخوام کمکش کنم کینه های قدیمیشو فراموش کنه.ممنون میشم راهنماییم کنید.

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2019
    شماره عضویت
    40526
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    796
    تشکر شده 601 بار در 492 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : عقده ی حقارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط robrocky نمایش پست ها
    عقده ی حقارت چیزیه که عده ی زیادی تجربه اش کردن اما اونقدرها روشون تاثیر نذاشته ولی یه عده بشدت تحت تاثیر قرار گرفتن و کاملا باور کردن که موجود ارزشمندی نیستن.یکی از دوستان بنده بخاطر سختگیری های پدرش تو دوران بچگیش همیشه احساس بی کفایتی داره،همش میخواد خودنمایی کنه،همه رو دشمن خودش میدونه و از همه مهمتر از خودش بدش میاد البته خودش هم میگه که هیچ وقت تسلیم این احساس نمیشه و تمام تلاششو میکنه تا خوبیاشو هم ب خودش و هم ب بقیه نشون بده اما باورش شده که هیچی نیست وخودش رو لایق بدبختی و تحقیر میدونه.بخاطر کار های نکرده عذرخواهی میکنه.خیلی اذیت میشه.هر وقت بخاطرات گذشته فکرمیکنه گریه میکنه.دوستای دیگه ام بهش میگن مشکل تو ک مشکل نیس و... وکلی مسخره اش میکنن دلم میخواد از این احساس نجاتش بدم.خیلی حس بدیه که توی بچگی حتی والدین خودت هم ازت حمایت نکنن و همیشه مقابلت واستن.بار ها ب دوستم گفتم :که والدینت برای تربیت تو سختگیری میکردن اما اگه برات مشکلی پیش بیاد حتما ازت حمایت میکنن اما باور نمیکنه و احساس سردرگمی داره که چ راهی رو انتخاب کنه ثبات داشته باشه و ب مشکل برنخوره.دختر حساس و آسیب پذیریه خواهش میکنم یه راه حل جلوی پام بزارید.میخوام کمکش کنم کینه های قدیمیشو فراموش کنه.ممنون میشم راهنماییم کنید.
    پدر و مادرش دقیقا چه رفتارایی باهاش کردن که اون الان این احساس رو داره؟
    چرا دائما از دیگران عذرخواهی میکنه؟!!
    این بنظر میاد مشکلی فراتر از مشکلات قدیمی و خانوادگی باشه
    امضای ایشان
    به طبیعت بگو حواسش جمع باشد

    اگرچه کلی دیر ای تقدیر

    اما با دستان و شاخهایم امده‌ام!

    اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت

    مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم

    شاخ دراورده باشد هنر

    و دُمى بافته ام در اخر مغزم

    چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست

  3. بالا | پست 3


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42184
    نوشته ها
    14,499
    تشکـر
    380
    تشکر شده 17,518 بار در 3,264 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : عقده ی حقارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط robrocky نمایش پست ها
    عقده ی حقارت چیزیه که عده ی زیادی تجربه اش کردن اما اونقدرها روشون تاثیر نذاشته ولی یه عده بشدت تحت تاثیر قرار گرفتن و کاملا باور کردن که موجود ارزشمندی نیستن.یکی از دوستان بنده بخاطر سختگیری های پدرش تو دوران بچگیش همیشه احساس بی کفایتی داره،همش میخواد خودنمایی کنه،همه رو دشمن خودش میدونه و از همه مهمتر از خودش بدش میاد البته خودش هم میگه که هیچ وقت تسلیم این احساس نمیشه و تمام تلاششو میکنه تا خوبیاشو هم ب خودش و هم ب بقیه نشون بده اما باورش شده که هیچی نیست وخودش رو لایق بدبختی و تحقیر میدونه.بخاطر کار های نکرده عذرخواهی میکنه.خیلی اذیت میشه.هر وقت بخاطرات گذشته فکرمیکنه گریه میکنه.دوستای دیگه ام بهش میگن مشکل تو ک مشکل نیس و... وکلی مسخره اش میکنن دلم میخواد از این احساس نجاتش بدم.خیلی حس بدیه که توی بچگی حتی والدین خودت هم ازت حمایت نکنن و همیشه مقابلت واستن.بار ها ب دوستم گفتم :که والدینت برای تربیت تو سختگیری میکردن اما اگه برات مشکلی پیش بیاد حتما ازت حمایت میکنن اما باور نمیکنه و احساس سردرگمی داره که چ راهی رو انتخاب کنه ثبات داشته باشه و ب مشکل برنخوره.دختر حساس و آسیب پذیریه خواهش میکنم یه راه حل جلوی پام بزارید.میخوام کمکش کنم کینه های قدیمیشو فراموش کنه.ممنون میشم راهنماییم کنید.
    بسم الله الرحمن الرحیم
    سلام

    دوست گرامی به سایت مشاور خوش اومدین

    گاهی اوقات میزان مشکلات روحی انسان بیانگر بارم سرخوردگی و شکست های انسان درگذشته هستند !
    بعضی مواقع روز ها و هفته ها طول میکشه تا یک مشکل ریشه یابی شه و بعد به درمان اصل مطلب پرداخته شه

    اما نکته مثبت وحائز توجه شما این که دوست شما علت و ریشه ی این مشکلات رو میدونه و مطمئنا ایشون اطلاعات چگونگی رفتارهای والدینش در گذشته رو به شما منتقل کرده

    پس با این وجود دوست شما علت عدم توانایی وموفقیت فعلی خودش رو تو نسته ریشه یابی کنه و الان زمان اقدام هست

    بله دوست شما قصد کمک کردن به خودش رو داره اما چرا اقدام نمیکنه و یا اقدام هاش با مشکل مواجه میشه ! خب این دوعلت داره

    1 ایشون حدود ۸۰ درصد اعتماد بنفسش رو از دست داده و با حدود ۱۵ درصد اعتماد بنفس نمیشه اقدام کرد و موفق شد چون هنوز خودش رو نمیتونه باور کنه!

    2 ایشون راه کار های حل مشکلات و مسائل رو بلد نیستند و راه کار های درست رو انتخاب نمیکنه!

    دوست شما علاوه بر کمک شما به مشاوره و گفتگو درمانی هم نیاز داره ودر صورت نیاز به روانپزشک جهت کسب دارو ارجاع بشه
    اما ممکنه از رفتن به مشاوره سر باز بزنه و حتی اگر قبلا هم رفته باشه نتیجه کسب نکرده باشه اما چرا؟

    راه حل چیه ؟ شما باید برای دوستتون چیکار کنی ؟

    باید قبل از هر چیز اعتماد به نفس دوستت رو تقویت کنی تا بتونه خودش رو باور کنه و با شما در مسیر بهبود و برائت از کینه گام بر داره
    چه راه کارهایی باعث افزایش اعتماد به نفس میشه ؟
    یکی از بهترین گزینه ها برای ایشون فراگیری هنر رانندگی هست
    ایشون باید مهارت رانندگی رو کسب کنه و به رانندگی در سطح شهر بپردازه در این مسیر روحیه و اعتماد به نفس ایشون به تحصیل در بهبود گام بر میداره و میتونه به خود باوری برسه.
    اگر ایشون رانندگی بلد هست حتما باید رانندگی کنه و صرفا داشتن گواهینامه کفایت نمیکنه.

    مورد بعدی پدر ومادرش باید کمکش کنند واگر دوست شما هنوز در تجرد به سر میبره ودر منزل پدری اقامت داره باید آزاد از سلطه گری های متعصبانه از سوی والدین به زندگیش ادامه بده

    اگرهم ازدواج کرده همسرش باید کمکش کنه یعنی شما به عنوان یک دوست نمیتونید تمام شرایط رو محیا کنید و باید عناصر اصلی در زندگیش بهش کمک کنند

    درواقع دوست شما بعد از کسب اعتماد به نفس میتونه اقدامات صحیح در جهت بهبود خودش انجام بده و حتی خودش با میل به مشاور رجوع کنه

    از خودتون سوال کردین چرا ؟ شما و خیلی های دیگه میتونید برای دوستتون تفسیر کنید ( و بگین اگر پدر مادرت برای تربیتت بهت سخت گیری کردن اما اگر مشکلی برات پیش بیاد حتما بهت کمک میکنند ) اما دوست شما نمیتونه این طوری توی ذهنش تفسیر و تبیین کنه چون شما اعتماد به نفس کافی دارید اما ایشون نه

    یکی از مهم ترین دلایل اثبات عدم وجود اعتماد به نفس در دوست شما معذرت خواهی کردن بدون انجام عمل اشتباه هست
    ویرایش توسط Saltanat : 01-20-2020 در ساعت 05:02 PM

  4. کاربران زیر از Saltanat بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2020
    شماره عضویت
    42760
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    4
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عقده ی حقارت

    پدرش توی جمع فامیل و آشنا برای اینکه تربیتش کنه، کوچیکش میکرده.مثلا؛داد میزده: زهرا ؟و با خشم بهش نگاه میکرده و میگفته بشین سر جات.بیشتر وقتا یکی از افراد فامیل به باباش میگفته که بهش سخت نگیرین. هنوز کوچیکه بنظر من اگه توی خونه دعواش میکرد خیلی بهتر بود. طفلی بعضی وقتها درد دل میکنه میگه من گناهی نداشتم و خیلی جاها منو بخاطر گناه نکرده دعوا کردن.
    با کوچکترین رفتارش اگه از کسی واکنش ببینه زود میگه ببخشید،شرمنده.من فکر میکنم میخواد از هر گونه انتقادی فرار کنه چون نسبت به انتقاد حساسه.
    ممکنه توضیح بدین یعنی چی که مشکلاتش فراتر از مشکلات خانوادگی و قدیمیه؟

  6. بالا | پست 5


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42184
    نوشته ها
    14,499
    تشکـر
    380
    تشکر شده 17,518 بار در 3,264 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : عقده ی حقارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط robrocky نمایش پست ها
    پدرش توی جمع فامیل و آشنا برای اینکه تربیتش کنه، کوچیکش میکرده.مثلا؛داد میزده: زهرا ؟و با خشم بهش نگاه میکرده و میگفته بشین سر جات.بیشتر وقتا یکی از افراد فامیل به باباش میگفته که بهش سخت نگیرین. هنوز کوچیکه بنظر من اگه توی خونه دعواش میکرد خیلی بهتر بود. طفلی بعضی وقتها درد دل میکنه میگه من گناهی نداشتم و خیلی جاها منو بخاطر گناه نکرده دعوا کردن.
    با کوچکترین رفتارش اگه از کسی واکنش ببینه زود میگه ببخشید،شرمنده.من فکر میکنم میخواد از هر گونه انتقادی فرار کنه چون نسبت به انتقاد حساسه.
    ممکنه توضیح بدین یعنی چی که مشکلاتش فراتر از مشکلات خانوادگی و قدیمیه؟
    دوست گرامی این حرف رو من نزدم سرکار delvapas2000 گفت

    برای اینکه بهتر بتونی جواب هارو بدی زیر هر پستی که برات میزارن چند گزینه هست یکی از این گزینه ها نظرت چیه هست
    بارفتن توی گزینه نظرت چیه میتونی جواب هرکسی رو به خودش بدی تا کاربرانی که بهت مشاوره دادند بفهمند جوابشون رو دادی

  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2020
    شماره عضویت
    42760
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    4
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عقده ی حقارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط سلطنت نمایش پست ها
    دوست گرامی این حرف رو من نزدم سرکار delvapas2000 گفت

    برای اینکه بهتر بتونی جواب هارو بدی زیر هر پستی که برات میزارن چند گزینه هست یکی از این گزینه ها نظرت چیه هست
    بارفتن توی گزینه نظرت چیه میتونی جواب هرکسی رو به خودش بدی تا کاربرانی که بهت مشاوره دادند بفهمند جوابشون رو دادی
    باشه ممنون

  8. کاربران زیر از robrocky بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2020
    شماره عضویت
    42760
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    4
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عقده ی حقارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط delvapas2000 نمایش پست ها
    پدر و مادرش دقیقا چه رفتارایی باهاش کردن که اون الان این احساس رو داره؟
    چرا دائما از دیگران عذرخواهی میکنه؟!!
    این بنظر میاد مشکلی فراتر از مشکلات قدیمی و خانوادگی باشه
    پدرش توی جمع فامیل و آشنا برای اینکه تربیتش کنه، کوچیکش میکرده.مثلا؛داد میزده: زهرا ؟و با خشم بهش نگاه میکرده و میگفته بشین سر جات.بیشتر وقتا یکی از افراد فامیل به باباش میگفته که بهش سخت نگیرین. هنوز کوچیکه بنظر من اگه توی خونه دعواش میکرد خیلی بهتر بود. طفلی بعضی وقتها درد دل میکنه میگه من گناهی نداشتم و خیلی جاها منو بخاطر گناه نکرده دعوا کردن.
    با کوچکترین رفتارش اگه از کسی واکنش ببینه زود میگه ببخشید،شرمنده.من فکر میکنم میخواد از هر گونه انتقادی فرار کنه چون نسبت به انتقاد حساسه.
    ممکنه توضیح بدین یعنی چی که مشکلاتش فراتر از مشکلات خانوادگی و قدیمیه؟

  10. بالا | پست 8


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42184
    نوشته ها
    14,499
    تشکـر
    380
    تشکر شده 17,518 بار در 3,264 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : عقده ی حقارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط robrocky نمایش پست ها
    باشه ممنون
    اگر سوالی از من در رابطه با پستی که گزاشتم دارید ؟ درخدمتم

  11. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2020
    شماره عضویت
    42760
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    4
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عقده ی حقارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط سلطنت نمایش پست ها
    اگر سوالی از من در رابطه با پستی که گزاشتم دارید ؟ درخدمتم
    دوستم یک جلسه خانوادشو راضی کرد بره پیش مشاور و بهشون گفت واسه مشاوره درسی وقت گرفتم.مادر پدرش خوششون نمیادبه مشاور مراجعه کنن.
    شما گفتید که برای خلاصی ازین احساس باید اعتماد بنفسشو ببره بالا و دوست من خودش همین کار رو میکنه چون میخواد نیاز روحشو برطرف کنه درواقع خودش میگه که اگه تبدیل ب فرشته هم بشه باز هم خودشو باور نداره.

  12. بالا | پست 10


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42184
    نوشته ها
    14,499
    تشکـر
    380
    تشکر شده 17,518 بار در 3,264 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : عقده ی حقارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط robrocky نمایش پست ها
    دوستم یک جلسه خانوادشو راضی کرد بره پیش مشاور و بهشون گفت واسه مشاوره درسی وقت گرفتم.مادر پدرش خوششون نمیادبه مشاور مراجعه کنن.
    شما گفتید که برای خلاصی ازین احساس باید اعتماد بنفسشو ببره بالا و دوست من خودش همین کار رو میکنه چون میخواد نیاز روحشو برطرف کنه درواقع خودش میگه که اگه تبدیل ب فرشته هم بشه باز هم خودشو باور نداره.
    سلام
    این که دوست شما درجهت بهبود اوضاع قصد به تلاش و افزایش اعتماد به نفس داره نکته قابل مثبت وخوبی هست
    بله الان که هنوز به موفقیت نرسیده و اول راهه ممکنه نا امید باشه وبگه من حتی فرشته هم بشم بازم خودم رو باور نمیکنم
    اما این به خاطر زمان فعلی هست وکمی که زمان بگذره و به تلاشش ادامه بده احساس بهتری خواهد داشت

    نکته بعدی آیا پدر ومادرش هنوز ایشون رو تحت سلطه و باید و نباید های سابق قرار میدن ؟

  13. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2020
    شماره عضویت
    42760
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    4
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عقده ی حقارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط سلطنت نمایش پست ها
    سلام
    این که دوست شما درجهت بهبود اوضاع قصد به تلاش و افزایش اعتماد به نفس داره نکته قابل مثبت وخوبی هست
    بله الان که هنوز به موفقیت نرسیده و اول راهه ممکنه نا امید باشه وبگه من حتی فرشته هم بشم بازم خودم رو باور نمیکنم
    اما این به خاطر زمان فعلی هست وکمی که زمان بگذره و به تلاشش ادامه بده احساس بهتری خواهد داشت

    نکته بعدی آیا پدر ومادرش هنوز ایشون رو تحت سلطه و باید و نباید های سابق قرار میدن ؟
    سلام.نه پدرش یکم خودشو اصلاح کرده و خیلی نسبت به سابق بعتر شده.اما فرقی ب حال این رفیقم نمیکنه

  14. بالا | پست 12


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42184
    نوشته ها
    14,499
    تشکـر
    380
    تشکر شده 17,518 بار در 3,264 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : عقده ی حقارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط robrocky نمایش پست ها
    سلام.نه پدرش یکم خودشو اصلاح کرده و خیلی نسبت به سابق بعتر شده.اما فرقی ب حال این رفیقم نمیکنه

    خدارو شکر

    همین که خیلی تحت فشار نیست خیلی مهمه
    ایشون خواه یا ناخواه دیر یا زود راهش رو پیدا میکنه و میتونه آلام و ناراحتی هاش رو آروم کنه
    اما دراین جریان اگر لطف و کمک شما باشه بهتره
    موارد سابق رو که عنوان کردم فراموش نکنید
    انشاء الله آینده ای شیرین در انتظار دوست شما باشه

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد