نمایش نتایج: از 1 به 4 از 4

موضوع: ادامه رابطه با دختر بزرگتر از خودم

2986
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2020
    شماره عضویت
    44590
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    ادامه رابطه با دختر بزرگتر از خودم

    سلام دوستان امیدوارم خوب باشید
    من ازتون راهنمایی میخواستم در مورد ادامه ارتباطم با خانمی که داستانش رو براتون شرح میدم
    من پسرم و ۳۱ سالم هستش تو محل کار با خانمی آشنا شدم که ایشون ۳۶ سالشون هستش و مطلقه هستن البته اصلا بهش نمیخوره و خیلی خوب مونده
    محل کار ما بزرگ هستش و حدود ۴۰۰ تا پرسنل از رده های گارگر تا مدیر داره و ما هر دومون تقریبا جزو رده های بالا و خوب محل کار هستیم
    خب من از ایشون خوشم اومد و رفتم سراغش ایشونم روی خوش نشون داد و چند باری باهاش برون رفتم فقط مساله ابنه که نصفه نیمه تو رابطه با من هستش و سرده و من شوقی ازش نمیبینم

    و اینکه احساسم اینه که یه جورایی منو تو آب نمک خوابونده فک میکنم ... یعنی اینکه وقتی ازش خبر میگیرم و پیام میدم جوابم رو به خوبی میده و باهام اوکی هست و ... ولی اگه من خبری نگیرم اون خبری نمیگیره یا کلا باید کلی بهش اصرار کنم تا بیاد باهم بریم بیرون ... ولی موقعهایی که ازش شاکی میشم یا حالم خوب نیست محبتش بیشتر میشه سعی میکنه حالمو خوب کنه و ...
    نکته اینکه این خانم ۷ سال زندگی مشترک داشته و تجربه چند رابطه قوی رو داره و البته فوق لیسانس روانشناسی هستش خخخ و رفتار گرم این خانم با همه هست و کلا دختر آفرودیتی هستش و بواسطه روابط عمومی بالا با همه گرم میگیره
    باهاش که صحبت کردم میگه من فقط با تو اوکیم و حوصله کسه دیگرو ندارم و الان دنبال آرامشم برای تو بیشترین وقت رو دارم میزارم و برای بقیه ۱ مین هم وقت نمیزارم و اینکه میگه حرف پسرارو قبول ندارم و زمان نیاز دارم میگه اگه بخوام باهات نباشم دلیلی نداره رک بهت میگم نمیخوامت چون پسر خوبی هستی باهات موندم

    از طرفی وقتی سردی و نصفه نیمه بودنش رو میبینم دوست دارم تموم کنم و گدایی محبت نکنم از طرفی وقتی باز بعضی وقتها میبینم توجه بهم میکنه و سعی میکنه حالمو خوب کنه گیج میشم با خودم میگم اگه نمیخواد با من باشه چرا برام وقت میزاره و سعی میکنه آرومم کنه اگه میخواد پس چرا سرده ...
    اینیم که فعلا باهام خوبه خودم فک میکنم چون به گفته خودش پسر خوبیم و ازم آرامش میگیره یعنی یه جورایی حاشیه امنش هستم
    حقیقتش خودمم دوسش دارم و وابستش هستم و دوست ندارم از دستش بدم اما تمام و کمال میخوامش نه نصفه نیمه
    حالا شما بگید به نظرتون رفتار این خانوم رو چجوری میشه تحلیل کرد و اینکه آیا باهاش بمونم و بهش زمان بدم با باهاش کات کنم‌؟؟؟

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    Nov 2018
    شماره عضویت
    39631
    نوشته ها
    1,440
    تشکـر
    0
    تشکر شده 473 بار در 393 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : ادامه رابطه با دختر بزرگتر از خودم

    سلام به شما دوست عزیز
    احساسات شما نسبت به این خانم قابل احترام می باشد اما روابط نیاز به هدف دارد تا هردو طرف بتوانند در مورد آن تصمیم گیری کنند اگر روابط بدذون هدف پیش بروند سردرگمی زیادی ایجاد می کند و این موضوع باعث می شود که شما ندانید که روابط شما به چه سمتی پیش می رود و در این مسیر با مشکل مواجهه شوید .
    1. این اختلاف سنی و ازدواج کردن ایشان در گذشته برای شما چه معنایی می دهد؟
    2. هدفتان از این رابطه چیست و این هدف را با ایشان در میان گذاشته اید؟
    . توقعات خود را با این خانم در میان گذاشتید و توقعات ایشان را شنیده اید؟
    4. معیارهای شما برای انتخاب این خانم چه ویژگی هایی می باشد؟

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2020
    شماره عضویت
    44590
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ادامه رابطه با دختر بزرگتر از خودم

    سلام ممنون از راهنماییتون

    بحث سن رو که مطرح کردم چون چیزیه که معمولا کمی غیر عرف هست تو جامعه ما که خانم بزرگتر باشه و اینکه از لحاظ فکری خانمی که چند سال بزرگتر هست شاید کمی متفاوت فکر کنه ولی خودم با این قضیه مشکلی ندارم چون ایشون از لحاظ جهره و فیزیک بهش نمیخوره و هم احساسم بهش مثل یه دختری که واقعا دوسش دارم نه کسی که از من بزرگتره

    ازدواج ایشون هم در گذشته و اینکه مستقل زندگی میکنن و مجرد بودن من تا به الان و اینکه با خانواده زندگی میکنم (البته من از لحاظ مالی مستقل هستم و تمام هزینه هام رو خودم میدم) اما از لحاظ اینکه ایشون تحربه استقلال دارند و قطعا تجربه بالاتری از من دارند به نظر من بسیار مهم هست کما اینکه خودشم به تجربه ازدواجش اشاره کرده

    در مورد سوال دومتان من هدفم از این رابطه مشخص هست ولی هدف ایشون رو نمیدونم و مساله اصلیم هم همین هست که کلا نه جواب منفی میده و باهام اوکی هست از طرفی هم میپیچونه و خیلی رک و راست دنبال باب مذاکره و مشخص کردن اهداف نیس ولی هردو طی صحبتی که داشتیم گفتیم چون هر دو بالای ۳۰ سالیم و از اون هیجان در اومدیم دنبال یه رابطه همراه با آرامش هستیم چیزی که خودش میگفت با توجه به تجربه خوبی که از ازدواج نداشته و ... میگفت ازدواج نمیخوام و فقط یه رابطه ای که در کنار هم آرامش داشته باشیم واسم اوکی هست

    دقیقا مشکل منم همینه که توقعاتم رو نمیتونم با ایشون در میون بزارم یعنی هر دفعه میخوام اینکار رو بکنم ایشون فرماندهی جلسه و گفتگو رو بدست میگیره و منم به خاطر ترس از دست دادن کنار میام

    معیار هایی که من داشتم اخلاق خوب ایشون مهربونیش شخصیتش زیبایی چهره و سمتی که تو محیط کار داره در کل به نظر من آدم با level بالایی هستش
    معیارهایی هم که ایشون منو انتخاب کرده طبق گفته خودش مهربونی و اخلاق و اینکه پسر ساده و خوبی هستم و اینکه از نظر خودم تو اون سازمان من سمت خوب و حقوق خوبی دارم هرچند که خبر دارم مدیران بالادستی منم به این خانم پیشنهاد دادند و کلا اون پیشنهاد های خیلی بهتری از من داره اما بین اونا منو امتخاب کرده چون به گفته خودش ازم آرامش مگیره و آدم لاشی نیستم ولی نصفه نیمه باهامه وقتی بهش میگم چرا بعد کلی پیچوندن میگه به حرف جنس مخالف اطمینان ندارم ولی تو فرق داری اما بازم گاردمو دارم ... کمی زمان میخوام اما زمان مشخص هم نمیگه میگه ممکنه ۱ روز یا یک ماه ... حالا نمدونم با توجه به اینکه برام میارزه باهاش کنار بیام و بهش زمان بدم یا سره کارم !!؟؟

    از یکی دو نفر مشورت گرفتم گفتند حسی بهت نداره و داره سره کار میزاره خودتو کوچیک نکن ... ولی من حس خوبی بهش دارم یا شایدم وابسته شدم .. نمیدونم ....

  4. بالا | پست 4


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42184
    نوشته ها
    14,499
    تشکـر
    380
    تشکر شده 17,518 بار در 3,264 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : ادامه رابطه با دختر بزرگتر از خودم

    نقل قول نوشته اصلی توسط samanakbari نمایش پست ها
    سلام دوستان امیدوارم خوب باشید
    من ازتون راهنمایی میخواستم در مورد ادامه ارتباطم با خانمی که داستانش رو براتون شرح میدم
    من پسرم و ۳۱ سالم هستش تو محل کار با خانمی آشنا شدم که ایشون ۳۶ سالشون هستش و مطلقه هستن البته اصلا بهش نمیخوره و خیلی خوب مونده
    محل کار ما بزرگ هستش و حدود ۴۰۰ تا پرسنل از رده های گارگر تا مدیر داره و ما هر دومون تقریبا جزو رده های بالا و خوب محل کار هستیم
    خب من از ایشون خوشم اومد و رفتم سراغش ایشونم روی خوش نشون داد و چند باری باهاش برون رفتم فقط مساله ابنه که نصفه نیمه تو رابطه با من هستش و سرده و من شوقی ازش نمیبینم

    و اینکه احساسم اینه که یه جورایی منو تو آب نمک خوابونده فک میکنم ... یعنی اینکه وقتی ازش خبر میگیرم و پیام میدم جوابم رو به خوبی میده و باهام اوکی هست و ... ولی اگه من خبری نگیرم اون خبری نمیگیره یا کلا باید کلی بهش اصرار کنم تا بیاد باهم بریم بیرون ... ولی موقعهایی که ازش شاکی میشم یا حالم خوب نیست محبتش بیشتر میشه سعی میکنه حالمو خوب کنه و ...
    نکته اینکه این خانم ۷ سال زندگی مشترک داشته و تجربه چند رابطه قوی رو داره و البته فوق لیسانس روانشناسی هستش خخخ و رفتار گرم این خانم با همه هست و کلا دختر آفرودیتی هستش و بواسطه روابط عمومی بالا با همه گرم میگیره
    باهاش که صحبت کردم میگه من فقط با تو اوکیم و حوصله کسه دیگرو ندارم و الان دنبال آرامشم برای تو بیشترین وقت رو دارم میزارم و برای بقیه ۱ مین هم وقت نمیزارم و اینکه میگه حرف پسرارو قبول ندارم و زمان نیاز دارم میگه اگه بخوام باهات نباشم دلیلی نداره رک بهت میگم نمیخوامت چون پسر خوبی هستی باهات موندم

    از طرفی وقتی سردی و نصفه نیمه بودنش رو میبینم دوست دارم تموم کنم و گدایی محبت نکنم از طرفی وقتی باز بعضی وقتها میبینم توجه بهم میکنه و سعی میکنه حالمو خوب کنه گیج میشم با خودم میگم اگه نمیخواد با من باشه چرا برام وقت میزاره و سعی میکنه آرومم کنه اگه میخواد پس چرا سرده ...
    اینیم که فعلا باهام خوبه خودم فک میکنم چون به گفته خودش پسر خوبیم و ازم آرامش میگیره یعنی یه جورایی حاشیه امنش هستم
    حقیقتش خودمم دوسش دارم و وابستش هستم و دوست ندارم از دستش بدم اما تمام و کمال میخوامش نه نصفه نیمه
    حالا شما بگید به نظرتون رفتار این خانوم رو چجوری میشه تحلیل کرد و اینکه آیا باهاش بمونم و بهش زمان بدم با باهاش کات کنم‌؟؟؟
    نقل قول نوشته اصلی توسط samanakbari نمایش پست ها
    سلام ممنون از راهنماییتون

    بحث سن رو که مطرح کردم چون چیزیه که معمولا کمی غیر عرف هست تو جامعه ما که خانم بزرگتر باشه و اینکه از لحاظ فکری خانمی که چند سال بزرگتر هست شاید کمی متفاوت فکر کنه ولی خودم با این قضیه مشکلی ندارم چون ایشون از لحاظ جهره و فیزیک بهش نمیخوره و هم احساسم بهش مثل یه دختری که واقعا دوسش دارم نه کسی که از من بزرگتره

    ازدواج ایشون هم در گذشته و اینکه مستقل زندگی میکنن و مجرد بودن من تا به الان و اینکه با خانواده زندگی میکنم (البته من از لحاظ مالی مستقل هستم و تمام هزینه هام رو خودم میدم) اما از لحاظ اینکه ایشون تحربه استقلال دارند و قطعا تجربه بالاتری از من دارند به نظر من بسیار مهم هست کما اینکه خودشم به تجربه ازدواجش اشاره کرده

    در مورد سوال دومتان من هدفم از این رابطه مشخص هست ولی هدف ایشون رو نمیدونم و مساله اصلیم هم همین هست که کلا نه جواب منفی میده و باهام اوکی هست از طرفی هم میپیچونه و خیلی رک و راست دنبال باب مذاکره و مشخص کردن اهداف نیس ولی هردو طی صحبتی که داشتیم گفتیم چون هر دو بالای ۳۰ سالیم و از اون هیجان در اومدیم دنبال یه رابطه همراه با آرامش هستیم چیزی که خودش میگفت با توجه به تجربه خوبی که از ازدواج نداشته و ... میگفت ازدواج نمیخوام و فقط یه رابطه ای که در کنار هم آرامش داشته باشیم واسم اوکی هست

    دقیقا مشکل منم همینه که توقعاتم رو نمیتونم با ایشون در میون بزارم یعنی هر دفعه میخوام اینکار رو بکنم ایشون فرماندهی جلسه و گفتگو رو بدست میگیره و منم به خاطر ترس از دست دادن کنار میام

    معیار هایی که من داشتم اخلاق خوب ایشون مهربونیش شخصیتش زیبایی چهره و سمتی که تو محیط کار داره در کل به نظر من آدم با level بالایی هستش
    معیارهایی هم که ایشون منو انتخاب کرده طبق گفته خودش مهربونی و اخلاق و اینکه پسر ساده و خوبی هستم و اینکه از نظر خودم تو اون سازمان من سمت خوب و حقوق خوبی دارم هرچند که خبر دارم مدیران بالادستی منم به این خانم پیشنهاد دادند و کلا اون پیشنهاد های خیلی بهتری از من داره اما بین اونا منو امتخاب کرده چون به گفته خودش ازم آرامش مگیره و آدم لاشی نیستم ولی نصفه نیمه باهامه وقتی بهش میگم چرا بعد کلی پیچوندن میگه به حرف جنس مخالف اطمینان ندارم ولی تو فرق داری اما بازم گاردمو دارم ... کمی زمان میخوام اما زمان مشخص هم نمیگه میگه ممکنه ۱ روز یا یک ماه ... حالا نمدونم با توجه به اینکه برام میارزه باهاش کنار بیام و بهش زمان بدم یا سره کارم !!؟؟

    از یکی دو نفر مشورت گرفتم گفتند حسی بهت نداره و داره سره کار میزاره خودتو کوچیک نکن ... ولی من حس خوبی بهش دارم یا شایدم وابسته شدم .. نمیدونم ....

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام . دقت کنید این روابط باید با هدف ازدواج باشند چون اگر درچهار چوب ازدواج و هدف معین نباشه فقط باعث وابستگی و از دست رفتن فرصت های طلایی میشه .
    دقت کنید شما باید بتونید دیدگاه ها و نظریات خودتون رو بدون ترس بیان کنید و پرهیز از ابراز نظر به خاطر نگه داشتن ایشون در رابطه برای شما هیچ منفعتی نداره و تنها شما رو در یک رابطه با هدف نا مشخص نگه میداره ! بنا براین طی گزارشات خودتون و دیدگاه این خانم نسبت به آقایون بهتره در این زمینه با یک دیگر کاملا رک و راست باشید و اقدام جدی به عمل بیارین و مشاوره پیش از ازدواج رو سر لوحه این اقدام قرار بدین تا نتیجه مطلوب براتون حاصل بشه چرا که این روند برای شما و هم ایشون میتونه با سردر گمی همراه باشه

  5. کاربران زیر از Saltanat بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد