نمایش نتایج: از 1 به 2 از 2

موضوع: شدیدا به راهنماییتون نیازمندم تا از این شرایط خلاص شم

2170
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2020
    شماره عضویت
    44825
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    شدیدا به راهنماییتون نیازمندم تا از این شرایط خلاص شم

    برای طولانی بودن عذر میخوام ولی حتما به مشاوره نیاز دارم

    سلام. دختری درونگرا هستم و بسیار منزوی. از پارسال افسردگی شدیدی گرفتم به طوری که خواب منظمی نداشتم حتی ممکن بود تا 2 یا 3 روز بیدار باشم. هرماه یکبار میرفتم حمام با اینکه وسواس شدید داشتم و الان هم دارم. غذا کم میخوردم یا اصلا نمیخوردم. چند ماه خودمو تو اتاقم حبس کرده بودم فقط مدرسه میرفتم و میومدم با بستگان ارتباط نداشتم حتی مادربزرگم که خیلی بهم نزدیکه. هر وقت مهمون میومد خودمو میزدم بخواب حتی اگر عید دیدنی بود. پدر مادرم با خواهر کوچیکترم وقتی سفر میرفتن من خودمو تو خونه حبس میکردم. تقریبا 10 ماه فقط مدرسه میرفتم و خونه می اومدم. کلا حالم از ادما بهم میخورد وقتی میرفتم تو اجتماع استرس شدید میگرفتم. عادم سیاسی ای بودم و کاملا اخبار همه جارو میگرفتم به طوری که از اتفاقات اطرافم حالم بد میشد. و اینو بگم که از پدرم هم خوشم نمیومد با اینکه خانوادم چیزی برام کم نذاشتن و سعی میکردن مشکلمو حل کنم من دست رد میزدم. تمام روز تو اتاقم بودم یعنی تقریبا 24 ساعته شبها وقتی که همه خواب بودن میرفتم بیرون کارامو انجام میدادم. یعنی در طول روز پدرمو نمیدیدم فقط ارتباط کمی با مادرم داشتم. دختر ساکت و گوشه گیری ام همچنین بیشتر اوقات تو فکر و خیالم. فقط اخبار رو پیگیری میکردم و وقتی به اینترنت دسترسی داشتم همه جا میرفتم حتی چیزایی میدیدم یا میخوندم که خوشم نمیومد. چون من دوست داشتم همه چیرو بفهمم. کلا من با فکر و ذهنم درگیر بودم که اتفاقی افتاد و دیگه بعضی از چیزها که در ذهنم بود رو رها کردم. تصمیم گرفتم سیمکارت داشته باشم تا با دوستام در ارتباط باشم که کم کم به فضای مجازی و تلگرام و اینستا و غیره وارد شدم. کلا تغییر کردم و ادم سابق نشدم. با همه در ارتباط بودم کلا با دوستام میرفتم بیرون و حتی در پوشش هم از رنگ های شاد مثل صورتی استفاده میکردم قبلا مشکی میپوشیدم. بخاطر ارتباط با دیگران کمی از انزوا بیرون اومدم و اینو بگم که بعداز تغییراتی که در من ایجاد شد مادرم منو برد به یک روانپزشک و تا الان هم هنوز میرم. کمی از وسواسیم کم شده با اشتهام هم خوبه شده که ناراضی ام نمیدونم چرا قبلا 45 کیلو بودم 20 کیلو اضافه کردم نمیدونم دوست دارم به شرایط قبل برگردم. قبلا سطح تحملم به شدت بالا بود الان همش عجله دارم کاملا خونسرد بودم الان خیلی عصبانی میشم دوست دارم تو خودم باشم و با این ارتباط کمی که با معدود دوستهام هم دارم میخوام کمتر بشه. کلا بی حوصله تمام روز برام سریع میگذره فقط پای تلوزیون و فضای مجازی ام و میخورم و میخوابم. حتی حوصله بحث کردن و فکر کردن هم ندارم. حتی نمیتونم از جام بلند شم کلا همیشه بی حوصله و خسته ام که میدونم ارتباط هایی به اختلال خوابم هم داره که قرص هامو هم میخورم ولی خوب نمیشم. نمیدونم برای سال بعدیم چیکار کنم نهم میشم برای انتخاب رشته علایقمو پیدا نکردم نمیدونم چه رشته ای برم و شغلم چی میشه از قضا هم مدرسه غیرانتفایی سطح بالا هم ثبت نام کردم ولی الان که فکرشو میکنم اصلا حوصله و اراده درس خوندن هم ندارم. و اینو بگم که تو این مدت کلا در پوچی و خستگی به سر میبرم نمیدونم چیکار کنم زمان خیلی زود میگذره و من هیچکاری نکردم. برنامه ای ندارم نمیدونم هدفم چیه البته الان کم کم دارم به افسردگی ای که قبلا داشتم بر میگردم فقط روزارو میگذرونم همین و میدونم دارم وقت تلف میکنم نمیتونم خودم تو شرایط وفق بدم یعنی از این تغییرات پی در پی خوشم نمیاد میدونم منطقی نیست ولی باش کنار نمیام.....شرمنده طولانی شد من حتما به مشاوره نیاز دارم البته به صورت انلاین چون نمیتونم به روانپزشکم بگم کلا نمیخوام خانواده م بفهه. تشکر

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    Nov 2018
    شماره عضویت
    39631
    نوشته ها
    1,440
    تشکـر
    0
    تشکر شده 473 بار در 393 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : شدیدا به راهنماییتون نیازمندم تا از این شرایط خلاص شم

    سلام به شما دوست عزیز
    قابل درک هست که این سردرگمی برای شما با احساسات ناخوشایندی همراه می باشد و ممکن است حتی با تغییرات رفتاری مانند همین تفاوت در این دو دوره از رفتار و کناره گیری از اجتماع و یا همراهی با آن روبرو شوید اما آنچه اهمیت دارد شرایط روحی شما می باشد در اول اینکه نمی توان این رفتارهای شما را به معنای درون گرایی معنا دهی کرد چون احساس رضایتی در آن وجود ندارد و در این مسیر نیاز است که شما در کنار مصرف دارو که توسط روان پزشک تجویز شده است دوره های روان درمانی را نیز به صورت حضوری سپری کنید چون انچه که در روان شما نسبت به پدرتان و یا دوستان و اجتماع تجربه می شود و همچنین احساساتی که نسبت به خودتان دارید در خواب ، ارتباطات شما و رفتارهایی که دارید تاثیر زیادی دارد و در این مسیر قرص به تنهایی نمی تواند برای شما کارساز باشد پس بهتر است از درمان ترکیبی استفاده کنید .
    ببین عزیزم این موضوعی نیست که بتوانی پنهانی آن را طی کنی و بهتر است حداقل با مادرت این موضوع را در میان بگذاری چون نیاز است که هم از نظر رفت و آمد و هم شرایط مالی شما را حمایت کنند تا بتوانید دوره های مشاوره خود را سپری کنید و آگاهی آنها تاثیر منفی بر این مسیر شما ندارد و می تواند همراهی آنها به بهبود شرایط نیز کمک بیشتری کند .
    در کنار اینکه دقت کنید که پروسه درمانی نمی تواند به صورت انلاین و چت باشد و نیاز است که تعامل به صورت دو طرفه بین شما و روانشناس صورت گیرد که یا به صورت حضوری و یا تلفنی می تواند این ارتباط ایجاد شود و شما روند ردمانی خود را طی کنید.
    درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    021-22354282

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد